جناب عراقچی آیا ۴۲ سال آمریکا ستیزی باندازه کافی تیشه برریشه منافع ملی نزده؟
سرور ارجمند جناب آقای دکتر عباس عراقچی
معاون سیاسی وزارت خارجه
باسلام و تحیات
درحالیکه یخِ آغاز ِمذاکره میان ایران و آمریکا ترکهایی برداشته و آقای دکترعلی اکبر صالحی ریاست محترم سازمان انرژی اتمی گفتهاند که “ازمرحله چه کسی گام اول را میبایستی بردارد عبور کردهایم”، جنابعالی محض انبساط خاطر تندروها اعلام داشتهاید که “ایران نه مستقیم و نه غیر مستقیم” با آمریکا مذاکره نخواهد کرد.
جناب عراقچی، نمی دانم چرا همچنان سعی میکنید که بیرق انقلابی”ما با آمریکامذاکره نخواهیم کرد” را برافراشته نگه دارید؟ آیا سیاست انقلابیِ آمریکاستیزی ظرف ۴۲سال گذشته باندازه کافی تیشه برریشه منافع ملی کشور وارد نساخته؟ چقدرِ دیگر آمریکاستیزی، میبایستی منافع ملی ایران را پایمال سازد تا عمق فاجعه این ایدئولوژی آشکار شود؟
من چگونه می توانم از دکترعباس عراقچی که ازیکی ازمعتبرترین دانشگاه های انگلستان، دکترا در روابط بین الملل دریافت کرده وسال ها در ژاپن سفیربوده، بپذیرم که به ایدئولوژی دشمنی با غرب قلبا باورداشته و منافع ملی ایران را درتعظیم وتکریم چین و روسیه، نابودی اسرائیل و صدورانقلاب میداند؟
شما اگرجای من می بودید، علیرغم آن همه تحصیلات عباس عراقچی درغرب و تجربیاتش درعرصه بین المللی، به اصرارش بر دشمنی با آمریکا و مذاکره نکردن با آن کشور بعنوان یک موضعگیری انقلابی دست کم شک نمی کردید؟ آیا شیطان شما را دچاراین وسوسه نمیکرد که نکند اصرار عراقچی و عراقچیها بردشمنی با آمریکا بیشتر بواسطه حفظ موقعیت و پست مقامشان است تا یک باورقلبی؟ والا این آمریکا مگرهمان آمریکایی نیست که ما ۲۱ ماه با آن مذاکره کردیم؟ آیا ما تغییر کردهایم یا آمریکا که حالا دیگرنبایستی با آن مذاکره نماییم؟
جناب عراقچی، کمترین زیانِ آمریکاستیزی آن بوده که بیش ازسی سال هستی کشور به چاه ویل هستهای ریخته شده بدون کمترین فایدهایی برای پیشرفت و ترقی کشور. آیا غیرازاین است که تنها فایده هستهایی آن بوده که صرفا بعنوان ابزاری برای چانه زنی و گرفتن امتیازازغرب بوده؟ اگرملاحظه آمریکا ستیزی درمیان نبود، آیا نیازی بود که ازآب و نان و بهداشت مردم زده شود و به چاه ویل بیمصرف هستهایی سرازیرشود که قدرتِ چانه زنی ما را با غربیها افزایش دهد؟ آیامملکتداری کشورهای دیگرهم اینگونه است؟
ایام بکام باد
صادق زیباکلام
چهاردهم فروردین یکهزارو چهارصد
از: گویا