ایندیپندنت فارسی – جمهوری اسلامی ایران در واکنش به خروج آمریکا از توافق هستهای، تشدید تحریمها و فشارهای حداکثری، بسیاری از تعهدات خود در چارچوب توافق هستهای سال ۲۰۱۵ را نقض کرده است. کمتر از دو هفته دیگر، مهلت تعیین شده مصوبه عجولانه مجلس شورای اسلامی به پایان میرسد و دولت روحانی موظف خواهد بود از اجرای پروتکل تکمیلی که به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی هستهای اجازه بازرسی سرزده از سایتهای اتمی ایران را میدهد، جلوگیری و احتمالا بازرسان حاضر را از ایران اخراج کند.
از طرف دیگر دولت جو بایدن گامهایی در جهت بازگشت به برجام و آوردن ایران بر سر میز مذاکره برمیدارد، اما سرعت حرکت بایدن با سرعت موردانتظار ایران همخوانی ندارد. حدود دو سال پیش، دونالد ترامپ با یک فرمان اجرایی از برجام خارج شد؛ جو بایدن نیز میتوانست تنها با امضای یک فرمان اجرایی، به برجام بازگردد و بعد بهعنوان یک عضو فعال، اهداف موردنظر خود را در داخل برجام پیگیری کند. با این حال به نظر میرسد که هدف بایدن، فقط برجام نیست و او میخواهد این کار را با یک سلسله اقدامات از پیشاندیشیده شده، انجام دهد و بازگشت به برجام به تنهایی هدف نهایی او نیست بلکه ابزاری برای پیگیری اهدافی دیگر است. بیتردید شیوه عمل دولت جو بایدن هم با دولت باراک اوباما تفاوت دارد و برخلاف دوران دونالد ترامپ، با غوغاسالاری و تبلیغات هم همراه نیست. او اهداف حساب شدهای را دنبال میکند.
اما جمهوری اسلامی ایران، با سرعت و در جهت معکوس ایالاتمتحده، به سمت تقویت توان اتمی خود و عدول از تعهدات برجامی در حال حرکت است. مثلا بر مبنای تعهدات برجامی، ایران میتواند از سانتریفیوژهای نسل اول آن هم فقط در سایت نطنز بهرهبرداری و میزان مشخص و محدودی اورانیوم با غلظت محدود زیر چهار درصد تولید کند؛ اما بر طبق آخرین گزارشها، ایران علاوه بر تولید اورانیوم فلزی که در مراحل پیشرفتهتر میتواند کاربرد نظامی داشته باشد، اکنون برای نصب و راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفتهتر «آیآر۲» نیز اقدام کرده است. علاوه بر آن، ایران به آژانس اطلاع داده است که قصد دارد در سایت «فردو» نیز آبشارهایی از نوع بسیار پیشرفته «آیآر۶» نصب کند.
برای مدتی، هر بار صحبت از این میشد که ایران به سانتریفیوژهای پیشرفته نسل آیآر۴ یا ۶، نیاز ندارد، پاسخ مقامات این بود که فقط تعداد معدودی از این سانتریفیوژها به منظور «تحقیق و توسعه» در بازههای زمانی هفت، ۱۰ و حتی ۲۵ ساله مورداستفاده قرار میگیرد. اما پس از خروج آمریکا از برجام و تصمیم جمهوری اسلامی ایران به عدول از تعهدات خود در برجام، نصب و راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفته، یک اهرم فشار هستند. ایران که موظف است فقط با استفاده از سانتریفیوژهای نسل اول و به مقدار محدود در سایت نطنز غنیسازی کند، اکنون با یک اطلاع به آژانس، در سایت فردو با سانتریفیوژهای پیشرفتهتر، به تولید اورانیوم غنیشده در سطوح بالاتر و حجمی بیش از حد مجاز، مبادرت کرده است.
در شرایطی که ایران نتوانسته است حمایت و همکاری گسترده جامعه بینالمللی را جلب کند و با توجه به سخنانی که از روز ۲۱ ژانویه یعنی آغاز به کار رئیسجمهور ایالاتمتحده بین دو کشور ردوبدل شد، اغلب ناظران نگران تحولات رابطه ایران با آمریکا و به تبعش، رابطه آن با کشورهای خلیجفارس و اسرائیل هستند.
