«زینب جلالیان»، زندانی سیاسی کُرد ساکن زندان خوی، روز سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ بیهیچ دلیل و توضیحی به زندان «قرچک» ورامین منتقل شد.
زینب جلالیان از سال ۱۳۸۶ تا روز سیزدهم اردیبهشت امسال به اتهام «محاربه از طریق عضویت در گروه پژاک»، در زندان خوی نگهداری میشد
پس از پرس و جوی خانواده درباره علت این تصمیم، به پدر این زندانی گفته بودند دخترش را به قصد رسیدگی مجدد پرونده و بررسی امکان «عفو رهبری» یا کاهش مجازات، به تهران منتقل کردهاند.
اما «دنیز»، خواهر زینب جلالیان ضمن تایید ابتلای خواهرش به بیماری «کووید-۱۹»، به «ایرانوایر» میگوید نسبت به این وعده خوشبین نیست و تصور میکند خواهرش را به زندان قرچک منتقل کردهاند تا او را آزار بدهند و کاری کنند تا در معرض ویروس کرونا باشد.
دنیز میگوید خواهرش هفته گذشته از زندان با والدین خود تماس گرفته و گفته است که به علت وخامت حالش، او را به بیمارستان منتقل کردهاند: «خواهرم گفته بود به علت تب و نفس تنگی و سایر علایم کرونا، به بیمارستان منتقل شده و تست او مثبت بوده است. زینب قبل از اعزام به بیمارستان، چند روزی از تب و لرز و علایم کرونا رنج برده است. گویا دکتر گفته بوده که کار زیادی نمیتوانند برایش انجام بدهند و روند بهبود بیماری به میزان مقاومت بدنش بستگی دارد. دوباره او را به همان بند منتقل میکنند و به نظر میرسد همه افراد ساکن آن اتاق مبتلا بودهاند. ما اطلاع دقیقی نداریم که در طول هفتهای که بیمار بوده، آیا به امکانات پزشکی دسترسی داشته یا مورد مراقبت بوده است یا خیر اما روز گذشته، تلفنی با مادر و پدرم حرف زده و گفته که خوشبختانه حالش رو به بهبودی است.»
دنیز علت واقعی انتقال خواهرش از زندان خوی به زندان قرچک ورامین را نمیداند: «با این که مادرم قادر به طی مسافت سه ساعته بین ماکو و خوی نبود و به علت بیماری، هفت سال از دیدار با زینب محروم بود اما پدر و خواهران و برادرانم به ملاقات او میرفتند. حالا با دور کردن زینب از شهر زادگاهش، عملا امکان این دیدارهای گاه به گاه را هم از خانوادهام گرفتهاند.»
زینب جلالیان از سال ۱۳۸۶ تا روز سیزدهم اردیبهشت امسال به اتهام «محاربه از طریق عضویت در گروه پژاک»، در زندان خوی نگهداری میشد و در طول ۱۳سالی که در این زندان در حبس به سر میبرد، هرگز برای مرخصی از زندان خارج نشد و ملاقاتهای گاه به گاهش با خانواده، به میل و اراده زندانبان بستگی داشت.
در طول چند سال نخست حبس او، خبر اعدام قریب الوقوع این زندانی که در دادگاه بدوی و حتی در مرحله رسیدگی به پرونده در دیوان عالی کشور به اعدام محکوم شده بود، بارها در فضای مجازی موجب بالا گرفتن اعتراض فعالان حقوق بشر و سازمانهای حقوق بشری شد.
بسیاری از آنها میگفتند دادگاه زینب جلالیان کاملا ناعادلانه، بدون حضور وکیل و در شرایطی برگزار شده که او اجازه دفاع نیافته است.
زینب جلالیان حالا ۳۸ ساله است. او روز بیستم اسفند ۱۳۸۶، زمانی که ۲۵ ساله بود، در جاده کرمانشاه به سنندج توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد. پرونده زینب در شعبه اول دادگاه انقلاب کرمانشاه مورد رسیدگی قرار گرفت و به اعدام محکومش کردند. این حکم در دادگاه شعبه چهار تجدیدنظر کرمانشاه به ریاست قاضی «علی محمد روشنی» عینا تایید شد.
سرانجام «محمد شریف» که وکالت این زندانی را برعهده داشت، آذر ۱۳۹۰ خبر داد که حکم اعدام موکلش با عفو رهبری، به حبس ابد کاهش یافته است.
