علی رنجی پور: اندوه عمومی آتش‌‌سوزی‌های مرگ‌بار؛ چرا تهران در برابر بحران آسیب‌پذیر است؟

پنجشنبه, 12ام تیر, 1399
اندازه قلم متن
علی رنجی‌پور

فروپاشی «ساختمان پلاسکو» در آخرین روز دی ۱۳۹۵، یکی از بزرگ‌‌ترین ترومای شهری در تاریخ معاصر به حساب می‌آید

 آتش‌سوزی مرگ‌بار «کلینیک سینای اطهر» دوباره جامعه را در اندوه عمومی فرو برده است

تهران در برابر بحران آسیب‌پذیر است؛ این گزاره واقعی و نگران‌کننده درباره شهری است که به تنهایی بیش از ۱۰ درصد و با احتساب مناطق حاشیه‌ای، ۱۷ درصد از جمعیت کل کشور و یک چهارم اقتصاد کل ایران را در خود جا داده است. این مرکز ثقل سنگین اما چندان ایمن نیست؛ به شدت آسیب‌پذیر است و از آن بدتر، آمادگی رویارویی با بحران را ندارد.

آتش‌سوزی در تمام دنیا یک پدیده نسبتا عادی و روزمره است. حتی آتش‌سوزی‌های مرگ‌بار هم در دنیا بی‌سابقه نیستند. یکی از نمونه‌های بزرگ‌ آن، فاجعه «برج گرنفل» لندن است. این حادثه منجر به آن شد که با هزینه ۲۰۰ میلیون پوندی از سوی دولت بریتانیا، نمای قابل اشتعال ساختمان‌های مشابه گرنفل تغییر کند. علاوه بر آن، مقررات ایمنی ساختمان‌ها بازنگری شد.

اما در تهران، در کمتر از چهار سال، دو آتش‌سوزی مهیب و مرگ‌بار رخ داده است. فروپاشی «ساختمان پلاسکو» در آخرین روز دی ۱۳۹۵، یکی از بزرگ‌‌ترین ترومای شهری در تاریخ معاصر به حساب می‌آید؛ واقعه‌ای که تقریبا تمام جامعه ایران را به شدت تحت تاثیر قرار داد. حالا هم که آتش‌سوزی مرگ‌بار «کلینیک سینای اطهر» دوباره جامعه را در اندوه عمومی فرو برده است. اما به جز اندوه عمومی، چه کار دیگری در ایران برای جلوگیری از این گونه حوادث انجام شده است؟

روی کاغذ کارهایی انجام شده است اما در عمل نه.  یک سال پس از واقعه پلاسکو، اعلام شد که ۲۴۳ ساختمان با وضعیت مشابه پلاسکو در تهران شناسایی شده‌اند. سه سال پس از حادثه نیز گفتند:‌ «ساختمان‌های موجود و با اهمیت برای ایمنی در برابر حریق نیاز به دستورالعمل داشتند که خوش‌بختانه این دستورالعمل در مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی بعد از حادثه پلاسکو در جریان کار قرار گرفت که حدود ۹۰ درصد پیشرفت کرده است. این امیدواری وجود دارد که در ماه‌های آتی این دستورالعمل تکمیل و با تصویب، به مقررات ملی ساختمان افزوده شود و به جامعه فنی کمک کند.»

در مبحث سوم «مقررات ملی ساختمان» که به حفاظت ساختمان‌ها در برابر حریق اختصاص دارد، دست کم چهار صفحه به ساختمان مراکز درمانی و بیمارستان‌ها اختصاص داده شده است. در این چهار صفحه، به تفصیل شرایط فیزیکی ساختمان‌ها، از طول و عرض راهروها گرفته تا تعداد خروجی‌های اضطراری شرح شده‌اند.
اگر ساختمان کلینیک سینای اطهر واجد این شرایط بود، در هر موقعیتی تعداد جان‌باختگان کمتر از این بود. اما اگر ساختمان قدیمی باشد، چه طور؟
مقررات ملی ساختمان در این باره هم راه حلی دارد که در مبحث بیست و دوم به آن پرداخته و شرایط بازرسی، صدور اخطاریه، تخلیه و حتی تخریب ساختمان‌ها و تجهیزات غیر ایمن در آن شرح داده شده است.
در بخش «حفاظت در برابر حریق» این مقررات گفته شده که مبنای تشخیص ایمنی یا عدم امنیت یک ساختمان، مبحث سوم و قوانین سازمان آتش‌نشانی است.