در برخی موارد، جدال کلامی بین دو کشور وارد دور باطلی شده است که به نظر میرسد سرانجامی نداشته باشد. هر یک از دو طرف، خواهان بازگشت طرف دیگر به تعهدات برجامی است؛ ایران از آمریکا میخواهد تمامی تحریمها را لغو کند؛ آمریکا از ایران میخواهد در مورد موشکهای بالستیک ساخت داخل مذاکره کند؛ ایران از آمریکا میخواهد خسارات ناشی از خروج رئیسجمهور قبلی (دونالد ترامپ) از برجام را پرداخت کند؛ آمریکا از ایران میخواهد از دخالت در امور منطقه دست بردارد؛ ضمن این که ایران در زمینه آزمایشها و مانورها و یا تهدیدهای زبانی در جهت اهداف منطقهای خود کوتاه نمیآید. حضور نیروهای موردحمایت ایران در مناطقی از سوریه پای اسرائیل را به این منازعات میکشاند که اخیرا با امضای پیمان ابراهیم با کشورهای منطقه خلیجفارس، موفق به ایجاد ساختاری منطقهای شده است و میتواند علاوه بر روابط دیپلماتیک، سیاسی و اقتصادی، به یک ائتلاف نظامی-امنیتی تبدیل شود و در برابر ایران، نوعی دیوار دفاعی-بازدارنده ایجاد کند.
در میانه این منازعه پایانناپذیر کلامی، اظهارات محمود علوی، وزیر اطلاعات ایران در دفاع از «اقتدار امنیتی» کشور، گمانهزنیهای جدیدی را مطرح کرده و باعث شده است که بحث قدیمی عزم ایران برای اتمی شدن، با شواهد و نشانهها و ابزارهای جدید به میان آید. گرچه محمود علوی به فتوای رهبری در مورد این که تولید سلاح هستهای، خلاف شرع است نیز اشاره دارد ولی ظاهرا «گربهای که در گوشهای گیر افتاده» میتواند فتوای رهبری را هم باطل کند. طبعا در جامعهای که استدلال اهل دانش و استراتژی و منطق و دیپلماسی، گوش شنوایی ندارد، کاربرد زبان عامیانه برای توجیه منافع ملی رواج پیدا میکند.
در عین حال، بعید است وزیر اطلاعات ایران مطلبی را بدون مطالعه و بررسی تاثیرات آن بر زبان آورده باشد. وقتی علوی فشارهای حداکثری و تحریمهای دولت ترامپ را یک «فرصت» برای «صنعت هستهای» ایران میداند، نباید تردید کرد که این حرفها به قصد سبک و سنگین کردن اوضاع و ناشی از آن است که ایران در آستانه یک تصمیم جدید قرار دارد. تشبیه ایران به گربهای که در گوشهای خوابیده، با توجه به شباهت نقشه ایران، جای تأمل دارد: «یک گربه را اگر در گوشهای گیر بیاورند، ممکن است رفتاری بکند که گربهای که آزاد است آن رفتار را انجام نمیدهد. اگر ایران را به آن سمتها هُل بدهند، آن وقت تقصیر ایران نیست.» به گفته وزیر اطلاعات، ایران «در جریان تحقیق و توسعه» به نتایج بزرگی رسیده و «تحریمهای آمریکا برای صنعت هستهای ایران فرصت» بوده است؛ ضمن این که هُل دادن ایران به آن سمتها، به معنی تولید بمب اتمی تعبیر شده است.
به این ترتیب معلوم میشود در دو سال اخیر و پس از این که ایران تصمیم گرفت در واکنش به فشارهای حداکثری و عدم اجرای کامل برجام، خود نیز از اجرای تعهدات برجامی شانه خالی کند، این «فرصت» برای تقویت صنعت هستهای به وجود آمده است. ایران گهگاه حتی با بزرگنمایی، این موارد را اعلان کرده است. اگرچه اغلب کارشناسان معتقدند ایران هنوز مواد لازم اتمی برای تولید اولین بمب را در اختیار ندارد و در مورد زمانبندی تولید آن نیز ارزیابی قابلاعتمادی در دست نیست؛ تازه اگر بتواند چنین موادی را تولید کند، در مورد توانایی ایران در تولید ماشه الکترونیک انفجاری، بسیار جای تردید است.
