ایران وایر
در آستانه سومین سالگرد اعتراضات آبان۱۳۹۸، که در آن حکومت با قطع اینترنت به سرکوب مرگبار معترضان در بیش از صد شهر ایران پرداخت، اتحادیه اروپا یک شرکت ارائهکننده خدمات ابری را تحریم کرد. نام «ابرآروان» یا «آروانکلود»، پیش از این نیز بارها شنیده شده است. علاوهبر تکرار این نام و تشریح نقشآفرینی این شرکت در شبکههای اجتماعی، ماه گذشته با انتشار گزارشی تحقیقی از سوی یک موسسه تحقیقاتی و دو رسانه آلمانیزبان، نام ابرآروان و شرکت صوری اروپایی وابسته به آن «سافتکلود»، که به کمک آن تحریمهای آمریکا را دور میزد، بر سر زبانها افتاد.
«آنالنا بربوک»، وزیر خارجه آلمان در یک برنامه تلویزیونی در روز پنجشنبه۲۸مهر اعلام کرد که دولت این کشور، در حال بررسی ارتباط سافتکلود که در دوسلدورف آلمان فعال است با جمهوری اسلامی است؛ تا مشخص شود این شرکت چه نقشی در سرکوب فضای مجازی در ایران داشته و دارد.
پس از آن بود که نام ابرآروان بهعنوان یک شرکت تامین زیرساختهای ابری و انتقال محتوای شبکه بهنام یکی از کاندیداهای تحریمهای اتحادیه اروپا، در کنار نهادهایی چون «پرس تیوی»، که با تهیه و پخش اعترافات اجباری و «پلیس فتا»، که در شناسایی و بازداشت کاربران معترض نقش دارد مطرح شد، و سپس در روز دوشنبه۲۲آبان، وارد لیست تحریمهای اتحادیه اروپا شد.
ابرآروان چه کار میکرد و چرا تحریم شده است؟ «ایرانوایر» برای پاسخ به این سوالات با «امیر رشیدی»، پژوهشگر امنیت و دسترسی به اینترنت و «مهدی صارمیفر»، روزنامهنگار حوزه فناوری گفتوگو کرده است.
***
آبان ۹۸، قطع اینترنت و ابرآروان
گشتی در فضای اینترنت نشان میدهد که از فرودین سال ۱۴۰۰، دو تن از فعالان آزادی اینترنت در داخل ایران که از قضا هر دو آنها امروز در بازداشت هستند و جان یکی از آنها در اثر ۵۰ روز اعتصاب غذا در خطر است، درباره نقش ابرآروان هشدار داده بودند.
«حسین رونقی» در تاریخ ۴فروردین۱۴۰۰، در کانال تلگرام خود، با انتشار چند ویدیو از «جادی میرمیرانی»، فعال عرصه تکنولوژی نوشته است: «شرکت ابرآروان و همکارانش دارند زیرساختهای شبکه ملی اطلاعات (اینترانت ملی) رو فراهم میکنند، این امر منجر میشود حکومت به راحتی بتواند اینترنت ایران رو قطع کند، خیلی از کاربران به این موضوع معترض شدند و ابرآروان با فرافکنی این موضوع رو رد میکند!»
او همچنین نوشته است: «حالا در ادامه، جادی میرمیرانی در یک جمله بلایی که ابرآروان و شرکتهای همکار و مشابهش قرار است سر اینترنت ایران بیاورند را میگوید : «ابرآروان و بودنش، پیشبرنده امکان قطع ارتباط ایران با جهان است.»
حسین رونقی، فعال آزادی بیان و اینترنت، در همان روزهای اول اعتراضات به قتل حکومتی «مهسا (ژینا) امینی»، بعد از چند روز تعقیب و گریز، سرانجام وقتی با پای خود به دادسرای اوین رفته بود، با خشونت بازداشت شد.
«امیرعماد میرمیرانی»، برنامه نویس و چهره شاخص آزادی اینترنت که در توییتر با نام «جادی» شناخته میشود نیز، روز ۱۳مهر، «با تهدید و ارعاب» بازداشت شد.
اما، آنگونه که مهدی صارمیفر، روزنامهنگار حوزه فناوری ساکن کانادا میگوید، ابرآروان و تاثیرگذاری آن بر توسعه راه در رویی برای جمهوری اسلامی، تا بتواند با کمترین هزینه، اینترنت را در شرایطی مشابه امروز که اعتراضات بالا گرفته قطع کند؛ با آبان۱۳۹۸ آغاز شده است.
صارمیفر در توضیح این موضوع با اشاره به اقدام شورای عالی فضای مجازی در سال ۱۳۹۵ برای راهاندازی شبکه ملی اطلاعات، و آشکار شدن ناتوانی این شبکه با قطع چند روزه اینترنت در اعتراضات آبان۱۳۹۸، میگوید: «در آبان۱۳۹۸ وقتی اینترنت قطع شد و اینترنت به عنوان یکی از سرویسهایی که روی شبکه ملی اطلاعات است از کار افتاد، جمهوری اسلامی متوجه شد که شبکه ملی اطلاعات بدون اینترنت در حقیقت مقداری سیم و کابل و سرور است که خیلی کار خاصی نمیکند، و محتوا و سرویس خاصی روی آن نیست که با تکیه بر آنها بشود شبکه ایران را از شبکه جهانی قطع کرد.»
