استراتژی چهار مرحله ای گذار سامانمند از جمهوری اسلامی به دمکراسی

سه شنبه, 12ام مرداد, 1400
اندازه قلم متن

limakeshi_mazdak2016

مسئله مرکزی هر جنبشی این است که بر اساس ارزیابی از موقعیت کشور درمنطقه و جهان، وضعیت حکومت، وضعیت جامعه مدنی و نقشی که مردم می توانند برای انجام تغییرات بازی کنند استراتژی های منطبق بر واقعیت را تدوین و به جنبش ارائه دهد. من در این نوشتار یک طرح چهار مرحله ای را پیشنهاد نموده و در پی آن برخی توضیحات برای روشنی بخشی بیشتر آن ارائه خواهم داد.
۱٫ مبارزه مشترک برای آزادی زندانیان سیاسی حرکتی است که همه احزاب و سازمان های سیاسی ایرانی بر سر آن اشتراک نظر دارند و تلاش مشترک برای این خواست مشترک را می توان به یک حرکت ملی تبدیل نمود و فشارها به حکومت را برای آزادی زندانیان سیاسی افزایش داد. حکومت حتما در برابر این خواست مقاومت خواهد کرد اما در شرایطی که توازن قوای مردمی رو به افزایش نهد شرایط برای این خواست فراهم خواهد شد. هر چند ما این خواست را از حکومت مطرح می سازیم اما می دانیم که حضور قدرتمندانه جنبش مدنی و اعتراضی مردم ایران باید پشت این خواست باشد تا عملی گردد.
۲٫ مبارزه مشترک برای آزادی رسانه ها و آزادی احزاب شاید دشوار تر از خواست آزادی زندانیان سیاسی باشد اما گسترش مبارزات مردمی و تشکل های های مدنی می تواند برای عملی ساختن این خواست در اوج جنبش فراهم شود. بدون این که مردم بتوانند در احزاب خود متحد شوند امکان برای گذار به دمکراسی نخواهد بود و نیروهای پوپولیستی در فضای خالی ایجاد شده در شرایط ضعف حکومت مرکزی می توانند با فریب مردم به سوی کسب قدرت خیز بردارند و این همان امری بود که قبل از انقلاب ۵۷ رخ داده و کشور را به ویرانی کشید. نیروهای ملی، دمکراتیک، سوسیال دمکراتیک و چپ دمکراتیک می بایست با تشکیل یک آلترناتیو دمکراتیک زمینه رهبری جنبش اجتماعی را به عهده بگیرند. در این مرحله برای تضمین سلامت دوران گذار باید احزاب سیاسی شکل بگیرند و با برنامه مشخص وارد میدان و یا بازار سیاست شوند.
۳٫ وضعیت ایران با ۲۶ ملیون نفر زیر خط فقر، بیکاری و بحران های ساختاری نیاز به مبارزه مشترک برای حمایت از مردم به فقر کشیده شده و سرکوب شده داریم. جنبش های صنفی، جنبش مدنی، جنبش طرفداری از محیط زیست، جنبش اعتراضی مردم در خیابان برای تامین آب و دیگر خواست ها در هماهنگی با جنبش سیاسی برای ایجاد دمکراسی می توانند فشارها به حکومت برای عقب نشینی را افزایش دهند. در این مرحله نیاز ایجاد جنبشی برای حمایت از آسیب پذیر ترین لایه های به فقر کشیده شده و خانواده های آنانی داریم که سرکوب شده و یا می شوند و در زندانند و یا بیکار شده اند. در واقع امر جنبش برای عدالت و جنبش برای دمکراسی در هماهنگی با هم می توانند به پیش بروند.
۴٫ چهارمین مرحله استراتژی ما می بایست مبازه مشترک برای تحمیل یک انتخابات آزاد زیر نظر یک هیات مورد قبول همه گانی به رژیم جمهوری اسلامی، برای تشکیل مجلس موسسان باشد. وظیفه مجلس موسسان می بایسستی تغییرکامل قانون اساسی باشد. در مجلس موئسسان احزاب سیاسی شناسنامه دار شرکت خواهند داشت و نباید گذاشت که منفردین پوپولیست نظم جامعه را به هم بزنند و خود را بر مردم تحمیل کنند و به همین خاطر وجود یک آلترناتیو دمکراتیک در این مرحله داریم. در مجلس موئسسان همه احزاب شناسنامه دار که معتقد به گذار پروسه ای هستند امکان حضور داشته باشند و هیچ حزب و سازمانی را نباید حذف نمود. نوع حکومت و رابطه همه احزاب و سازمان های سیاسی را مجلس موئسسان تعین خواهد کرد. هیات همه گانی برگزاری انتخابات آزاد را رهبران تشکل های مدنی سراسر کشوری، روئسای احزاب سیاسی و شخصیت های بر جسته ملی می توانند به عهده بگیرند.
