(توضیح اینکه این مطلب برای جلسه کلاب هاوس خیابان مصدق به مناسبت هفتادمین سالگرد جانسپاری دکتر حسین فاطمی به صورت تفصیل آماده شده است که بخشی از آن در جلسه مجال طرح پیدا کرد)
با سلام و احترام به همراهان گرامی، پیش از ورود به بحث بررسی عملکرد دکتر حسین فاطمی، مایلم بهطور مختصر حوزه کاری و پژوهشی خود را معرفی کنم. من دانشآموخته مهندسی صنایع با گرایش مدیریت سیستم هستم و در همین زمینه در پروژههای مختلف سازمانی و صنعتی فعالیت میکنم. در طول ۲۰ سال گذشته، تجربههای عملی فراوانی در داخل و خارج از کشور داشتهام. علاوه بر این، به عنوان دبیر مرکز پژوهشهای حقوندی به همراه پژوهشگران در تلاش هستیم تا مفاهیم پایهای در حوزههای مختلف سیاست، فرهنگ، اقتصاد و محیط زیست را از منظر گفتمان حقوندی تبیین و گسترش دهیم.
در این مقاله، هدف من تحلیل و بررسی عملکرد دکتر حسین فاطمی است، اما نه به شیوه مرسوم تحلیلهای تاریخی صرف قابل دسترس، بلکه از زاویه گفتمان حقوندی و با استفاده از معیارهای مشخص ارزیابی با نگرش سیستمی این بررسی انجام خواهد شد. ویژگی این روش این است که می توان این معیارها را برای ارزیابی عملکرد سایر افراد و نهادها نیز انجام داد.
در خیال این همه لعبت به هوس می بازم بو که صاحب نظری نام تماشا ببرد
در قدم اول به موضوع آرمان(نیت یا مقصود) که مرحله نخست برای انجام رسانیدن یک امر است می پردازم. یک آرمان به نیتهایی اشاره دارد که انسانها بهطور آگاهانه یا ناخودآگاه بهمنظور تأثیرگذاری بر دنیای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خود در پیش میگیرند. این آرمانها در دو دسته اصلی قابل طبقهبندی هستند:
آرمانهای حقوند: در این نوع گفتمان، هدفهای انسانی بر پایه اصولی مثل استقلال، آزادی، احترام به حقوق یکدیگر اخلاق، عدالت، صداقت و برابری قرار داره و روش این افراد عمدتا خشونت زدایی است، در پی احقاق حقوق هستند، روابط شان را هم بر پایه موازنه عدمی شکل می دهند. همانطور که سعدی اشاره دارد:
نه بر اشتری سوارم نه چو خر به زیر بارم نه خداوند رعیت نه غلام شهریارم
آرمانهای ناحقوند: این آرمانها معمولاً بر تسلط، کنترل و برتریجویی استوارند. در اینجا، هر فرد یا گروهی که درگیر این نوع گفتمان میشود، در پی دستیابی به منابع، قدرت (زور، ثروت، شهرت، جایگاه اجتماعی …) و تسلط بر دیگران از طریق روشهایی مبتنی بر ایجاد تضاد، ترس، سانسور و خشونتهایی همچون توهین، تحقیر، تناقض، تبعیض، ترور و سرکوب است. انگیزه هایی مثل انتقام، نفرت، حسادت و حرص هم نیروی محرکه آنها خواهد بود. تعاریفی که در ذهن پذیرفته شده است هم بر این مبنا است و رفتارها و عملکردهای دیگران را نیز بر این مبنا تحلیل و قضاوت می شود همچنین روابط بر این مبنا تنظیم می گردد. نظامهایی توتالیتر مثل فاشیسم در خانواده، و در سطح اجتماعی مارکسیسم، کمونیسم، لیبرالیسم و در سطح ملی نازیسم و نئو نازیسم گونه هایی از این آرمانها هستند.
نتیجه عمل مستمر به اصول گفتمان حقوندی بهطور نمادین تماشاگهای را خلق می کند که انسانهای حقوند میتوانند در آن تماشاگه به تحقق آرمانهای بشری و حضور مستمر در عرصههایی همچون دانایی، شادی، دوستی، سلامتی، برازندگی، دارایی و زیبایی دست پیدا کنند، رشد کنند و خلق کنند و الگوی سایر افراد در مسیر توسعه این تماشاگه شوند.
- به قول حافظ:
حضوری گر همی خواهی ازو غافل مشو حافظ متی ما تهت من تهوا دع الدنیا و اهملها
این حضور به معنای تلاش انسان برای تحقق این تماشاگه در زندگی فردی و جمعی، میهنی و انسانی خودش از طریق رهاسازی استعدادهای خویش و دیگران، و در حقیقت خلق و ابتکار مستمر در عرصه های مختلف است.
