صدای‌ زیبای‌ آزادی

جمعه, 3ام آبان, 1392
اندازه قلم متن

Shirin-Mehrbodبه صدای این بانوی‌ آوازخوانِ تبعیدی گوش کنید، به صدای خُنیاگری که آواز زیبایِ زندگی و آزادیِ حنجر‌ه‌ا‌ی زخم خورده از شکنجه شده است، حنجره خونینی که ملودی‌های نهان در سینه و ذهن به گُلبانگ زندگی وآزادگی بدل کرده است

“….بی آغاز و پایان زنجیری ست ترانه‌ام
و درهرحلقه‌اش خواهید یافت
برای همه انسان‌های دیگر ترانه‌ای…”

ویکتورخارا

سخن از” شیرین مهربُد” است، ازآوازخوان تبعیدی‌ای که جوانی‌اش را حکومت اسلامی درزندان ها و شکنجه گاه‌ها پَرپَر کرد بی آنکه بتواند شورو شعوراین جان و جهانِ شیفته ی آزادی و آواز به تاراج بَرَد.

۶ ساله بود که شوقِ خواندن آوازخوان‌اش کرد، و با حضور در برنامه‌های کودکان رادیو و تلویزیون ملی ایران، و مراسم های گونه گون دردبستان و دبیرستان و جشنواره‌ها پا به جهان رویاهای اش گذاشت. خواندن در گروه کُر- به سَبک آوازِ سوپرانو- پای این آوازخوان نوجوان را به محیط های حرفه ای موسیقی و آواز باز کرد. به روزگارانِ اپیدمیِ هیجان و خلجان انقلاب بهمن، درسن ۱۷ سالگی نخستین اثرش به نام “صدای انقلاب” را همراه با خواننده‌ای دیگر، در مراسمی در دانشگاه پلی تکنیک تهران اجرا کرد. در آستانه‌ی ۱۹سالگی، در سال ۱۳۶۰ دستگیر شد. “جرم” اش این بود: دگراندیشی و مخالفت با حاکمیت جهل وجنون و جنایت. او تا سال ۱۳۶۵، یعنی ۵ سال از بهترین دوران جوانی‌اش را با رنج و زخم زندان و شکنجه گذراند.

صدای ساحرِآزادی
آزادی شیرین از زندان رهائیِ حنجره‌ای بود که زخم خورده از آزادی ستیزی و آزاده‌کُشی درعطش بانگ بلندآزادی شدن می‌سوخت، حنجره خونینی که در زندان با ملودی ها و آوازهای نهان درسینه و ذهن، رنج و زخم زندان و شکنجه، به ملودهای پُررمز و راز و آوازِآزادگی و تحمل و مقاومت بدل کرد. شیرین ملودی شعر” این یک زن است” را در زندان و شکنجه گاه ساخت.

پس از آزادی از زندان به دنبال تحقق آرزوی اش راه افتاد تا شاید این یکی به واقعیت بدل کند. می خواست آوازخوانی دیگر گونه شود، صدای آزادی شدن، صدای مهربانی و عشق، صدای دوستی و صلح ، وصدای هر آنچه از نوجوانی و جوانی او و میلیون‌ها هموطن‌اش با داس توحش و سبعیت به یغما برده شده بود، می خواست آوازِ روایتِ درد و اندوه نسلی که حکومت اسلامی جزتحقیر و محرومیت و زندان و شکنجه و اعدام برای شان به ارمغان نیاورده است، بشود. شیرین اما هراس دستگیری مجددو سنگینی سایه سیاه اختناق و ارعاب را برنتابید، و اینگونه بود که به سال ۱۹۹۰ تن به گریزی ناگزیر وتبعید داد. در تبعید صدای زیبای‌اش را به موسیقی اصیل و کلاسیک ایرانی سپرد و” ردیف وآوا” های این موسیقی را آموخت. او در برنامه های اش همراه با گروه “صبا” و “خاوران” در کانادا و سایر کشورهای جهان نشان داد که در این عرصه نیز استعدادی شگرف است. در سال ۲۰۰۱ با حضور در فیلم مستند ” درختی که به یاد می آورد” – ساخته ‌ی ” مسعود رئوف”- ضمن روشنگری در باره ی جنایت های حکومت اسلامی در زندان ها و شکنجه گاه ها ، با بازخوانیِ ترانه ی “پائیز آمد” نوید دهنده‌ی حضور آوازخوانی توانا و قَدَر در عرصه ی موسیقی پاپ ایرانی شد. سال ۲۰۰۳ به عنوان خواننده ی مهمان- تک خوان، Soloist- با ارکسترهای فرانسوی، درکنسرت هائی همراه با هنرمندان ملیت‌های مختلف علیه جنگ درافغانستان خواند. شیرین دربسیاری از کنسرت ها و برنامه هائی که در رابطه با نقض حقوق بشر در ایران و جهان برگزار شده‌است بی دریغ و بی کمترین چشمداشتی برنامه اجرا کرده است تا صدای اعتراض و مقاومت علیه زندان سیاسی و عقیدتی، شکنجه، اعدام، نسل کُشی و جنگ بمانَد.