اکنون بعد از ۱۳ سال که از روزگار حبس این فعال سیاسی کُرد میگذرد، او را بیهیچ توضیح مشخصی به زندان قرچک ورامین منتقل کردهاند.
«علی جلالیان» به «ایرانوایر» میگوید: «وقتی در مورد دلیل انتقال دخترم پرسیدم، گفتند میخواهیم او را دوباره دادگاهی کنیم چون آقای خامنهای دستور عفو یا رسیدگی مجدد پروندههای زندانیان سیاسی را داده است و ما باید ببینیم که میتوانیم مجازات زینب را کم کنیم یا نه؟ برای همین هم او و پروندهاش را بردهاند تهران. البته این چیزی است که به ما گفتهاند ولی این که درست باشد یا نباشد، من نمیدانم.»
به گفته خانواده زینب، قرار است بعد از روشن شدن وضعیت پرونده این زندانی، او را از زندان قرچک به زندان دیگری منتقل کنند.
پدر زینب اما از بهبود شرایط فیزیکی دخترش بعد از ابتلا به بیماری اطلاع میدهد و میگوید خوشبختانه با اینکه دخترش چندین روز با تنگی نفس و تب شدید درگیر بوده اما در طول چند روز گذشته شرایط او رو به بهبودی رفته و روز گذشته نیز به مادرش گفته حالش خوب است.
مادر زینب جلالیان برای دیدار دخترش بیتاب است. او سالهای متوالی است به علت بیماری، قادر به سفر با ماشین نیست و به همین دلیل از دیدار فرزندش محروم بوده است. زینب دومین فرزند او است. او چندی قبل پسر جوانش را از دست داده و حالا پنج دختر و چهار پسر برایش باقی ماندهاند.
پدر زینب از فاصله ۱۴ساعته بین ماکو و زندان قرچک میگوید و آنهمه دوری و جاده که او را از دخترش دور میکنند: «با این که میتوانستند زینب را به زندان ماکو و نزدیک خودمان منتقل کنند اما او را در زندان خوی که سه ساعت با خانه ما فاصله دارد، نگه داشتند. ولی باز هم دلمان به همان دیدارهای گاه به گاه خوش بود. دلمان خوش بود تا چیزی که میخواست را برایش تهیه کنیم و ببریم و از پشت شیشهها او را ببینیم. جریان زینب ما را ذله کرد و آزار داد. همیشه بغض داریم. بهخصوص آن شبها و روزها که زیر سایه حکم اعدام بود، روزگارمان سخت میگذشت. اما همه ما با کمک وکیلش تلاش کردیم و رفتیم و آمدیم تا حکمش برگشت و حالا هم امیدوارم وعده رسیدگی مجدد به پروندهاش واقعی باشد و او به خانه برگردد.»
دنیز اما میگوید خواهرش همیشه در معرض بیعدالتی بوده است و چه بسا اگر قصد کمک به زینب را داشتهاند، چرا باید او را به زندان شلوغ و محرومی مثل قرچک منتقل کنند: «آنها بارها خواستند زینب را از بین ببرند اما نتوانستند. در تمام این سالها به خواهرم مرخصی ندادند. حالا هم با این شرایط جدید، خانوادهام نمیتوانند برایش پول بفرستند چون سیستم زندان قبول نمیکند. وسیله میخواهند بفرستند، باز هم قبول نمیکنند. خواهرم میگوید وضع زندان قرچک بسیار خراب است؛ مواد مخدر بیداد میکند، آب گرم و وسایل گرم کننده و خنک کننده نیست، حمامها وضعیت مناسبی ندارند و کیفیت تغذیه به شدت نازل است. از سوی دیگر، او بیمار است و علاوه بر مشکل چشمش که بسیار جدی است، با عفونت روده، خونریزی داخلی و بیماری کلیه درگیر است.»
زینب جلالیان متولد ۱۳۶۱ در روستای «دیم قشلاق» از توابع ماکو در آذربایجان غربی است. او بارها تاکید کرده که اعترافاتش در جریان بازجویی، تحت فشار و شکنجه بودهاند و عمده همکاری او با پژاک، نه در حوزه فعالیت مسلحانه بلکه در دایره آموزش و مددکاری و تلاش برای بهبود کیفیت زندگی زنان کُرد بوده است.
زینب بعد از شکنجههایی که حین بازجویی متحمل شده، به بیماری «ناخونک چشم» مبتلا شده و هر آن در معرض از دست دادن بینایی خود است.
از: ایران وایر