تلاش برای دست یافتن به آزادی و دموکراسی در خاور میانه و کشورهای عربی سابقهای طولانی دارد. علیرغم تاریخ چند هزار ساله در این مناطق که زمانی مرکز مهم فرهنگ، ادب، اندیشه و عدالت خواهی بوده است، در دروان معاصر متأسفانه تجربهای بجز خفقان، سرکوب، استبداد، فقر، بیسوادی و پایمال شدن حقوق انسانی وجود نداشته است. حتا در زمانی که برای نمونه در ایران چراغی از امید برای تحول و بدست یافتن آزادی روشن شده بود، مانند ملی شدن نفت تحت رهبری مردی با بینش، دموکرات و وطن پرست مانند محمد مصدق، این چراغ بزودی و با خشونت ظلم و دیکتاتوری خاموش شد.
مصر با تاریخ درخشان چند هزار سالهاش سرنوشتی شبیه به ایران داشته است. این مرکز علم، هنر، صنعت و سیاست نه تنها دارای عجایب تاریخی جهان است بلکه مبارزات مردم آن برای رسیدن به آزادی و عدالت نمایانگر یک روحیهی مقاوم و خواهان دموکراسی بوده است.
در این دوران بار دیگر مصر و انقلاب آن مهمترین چهرهی تغییر و بهترین نمونهی بهار عربی گردید. اهمیت این جنبش که عمدتاً توسط جوانان این کشور به انجام رسید. در زنده شدن جنبشهای آزادیخواهی در جوامع مسلمان و عربی نقطه عطفی خواهد بود.
در اولین انتخابات آزاد این کشور که بویژه در این سالهای اخیر دچار بحران بوده است، این ایدهی آزاد شدن بود که میلیونها نفر را بپای صندوقهای رأی آورد. این داشتن حق رأی بود که چنان زن، مرد، پیر و جوان را به شعف آورده بود.
اگر چه شواهد بسیاری نمایانگر این واقعیت است که حتا انتخابات آزاد تنها آغاز مبارزات برای رسیدن به آزادی و دموکراسی است و مردم مصر، کشورهای عربی و خاور میانه راه درازی را در این راستا در پیش دارند.
«من رأی دادم»
در یک لحظهی تاریخی که در تصور نمیگنجید، دو مرد سالمند به سوی صندوق رأی رفتند. در چشمان کم نورشان برقی از شادی و غرور دیده میشد. این یک روز واقعی و متعلق به مردم مصر بود. در این روز در لیست بلند کاندیداها یک نام دیده نمیشد، «حسنی مبارک». برای این دو مرد نتیجهی انتخابات مهم نبود شعف آنها بدو دلیل بود، آزادی در رأی دادن و نبودن مبارک. «احمد علی حسین» یک کارگر بازنشستهی کارخانه پارچه باقی در حالیکه رأی خود را بصندوق میانداخت گفت: «در طی این سالها ما باندازهی کافی تحقیر شدهایم. امروز مانند این است که ما در سرزمین نوینی هستیم با مردمانی متفاوت».
از ۸۲ میلیون مصری در حدود ۵۰ میلیون نفر میتوانستند رأی بدهند. «شعبان عبدالخالق» یک کارگر کارخانه لوله سازی گفت: «امروز تمام خاور میانه نگاهشان بسوی ماست. تمام کشورهایی که در آرزوی دموکراسی هستند. زمانی ما هم در رؤیای دموکراسی و آزادی بودیم ولی بما میگفتند هرگز این رؤیا بواقعیت نمیرسد. ولی این دیگر خواب نیست، واقعیت است».
مرد دیگری که با شعف رأی میداد گفت: «این مهمترین وظیفه هر مصری است». رشید، که برای رسیدن به صندوق رأی دو ساعت در راه بود گفت: «این آزادی است که الهام بخش ما بود. من پس از رأی دادن تمام انگشتهایم را در مرکب فرو کردم. چون هرگز تصور نمیکردم بتوانم برای فردی بغیر از مبارک رأی بدهم».
یکی دیگر از رأی دهندگان گفت: «ما به رئیس جمهوری نیاز داریم که برایمان امنیت فراهم کند و به مردم فقیر کمک کند». مرد دیگری گفت: «من به مُرسی «Morsi» رأی دادم من به او و به «اخوان» احترام میگذارم چون آنها برای مردم کار میکنند».
مرد سالمندی گفت: «این انتخابات برای نسلهای آینده است. من بخاطر فرزندانم رأی دادم که در آینده به زندگی بهتری بتوانند دست یابند. من به موسا «Mossa» رأی دادم».