در مقابل،
اگر بخواهیم نتیجه عمل انسان در گفتمان ناحقوندی را ترسیم کنیم، می توان کوه یخ را در نظر گرفت که هر فرد یا گروه در سیستمهای مختلف اجتماعی و سازمانی در نتیجه اغفال از حقوق خود و دیگران به تدریج وارد این کوه یخ می شود و درون ساختار منطبق با شرایط مختلف و جذابیتهای موجود به شکل بلوک های مختلف اون کوه یخ آرام آرام منجمد می شود. نیروهای محرکه ی جامعه را نیز با روشهای توضیح داده شده به سطوح بالایی این کوه یخ فرا خوانده می شوند، جذب بلوکها می شوند و در نهایت در یک یا چند بخش از این کوه یخ منجمد می شوند. و در نهایت ما بخش قابل رویت این کوه یخ را به شکل یک رهبرِ کمونیسم و فاشیسم، نازیسم، ولایت مطلقه فقیه یا ضحاک و به اصطلاح اسطوره ای نیروی اهریمنی می بینیم.
حال که دانستیم آرمان در گفتمان حقوندی چیست و حضور آن چه نتایجی می تواند در پی داشته باشد به این نکته مهم می رسیم که، برای ارزیابی عملکرد افراد یا نهادها از منظر گفتمان حقوندی، به معیارهای سنجش عملکرد در این گفتمان نیاز داریم:
معیارهای سنجش عملکرد از منظر گفتمان حقوندی
برای ارزیابی عملکرد افراد یا نهادها از منظر گفتمان حقوندی، به مجموعهای از معیارهای سنجش نیاز داریم که به ما امکان میدهد تا نهتنها رفتارها و تصمیمات را تحلیل کنیم، بلکه بتوانیم آنها را کمیسازی نماییم. البته می توان با جزییات بیشتر و زیر معیارها و امتیاز دهی ها نیز پرداخت که از حوصله این نوشتار خارج است.
در اینجا به برخی از این معیارها اشاره میکنیم:
- میزان خودانگیختگیِ (Spontaneous) فرد در تصمیمگیریهای در سپهرهای فردی اجتماعی و میهنی.
- کیفیت استقلال عمل و توانایی اداره امور در سپهرهای مختلف در امور مالی، اجتماعی و سیاسی.
- کیفیت آزادی در اندیشه و انتخاب و توانایی تفکر مستقل.
- صراحت لهجه و شجاعت در عمل
- تعهد به آرمانهای انسانی همچون استقلال، آزادی، عدالت و حقوق بشر.
- احترام به حقوق افراد در روابط شخصی و اجتماعی.
- مسئولیتپذیری در تدبیر امور و مدیریت بحرانها.
- میزان خلاقیت و ابتکار در خلق ارائه راهکارهای نوین برای حل مسائل اجتماعی و سیاسی.
- باور به همکاری و اصول حق اشتراک و حق اختلاف، بهویژه در عرصه سیاست.
- استفاده از روشهای خشونت زدا در برخورد با مسائل و برخوردها و خشونتها و تضادها.
- شفافیت در گفتار، کردار و پندار در راستای ایجاد جامعهای آزاد و باز.
- استقامت و پایداری بر اصول گفتمان حقوندی در مواجهه با چالشها و فشارهای اجتماعی و سیاسی.
- شجاعت در عمل و صراحت در بیان در مواجهه با دشمنان استقلال و آزادی مردم
تحلیل عملکرد دکتر حسین فاطمی از منظر گفتمان حقوندی
اکنون که با معیارهای گفتمان حقوندی برای ارزیابی عملکرد آشنا شدیم، اجازه دهید عملکرد دکتر حسین فاطمی را از این منظر مورد بررسی قرار دهیم:
- – میزان خودانگیختگیِ دکتر فاطمی در باور به مفهوم استقلال فردی را می توان در تلاش برای کسب استقلال مالی و در سپهر ملی باور به اینکه می بایست دست انیرانیان را از اداره کشور و منابع آن قطع نمود می توان دید. همچنین آزادی خواهی و آزادگی وی در عدم دنباله روی در آنچه ناشایست می پنداشت و نسبت به آن اعتراض می کرد را در ملاقاتش با شاه و اعتراض وی درباره ماجرای ۹ اسفند ۱۳۳۲ ( که جدش گفته بود: أعظم الجهاد عند الله کلمه حق تُقال عند سلطان جائر) و همچنین در روز ۲۵ مرداد اعتراض ش بعد از دیدار با دکتر محمد مصدق را می توان اشاره کرد. همین امر صراحت لهجه و شجاعت وی را که به دلیل همین خودانگیختگی کسب کرده بود نشان می دهد. باور به اینکه که به طور مثال در سپهر فردی انتخاب نوع تصمیم بر عهده هر فرد است. همچنین در سپهر ملی باور به آزادی های فردی و اجتماعی مردم و عدم سانسور، سرکوب مخالفان را در زمان حضور در حکومت دکتر مصدق می توان دید. پیشنهاد ملی شدن نفت و در ادامه آن ملی شدن صنعت شیلات ایران، اخراج کارکنان سفارت انگستان در پی کشف مدارک جاسوسی در این سفارت، فسخ به رسمیت شناختن اسرائیل و تاکید بر اینکه حزب توده اهرم فشار دولت شوروی است و مبارزه انتخاباتی با حزب توده در اصفهان مثالهایی از این دست هستند.
