تدبیر واژهای است که دولت جدید قصد آن کرده تا بنای اعتقادی و عملی خود را بر پایه مفهومی آن سوار کند؛ واژهای که در مسیر تحققاش باید از همه منابع ملی بهویژه سرمایه انسانی بهره جست و به کارش گرفت. برونرفت از مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کنونی نیازمند تجهیز تیم حرفهای و صاحبتجربهای است که بتواند تدبیر کند، تصمیم بگیرد و توان و ظرفیت اجراییاش را قویا بهکار گیرد. اما جای تعجب است که برای طی این مسیر، بهره از علم و تجربهکارشناسی و مدیریتی زنان بس کمپیدا و بعضا ناپیداست. جدا از شعارهای امیدبخش مطرحشده ازجمله «ایجاد فرصتهای برابر برای نقشآفرینی زنان»، فارغ از توجه به مطالبات جامعه زنان و صرفنظر از تمرکز تبلیغاتی بر حضور زنان در هنگام انتخابات، باید پرسید تاخیر در انتخاب زنان مدبر و باتجربه بهعنوان مدیران ارشد در نهاد دولت و اقمار آن حتی در مرکز امور مشارکت زنان چه دلیل و توجیهی را بههمراه دارد. زنان بسیاری هستند که در جایگاه کارشناسی و مدیریتی طی سالهای گذشته بهرغم همه چالشها و محدودیتها، چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی تجارب زیادی را آزمودهاند و شایسته چنین جایگاهی هستند. بهنظر میرسد که در انتخاب زنان مدیر برای دولتمردان شاخص «پوشش چادر» ارجحیت دارد و سایر شاخصهای شایستهگزینی کمتر مطرح میشوند.
هرچند هستند زنان دارای پوشش «چادر» (به انتخاب خود) که واجد این ویژگیها هستند، اما غفلت از بهرهگیری از مدیران حرفهای زن در نهاد دولت، چه آنان که خود معتقد به حجاب در اشکال دیگرند و چه آنان که قوانین موجود دولتمردان را پاس مینهند، نهتنها حقی از جامعه زنان سلب میکند که بهروند اصلاح اجتماعی و توسعه ملی لطمههای گرانی وارد میسازد، چراکه نیمی از جمعیت ایران هستند. ادعای دولت تدبیر و امید بس ارزشمند است و بس سنگین. اما چنین تفکری، چنین روش و منشی را برنمیتابد.
فیروزه صابر
از: شرق