تیرگان
گفتند تا که آرش فرخ پی
تیرافکند زکوه سوی توران
هرجا که تیرسوی نشیب آید
آنجا است مرزبوم وبر ایران
شدآرش دلیر به بام کوه
کوهی گذشته از بر اخترها
تا آشکارشد بدان تیغه
از دیدنش فراشته شد سرها
آرش بر آن ستیغ که رویان
تیروکمان گرفت چو جان بر دست
چندان کشید زه که کمان نالید
وانگاه تیر کرد رها از شست
تیر ازتراز ابر فراترشد
بر پشت ابر وباد شکست آورد
شد دورتر زبستر آمو رود
درپای یک درخت نشست آورد
آرش نهاد جان خود اندر تیر
نیرو هر آنچه داشت به پیکان داد
تاب و توان نماند دگر او را
فرّ و روان خویش به ایران داد
امروز روز آرش جانباز است
وین آفتاب سیزده ی تیر است
روز شهید آرش تیرانداز
ایرانزمین لبالب تقدیر است
این سکرزا فسانه بیاد آید
تا تیر و تیرگان و جهان پاید
تا تیر و تیرگان و جهان پاید
این سکرزا فسانه بیاد آید