- – تعهد به آرمانهای انسانی به طور مستمر در مقالات و نوشته جات وی می بینیم که ایشان نسبت به این آرمانها خود را متعد می دانست. در مانیفست نشریه باختر امروز اشاره می کند که : “از خدا یاری می طلبیم برای کاری که در پیش داریم. ما هتاکی نمی کنیم، از بازه عفاف قدم بیرون نمی گذاریم اما با بی باکی حمله می کنیم بدون ترس ستیز می کنیم و پرده از روی حقایق بر می داریم بالاخره باید برویم نزد پدران، آیا می شود با روی سیاه رفت؟ ماییم و آیندگان. هرکس آزادی مطبوع ملت ایران را محدود کند به استقلال ایران لطمه زده و هرکس به استقلال ایران لطمه بزند خائن و پلید است.“
- – احترام به حقوق مردم، در سپهر خانوادگی بانو پریوش سطوتی اشاره می کند که انسانی به مهربانی دکتر فاطمی ندیده ام. و این احترام در سپهر ملی برای حقوق ملی نیز در ماجرای پذیریش کنسرسیوم و عدم پذیرش دیدگاه حاجعلی رزم آرا در هنگام حضور وی در منزلش می توان دید. رزم آرا در پی مخالفت دکتر فاطمی در منزل فاطمی حاضر شد و عنوان کرد که برای مردم تصمیم می گیریم و مردم که نمی دانند را با طرح اینکه مردم حق دارند بدانند و بر سرنوشت خودشان و منابع شان سهیم باشند که با مخالفت وی مواجه شد. این امر ناشی از احترامی است که دکتر فاطمی به مفهوم جمهوری و حق ولایت مردم در تعیین سرنوشت خویش دارد.
- – مسئولیتپذیری در تدبیر امور و مدیریت بحرانها. بهترین فردی که می تواند در مسئولیت پذیری وی سخن براند کسی است که وی را در این جایگاه قرار داده است و آن شخص دکتر محمد مصدق نخست وزیر ایران است. در این خصوص دکتر محمد مصدق ضمن اشاره به ابتکار ایشان در ملی شدن صنعت نفت عنوان می کند: اگر ملی شدن صنعت نفت خدمت بزرگی است که به مملکت شده، باید از آن کسی که اول این پیشنهاد را نمود، سپاسگزاری کرد و آن کس شهید راه وطن دکتر حسین فاطمی است که روزی در خانه جناب آقای نریمان پیشنهاد خود را داد و عمده نمایندگان جبهه ملی حاضر در جلسه آن را به اتفاق آراء تصویب نمودند، در تمام مدت همکاری با اینجانب حتی یک ترک اولی هم از آن بزرگوار دیده نشد.
- – میزان خلاقیت و ابتکار در خلق ارائه راهکارهای نوین برای حل مسائل اجتماعی و سیاسی هم در سپهر شهروندی که پیشنهاد تشکیل جبهه آزادی برای صنف روزنامه نگاران را با هدف مبارزه با سانسور و احقاق حقوق روزنامه نگاران مطرح می کند و هم پس از تحصنو اعتراض دکتر مصدقو یارانش به تقلب گسترده در انتخابات دوره شانزدهم مجلس در مهر ۱۳۲۸، فاطمی در منزل محمد نریمان پیشنهاد تشکیل جبهه ملی در سپهر ملی با هدف مبارزه برای استقلال و آزادی کشور و حق حاکمیت مردم ایران در برابر متجاوزین به حقوق ملی را مطرح می کند.
