
«ابراهیم رئیسی»، رییس جمهور ایران، در سفر اخیر خود به «جیرفت»، در جنوب استان کرمان، در یک سخنرانی اعلام کرده که استان کرمان جنوبی، «حتما» تشکیل میشود. رئیسی، گفته است که دولت بهدنبال «گرهگشایی از مشکلات مردم» است و تاکید کرده که مردم جنوب کرمان، «وفادار به انقلاب، نظام و ولایت فقیه» هستند. او در اثبات مدعای خود نیز، به گفتههای «قاسم سلیمانی»، فرمانده کشته شده نیروی قدس سپاه پاسداران اشاره کرده و گفته است که سلیمانی «نگاهی ویژه و متفاوت» به مردم جنوب کرمان داشته است.
همزمان رسانههای ایران، از واکنش امام جمعه «بم» به اعلام این موضوع، خبر دادهاند. «قاسم دانشی» در حضور خود ابراهیم رئیسی، نسبت به استان شدن جنوب کرمان و استاننشدن شرق کرمان، واکنش نشان داده و تلویحا آن را بیعدالتی خوانده است. او همچنین اعلام کرده که وظیفه نظام «محرومیتزدایی» است و محرومیت مناطق شرق استان کرمان اگر بیشتر از محرومیت جنوب این استان نباشد، از آن نیز کمتر نیست. در پاسخ به این سخنان نیز، ابراهیم رئیسی گفته که دولت استان شدن کرمان شرقی را هم مورد بررسی قرار میدهد.
اخبار مربوط به استان شدن بخشهای مختلف کرمان، ازجمله جنوب آن، در حالی از سوی برخی از مقامات محلی مطرح میشود که آنها مدعی هستند، خواسته شهروندان است. آیا استان شدن بخشهای مختلف یک استان، دغدغه شهروندان ایرانی است؟ این موضوع چه تبعاتی برای اقتصاد نابهسامان و فضای سیاسی ایران در پی خواهد داشت؟ ایرانوایر برای جزییات بیشتر با «مهرزاد بروجردی»، استاد دانشگاه علم و تکنولوژی میسوری در ایالات متحده آمریکا و «مهدی»، شهروند اهل جیرفت گفتگو کرده است.
***
ماجرای استانشدن جنوب کرمان از چه قرار است؟
اردیبهشت سال پیش رسانههای ایران از اعلام وصول طرح تشکیل استان کرمان جنوبی در مجلس شورای اسلامی خبر دادند. «ذبیحالله اعظمی»، نماینده جیرفت و عنبرآباد در مجلس ضمن اعلام این موضوع، در همان زمان به رسانهها گفته بود که فاصله طولانی شهرهای جنوبی این استان با مرکز استان و نیاز شهروندان برای سفر حدود ۵۰۰ کیلومتری برای دسترسی به خدمات دولتی، باعث شده که این طرح از اقبال بیشتری برای تصویب در مجلس برخوردار باشد. او همچنین اعلام کرده بود که زیر ساخت لازم برای اینکار وجود دارد و شهرهای این بخش از استان کرمان، از لحاظ فرهنگی بههم نزدیکی دارند.
چند ماه بعد از انتشار این خبر، «مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی» اعلام کرد که تشکیل یک استان جدید در مناطق جنوب استان کرمان، «قابل توجیه» نیست. در گزارشی که این مرکز در مهر۱۴۰۰ منتشر کرده، آمده است که این طرح، با قانون اساسی و قانون تقسیمات کشوری مغایر است. همچنین در این گزارش عنوان شده که طرح تشکیل استان کرمان جنوبی با سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و چابکسازی نظام اداری مغایرت دارد و تصویب آن میتواند پیامدهای منفی برای دولت دربرداشته باشد.
مرکز پژوهش های مجلس همچنین بار مالی اضافه شدن نیروی کار اداری برای این استان جدید را حدود ۸۰۰میلیارد تومان در سال برآورد کرده و این را از عهده دولت خارج دانسته بود که بتواند چنین هزینهای را با شرایط فعلی به کشور تحمیل کند.
با اینوجود، ابراهیم رئیسی روز جمعه ۲۲مرداد۱۴۰۱، در سخنرانی خود در مصلی جیرفت، اعلام کرد که استان کرمان جنوبی «حتما» تشکیل خواهد شد.
بنا بر آنچه مقامات ایران عنوان کردهاند، ۷شهرستان جیرفت، عنبرآباد، کهنوج، رودبار، قلعهگنج، منوجان و فاریاب در محدوده کرمان جنوبی قرار میگیرند. این مناطق با توجه به حاصلخیز بودن خاک و توسعه کشاورزی، در تولید محصولات کشاورزی در ایران، سهم بزرگی دارد. با این حال، برخی از مقامات محلی، شرایط توسعهنیافتگی این بخش از استان کرمان را در ارتباط با وابستگی آن به شهرستان کرمان و سایر نقاط استان کرمان میبینند. همچنین برخی از این مقامات با طرح این موضوع که استان شدن کرمان جنوبی یک مطالبه عمومی است، سعی در مشروعیت بخشیدن به این طرح و فشار برای تصویب آن در مجلس و دولت را دارند.