فرد دیگری که در سایه دیوار ایستاده بود گفت: «ما نمیتوانیم به کسی رأی بدهیم که هیچگونه تجربهای در ادارهی مملکت ندارد. ممکن است زمان زیادی بطول انجامد که آنچه مبارک مرتکب شده را فراموش کنیم، ولی تجربه برای من مهمتر است».
«ایمان نبیل» در زیر روبنده خود عرق میریخت. وی در یکی از محلههای ثروتمند قاهره در مدرسهای رأی داده بود. با غرور انگشتش را نشان میداد که مرکب روی آن بود و گفت: «این نخستین بار از زمان فرعونهاست که ما یک رئیس جمهور انتخاب میکنیم. آفریقا، خاور میانه و اروپا همه کاری را که ما انجام دادیم تحسین میکنند. این انگشت مرکبی میگوید: «من رأی دادم». «ایمان نبیل» اشاره به زنانی کرد که پلیس آنها را به سوی صندوق رأی راهنمایی میکرد و گفت: «بالاخره ما توانستیم حرفمان را به کرسی بنشانیم».
ارتش و یا اخوانالمسلمین؟
در انتخابات تاریخی مصر هیچکدام از کاندیداها نتوانستند اکثریت آراء را بدست آورند در نتیجه نمایندگان دو جبههی قدرتمند در مصر در ماه جون بار دیگر به زور آزمایی میپردازند. «محمد مرُسی» (Mohamad Morsi) که ابهت و جذبهای ندارد کاندیدای کنسرواتیو حزب «اخوانالمسلمین» است. انتخاب او موجب خواهد شد که ادارهی مصر بطور کلی در اختیار این حزب و سایر احزاب اسلامی قرار گیرد. در حال حاضر سه چهارم نمایندگان پارلمان از این حزب و سایر احزاب اسلامی هستند.
«احمد شفیق» (Ahmed Shafik) ژنرال بازنشسته نیروی هوایی مصر و آخرین نخست وزیر مبارک، آشکارا متعلق به رژیم پیشین است. وی از پشتیبانی کامل ارتش مصر برخوردار است. این انتخابات نشان داد که رقابت بین دو عنصر قدرتمند در جامعهی مصر یعنی ارتش و حزب «اخوانالمسلمین» علیرغم کوشش و امید انقلابیون همچنان ادامه دارد.
جوانانی که پرچم دار انقلاب مصر بودند و بسیاری دیگر از این نتیجه ناراضی هستند و نمیخواهند به هیچیک از این دو کاندیدا رأی بدهند. در اینصورت بنظر میرسد شانس «محمد مُرسی» بیشتر خواهد بود، زیرا حزب «اخوان» دارای دستگاههای تبلیغاتی وسیعی بوده و طرفداران را به صندوقهای رأی خواهد آورد.
«ابو فتوح» یکی از رهبران پیشین «اخوان» که به عنوان هم مسلمان و هم یک لیبرال کاندیدا شده بود امید داشت که شاید جنگ تاریخی بین حزب «اخوانالمسلمین» رژیم مبارک و ارتش را از بین ببرد وی تنها ۲۰ درصد از آراء را بدست آورد.
«اخوان» بلافاصله پس از انتخابات اعلام کردند که کاندیداهای دیگر، بجز «شفیق» را دعوت میکنند که با نمایندهی آنها ائتلاف کنند. و مانع رسیدن نمایندهی مبارک به ریاست جمهوری شوند. کوشش بر این است که محمد مُرسی را به عنوان نمایندهی مردم و انقلاب جلوه دهند و نه فقط متعلق به نیروهای اسلامی.
در همین زمان در یک مصاحبهی مطبوعاتی ژنرال «شفیق» گفت: «من تعهد میکنم که بازگشت به رژیم گذشته غیرممکن است. مصر برای همیشه تغییر کرده است. ما یک انقلاب شکوهمند داشتهایم. من قول میدهم که به این انقلاب و خواستهاش که عدالت و آزادی است وفادار باشم».
«شفیق» همچنین در پیامی به مردم مصر گفته است: «من از شما تقاضا میکنم که اختلافات را کنار گذاشته به «شفیق» رأی بدهید. نه برای اینکه به او معتقدید بلکه برای جلوگیری از فاجعهای که تمرکز قدرت پارلمان و ریاست جمهوری با یک حزب و نیرو باشد. تاریخ این را ثابت کرده است. لطفاً این پیام را به همه پخش کنید».
موفقیت ژنرال شفیق غیرمنتظره بود. ولی در طی مبازات انتخاباتی بارها صحبت از رعایت قانون کرده و گفته بود اگر انتخاب شوم برق میدان تحریر را قطع میکنم و مانع تظاهرات میشوم. بسیاری از مردم مصر نگران بیقانونی هستند. همچنین بخشی از لیبرالها از نتیجه انقلاب ناراضیاند. به این دلیل سخنان شفیق مبنی بر اینکه این انقلاب از اختیار انقلابیون واقعی ربوده شده، بمنظور جلب این گروههاست.
