غلامرضا امامی: باید کاری کنیم…

جمعه, 9ام اسفند, 1392
اندازه قلم متن

aludegi

ای عجب دلتان نه بگرفت ونشد جانتان ملول
زین هواهای عفن وین ابهای ناگوار
جمال الدین اصفهانی

دیده اید گاز گرفتگان را؟ مسمومان را؟ بسیار شنید ه ایم که شبی خوش خانواده ای خفته اند و صبحگاهان پیکر شان را بی جان یافته اند … آرا م آرا م بی هیچ نشا نه ای و اشا ره ای زندگی را بدرود گفته اند …من سالیان پیش این مرگ را از نزدیک دیدم. در کرمانشاه بودیم. شب زمستانی سردی بود. برف می امد. با جمعی از دوستا ن در اتاقی خوابیدیم..سرم کنا ردیوار بود و پایم نزدیک در ساعتی نگذ شت که از سوز سرما پاهایم سرد ش  .اما سرم گرم بود دشوار بود بلند شدن..از جابرخاستن

اما سرما کار خودش را کرد .سوز سرد فرشته نجا ت ما شد . به سختی خودم را کشاند م کنا ر در … چراغ خواب سیا ه شد ه بود …به هر زحمتی بود در را باز کر دم که بر وم واز ا تا ق دیگر پارچه ای بیا و رم ولای در را بپوشانم. چراغ را هرو روشن بود .. در را که باز کر دم توفانی از دود سیا ه بیر ون زد … و را هرو سیا ه شد .. پنجر ه را گشود م
دودکش بخا ری خو ب کار نمی کر د …ودود اتاق بسته را پر کرده بود

خطر ازبیخ گو شما ن گذ شت . اما شگفتا مامورا ن مهر با ن بیما رستا ن کرما نشا ه که سر رسید ند ..دوستان ما خوابید ه بودند …خوابی عمیق . بیدار نمی شد ند ..به سختی تکانشا ن دادند.ما را به بیما رستا ن بر د ند و خدای را شکر که همگی زند ه ماندیم

این رو زها الودگی را که می بینم..که می شنوم..که می خوانم.. الودگی ابی وهوایی وز مینی وفضا یی وغذایی یا د ا ن شب کرمانشاه می افتم

این رو زها که می شنو م شهر دبیر ستانیم.. شهر یا دهای زیبا وخاطرا ت خوب وخوشم و نازنین دو ستا ن زندگیم <اهواز> او ل شد ه است در جها ن .. دلم می گیر د .. ابر ها ی همه عالم د ر دلم می گریند ..بله دو ستا ن من .. اهواز الوده تر ین شهر جها ن شد ه است. جها ن!. وکا رو ن تا چند وقت دیگر ابی ندارد .. اشکی ندارد که بگر ید بر ا حوال این شهر کا رون د ارد خشک می شود..

مثل زایند ه رو د…مثل بسیا ری از رودها ی دیگر …

از یا د بر د ه ایم که طبیعت ورودها در گذ ر زما ن بهتر ین گزینه ومسیر را بر گزید ه اند و سد زد ن ها و انحر اف رودها ایا گزینه در ستی است ؟ در میا نه دو شهر مذهبی قم و رم مسیر رود خا نه است.نیک به یا د دارم که از میا نه قم رودی پر اب می گد شت… واکنون رو دخا نه شد ه است .. پا رکینگ ما شین ها و ستون ها ی بلند سیما نی زشت مونوریل .. که رها شد ه است.. اما رود تور ه رم..سه هز ار سال است که در میا نه رم روان است ….در میا نه شهر مشهد هم نهر ی روا ن بود… روا ن بود…

در میا ن شهر ها ی بزر گ جها ن هم رودی روا ن است …نیل در قا هره ..سن در پا ریس ..تا یمز در لند ن…

اصفهان نصف جها ن ما خواهرخوانده فلورا نس است. سالها پیش رود<ارنو> که در میا نه فلورا نس است طغیا ن کرد سیل به کتابخا نه ها و مو زه ها هم هجوم برد… اما به عقل کسی نرسید که سد ی بزنند یا انحرافی در مسیر رود پدید اورند در زادگاهم شهر اراک الودگی هوا بیداد می کند ..بیما ری ها غو غا می کندوگا ز ها ی سمی کارخا نه هانفس را بر مر دم تنگ کر د ه است.. دیشب دو ستی می گفت
سا رها و پر ند ه ها هم دیگر به ارا ک بر نمی گردند.. می دانید که مغز پر ند گا ن جهت یاب است ..چشم ها یشا ن را هم که ببند ید ..را هشا ن را پیدا می کنند.اما گو یا سمها ی مهلک بردر واز ه شهر به خطی سیا ه نوشته اند

ورود پرند گان ممنوع..