این روزنامهنگار حوزه فناوری همچنین با اشاره به یکی از سخنرانیهای «ابوالحسن فیروزآبادی»، دبیر شورای عالی فضای مجازی در سال ۱۳۹۹ میگوید: «فیروزآبادی در آن سخنرانی، از برخی سرویسهای پایه یاد کرد که برای شبکه ملی اطلاعات ضروری هستند. مهمترین این سرویسها از نظر او، موتور جستجوی ملی، پیام رسان داخلی، ایمیل ملی، سیستم عامل ملی و خدمات ابری بودند.»
مهدی صارمیفر همچنین توضیح میدهد: «در آذر۱۳۹۸، یعنی چند هفته بعد از آبان که معلوم شد شبکه ملی اطلاعات بدون اینترنت فشل است و به درد نمیخورد، علی خامنهای ابلاغیهای به وزارت ارتباطات درباره این سرویسها و خدمات پایه داد. بعد از آن وزارت ارتباطات مامور شد که علاوهبر زیرساخت، یعنی آن کابل و سیم و سرورها که قبلا مسوولیت آن را داشت، محتوا و خدمات پایه را هم برعهده بگیرد.»
این روزنامهنگار حوزه فناوری با تاکید بر اینکه بعد از این دستور بوده که پروژه «ابر ایران»، بهعنوان یک پروژه حکومتی برای انتقال محتوای اینترنتی شکل گرفت و در کنار آن برخی شرکتهای خصوصی مانند ابرآروان نیز اقدام به ارائه خدمات ابر کردند، میگوید: «در یک منظومهای در نظام جمهوری اسلامی به این نتیجه میرسند که به شبکه ملی اطلاعات نیاز دارند و برای اینکه کار کند به خدماتی احتیاج دارند که امروز بخشی از آن در حال ارائه شدن است. بنابراین، تمامی ارائهدهندگان این خدمات، از جمله ابرآروان، به نحوی در حال همکاری با جمهوری اسلامی هستند.»
آیا ابرآروان واقعا مستحق تحریمهای اتحادیه اروپا است؟
با انتشار خبر تحریم شرکت ابرآروان توسط اتحادیه اروپا، این شرکت در بیانیهای اعلام کرد که در «جنگ رسانهای» در مقابل «شایعهها و جعل واقعیت» شکست خورده، و نتوانسته از «حقانیت خود» دفاع کند.
ابرآروان، تاکید کرده که اتهاماتی که حالا اتحادیه اروپا بر اساس آنها این شرکت را تحریم کرده، از طریق شبکههای اجتماعی و رسانهها، «بدون شواهد محکم» بوده، و آن قدر تکرار شده تا امروز مبنایی برای «تحریم ناعادلانه» علیه این شرکت شده است.
اشاره ابرآروان احتمالا به گزارشی است که در اواخر مهرماه سال جاری توسط یک سازمان تحقیقاتی آلمانی به نام «کارکتیو» و دو رسانه آلمانی به نامهای «نتس پولتیک» و «تاز» منتشر شد. در این گزارش، با استناد به برخی گزارشهای تحقیقی انجام شده در رسانههای فارسی زبان، از جمله «بیبیسی فارسی» و وبسایت «فکتنامه»، آمده است که ابرآروان بهعنوان یکی از پیمانکاران پروژه «ابر ایران» است که به دستور «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی، بعد از اثبات ناکارآمد بودن شبکه ملی اطلاعات در زمان قطعی اینترنت، در آبان ۱۳۹۸ راهاندازی شد.
اما در گزارشی که «بیبیسی فارسی» بعد از حمله هکری به ابرآروان در اسفند۱۳۹۹ منتشر کرده، آمده است که در ماه قبل، یعنی در دی ۱۳۹۹، وزارت ارتباطات ایران از یک «قرارداد ۲۴۰۰ میلیارد تومانی با مشارکت ابرآروان، و یک شرکت دیگر خبر داده و این پروژه بزرگ با نام “ابر ایران”، قرار است به “توسعه شبکه ملی اطلاعات” کمک کند. بیبیسی فارسی همچنین نوشته است که به کمک این شبکه “مقامهای ایرانی” میتوانند دسترسی کاربران به اینترنت جهانی را قطع کنند و تنها شبکهای داخلی را در اختیارشان بگذارند.»
در فکتنامه نیز تنها با بررسی شواهد و مدارک رسمی منتشر شده از سوی دولت، عنوان شده که ابرآروان، بهعنوان یکی از پیمانکاران «کنسرسیوم اپراتور ابر جنوبی»، با شرکت مادر خود «فناپ» که در زمینه خدمات ذخیره سازی ابری فعال است، در پیشبرد پروژه ابر ایران مشارکت داشته است.
پروژه ابر ایران، یک پروژه حکومتی است که دو کنسرسیوم ابر جنوبی و شمالی آن، امکان ادامه فعالیت به سیستمهای داخلی و خودی حکومت را در صورت قطع ارتباط شبکه ایران، با شبکه جهان میسر میکند.