«شفیق» همچنین بارها گفته است که در صورت انتخاب شدن با گروهای انقلابی مشورت و همکاری خواهد کرد.
«محمد مُرسی» در انتخابات کوشید خود را طرفدار انقلاب نشان دهد. ولی حزب «اخوان» که ۵۰ درصد از پارلمان را در اختیار دارد دیر به انقلاب پیوست و بسیاری از انقلابیون این حزب را فرصت طلب میخوانند نه وطن پرست.
یکی از نگرانیهای بویژه بخش سکولار در مصر از روی کار آمدن «محمد مُرسی» تبدیل حکومت مصر بیک حکومت مذهبی مانند ایران است.
بسیاری از نیروهای سیاسی لیبرال نسبت به حزب «اخوان» بدبین شدهاند بویژه از زمانیکه اعضاء این حزب کنترل پارلمان را بدست آوردند و مانع از ورود سکولارها و مسیحیان به پارلمان شدند. شفیق میکوشد از این دو دستگی بنفع خود استفاده کند. ولی در انتخابات محمد مرُسی ۲۶ درصد از آراء را بدست آورد در حالیکه شفیق تنها ۲۳ درصد از آراء را داشت. حزب «اخوان» در عین حال شبکههای بسیار قوی در سراسر مصر دارند.
گفته میشود چند روز پیش از انتخابات در مناطق گوناگون بستههای برنج، آرد و حتا گوشت بین مردم تقسیم میکردهاند. بویژه در اسماعیلیه که محل تولد «محمد مُرسی» است. فعالیتهای انتخاباتی بسیار شدید بوده است. اگر چه حزب «اخوانالمسلمین» نسبت به احزاب دیگر بسیار افراطی اسلامی، میانه رو بحساب میآید ولی مُرسی گفته است که اگر بریاست جمهوری برسد قوانین اسلامی را اجرا خواهد کرد.
ارتش مصر که همچنان قدرتمند باقی مانده است علاوه بر قدرت سیاسی-نظامی، دارای قدرت اقتصادی زیادی است. به این دلیل حزب «اخوان» میکوشد خود را با عناصر ارتشی نزدیک کرده و حتا قول داده است که به ژنرالهای ارتش اجازه خواهد داد که امپراطوری تجاری خود را حفظ کنند و داد وستدها و بودجهی آنها از بازرسی و اطلاع مردم در امان خواهند بود. مفسرین سیاسی بر این عقیدهاند که حزب «اخوان» برای رسیدن به قدرت حاضرند با ارتش کنار آیند و به اینگونه از حمایت آنها برخوردار شوند.
انتخابات مصر که با امید و خوش بینی اکثریت مردم آغاز شده بود به نگرانی، یأس و تردید نسبت به آینده تبدیل شده است.
چالشهای حکومت آیندهی مصر
صرفنظر از اینکه کدام دسته و گروه بقدرت برسد، حکومت آیندهی مصر با چالشهای بسیاری چه در داخل و چه در خارج از این کشور روبروست. ماههای طولانی اعتراض و خونریزی، جراحات عمیقی در این جامعه بوجود آورده است.
بیکاری و رکود اقتصادی مردم را در فشار گذاشته و چشم همگان به رییس جمهور آینده است که به این رکود اقتصادی و بی سامانی پایان دهد.
مردم بویژه فعالان سیاسی نگران ارتش قدرتمند مصر هستند که در حقیقت مهمترین رکن حکومت از سالهای ۱۹۵۲ بوده است.
تدوین یک قانون اساسی جدید که از مهمترین خواستهها و امید انقلابیون بود به تأخیر افتاده و ارتش بنوعی گفته است که لزومی به تغییر این قانون نیست بلکه میشود مواردی را اضافه کرد.
چنانچه مُرسی بریاست جمهوری انتخاب شود بیم آن میرود که قوانینی اسلامی «شریعت» جایگزین قانون اساسی شود. دفاع از حقوق اقلیتها بویژه مسیحیان یک چالش مهم دیگر برای حکومت جدید است.
از نظر سیاست خارجی بهبود روابط تیره شده با بسیاری از کشورها بویژه آمریکا اهمیت زیادی دارد. همچنین ادامهی تعهد صلح با اسرائیل در رأس سیاست خارجی مصر خواهد بود.
مصر که زمانی در دنیای عرب از قدرت و پرستیژ ویژهای برخوردار بود، در این چند ساله و با شکست مبارک دیگر بازیگر مهمی در منطقه نیست. کشورهای خلیج مانند قطر در حال حاضر به قدرت بیشتری رسیدهاند.
