تاج زاده بیاید یا آخوند زاده، فرقی نمی کند
حامد آئینه وند*
- پس از بالارفتن تلفات کرونا در ایران و متعاقب سخنرانی رهبری در خصوص ممنوعیت ورود واکسن امریکایی و انگلیسی جماعتی علاف در شبکه های اجتماعی با خیال اینکه مبارزه می کنند هشتگهای و اکسن بخرید را ترند کردند. همین دوستان جان، پیشتر با هشتگ های مختلفی چون حصر را بشکنید، اعدام نکنید، تبعید نکنید، آزاد کنید، حجاب اجباری را متوقف کنید، کشور را به چین نفروشید و امثالهم سر گرم بودند و روز را شب می کردند. در هنگامه نزدیک شدن به فصل انتخابات هشتگ” نه به جمهوری اسلامی” راه انداختند. تو گویی چنان از هشتگهای قبلی نتیجه گرفتند و حاکمیت را مجاب کردند که دیگر با ترند شدن هشتگ نه به جمهوری اسلامی، رژیم سپر انداخته، کارگزارانش فرار کرده و قدرت را دو دستی تقدیم عزیزانی می کند که کل سیاست ورزیشان روی صفحات کیبورد لبتاب یا تلفنهای همراهشان خلاصه شده و در شبکه های اجتماعی دلخوش به فالورهایی هستند که حتی در صورت واقعی بودن توانایی اینکه نیم درصد آنان را در دنیای واقعی سازماندهی کنند ندارند. کمیک و مضحک بودن این شکل از سیاست ورزی فقط ناشی از درک سطحی این جماعت از پیچیدگی های اقتصاد سیاسی ایران و تنوع امکانات حاکمیت در برابر اقشار مختلف مردم نیست بلکه نشات گرفته از تمایل شدید به سواری مجانی از نارضایتی مردم، عافیت طلبی و انتظار برای برآمدن دستی از غیب برای بهبود اوضاع در غیاب حضورشان در دنیای واقعی سیاست است.
- واقعیت این است که شکل گیری، پایداری و تثبیت جمهوری اسلامی با مختصات کنونی و ساختار حقیقی اش محصول موازنه قوای نیروهای سیاسی موجود در سپهر سیاسی ایران است. این موازنه قوا نه در خلا شکل گرفته و نه در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به وجود آمده است بلکه ریشه در کنترل اقتصاد سیاسی ایران توسط هسته سخت قدرت، تولید و توزیع ارزشها به برکت دلارهای نفتی و سرکوب و کنترل سازمان یافته مخالفان درمراکز فکری، فرهنگی و دانشگاهی ایران و تضعیف شدید بخش خصوصی و جامعه مدنی دارد. احاطه یافتن هسته سخت قدرت بر این مراکز محصول بسیج نیروی آنان در دنیای واقعی است و برهم زدن این موازنه قوا نیز تنها از طریق بسیج نیروی مخالفان در دنیای واقعی رخ خواهد داد.حاکمیت تا جایی که امکاناتش اجازه بدهد برای ارتش سایبری هم هزینه می کند اما توان عملیاتی و لجستیکی اش را مصروف حفاظت از موازنه واقعی نیروها در دنیای واقعی می کند نه شاخ و شانه کشیدن در فضایی که با فشار دادن یک دکمه میتوان خاموشش کرد.
