فریدون آژند کارشناس افغانستان، نویسنده ایندپپندنت فارسی
دموکراسی و حقوق بشر، دو میراث بزرگ آمریکا در افغانستان بودند
مسلما طالبان دموکراسی، آزادی بیان و حقوق بشر را به زبالهدان تاریخ این کشور خواهد انداخت- ANGELOS TZORTZINIS / AFP
سالها پیش خبرنگاری تازهکار در مصاحبه با دکتر عبدالله سوالی ناشیانه پرسید: «گفته میشود ناتو جنگ را آنجا که آغاز کرده است، همانجا تمام خواهد کرد.» این پرسش سالهای سال مایه طنز و شوخی رسانهها بود اما امروز پس از گذشت سالیانی دراز معلوم شده است که آن خبرنگار ناخودآگاه دقیقترین سوال تاریخ افغانستان را پرسیده بود. امروز پس از ۲۰ سال مبارزه، جنگ و دولتسازی، افغانستان دوباره به نقطهای که ۲۰ سال پیش از همانجا حرکت رو به جلو خود را آغاز کرده بود، بازگشته است.
نیروهای آمریکایی آخرین سربازانی بودند نیمهشب ۳۰ اوت، فرودگاه کابل را ترک کردند و به این ترتیب دیگر تاریخ در افغانستان یک بار دیگر تکرار شد. آنها به جز آنچه در اختیار طالبان قرار گرفتنشان میتوانست به منافع این کشور ضربه بزند، هرچه داشتند در افغانستان رها کردند. گفته میشود تنها ارزش آنچه در ارتش افغانستان باقی مانده است، حدود ۸۵۰ میلیارد دلار است و تجهیزات و تسلیحاتی که در حال حاضر در دست طالباناند، حتی در کشورهای آسیای میانه هم وجود ندارد؛ اما اینها تنها میراث به جا مانده از حضور آمریکا در افغانستان نیستند. آمریکا در این ۲۰ سال دستاوردهای زیادی برای مردم افغانستان به ارمغان آورد که احتمالا طالبان بخش زیادی از آنها را از بین خواهد برد. دراین مجال به چند دستاورد مهم جامعه جهانی به رهبری آمریکا در افغانستان اشاره میکنم.
دموکراسی
در دسامبر سال ۲۰۰۱، تعدادی از سیاستمداران افغان چه آنان که در افغانستان حضور داشتند و چه آنان که سالها در غربت بودند، یک دولت جدید در افغانستان پایه گذاشتند. این دولت بر مبنای دموکراسی، حق مردم افغانستان برای انتخاب آزادانه آینده سیاسی خود، تکثرگرایی و عدالت اجتماعی شکل گرفت و چهرههای تازهای در حیات سیاسی افغانستان رخ نمودند.
در ۲۰ سال گذشته، افغانستان هرچند مضحک اما مستمر، چهره دموکراسی در افغانستان را نقش زد. چهار دوره انتخابات ریاستجمهوری، سه دوره انتخابات مجلس و سه دوره انتخابات شوراهای استانی در افغانستان برگزار شدند. هرچند تمام این انتخابات پر از تقلب و تخلف و فریب و دروغ بودند، جامعه جهانی و دولت افغانستان نگذاشتند تا نقاب بزککرده دموکراسی از چهره نظام پایین بیفتد. در اواخر دولت غنی، بسیاری از مردم از دموکراسی و برایند آن به شدت مایوس شده بودند ولی به دلیل اینکه برای این نظام هیچ جاگزینی جز طالبان متصور نبود، همچنان میان بد و بدتر به انتخاب بد مجبور بودند.
با سقوط حکومت غنی، طالبان نخستین بحثی که مطرح کردند این بود که آنان به هیچ وجه در افغانستان دولتی دموکراتیک نخواهند ساخت زیرا به باور آنان دموکراسی با روح اسلام در تضاد است.
رسانهها
مهمترین و باارزشترین میراث آمریکا و جهان برای افغانستان آزادی بیان و شکلگیری رسانهها بود. از همان آغاز شکلگیری دولت دموکراتیک در افغانستان، نهادهای کمککننده زیادی صرفا برای ایجاد رسانههای مستقل در افغانستان فعالیت میکردند. بخشی از بودجه نهادینهسازی دموکراسی در افغانستان هم برای حمایت مالی از رسانهها صرف شد. به همین دلیل صدها رسانه صوتی، تصویری و چاپی در افغانستان قدعلم کردند و تعدادی از این رسانهها حتی در سطح جهانی نیز خوش درخشیدند؛ چنانکه بزرگترین و بهترین جوایز عرصه روزنامهنگاری به رسانههای افغان تعلق گرفت و مسعود حسینی، عکاس خبرنگار افغان، یک بار جایزه پولیتزر را که باارزشترین جایزه جهانی برای روزنامهنگاران است، به دست آورد. تلاش جامعه جهانی برای پاگرفتن رسانهها در افغانستان باعث شد تا تعدادی از سیاستمداران افغان نیز به فکر ایجاد رسانه بیفتند و تقریبا کمتر سیاستمدار طراز اول افغانستان بود که رسانهای به راه نینداخته یا از رسانهای حمایت مالی نکرده باشد.