شیرین سال ۲۰۰۶ نخستین سی.دی خود را با عنوان “اوج غریب یک صدا” عرضه کرد، آوازهای آوازخوانی خوش صدا و زیبا که عصاره ی توان وتبحر در سبک ها و عرصه ها ی مختلف آواز خوانی به نمایش گذاشته است، آوازهائی که اشتیاق و عشق به آزادی درگوش تن و جان، و درون رگ ها می ریزند.

شیرین مهربُد اما ویژگی ِکم‌تای دیگری نیز هست: یک کوشنده ی سیاسی تبعیدی، که درعالم سیاست نیز به عنوان کنشگری مبارز برای دستیابی مردمان میهن‌اش به زیبائی های زندگی و آزادی حضوری جسورانه و فعال دارد. او نمونه هنرمندی ست که رها از قید و بندها، وچارچوب های بازاری پسند، مذهب ساخته و ایدئولوژی پرورده، با خوانشی انسان‌مدارانه و بشردوستانه با تولید وارائه آثاری خلاق و فراگیر، درتلاش و مبارزه درراه تحقق آزادی و دموکراسی و عدالت اجتماعی و اقتصادی جانانه سهیم شده است. شیرین تجلی این واقعیت نیز هست که هنرمند می تواند، و می باید سزاوارو شایسته ی هنر خلاق و تاثیر گذارو ماندگار، در برابر ارزش گذاری‌ها و هویت سازی های کالائی و ویترینی در بازارِ تجارت هنربایستاد، و به عنوان کوشنده ی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی همراه و همسنگ با هنرش، نماد شور و شعور آزادگی و زندگی و ستیزنده در برابر هرنوع ستم و ستمگر و ستمگری قامت استوار کند.

شیرین مهربُد صدای آوازِآزادی‌ست، فرهیخته‌ای با صدائی زیبا که شکست الماس سکوت های مرگزا را می‌مانَد، وهیابانگ و فریاد رنج و بی دادی که به انسان روا داشته شده است. شیرین آواز خوانی ست که هنرش فراتر ازتفنن و تفّرح و پرکردن اوقات فراغت، با ارزش های زیبائی شناسانه‌ی هنری خلاق و مانا، فراسوی گستره‌ی هنر کارکردهای اجتماعیِ و رویکردهائی روشنگرانه، حقوق بشری و سیاسی داشته و دارد.

به صدای این بانوی آوازخوانِ تبعیدی گوش کنید، به صدای خُنیاگری که حنجره ای زخم خورده از شکنجه را به آسمان آبیِ پرواز آواز زیبایِ زندگی و آزادی بدل کرده است.

“زندگی کن”، به مناسبت روز جهانی مبارزه برای لغو مجازات اعدام:

اسطوره مجروح

کارزار ایران تریبونال در هلند

یگانگی، از آلبوم “اوج غریب یک صدا”

مسعود نقره کار

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.