آیا استان شدن مطالبه مردم است؟
مهدی، شهروند اهل جیرفت درباره رویکرد کلی شهروندان ساکن جنوب کرمان به استان شدن این منطقه، به ایرانوایر میگوید: «مردم منطقه ما بیشتر کشاورز هستند. شهرهای جنوب کرمان علیرغم اینکه ثروت زیادی در این سرزمین و معدنهای آن وجود دارد، بسیار محروم هستند. ما دانشگاه، بیمارستان، مراکز پزشکی و درمانی و زیرساختهای مدرن کافی نداریم. بنابراین، برخی فکر میکنند که با استان مستقل شدن، میتوانند بودجه بگیرند و این مشکلات را حل کنند.»
این شهروند که خود فارغالتحصیل رشته مدیریت از یکی از دانشگاههای تهران است، همچنین ادامه میدهد: «بنابراین مشکلی که در وهله اول مربوط به اقتصاد بیمار ایران و دوم مربوط به شیوه تخصیص منابع از مرکز به پیرامون است، طوری وانمود شده که انگار اگر استان مستقل بشویم، همه این مشکلات حل میشود.»
او همچنین توضیح میدهد: «واقعیتش برای مردم عادی منطقه ما فرقی نمیکند که استان مستقل بشویم یا نه! سیل، خشکسالی و خراب شدن محصولات کشاورزی که معیشت مردم از این راه است، بیشتر اهمیت دارد، ولی مسئولان اصرار دارند بگویند که این مطالبه مردم است و از طریق فشار برای استانکردن جنوب کرمان برای خود محبوبیت بخرند.»
با اینوجود، بهنظر میرسد که دستکم در موارد پیشین، خواسته استقلال استان، خواستهای جدی از سوی شهروندان بوده است. شاهد این امر، احتمالا اعتراضات خیابانی در دفاع از استان مستقل شدن یک منطقه، بهوقوع پیوسته، باشد. برای مثال، در زمان تشکیل استان قزوین در سال۱۳۷۳، پس از مخالفت مجلس شورای اسلامی با استقلال بخشهایی از استان زنجان و تشکیل استان قزوین، شهروندان بسیاری که عمدتا از اقشار فرودست و حاشیهنشین قزوین بودند، به خیابانها آمدند. در واقع در اواسط مرداد۱۳۷۳، و در پی زنجیرهای از شورشها که از کوی طلاب مشهد آغاز شد، قزوین نیز برای چند روز به محل اعتراض مردمی تبدیل شد.
در طی دو روز، جادهها بسته شد، بانکها، سینماها و ادارههای دولتی به دست معترضان افتادند ولی خیلی زود، نیروهای سپاه وارد شهر قزوین شدند و با سرکوب، بازداشت، تهدید و البته قول استانشدن، آتش اعتراضات قزوین نیز خوابید.
در واقع، بسیاری از تحلیلگران، اعتراضات قزوین را نیز در مجموعه شورشهایی قرار میدهند که در اوایل دهه ۱۳۷۰ رخ داد. در آن زمان، با اجرای سیاستهای راستگرایانه موسوم به «تعدیل ساختاری» در دولت «اکبر هاشمی رفسنجانی»، نرخ تورم به ۴۹درصد رسید و معیشت مردم به شدت با مشکل روبرو شد. این اعتراضات که مشخصا، شکاف گسترده طبقاتی بهرغم سیاست تبلیغی نظام در حمایت از مستضعفان را هدف میگرفت، خیلی زود توسط نیروهای نظامی و انتظامی جمهوری اسلامی سرکوب شده، ولی در کمتر از یک سال، در شهری دیگر قد علم میکرد، تا اینکه دولت رفسنجانی عقب نشست و اوضاع به ثباتی نسبی رسید.
اما، آنگونه که مهرزاد بروجردی استاد رشته روابط بینالملل در آمریکا میگوید، موضوع کرمان از استان شدن گلستان، اردبیل و قزوین متفاوت است. او در اینباره توضیح میدهد: «در مورد اردبیل و گلستان و حتی قزوین، موضوع استان مجزا شدن این مناطق، با مسائل قومیتی گره خورده بود. اما، در کرمان، موضوع قومیت و مذهب وجود ندارد. بیشتر مساله دست یافتن به منابع است. این طور که من دستگیرم شده، استان کرمان جنوبی که از آن صحبت میکنند، قرار است جیرفت، عنبرآباد و کهنوج، مجنون و فاراب و قلعهگنجی را شامل شود. ولی، از آن طرف هم کسانیکه در شرق استان کرمان هستند، مثل بم، نرماشیر، ریگان هم این نغمه را سر میدهند که ما میخواهیم استان دیگری شویم. بنابراین، به نظر من دعوا بر سر توزیع منابع است که هر یک میخواهند به شهر یا روستاهای خودشان برسد.»