– باور به همکاری و اصول حق اشتراک و حق اختلاف، به طور کلی پویندگان راه نهضت ملی ایرا ن بر اصو ل میهن دوستی، آزاد ، استقلال، عدالت و رشد و توسعه و نگرش انسان دوستی که همان موازنه منفی است که بستر فرهنگ تمدنی ایرانی و ا استعانت از دستاردی ها مثبت و سازنده بشری تعریف می گردد و اصول حقوندی بازتاب آن است. بهویژه در عرصه سیاست برای دستیابی به این اصول دکتر فاطمی بر ایجاد اتحاد از ضمن پذیرش حق اختلاف، مستمر در ساختن گروههای کاری، نهادهای صنفی در بین روزنامه نگاران و نهادهای ملی برپایه حق اشتراک وطن داری و میهن دوستی اهتمام می ورزید.
- – استفاده از روشهای خشونت زدا در برخورد با مسائل و برخوردها و خشونتها و تضادها در سپهر فردی هم می بینیم که دکتر فاطمی پس از ترور در سالگرد کشته شدن محمد مسعود عامل ترور خود را بخشید. وی در مورد ترور خویش می گوید: “برای جامعه و ملتی که میخواهد زنجیرهای گران بندگی و غلامی را پاره کند، اینطور رنجها و جان سپردنها و قربانی دادنها باید امری عادی و بسیار ساده تلقی شود. تنها آتش مقدسی که باید در کانون سینهٔ هر جوان ایرانی برای همیشه زبانه بکشد این آرزو و آرمان بزرگ و پاک است که جان خود را در راه رهایی جامعه و نجات ملت خود از چنگال استعمار و فقر و بدبختی و ظلم و جور بگذارد.”
- – شفافیت در گفتار، کردار و پندار در راستای ایجاد جامعهای آزاد و باز را می توان از علاقه ایشان به روزنامه نگاری و در میان گذاردن اندیشه ها و عملکردها در طول حیات سیاسی خویش اشاره کرد. روزنامه های باختر، باختر امروز و ستاره به طور مستمر تلاش برای جلوگیری از سانسور و خفقان می داشت و با اینکه پی در پی دچار تعطیلی می گشت دکتر فاطمی در تبیین اندیشه ها و روش ها از خود استقامت به خرج داد. تا جایی که باختر امروز به نوعی ارگان جبهه ملی محسوب می شد.
- – استقامت و پایداری بر اصول گفتمان حقوندی در مواجهه با چالشها و فشارهای اجتماعی و سیاسی. دکتر فاطمی هم در زمان اختفا و هم در مواجهه با مرگ علی رغم توصیه ها و فشارها، تطمیع ها (از طرف دربار و شخص محمدرضا شاه پهلوی) بر اصول گفتمان حقوندی استوار ماند. حاضر نشد همچون چندی از اعضای جبهه ملی مانند رضوی و شایگان توبه نامه امضا کند و در اختفا و از طریق نامه ها به سید رضا زنجانی پیشنهاد داد که حاضر است سرمقاله ها را برای روزنامه باختر امروز را از محل اختفا بنویسد. اما دوستان ش او را بنا به دلایل متعدد و به مصلحت تنها گذاردند و حاضر به همکاری با وی نشدند تا جایی که نام وی را در لیست کاندیداهای نهضت ملی در انتخابات مجلس شورای ملی نگذاشتند. رضا زنجانی در پاسخ به نامه همکاری وی برای تشکیل روزنامه می نویسد: ملایمترین سخن از طرف بازرگان گفته شد که گفتند “ولش کنید برود، ولی دکتر بختیار حرفهای کثیف و فحشهای رکیک نثار مرحوم فاطمی کرد. و تصمیم جمع بر این شد که به این نامه جوابی ندهیم. ولی من ایستادگی کردم و جواب موکول به نظر من شد. من جواب به شرح زیر دادم: مصلحت شما را در آن تشخیص دادیم که عملاً شما را فراموش کنیم، ولی روزنامه راه مصدق را داریم و استعداد نشر روزنامه دیگری را نداریم. آری اینچنین پروپگاندای داخلی و خارجی در ترور شخصیت فاطمی از یک سو و حسادتهای نزدیکان در جبهه ملی به دلیل محبوبیت بی نظیر وی از سوی دیگر منجر به تنهایی فاطمی در واپسین روزهای حیات وی شد. شاید اگر دکتر محمد مصدق (با توجه به سوگندی که خورده بود) در بعد از شکست کودتای ۲۵ امرداد اختیارات نخست وزیری را به فاطمی تفویض می کرد، شاید اگر زمانی که او در تلاش برای مخفی شدن بعد از کودتای ۲۸ امرداد توسط دوستان جبهه ملی حمایت می شد ایران سرنوشت دیگری در پی می داشت.
