قبل از جلسه شورای حکام، ایران دو دوربین از دوربینهای نظارتی آژانس را خاموش کرد و گمان میکرد که با اینکار بتواند جلوی رای شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی را بگیرد و در یک اقدام دیگر، بدنیال رای شورای حکام که ۳۰ کشور از ۳۵ کشور به آن رای مثبت دادند، جمهوری اسلامی اعلام کرد، بیش از ۲۰ دوربین نظارتی دیگر آژانس را قطع میکند. رای شورای حکام راه را برای دو کار باز میکند؛ یا بردن مسئله ایران به شورای امنیت سازمان ملل و یا بکار انداختن مکانیسم ماشه که در برجام نهادینه شده و قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل نیز آن را تائید کرده است. پس اگر اراده سیاسی غرب بر این باشد که تمامی تحریمهای قبلی بطور اتوماتیک باز گردند، با رای شورای حکام راه برای اینکار بازتر شده است. اما غرب هنوز در این باره تصمیم خود را نگرفته است. از سوی ایران هم مخالفان برجام قد علم کردهاند و اینبار نه خروج از برجام، بلکه خروج از پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای NPT را مطرح میکنند. دیروز دو نفر در رابطه با عضویت ایران در “ان پی تی” اظهار نظر کردهاند، یکی نماینده خامنهای در روزنامه کیهان، حسین شریعتمداری که اعلام کرد تنها راه حل باقی مانده برای سیاست هستهای، خروج از ان پی تی است. و دیگری محمود عباسزاده مشکینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران که گفته است: “پیشنهاد این است که باید در اولین فرصت تعلیق عضویت در ان پی تی را در مجلس بررسی کنیم و در این زمینه تصمیمگیری کنیم. ”
اما معاهده “ان پی تی” چیست؟ پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای یا معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای، به اختصار انپیتی نامیده میشود. این معاهده در سال ۱۹۶۸ تهیه، و در سال ۱۹۷۰ لازمالاجرا شد. و پس از بیست و پنج سال، اعضای NPT در ماه مه ۱۹۹۵ گرد هم آمدند و توافق کردند که این معاهده را بطور نامحدود تمدید کنند. از آگوست ۲۰۱۶، ۱۹۱ کشور عضو این معاهده شدند. کره شمالی، اگر چه در سال ۱۹۸۵ به آن ملحق شده بود اما هرگز به آن پایبند نبود، و در سال ۲۰۰۳ با نقض تعهدات اصلی، خروج خود را از NPT اعلام کرد و بعد هم بمب اتمی ساخت. تنها چهار کشور عضو سازمان ملل متحد هرگز NPT را نپذیرفتهاند که سه کشور از آنها دارای سلاح هستهای هستند: هند، اسرائیل و پاکستان. کشور چهارم، سودان جنوبی نیز که در سال ۲۰۱۱ تأسیس شد، به آن ملحق نشده است. هند، پاکستان و کره شمالی آشکارا آزمایش اتمی کرده و اعلام کردهاند که دارای تسلیحات هستهای هستند، در حالی که اسرائیل عمداً در مورد وضعیت سلاحهای هستهای خود، با اینکه همه میدانند حدود ۲۰۰ بمب اتمی دارد، حقیقت را کتمان میکند. پس اگر ایران از ان پی تی خارج شود دومین کشوری خواهد بود که با اینکه بمب اتم ندارد اما از معاهده خارج میشود. اما آیا ایران راه کره شمالی را پی خواهد گرفت؟
خروج از ان پی اتی، به این معنی است که کلیه نظارتهای آژانس [پادمان] حذف شود. لازم به یادآوری است که اکنون در ایران دو نوع نظارت وجود دارد؛ یکی نظارت فراپادمانی [فرا ان پی تی] و دیگر نظارت پادمانی [در کادر ان پی تی]. نظارت فراپادمانی در مذاکرات حول برجام بوجود آمد. در برجام، ایران یک سری نظارت اضافه را پذیرفت که در هیچ کشور دیگری عمل نمیشود. بعنوان مثال دو دوربینی که ایران آنها را قبل از قطعنامه شورای حکام از کار انداخت، جزو نظارتهای فراپادمانی بودهاند. به گفته مسئولان ایرانی، “اگر برجام وجود نداشته باشد چرا ایران باید زیر بار نظارتهای فراپادمانی برود؟ ” بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی دیروز گفت: “۸۰ درصد دوربینهای آژانس، دوربینهای پادمانی است و ما متعهد به پادمان هستیم و آن دوربینها کماکان فعالیت خودشان را انجام میدهند. دوربینهایی که قرار است فعالیتش قطع شود که امروز از برخی سایتها شروع کردیم دوربینهای فراپادمانی است و اطلاعاتی را ضبط میکرد که بعداً میتوانست توسط آژانس مورد استفاده قرار بگیرد ما این اطلاعات را هم دیگر در اختیار آژانس نمیگذاریم. ”
اما اکنون سخن از خروج کامل ایران از ان پی تی است. اصولا برجام بر این اصل اساسی استوار است که نظارتها و محدودیتهای کامل بر فعالیتهای هستهای ایران، اجازه ندهد که ایران به سمت و سوی ساختن بمب اتمی برود. پس اگر نظارتها برداشته شوند، فلسفه محدودیتها دیگر معنایی ندارد و نتیجه اینکه برجام کاملا بی معنی میشود لذا خروج از ان پی تی به معنی خروج کامل از برجام است.