با این حساب، باید ساختمان کلینیک سینای اطهر از سال‌ها پیش یا ایمن‌سازی یا تعطیل می‌شد که هیچ‌کدام انجام نشده‌اند.

«محسن هاشمی»، رییس شورای شهر تهران روز چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۹ در بازدید از محل واقعه گفته است: «شهرداری چهار بار در سال‌های مختلف به مسوولان درمانگاه درباره سیستم اطفای حریق اخطار داده بود و حتی یک بار قصد پلمپ این ساختمان را داشت.»

هنوز ابعاد کامل فاجعه روشن نیست. گفته شده دلیل آتش‌سوزی، شرایط غیر استاندارد نگه‌داری کپسول‌های اکسیژن در زیرزمین درمانگاه بوده است. مشخص نیست استانداردهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برای نگه‌داری از تجهیزات بیمارستانی ایراد داشته یا مسوولان بیمارستان پروتکل نگه‌داری از کپسول اکسیژن یا تجهیزات دیگر را رعایت نکرده‌اند. اما این نافی تاثیر شرایط نامناسب ساختمان در بروز این فاجعه نیست. خطاهای سهوی و یا عمدی ممکن است در همه ساختمان‌ها منجر به آتش‌سوزی شوند. اما نکته این‌جا است که خسارت آتش‌سوزی در یک ساختمان که واجد شرایط ایمنی است، در نهایت به خسارت مالی منتهی می‌شود که قابل جبران است ولی شعله‌های آتش در یک ساختمان فرسوده و غیر ایمن به فاجعه‌ای مرگ‌بار منجر می‌شوند که یک جامعه را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

کسی درست نمی‌داند اگر شهرداری سرسختانه پای کار ایستاده بود و بیمارستان را تعطیل می‌کرد، با چه واکنش‌هایی مواجه می‌شد. آیا با توجه به شرایط موجود، اصلا امکان چنین اقدامی را داشت؟ آیا در میان مشغله‌های زیاد و دغدغه‌های اقتصادی، مالی و سیاسی، اصلا فرصتی برای پرداختن به چنین اموری فراهم بود؟

بیمارستان سینای اطهر تنها مرکز درمانی غیر ایمن در تهران نبود و نیست. مراکز درمانی هم تنها ساختمان‌ها و تاسیسات عمومی پرخطر در تهران نیستند. بسیاری از ساختمان‌های عمومی و تاسیسات در این کلان‌شهر شرایط مشابه و چه‌بسا بحرانی‌تر دارند؛ به عنوان مثال، «پل گیشا» که یک سال پیش عملیات جمع‌آوری آن آغاز شد، سال‌ها یکی از پرخطرترین سازه‌هایی بود که هر لحظه امکان داشت به یک فاجعه منجر شود. این پل در سال ۱۳۵۲ برای بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ به طور موقت ساخته شده بود اما عملیات برچیدن این سازه موقت ۴۵ سال به تاخیر افتاد. پس از سال‌ها نگرانی، سرانجام این عملیات روز ۲۹ خرداد ۱۳۹۸ آغاز شد.

اگر تهران قرار بود یک شهر ایمن باشد، پروژه جمع‌آوری پل گیشا در آن قطعا نسبت به همه بزرگراه‌ها، پل‌ها و اتوبان‌های دیگر اولویت داشت. اما تامین مالی این پروژه نیم قرن به طور کشید. به این دلیل که مسایل دیگری مانند بلندپروازی‌های سیاسی و اقتصادی، در چشم مدیران شهری و چه بسا جامعه اهمیت بیشتری از ایمنی عمومی داشتند.

خطر از بیخ گوش گیشا گذشت اما بخت یار قربانیان پلاسکو و کلینیک سینای اطهر نبود. معلوم نیست بقیه ساختمان‌های خطرناک شهر چه سرنوشتی پیدا کنند.

بخش بزرگی از پایتخت، آسیب‌پذیر، فرسوده و شکننده است، آن هم در شرایطی که خطرات زیادی آن را تهدید می‌کند؛ از زلزله و فرونشست زمین گرفته تا آتش‌سوزی. آن چه اما مسلم است، تهران در برابر بحران به شدت آسیب‌پذیر است.

از: ایران وایر


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.