- در مواجهه با مرگ نیز پیروز و سربلند بیرون آمد و با اینکه در اوج جوانی بود و همسر و فرزندی خردسال داشت حاضر نشد در برابر اصول و آنچه برای خود و مردم حق می دانست کوتاه بیاید. شاهین فاطمی از آخرین ملاقات وی و تلاش برای جلب نظرش برای پوزش عنوان می کند: فاطمی در پاسخ به من گفت: “اگر من امروز استغفار کنم دیگر هیچکس توی این مملکت حرف کسی را باور نمیکند. جواب جوانهای مملکت را در آینده تاریخ چه کسی خواهد داد که میگویند حسین فاطمی هم وقتی پای جانش افتاد (کلمهای که او به کار برد) به «گه خوردن افتاد». “
پایان سخن
- با نگاه به عملکرد دکتر حسین فاطمی از منظر گفتمان حقوندی، میتوان گفت که او نه تنها یک سیاستمدار بلکه یک شخصیت اخلاقی و انسانی برجسته بود. دکتر فاطمی با ایستادگی بر اصول حقوندی، بهویژه در بزنگاههای تاریخی، همواره از عدالت، حقیقتجویی و مسئولیت اجتماعی پیروی کرد و حتی در مواجهه با مرگ بر این اصول استوار ماند. او با عملکرد خود نهتنها الگویی برای سیاستمداران بلکه یک نماد از گفتمان حقوندی در مبارزه با ظلم و استبداد بود.
- بهطور کلی، دکتر فاطمی در دوران خود، نمونهای از انسانهایی بود که توانستند با رعایت اصول گفتمان حقوندی، برای دستیابی به عدالت و تحقق آرمانهای بشری گام بردارند. در دنیای امروز، ما به افرادی نیاز داریم که با رعایت اصول حقوندی، برای دستیابی به میزان عدالت و تحقق آرمانهای بشری گام بردارند. این افراد باید در شرایط بحرانی و حساس همچون دکتر فاطمی بهدنبال تحقق منافع انسانی و اجتماعی و ملی باشند و از تمرکز بر آرمانهای ناحقوندی پرهیز کنند. آنهایی که آرمان خود را در کوه یخ ناحقوندی می جستند سرانجام فاطمی را به جوخه اعدام سپردند. اما غافل از اینکه آنکه بر حق بایستند و آرمان خویش را بر ساختن و زیستن در تماشاگه راز استوار کند عدم نخواهد شد. هر کس بخواهد در این مسیر قدم بردارد فاطمی در او شهید زنده و حی و حاضر است.
- سخن را با اشعار حافظ به پایان میبریم که بیانگر رسالت دکتر فاطمی در مسیر حقوندی است:
- دلا ز نور هدایت گر آگهی یابی چو شمع، خنده زنان ترکِ سر توانی کرد
پاینده و جاوید باد ملت رشید ایران. سپاس از توجه شما
—————————————————-
پاورقی:
- إنما الأعمال بالنیات، وإنما لکل امرئ ما نوى: ارزش اعمال فقط به نیت بستگى دارد. هر کس آنچه را نیت نموده نصیبش میگردد.
- أعظم الجهاد عند الله کلمه حق تُقال عند سلطان جائر: برترین جهاد، سخن عادلانه در برابر پیشوایى ستمگر است. برترین جهاد سخن حق در برابر پیشواى ستمگر است.
منابع:
- رادیو فردا (ناگفتههایی از زندگی حسین فاطمی؛ از ۲۸ مرداد تا اعدام)
- چشم انداز ایران- شماره ۴۲ اسفند و فروردین ماه ۱۳۸۵
- دست نوشته، متن دفاعیات حسین فاطمی – ندا حریری
- جمال صفری -بمناسبت شصتمین سالگرد شهادت دکتر حسین فاطمی- دادگاه فاطمی: شیر را هر چند در زنجیر نگهدارید، ممکن نیست گربه شود!
- نهضت ملی ایران و دشمنانش به روایت اسناد
- کوه یخ استبداد و راه حل کردن آن – امید پایدار
- پارتیتور نوسده با کلید “گفتمان حقوندی” – امید پایدار
- نامه های دکتر مصدق، محمد ترکمان، ص ۳۷۶ گفتوگو سید محمدصادق فیض با حسین شاهحسینی، آبان ۱۳۹۴، تاریخ شفاهی ایران
- با چشمی گریان، تقدیم به عشق، لطفالله میثمی -صمدیه-۱۳۸۶ ص ۱۱۷ الی ص۱۲۰ و ۱۷۰ الی ص۱۷۵