- بدیهی است جنس و سویه اعتراضات گسترده دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ با اعتراضات پیشین در طول ۴۲ سال گذشته متفاوت است و هر دو جنبش اعتراضی چه به لحاظ گستردگی و چه به لحاظ نوع مواجهه و مطالبات با دیگر جنبش های اعتراضی قابل قیاس نیست. هردو جنبش محصول ناامیدی گسترده وسیع مردم از اصلاح ساختار سیاسی و هم چنین قطع امید توامان از عزم و اراده اصلاح طلبان برای عمل به وعده هایی بود که از سال ۷۶ بدین سو برای رای دهندگان فهرست کرده بودند. در واقع ناتوانی اصلاح طلبان از ایجاد تغییرات ایجابی در ساختار قدرت، آنها را به نیروهایی کم خاصیت یا بی خاصیت که تعامل با هسته سخت قدرت و بقای مناصب و رانتها برایشان اهمیت بیشتری از عمل به وعده ها داشت بدل کرد و نتیجه اش هم برآمدن شعار اصلاح طلب اصول گرا دیگه تمومه ماجرا از گلوی پر بغض بهترین فرزندان ملت یعنی دانشجویان بود.
- همه آگاهان به امور سیاست در ایران به خوبی می دانند اهمیت انتخابات پیش رو نه به واسطه اهمیت جایگاه ریاست جمهوری در ساختار سیاسی کشور بلکه به دلیل ساید افکت (side effects) یا تاثیرات جانبی نقش رئیس جمهور آینده در بحث انتقال قدرت به رهبر بعدی جمهوری اسلامی است. شاید گفته شود مکانیزم انتخاب رهبری در ساختار سیاسی مشخص است و رئیس جمهور در این مسیر نقش نداشته و صرفا مجلس خبرگان رهبری تعیین کننده رهبر بعدی است اما با توجه به بحثهایی که در این خصوص به رسانه ها راه یافته میتوان دریافت این نگاه کودکانه جایی در محاسبات واقعی ندارد. رئیس جمهور آتی ایران هر کسی باشد نقش جدی و مهمی در انتقال قدرت به رهبری بعدی خواهد داشت.
- کارنامه سیاسی مصطفی تاج زاده نشان می دهد او از نیروهای سیاسی جدی اصلاح طلبان، چپ خط امامی سابق، باورمند به جمهوری اسلامی و ساختار تئو کراتیک آن و مدافع بی چون و چرای شکل سیاست ورزی مصالحه جویانه و عافیت طلبانه محمد خاتمی است با این تفاوت که در بیان مواضع خود نسبت به سایر اصلاح طلبان شجاعت و صداقت بیشتری دارد. بر خلاف قاطبه اصلاح طلبان چشمی به سفره چرب انقلاب نداشته، به لحاظ مالی پاکدست بوده و با توجه به حضورش در پستهای بالای دولت، استفاده شخصی از قدرت نکرده است. در بیانیه اعلام حضورش در انتخابات ریاست جمهوری وعده های مهمی داده اما بدون اشاره به وضعیت ساختار حقیقی و حقوقی قدرت توضیحی در خصوص اینکه به فرض تائید صلاحیت که امری نزدیک به محال است چگونه آنها را عملیاتی خواهد کرد نداده است.همه ما میدانیم که تاج زاده مدافع جمهوری اسلامی و مسلمانی معتقد اما در عین حال باورمند به انجام برخی اصلاحات ساختاری برای حفظ نظم سیاسی مستقر برای جلوگیری از متلاشی شدن آن در برابر بحرانهای متقاطع داخلی و خارجی است که پیش روی آن قرار دارد. در سوی دیگر اما برنامه هسته سخت قدرت برگزاری انتخاباتی آرام و غیر رقابتی به منظور انتقال آرام قدرت به رهبری بعدی در بحران محتمل جانشینی در سایه مدیریت خود و بازوهای نظامی آن است. با این ساختار حقوقی و میزان قدرت رئیس جمهور، تاج زاده که جای خود دارد حتی آدمی چون میرزا فتحعلی آخوند زاده که از روشنفکران سکولار برجسته عصر مشروطه و مدافع بی و چون چرای ارزشهای دموکراتیک به معنای غربی و آزادی بی قید و شرط زنان در عرصه اجتماعی و سیاسی بود هم بیاید در این ساختار کاری از پیش نخواهد برد.
*روزنامه نگار و دانش آموخته دکترای روابط بین الملل