این بحث که این چهار مرحله باید قبل از سقوط رژیم یا پس از آن به اجرا در آید زیاد وجاهت ندارد. رژیم شاه که به پایان خط نزدیک می شد ناچار گردید که نخست وزیری را به شاهپور بختیار بدهد و در این مرحله اگر همه دمکراسی خواهان متحد بودند و داری استراتژی مشخصی بودن می توانستند رهبری پروسه گذار را به عهده بگیرند. هیچ کس نمی داند که پروسه چگونه طی می شود اما روشن است که در شرایط فروپاشی اگر نیروی سازمان یافته با استراتژی و برنامه وجود نداشته باشد باخت دمکراسی خواهان برای بار دیگر حتمی خواهد بود. هدف این استراتژی چهار مرحله ای تضمینی برای رسیدن به دمکراسی است. اگر در شرایطی هم حکومت به هر دلیلی سرنگون شود وجود چنین نیروی سازمان یافته با استراتژی روشن می تواند مسئولیت را به عهده بگیرد. ما باید بدانیم که می تواند شرایطی فراهم شود که رژیم ناچار شود به یک نیروی ملی و دمکراتیک مراجعه نماید که مسئولیت بپذیرد و ما باید آمادگی داشته باشیم.
برخی توضیحات برای روشنی بخشی بیشتر به استراتژی چهار مرحله ای
در این استراتژی چهار مرحله ای خشونت جایی نخواهد داشت و اساس بر مبارزه مسالمت آمیز و خشونت پرهیز می باشد. همه ایرانیان باید دریابند که هدف گذار از جمهوری اسلامی به یک دمکراسی است و هدف صرفا کسب قدرت نیست. همه احزاب سیاسی که به دمکراسی باورمندند باید احساس کنند که در این استراتژی می توانند سهیم شود و حذف نخواهند شد. نیروهای سیاسی و الیت جامعه ایران نباید دچار پوپولیسم و مردم گرائی مفرط شوند و همه مسئولیست را به عهده مردم بگذارند بلکه باید خود وارد میدان شده و مسئولیت بپذیرند و مردم را نمایندگی کنند. برای پیشبرد این استراتژی چهار مرحله ای باید تاکتیک ها و خط مشی های روشنی را تدوین نمایئم. باید بپذیرم که در آخر خط این صندوق رای است که همه چیز را تعین می کند. این خواست ها را با ید هم به حکومت و هم با مردم مطرح ساخت. در ۴۰ سال اخیر همواره نیروهای از قطار رژیم پیاده شدند و بخش هایی از آن ها به مردم می پیوندند. بحران های رژیم همچنین امکانات نیروهای دمکراتیک را افزایش می دهد. آنتخابات آزاد و آزادی انتخابات ۱۰۰ سال است که در دستور دمکرات هاست و یکی از اصول اساسی مدرنیته است. انتخابات آزاد ما را از استبداد به حاکمیت ملت و دمکراسی می رساند. مبارزات جنبش های دمکراتیک اعتراضی و مبارزات صنفی تشکل های مدنی در تلفیق جنبش های اعتراضی حکومت را تضعیف و جنبش دمکراتیک برای دمکراسی را تقویت می کند. حاکمیت در ایران در دست سه گروه غیر مولد روحانیون دلالان بازار و سپاهیان تفنگ بدست است که لایه نازکی از جمعیت ۸۰ ملیونی هستند و اصلاح طلبان هم که خواهان باصلاح حکومت مردم سالاری دینی هستند مرحله به مرحله از حکومت حذف شده و می شوند. پروسه تجزیه حکومت از مردم به سرعت ادامه دارد و شرایط برای تقویت جنبش های دمکراتیک مردمی فراهم می شود.
سه شرط اول زمینه سازی برای شرط چهارم است و در این مرحله وضع حکومت روشن می گردد. با جمهوری اسلامی باید با زبان قدرت صحبت کرد وگرنه یک قدم هم عقب نخواهد نشست و به همین دلیل تقویت تشکل ها مدنی و صنفی از یک طرف و حمایت از جنبش های اعتراضی از طرف دیگر باید همواره در دستور باشد. احزابی که جمهوری خواه نیستند باید مجاز باشند که با حزب شان وارد انتخابات مجلس موسسان شوند. همچنین احزاب حکومتی و نیمه حکومتی که حاضر می شوند به عنوان بخشی از پروسه گذار شرکت نمایند، باید بتوانند در مجلس موئسسان حضور داشته باشند.
هدف مرکزی باید گذار از استبداد به دمکراسی باشد. استراتژی ما می بایست در برگیرنده باشد و بگونه ای سامان داده شود که همه نیروها خود را در آن بیابند. اگر نیروهایی نخواهند به این پروسه بپیوندند مشکل آن ها خواهد بود. باید پژوهش کرد که کدام تیپ از گذارهای موجود در جهان برای ما ایرانی ها قابل استفاده است. در پایان باید تاکید کنم که برای تبدیل شدن این استراتژی چهار مرحله ای به استراتژی همه ایرانیان نیاز به کار مشترک برای بهتر شدن و عملی شدن آن داریم.
از: فیس بوک نویسنده


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.