سود سرشار این صنعت کجا رفت؟
آذر جزایری، شرق: هرکس اگر از تحریمهای ایران سود نبرده باشد، دلالهای فروش دکلهای چینی به صنعت نفت ایران سود کردهاند. این نکتهای است که پس از بررسی توان داخلی ایران در ساخت دکل به آن رسیدیم. بررسیهای «شرق» نشان میدهد تاکنون در ایران حدود ۷۰درصد بخشهای دکل حفاری طراحیشده و حدود ۴۷درصد آن حداقل یکبار ساخته شده است. در حال حاضر، شرکتهای توانمندی در ایران حضور دارند که در این بخش فعالند اما همچنان برخی از مسوولان نفتی با تاکید بر عدم توانمندی داخلی سعی بر خرید دکل از چین دارند، اگرچه برخی از کارشناسان معتقدند خرید دکل از چین در راستای توافقات یکی از مقامات ارشد وزارت نفت در دولت احمدینژاد با مسوولان بالارتبه نفتی چین صورت گرفته بود و حتی در اواخر دولت احمدینژاد کار به جایی رسیده بود که یکی از مدیران باسابقه نفتی به دلیل عدم خرید دکل مورد نیاز شرکت خود از چین از سمت خود برکنار شده است. با اینحال در حال حاضر با وجود تلاش برخی مبنی بر عدم توانمندی داخلی در این بخش به نظر میرسد این توانمندی وجود دارد و تنها باید به سازندگان داخلی توجه بیشتری کرد تا شاید بتوانیم روزی به رقیب دکلهای آمریکایی در دنیا بدل شویم. گویی انگار دستهای پنهانی از بازار دلالی این صنعت آنچنان منتفع شدهاند که عزمی برای ساخت دکل در ایران وجود ندارد. بنابراین مسوولان وزارت نفت باید بررسی این صنعت و تلاش در جهت حمایت از سازندگان آن را در برنامههای اولویتدار خود جای دهند.
بر اساس این گزارش، دکل حفاری مجموع پیچیدهای از تجهیزات مختلف است که به طور کلی به شش بخش تقسیم میشود:
۱- سازه فلزی (Substructure & Mast)
۲- مجموعه کشش و تعلیق (Hoisting system)
۳- مجموعه دوران و چرخش (Rotation system)
۴- مجموعه برق و کنترل
(MCC & SCR system)
۵- مجموعه کنترل گل (Solid control system)
۶- مجموعه کنترل فوران (BOP system)
هر یک از مجموعهها شامل قطعات و تجهیزات متنوعی است. اگر سهم این بخشها، مساوی در نظر گرفته شود، هر بخش ۶۶/۱۶درصد را به خود اختصاص میدهد. این در حالی است که سازندگان و تولیدکنندگان داخل کشور بسیاری از این مجموعهها را طراحی کرده و مواردی را که مورد تقاضای مصرفکننده بوده است، ساختهاند. بنابراین بر اساس آمارهای موجود، تاکنون در ایران حدود ۷۰درصد بخشهای دکل حفاری طراحی شده و حدود ۴۷درصد آن حداقل یکبار ساخته شده است. این میزان طراحی درصد کمی نیست و بهراحتی با مدیریت ساخت آن میتوان ساخت داخل را کاملا بومی کرد؛ اما نکته مهم این است که ما به بومیسازی اعتقاد داشته باشیم و از برونسپاری منتفع نباشیم. در حالی این امکان در کشور وجود دارد که توجه جدی به آن از سوی مسوولان کشور نمیشود تا جایی که امروز سازندگان دکل در ایران با مشکلات زیادی دست به گریبانند تا جاییکه برخی از ورشکستگی و گذر از بومیسازی این صنعت آمریکایی در کشور میگویند. در حال حاضر شرایط مناقصه برای تولیدکننده داخلی و خارجی متفاوت است؛ این تفاوت بهگونهای است که تولیدکننده داخلی همواره تمایلی برای شرکت در مناقصه نداشته باشد. اولین تمایز، نوع قرارداد است که برای داخلی، ریالی و برای خارجی ارزی محاسبه میشود. نرخ تبدیل ارز به ریال با حداقل قیمت لحاظشده و هزینه ریالی آن فیکس میشود. این در شرکتهای ملی حفاری که فاصله تصمیمگیری تا ابلاغ قراردادها خیلی طولانی است، مشمول چندین دوره تورم شده و عملا اگر تولیدکننده داخلی قیمت رقابتی اعلام کرده باشد متضرر و اگر طول زمان و تورم را لحاظ کرده باشد، کنار زده میشود. همچنین شرایط پرداختها برای تولیدکننده داخلی و خارجی متفاوت است. برای شرکتهای خارجی، دقیق و معمولا بهموقع انجام میشود درحالیکه برای تولیدکننده داخلی با تاخیرهای بلندمدت انجام میشود. از طرفی تولیدکنندگان داخلی دارای بنیه مالی محدودی هستند. از سوی دیگر، درخواست متقاضی از شرکتهای داخلی بسیار فراتر از شرکتهای خارجی است. بهعنوان مثال، ارایه نقشههای Basic در شرکتهای خارجی حد کفایت است اما همین مورد برای شرکتهای داخلی ارایه کلیه نقشههای اجرایی و ساخت و تایید آن توسط بازرس شخص ثالثی که عموما خارجی است حد کفایت به شمار میآید.
این خواسته علاوه بر تحمیل هزینههای اضافی برای تولیدکننده داخلی بسیار سنگین است چراکه دانش فنی خود را که هزینه زیادی بابت دسترسی به آن متحمل شده است، در دسترس عموم قرار میدهد. از سوی دیگر، برای یک شرکت خارجی ارایه گواهینامه و ضمانتنامه و دستورالعملها کافی است، درحالیکه برای تولیدکننده داخلی علاوه بر موارد فوق، کلیه شرایط ساخت، اعم از گزارشات قبل از ساخت، حین ساخت، بعد از ساخت، کلیه تستهای انجامشده اعم از محاسبات اولیه تا بارگیریها که به صورت سیستمی مستند میشود، تحت نظارت بازرس شخص ثالث، باید در اختیار آنها قرار گیرد. ضمن آنکه در هیچ نقطه از دنیا مرسوم نیست که یک شرکت دکلساز، تمام اجزای یک دکل را بسازد و هر ماشین سازنده خاص خود را دارد. شرکتهای سازنده دکل در ایران نیز مستثنا از این موضوع نیستند اگر در قراردادهای خود مانند شرکتهای خارجی در تامین ماشین آزاد باشند چراکه حدود ۳۰درصد تامین کالا از طریق تولیدکنندگان و سازندگان خارجی ضروری است چرا که مابقی در ایران قابل ساخت است. متاسفانه مدیران تصمیمگیرنده به این نکته توجهی ندارند و به همین دلیل بیمحابا از عدم توانایی ساخت در ایران گفته و واردات دکل را افتخار خود میدانند. غافل از اینکه مدیریت تامین دکل میتواند به گونهای انجام گیرد تا هم پای واردات آن قطع شود هم تولیدکننده داخلی را فعال سازد. سازندگان ایرانی مدعی هستند که در حال حاضر توانایی طراحی هر نوع دکل جدید با تمام محاسبات استاتیکی و دینامیکی در کمتر از ۴۵روز در ایران وجود دارد؛ بنابراین شاید بد نباشد بدون توجه به برخی از دستهای دلالی در این صنعت کمی فرصت به داخلیها داد تا شاید بتوانیم در سال جهاد اقتصادی خودکفایی در ساخت دکلهای حفاری را جشن بگیریم و به محلی برای خرید دکل در منطقه بدل شویم.