با سقوط حکومت، تعداد زیادی از خبرنگاران سرشناس افغانستان این کشور را ترک کردند و با اینکه طالبان ادعا کردند به آزادی بیان (در چارچوب) اسلام باور دارند و میخواهند که رسانهها به فعالیت خود ادامه دهند، اعتماد به این نگاه طالبان سخت بود. اینک تعداد زیادی از رسانهها در افغانستان عملا تعطیل شدهاند و تعدادی دیگر نیز نیمهجان در حال پیشبرد برنامههایشاناند.
حقوق بشر
درست چند ماه پس از شکلگیری حکومت موقت در افغانستان، کمیسیون حقوق بشر این کشور بر اساس توافق بن ایجاد شد. سال بعد، جایگاه این کمیسیون در قانون اساسی افغانستان هم مشخص شد و در ۳۴ استان افغانستان فعالیت خود را آغاز کرد. کمیسیون حقوق بشر در طول ۲۰ سال فعالیت خود فراز و فرودهای زیادی داشت. این نهاد با افشا کردن جنایتهای ضدبشری جنگسالاران و چهرههای متنفذ در افغانستان تا حد زیادی توانست جلو یکهتازیهای آنان را بگیرد.
بر اساس گزارشهای حقوق بشر، دولت توانست قدرت مطلقه جنگسالاران را در مناطق زیرنفوذشان کاهش دهد و آنان را به تمکین از دولت و نظام وادارد. با این حال این کمیسیون در مورد گزارش عدالت انتقالی که افشای جنایتهای بیستوچند ساله در افغانستان بود، کوتاهی کرد و زیر فشار تعدادی از سیاستمداران داخلی دولت، نتوانست این گزارش را منتشر کند. بعد هم مجلس افغانستان که در دور اول بیشتر در قبضه جنگسالاران بود، عفو عمومی اعلام کرد و به این ترتیب عدالت انتقالی و جنایتهای صورت گرفته شده به محاق فراموشی رفت.
هرچند پس از سلطه طالبان بر سراسر افغانستان، کمیسیون حقوق بشر همچنان به فعالیت خود را ادامه میدهد، امید برای تداوم کار این نهاد بسیار اندک است و مسلما طالبان در ساختار دولت آینده خود کمیسیونی برای حقوق بشر در نظر نخواهند داشت.
ارتش و پلیس ملی
آمریکا و جامعه جهانی تعهد خود مبنی بر ایجاد یک ارتش منظم و قدرتمند در افغانستان را عملی کردند و ساختار کهنه ارتش افغانستان را از بین بردند و ارتش جدید و توانمندی در افغانستان ساختند. نیروهای آموزشیافته کماندو افغانستان که تعدادشان بیشتر از ۴۰ هزار تن بود، در سطح منطقه بینظیر بودند . تنها چالش ارتش افغانستان، نداشتن تسلیحات سنگین بود. آمریکا ارتش افغانستان را طوری مجهز کرده بود که به سلاح سنگین مانند تانک و راکتهای دوربرد نیاز نداشته باشد اما بهروزترین تسلیحات سبک جهان را در اختیار این ارتش گذاشت و از سال ۲۰۱۴ به این سو، بخش عمدهای از عملیات نظامی را خود ارتش افغانستان انجام میداد.
با این حال همین ارتش قدرتمند که تعداد آن ۳۵۰ هزار نفر تخمین زده میشد، در مدت ۱۱ روز مقابل طالبان متلاشی شد. حرف و حدیثهای زیادی در مورد چرایی این فروپاشی وجود دارد اما بیشترین دلیل آن را پایان حمایت لجستکی آمریکا از ارتش و فساد گسترده در این نهاد میدانند.
میراث آمریکا و جامعه جهانی به قیمتی گزاف در افغانستان باقی ماندهاند. گفته میشود فقط آمریکا در این ۲۰ سال بیش از دو تریلیون دلار در افغانستان هزینه کرده اما حالا این میراث کاملا در دست طالبان است. مسلما طالبان دموکراسی، آزادی بیان و حقوق بشر را به زبالهدان تاریخ این کشور خواهد انداخت اما اینکه در مورد امکانات ارتش افغانستان چه خواهد کرد، به زودی مشخص میشود.
از: ایندیپندنت