با این وجود، «امیر رشیدی»، محقق حوزه اینترنت و فناوری میگوید که از تحریم ابرآروان توسط اتحادیه اروپا متعجب شده است. او توضیح میدهد: «در حالیکه واقعا اتحادیه اروپا میتوانست افراد و شرکتهایی که در سرکوب اینترنتی نقش دارند و اسنادی وجود دارد که این شرکت ها چهکار میکنند و آن افراد با تحریم مجازات شوند، خیلی عجیب است که هیچکدام از آن شرکتها و افراد تحریم نشدهاند؛ ولی شرکتی تحریم شده که ما به آن میگوییم زیرساخت شبکه.»
به باور امیر رشیدی، تحریم ابرآروان در راستای تلاش ۲۰ ساله نظام جمهوری اسلامی برای قطع ارتباط ایران با دنیاست. او در این زمینه میگوید: «با این تحریم، اتفاقی که افتاده این است که یکی از زیرساختهای مهم شبکه ایران را از دنیا قطع میکنند. خب اینکاری است که جمهوری اسلامی میخواهد اتفاق بیافتد.»
او با تاکید بر نقش ابرآروان در ارائه سرویسهای ابری میگوید: «سرویسهای ابری حکم زیرساخت یک شبکه را دارند. این زیرساختها هستند که اتصال را با دنیا برقرار میکنند و ارتباط آدمها را با هم برقرار میکنند. ما دو نوع زیرساخت داریم، یکی زیرساخت جهانی و دیگری زیرساخت کشوری. ابرآروان در زیرساخت کشوری که در دست حکومت است و راه در رو برای نظام در شرایط قطع اینترنت را ایجاد میکند، اصلا نقشی نداشته است.»
در پاسخ به این اظهارنظر رشیدی، مهدی صارمیفر، میگوید که اتفاقا «همین شرکتهایی که خدمات پایه ارائه میدهند، سیستمی را میسازند که بعدا جمهوری اسلامی میتواند با کمترین هزینه، با تکیه بر خدمات این شرکتها، شبکه ایران را از شبکه جهانی جدا کند و اصولا نقش ابرآروان اینجا مشخص میشود.»
او توضیح میدهد: «برای کشوری که کشوری آزاد باشد، قطعا ارائه سرویس داخلی خدمات ابری باعث پیشرفت کشور میشود، باعث افزایش سرعت دسترسی و باعث انتقال سیدیان سرویسهای جهانی به داخل آن کشور میشود که سرعت دسترسی را بالا میبرد، در این خدمات بدون شک فواید بسیار زیادی هست. اما اگر در واقعیتهای ایران قضیه را نگاه کنیم، میبینیم که خیلی از کسانیکه در حدود ۲۰ سال گذشته سیستمها و زیرساختهایی را توسعه دادند که در نهایت هزینه جمهوری اسلامی برای قطع شبکه از شبکه جهانی را بسیار بسیار پایین آورده، بهنوعی در این سیستم شریک هستند. حتی فراتر از آن، نهتنها شریک هستند بلکه جمهوری اسلامی روی آنها حساب کرده و براساس ابلاغیه آذر۱۳۹۸، علی خامنهای، وزارت ارتباطات را موظف کرده که یا از اینها حمایت کند، یا اگر اینها کار نکردند خود وزارتخانه وارد شود.»
صارمیفر در پایان نیز میگوید: «در نظام جمهوری اسلامی، همانطور که از خیلی چیزها استفاده میشود تا بقای حکومت تضمین شود، مانند شلیک به هواپیمای مسافربری، شلیک با تفنگ پینتبال به مردم تا آنها را علامت گذاری کرده و بعدا دستگیر کنند، این حرفها که ابرآروان و شرکتهایی شبیه آن در کار توسعه تکنولوژی هستند، اصلا وارد نیست. بلکه در واقع، استراتژی این شرکت با استراتژی جمهوری اسلامی برای راه اندازی شبکه ملی اطلاعات که یکی از مهمترین اهداف آن قطع شبکه ایران از شبکه جهانی است، هم راستا و تقویتکننده است.»
اشاره این روزنامهنگار ایرانی ساکن کانادا، به استفادههای خارج از عرف نظام جمهوری اسلامی از ابزار و وسایلی است که قاعدتا نباید برای مصارفی چون جنگ افروزی، سرکوب معترضان و گرفتن جان انسانها توسط حکومت استفاده شود، ولی در جمهوری اسلامی این اتفاق میافتد.
در سال ۲۰۱۱ میلادی، استفاده دستگاه قضایی جمهوری اسلامی از جرثقیل برای اعدام، به یکی از نمادهای سواستفاده حاکمان ایران از ابزارهای توسعه مانند جرثقیل برای اجرای حکم اعدام در ملاعام و نقض حقوقبشر تبدیل شد. در نهایت نیز همین باعث شد که صادرات جرثقیلهای ژاپنی برند «تادانو» به ایران، از سوی صاحبان این شرکت در ژاپن ممنوع شود.