او همچنین میگوید: «کرمان چون در مرکز کشور قرار گرفته، چالشهای امنیتی که در استانهای مرزی حکومت با آن مواجه است در مورد کرمان صدق نمیکند. بنابراین، حساسیت چندانی روی این استان نیست و حساب دو دو تا، چهارتاست تا ببینند چطور میتوانند منابع بیشتری را از تهران اخذ کرد.»
بروجردی با مثال آوردن از «قم» که فقط یک شهر است ولی در سال۱۳۷۵ به استانی مجزا تبدیل شد، میگوید: «بهخاطر اعمال نفوذ برخی از سیاسیون و صاحبمنصبان که میدانند با استان شدن، منطقه آنها میتواند از منابع دولتی بیشتری بهره ببرد، است.»
اشاره بروجردی به مختصات اجتماعی و سیاسی شهر قم است که بهواسطه حضور روحانیون بسیار پرنفوذی که در این شهر زندگی میکنند، با وجود جمعیت پایین و مساحت کم، در خرداد سال۱۳۷۵ توانست از تهران مستقل و به یک استان مجزا تبدیل شود.
مهرزاد بروجردی با تاکید بر اینکه در تاریخ ۴۴ ساله جمهوری اسلامی، در برخی موارد به دلیل رشد جمعیت استانی جدید تاسیس شده، میگوید: «وقتی استان البرز را تشکیل دادند با محوریت کرج، واقعا بهخاطر اینکه کرج اینقدر بزرگ شد که زیرمجموعه تهران بودن آن دیگر خیلی منطقی نبود. ولی، در مورد کرمان، میتوان گفت که موضوع به جمعیت هم مربوط نیست.»
با اینحال، بروجردی به وسعت جغرافیایی استان کرمان بهعنوان یکی از دلایل مطرح شده برای استقلال جنوب آن اشاره کرده و میگوید: « کرمان از لحاظ مساحت، بزرگترین استان کشور است. استان کرمان حدود ۱۱.۱درصد کل مساحت ایران را دارد، ولی از لحاظ جمعیت نهمین استان پرجمعیت است و حدود ۴درصد جمعیت ایران را در خود جای داده است. پراکندگی جمعیت در کرمان وجود دارد، آنهم به این خاطر که بخشی از مناطق کرمان آنقدر خشک هستند که قابل سکونت نیستند.»
حرفهای رئیسی خام است!
مهرزاد بروجردی، استاد دانشگاه در ایالت میسوری آمریکا، معتقد است که حرفهای ابراهیم رئیسی مبنی بر تاسیس استان کرمان جنوبی «خام» است، چون «چنین طرحی باید در مجلس بحث شود و آنجا بررسی شود که آیا حمایت سیاسی از آن وجود دارد یا خیر، در ثانی شورای نگهبان هم باید این مساله را بپذیرد.»
او همچنین بر این باور است که در شرایط کنونی ایران و با وجود مشکلات اقتصادی فراوان دولت، این اقدام که به ۳۱ استان حال حاضر یکی دیگر نیز اضافه شود، «نسنجیده» و «غیرمنطقی» خواهد بود. او در همینباره توضیح میدهد: «با اضافه شدن یک استان جدید، اوضاع اقتصادی کل دولت و کشور، خرابتر خواهد شد چون دولت باید منابع بیشتری اختصاص بدهد.»
بروجردی با تاکید بر اینکه، تصمیمگیری درباره تعداد صندلیها در مجلس نیز میتواند محل چالش باشد، میگوید: «استان کرمان از اول انقلاب ده صندلی در مجلس داشته و ۹ حوزه انتخاباتی. اگر بخواهند این کار را کنند، باید در مساله حوزههای انتخاباتی و صندلیهای مجلس هم ببینند که آیا میخواهند تغییری ایجاد کنند یا خیر؟ البته فرمول محاسبه صندلیهای مجلس موضوعی متفاوت است و لزوما اینکه مرزی کشیده شود، در تعداد صندلیها تاثیر چندانی نخواهد داشت. ولی، در مورد تقسیم همان تعداد ۱۰ صندلی مجلس نیز، چالشهایی ممکن است در پیش رو باشد.»
بروجردی همچنین با اشاره به اینکه بلایایی مانند سیل و زلزله که پیش از این بخشهای بزرگی از استان کرمان را تخریب کردهاند و بودجه کافی برای تعمیر آن خرابیها در نظر گرفته نشده، میگوید: «با وجود، سیل و زلزله، صاحبمنصبان محلی فکر میکنند اگر استان شوند، میتوانند به شهر خود بیشتر رسیدگی کنند.»
باید دید که بهرغم توصیههای کارشناسان و گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در مورد «قابل توجیه نبودن» طرح تکهتکه کردن استان کرمان، باز هم دولت رئیسی به این کار اصرار خواهد ورزید یا خیر؟
از: ایران وایر