حال باید دید عواقب خروج از ان پی تی چیست؟ اول باید یادآور شد که خروج هر کشوری از پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای (NPT) در متن این پیمان پیشبینی شده و از آن به عنوان حق قانونی کشورهای عضو یاد شده است. در بند یک از ماده ۱۰ NPT تصریح شده است که “چنانکه هر یک از اعضاء معاهده تشخیص دهد حوادثی فوقالعاده مربوط به موضوع این معاهده منافع عالیه کشورش را به مخاطره انداخته است این حق را خواهد داشت که در اعمال حق حاکمیت ملی خود از این معاهده کنارهگیری نماید. این عضو باید کنارهگیری خود را با اطلاعیه قبلی ۳ ماهه به تمامی اعضاء معاهده و به شورای امنیت سازمان ملل متحد اعلام نماید. اطلاعیه فوق باید حاوی بیان و شرح حوادث فوقالعادهای باشد که به نظر دولت مورد اشاره، منافع عالیه کشورش را به مخاطره انداخته است. ”
اما در آنچه مربوط به ایران است، از آنجا که خروج از ان پی تی به معنی خروج کامل از برجام خواهد بود سازمان ملل و یا کشورهای اروپایی میتوانند بطور قانونی تحریمهای بسیار سخت تری بر ایران اجرا کنند. پس در واقع مسئله خروج از ان پی تی ثانویه است و با اینکه طرفداران خروج از برجام در ایران میخواهند خروج از ان پی تی را قانونی و بدون اشکال جلوه دهند چنین نیست و بخاطر تعهدات برجامی باعث برگشت کلیه تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل میشود.
در عمل بعد از خروج از ان پی تی، دو اتفاق میتواند رخ دهد. یا این خروج به خواسته خود ایران با کم کردن میزان غنی سازی اورانیوم صورت میگیرد، یا با بالا بردن میزان غنی سازی اورانیوم. در مورد اول غربیها ممکن است تا مدتی روش کجدار و مریز را پیش گیرند و در انتظار تحولات مختلف منطقهای و در ایران باشند بدون اینکه دست به اقدام جدیدی بزنند. اما در صورت دوم؛ یعنی با بیشتر کردن غنی سازی از حد فعلی، راه کاملا برای ضربه زدن نظامی به تاسیسات هستهای باز میشود. حال این سئوال مطرح میشود که ضربه نظامی به تاسیسات هسته باعث نگرانی آقای خامنهای خواهد شد؟ پاسخ اینجانب منفی است. آقای خامنهای کوچکترین نگرانی از بمباران تاسیسات هستهای ایران ندارد. او حتی از این مسئله استفاده نیز خواهد کرد. از طرفی جو سرکوب را در داخل کشور بیشتر خواهد کرد و از سوی دیگر به دنیا خواهد گفت اسرائیلی که ۲۰۰ بمب اتمی دارد، تاسیسات کشور ما که قصدی برای ساختن بمب نداشت را بمباران کرده است. اصولا در صورت حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران، اسرائیل به هدف خود میرسد و حکومت آن از این حمله بهره برداری لازم را خواهد کرد و موقعیتش در مجلس اسرائیل تقویت خواهد شد، جو بایدن نیز وضعیتش در آستانه انتخابات میان دورهای مجلسین امریکا بهتر میگردد و آقای خامنهای هم از بحران و برخورد استفاده لازم را خواهد کرد. و در عمل هم قادر نخواهد بود به غیر از چند حمله محدود پاسخی به حمله نظامی اسرائیل بدهد. در این سناریو هم بازنده اصلی باز مردم ایران خواهند بود.
از اینرو، ماجراجویی جمهوری اسلامی ممکن است در ماههای آینده زمینههای جدیدی پیدا کند. اگر ایران از ان پی تی بیرون آید، چه به غنی سازی در سطح بالا ادامه دهد، چه ندهد هزینهاش را مردم ایران خواهند پرداخت. راه حلی برای بحران هستهای که حقوق مردم را در بر داشته باشد در کادر این رژیم پیدا نمیشود و راه حلی هم از سوی قدرتهای خارجی وجود ندارد. آنها ـ همه بدون استثناـ یک ایران ضعیف و درمانده را که مستقیم و یا غیر مستقیم هر چه بیشتر منافعشان را تامین کند ترجیح میدهند. کلید این مشکل در دست ما ملت ایران است، تا چه اندازه به این مهم باور داریم؟ آیا هنوز بعد از ۲۰ سال بحران هستهای، بدنبال توافقی بین رژیم و قدرتهای خارجی همراه با گشایشی در نظام ولایت مطلقه هستیم، و یا در انتظار جنگی بر علیه رژیم همراه با نابودی زیرساختهای کشور به تماشا نشستهایم؟ این هر دو آتشی خواهد بود که دامان ما مردم ایران و میهنمان را خواهد گرفت.
از: گویا