گامبهگام به سمت اتمی شدن
سناریوهای زیر مراحلی را نشان میدهند که ممکن است ایران از نظر سیاسی و سازمانی و به موازات آن از نظر فناوری، به تولید اولین بمب برسد. قبل از هر چیز ایران نیاز دارد فشار حداکثری تداوم داشته باشد تا زمینه سیاسی برای حرکت در جهات مختلف فراهم شود و «گربه» را در «گوشه» مناسب قرار دهد تا بتواند واکنش مطلوب را در زمان مناسب نشان بدهد. شاید به همین دلیل است که ایران در رابطه به آمریکا از استراتژی «همه یا هیچ» استفاده میکند و اصرار دارد که اول آمریکا باید تحریمها را بردارد تا ایران به مذاکره در مورد برجام رضایت بدهد و تازه در چنان مذاکراتی، به هیچ وجه مایل به گفتوگو در مورد تحرکات منطقهای و موشکها نخواهد بود.
اگر فشارها ادامه داشته باشد، در زمان کوتاهی که به مهلت تعیین شده در مصوبه مجلس باقی مانده است، ابتدا از ورود کارشناسان اتمی در چارچوب بازرسیهای سرزده (پروتکل الحاقی) جلوگیری خواهد شد و باقیمانده کارشناسان هم یکجا یا به تدریج، اخراج میشوند. چنین حرکتی، هم میخ نهایی را بر تابوت برجام خواهد کوبید و هم با منتفی کردن مختصر حمایت اروپاییها، پیمان را لغو خواهد کرد؛ همچنین برداشتن گام نهایی به سمت اتمی شدن ایران خواهد بود. از اطلاعات مختصری که در مورد پیام رهبری به ولادیمیر پوتین افشا شد، نیز اینچنین برمیآید که آیتالله خامنهای علاقهای به گشایش روابط با آمریکا ندارد و مستحکم کردن روابط با روسیه را ترجیح میدهد.
سقوط برجام یعنی مسدود شدن یک توافق منع تولید تسلیحات اتمی و در ادامه، ایران پس از حدود نیم قرن، بر سر دوراهی باقی ماندن یا خروج از پیمان منع گسترش اتمی قرار خواهد گرفت. کره شمالی تنها کشوری است که از «انپیتی» خارج شده و بلافاصله به ساخت تسلیحات اتمی دست زده است. در دیماه سال گذشته که احتمال ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت مطرح بود، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، تهدید کرده بود که اگر پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع شود، «از انپیتی خارج میشویم».
همکاری با کرهشمالی
روز سهشنبه ۲۱ بهمن، خبرگزاریها از توسعه همکاری بین ایران و کرهشمالی در مورد موشکهای بالستیک قارهپیما خبر دادند. بنابر این گزارش، کرهشمالی با نقض قطعنامههای شورای امنیت، در خلال سال ۲۰۲۰ قطعات حساس برای تولید چنین موشکهایی را در اختیار ایران قرار داده است. علیرغم انکار ایران، گفته میشود ایران قبلا هم در زمینه موشکهای بالستیک از کره شمالی کمک گرفته است ولی موشکهای بالستیک قارهپیما، قطعا سطح بالاتری از تکنولوژی را میطلبند و نشان میدهد ایران در درازمدت به داشتن موشکهای قارهپیما فکر میکند. از آنجا که موشک قارهپیما بدون کلاهک اتمی فاقد ارزش استراتژیک هستند، بنابراین شائبه تولید بمب در صورت پا گرفتن این همکاری بین دو کشور تقویت میشود. آیا برای تکمیل سناریوی اتمی شدن ایران، کرهشمالی حاضر خواهد یک مشکل عمده دیگر، یعنی ماشههای انفجار اتمی را نیز برای ایران تامین کند؟
جلیل روشندل استاد علوم سیاسی در دانشگاه کارولینای شرق
از: گویا