اگر صرف «بازگو کردن» وضعیت کنونی اقتصاد ایران که در مصاحبه تلویزیونی هفته گذشته دکتر حسن روحانی، رییسجمهوری اتفاق افتاد، چنین لرزاننده بوده است میتوان حدس زد که «ایجاد» این وضعیت در طول هشتسال تسلط رادیکالها چه جفای نابخشودنی و بزرگی در حق ملت ایران بوده است. این رادیکالها که اخیرا معلوم شده است تفاوت میان «حساب» و «انشا» را نیز به درستی نمیدانند و گزارش دقیق رییسجمهوری شامل دهها و صدها آمار رسمی و دقیق از اوضاع اقتصادی کشور را لفظپردازی میخوانند، تصور میکنند که همچنان با فرار به جلو و ایجاد غبار سیاسی و تبلیغاتی میتوان بر آنچه بر این کشور و اقتصاد آن ظرف هشتسال گذشته رفته است، پرده پوشاند و با ایجاد «صدا»، «بوی» آن را نیز پنهان کرد. در این مصاحبه، روحانی البته آبروداری کرد و تنها گوشهای از پرده واقعیتهای موجود کشور را کنار زد، اما واقعیت دیگر این است که این پرده، چه یکسره کنار زده شود یا نه، مردم ایران خود در پشت آن هستند و نیک میدانند در این هشتسال بر آنان چه رفته است و میرود. مثلا در این مصاحبه، رییسجمهوری نگفت که پرسروصداترین دولت تاریخ ایران در حوزه عدالت اجتماعی، به طرزی به بیسابقهترشدن شکاف طبقاتی افزوده است و مطابق آمارهای رسمی دولتی در تمام سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ جمعا تا ۳۰درصد از قدرت خرید حقوقبگیران و به ویژه کارگران کاسته شده است. در سال ۱۳۹۰ که جمع درآمد نفتی کشور به ۱۱۹میلیارددلار افسانهای بالغ شد، حداقل دستمزد واقعی کارگران ۳/۱۰درصد کاهش یافت، شکاف طبقاتی گسترش پیدا کرد و فاصله شهر و روستا، برخلاف همه شعارها روبهافزایش گذاشت.
در مورد سرمایهگذاری، بهداشت، آموزش و همه دیگر شاخصها نیز مردم عقبگرد و وخامت شدید و سریع را با پوست و گوشت خود لمس کردند. بااینهمه، گفت و گوی تلویزیونی آقای دکتر روحانی بسیار امیدوارکننده بود؛ نه از باب نمایشدادن بخشی کوچک از سیاهیهای گذشته و سیاهکاریهای رخ داده، بلکه از بابت درس بزرگی که دولت، کشور و نظام جمهوریاسلامی از رویدادهای گذشته گرفته است. در طول این مصاحبه، آشکار شد که درست برخلاف رفتار هشتسال گذشته، دولت تدبیر و امید قصد ندارد تا ابتدا با سیاستهای پولی انبساطی تورم بیافریند و سپس با تاکید بر واردات ارزانقیمت برخاسته از دلارهای نفتی به سرکوب آن بپردازد؛ قصد ندارد تولید داخلی را به پای واردات، قربانی کند؛ بنا ندارد کشور را با شعار و عوامزدگی و عوامفریبی اداره کند؛ پای خدا و پیغمبر و ائمه را به اداره کشور و دولت و اقتصاد نمیکشاند؛ زبان به تهدید و تطمیع و مسخرهکردن مخالفان خود نمیگشاید. «علم اقتصاد» را هم خوب میشناسد و هم بنابر آن، این علم را «قبول» دارد و برای اغراض زودگذر سیاسی بنای انکارکردن و زیرپاگذاشتن آن را ندارد و به طریق اولی دروغ نمیگوید؛ پنهانکاری نمیکند؛ پارههایی پراکنده از حقیقت را جای اصل آن نمینشاند؛ و از همه مهمتر، در محرمدانستن مردم به مثابه مالکان واقعی کشور، تنها به لقلقه زبان بسنده نمیکند. اگر از سنت ناپسند صدا و سیما در گزینش راه مداهنه برای مصاحبه کنندگان خود با رییسجمهوری بگذریم، ظرفیت نقدپذیری دولت روحانی حتی امید بزرگتری برای بهبود اوضاع ایران در آینده پیش روست. شاید هنوز اندکی با احتیاط میتوان گفت که سرانجام، پس از وقفهای هشتساله، راه اصلاحات به مثابه مناسب ترین راه پیشرفت ایران در چارچوب نظام جمهوریاسلامی، از سر گرفته شده است.
از: شرق