روابط با ایران نیز از جهت کمتر شدن تنش بین شیعهها و سنیها نیز اهمیت زیادی دارد. برقراری روابط بهتر و نزدیک تر با اتحادیه اروپا و سایر کشورها نیز از جمله چالشهای رئیس جمهور و حکومت آینده مصر است.
اسرائیل و انتخابات مصر
اگر چه هر دو کاندیدای ریاست جمهوری اعلام کردهاند که به عهد نامهی صلح با اسرائیل احترام میگذارند ولی نحوه برخورد آنها با این کشور همسایه بسیار متفاوت است. «احمد شفیق» یک ژنرال پیشین نیروی هوایی انتظار میرود که همچنان از نیروهای میانه رو فلسطینی یعنی «فتح» حمایت کند و این گروه را به همکاری با اسرائیل بیشتر تشویق کند.
«شفیق» همچنین انتظار میرود مانند رژیم پیشین از حماس پشتیبانی نکرده و با سوء ظن حتا دشمنی با این گروه تندرو مقابله کند. بخاطر داشته باشیم که «حسنی مبارک» یکی از مهمترین متحدان اسرائیل بود.
«محمد مرُسی» کاندیدای حزب «اخوان» و رهبر پیشین اعضای پارلمان از این حزب، سابقهی طولانی در ابراز بیانیههای خصمانه نسبت به اسرائیل دارد. وی شهروندان اسرائیلی را به «خفاش خون آشام» و «دراکولا» تشبیه کرده است.
«مرُسی» همچنین رهبران «فتح» را مورد انتقاد قرار داده که با اسرائیل همکاری کردهاند که یک کشور فلسطینی بوجود نیاید. در مقابل حماس را که بخشی از «حزب اخوانالمسلمین» است، ستوده که در مقابل اشغال اسرائیلیها ایستادگی کردهاند. رهبران حزب «اخوان» گفتهاند که نیت آنها این است که از نفوذ خود استفاده کرده «فتح» و «حماس» را تشویق به همکاری با یکدیگر کنند تا بتوانند اسرائیل را محبور کنند یک کشور مستقل فلسطینی را به رسمیت بشناسد. حزب «اخوان» خواهند کوشید که حماس را بسوی سیاستهای «عملگرایانه» سوق دهند. اگر چه حمس هم اکنون باین جهت گرایش پیدا کرده است.
رهبران حماس بارها اعلام کردهاند که به همکاری با مصر و «اخوان» بیشتر نیاز دارند. مهمترین مقام حماس یعنی «موسی محمد ابو مرزوق» که قبلاً در سوریه بود پس از نا آرامیها در این کشور به مصر رفت و در قاهره اقامت گزید.
چنانچه «محمد مُرسی» به ریاست جمهوری انتخاب شود و بر اساس تعهد حزب «اخوان» صلح با اسرائیل را برسمیت بشناسد باید با مقامات اسرائیل ملاقات کند. این عمل برای حزب «اخوان» به معنی شناسائی رسمی اسرائیل نیز میباشد. مفسران سیاسی بر این عقیدهاند که این خود یک نقطهی عطف و یک واقعه تاریخی خواهد بود.
«احمد شفیق» که میانه روست، مفسرین بر این عقیدهاند که به قول خود مبنی بر حفظ صلح ۳۳ ساله با اسرائیل عمل خواهد کرد. در حالیکه «محمد مُرسی» هنوز نا شناخته و خطر در این است که بر اساس ایدئولوژی مذهبی خود عمل کند.
عواملی که در آیندهی مصر تعیین کننده میباشد بوجود آمدن یک تعادل بین ریاست جمهوری دولت، پارلمان، ارتش و مردم مصر است.
در حال حاضر مهمترین چالش هر حکومتی در مصر برخورد صحیح با مشکلات اقتصادی است. باین دلیل هیچکدام از کاندیداها نمیتوانند روابط خود را با بویژه اسرائیل و یا متحدان عربی بخطر بیاندازند. مفسران سیاسی میگویند: هر شخص منطقی که بر سر کار بیاید باید حساب کند که اگر در روابطش با همسایگان بویژه اسرائیل صدمهای بوجود آید تا چه اندازه شانس پشتیبانی و حمایت جامعهی بینالمللی را از دست خواهد داد. هر رئیس جمهوری تحت فشار خواهد بود که پرستیژ مصر را در جامعهی بینالمللی حفظ کند و این خود چالش بسیار مهمی است.
در نهایت انقلاب مصر به انتخاباتی انجامید که یا یک حکومت اسلامی به عناوین گوناگون مردم را تحت فشار قرار خواهد داد و یا ارتش بنحو دیگر به حکومت زور ادامه میدهد. به این گونه نا امیدی سکولارها و انقلابیون قابل درک است.
از: ایران امروز