در این شهر ادم ها دار ند ارام ارام می میرند …

و تهر ان…. اب و هوایش و باغهایش نمونه بود.. یکی از گوارا ترین و سالم ترین و پا ک ترین آب های جها ن به همت زند ه یاد مهندس مهد ی با زرگان در زما ن ریاست او بر سا زما ن اب تهرا ن به خا نه ها امده بود . و حالا مقا ما ت رسمی می گو یند که الودگی بنز ین در این شهر از میز ان مجا ز بسیا ر با لا تر است … وانو ا ع الودگی ها سر درد وسکته و سقط جنین و سر طا ن..ام اس وخفقا ن پدید اور د ه است.

در بسیا ری ازکشو رها ی اروپا یی برای سوخت خودروها ازگا ز استفا د ه می شود .گاز از الجزایر با لوله هایی عر یض و طو یل و فو ی به ارو پا او ر د ه میشود

هم بسیار ازینز ین ارزا نتر است وهم الودگی وخطری بر ای محیط زیست ندارد.. در جا یگا ه ها ی سوخت گا ز انجا صفی ند ید م.. اما در اینجا.. در میهن ما که دو مین منبع گا ز جها ن را داراست با ذخیر ه ۲۷تریلیون متر مکعب …در تهر ان در چند پمپ گا زی که هست با ید سا عتها خودروها صف بکشند ودر انتظا ربما نند

در بسیا ری از شهر ها ی جها ن …وقتی به دلیل حفظ سلا مت شهر وندان یا به هر دلیل دیگر … محد ود ه ای ایجا د می شود یا منطقه ممنوعه ای .. خو درو یی حق عبو ر ند ارد … اما در محد ود ه تهر ان .. می تو انندخود رو ها بروند …. کسا نی کا رت دار ند ..کسا نی هم که کا رت ند ار ند هم می تو انند بروند !..برای هر سا عت تردد در محدوده ممنوعه بیست هز ار تومان جریمه با ید بپردازند.!.

برای خودرو ها ی میلیا رد ی.. پا دا ش ها ی میلیا ردی … کارتهای هدیه میلیونی ..بیست هزار تو ما ن رقمی است ؟

گمان می برم که بر ای ازمیا ن بردن الودگی…عزمی قوی وملی لا ز م است

اکنون که رییس جمهور منتخب بر ای نبر د با الودگی به هر شکل و شیوه دستور داد ه است همر اهی دو لت و ملت شدنی است . بخشی ازاین نبر د بر دوش دولت است.. همچون پالایش بنزین …چمع اوری ماشین ها ی دودزا وکارخانه های سم زا ..منع قطع در ختا ن که شش ها ی شهر ند و نشا ند ن نهال هایی بیشتر بر ای شهر ی سبزتر… و بخشی بر دوش ملت است

حفظ محیط زیست تنها یک بنا ی بلند و سخنر انی و صدور بخشنا مه نیست

عزمی استوار وگسترده وکاری فرهنگی ضروری است .. در خانه و خانواد ه.. در مسجد و مد رسه .. در با زار و اداره ..کتمان مشکلات وچشم بستن وبیر اهه رفتن ومر دم را نا محر م دانستن را ه حلی بد وی است ..پیشگیر ی بهتر از در ما ن است

ریشه یابی و بیا ن بیما ری ودر ما ن ان راهگشاست.. همه ما بر ای رویا رویی بااین بلای بزر گ با ید کا ری کنیم

چه پا سخی داریم بر ای مر گ کودکا ن نا رس؟ بر ای بیما را ن پر درد ؟ بر ای قلب ها ی بی گنا هی که ازطپش با زمی ایستند ؟

برای سینه های خسته..برای نفسهای گر فته

بر ای اعصا ب قر سوده..برای چهر ه های پر اخم درهم.برای دخترکا ن وپسرکان بیگنا هی که در اغو ش ما در ان از این بیما رستا ن به ان بیما رستا ن روانه میشوند ودر را ه جا ن می سپا رند.. بر ای پدر انی که به سبب این الودگی چشم درچشم فر زندا ن می دوزندو بر ای همیشه دلشا ن ازطپش با ز می ایستد ودید ه بر هم می نهند

در بزر گ ترین پا رک طبیعی ایتا لیا – ابرو تزو – لو حه ای دید م که در ان نو شته شد ه بود

انا ن که زباله ها را به زمین می ریز ندودر طبیعت رها می کنند بدانند.. صد ها سال طو ل می کشد که شیشه و اهن جذب زمین شوند و انچه سالها یی بسیا رطول می کشد وحتی بسیار طو لا نی تر از اهن و چد ن ..مواد پلا ستیکی و بطر ی ها ی پلاستیکی است ..که نمی گذارد زمین نفس بکشد ..که زمین خفه می شود و پس ازصد ها سال تجز یه به خا کی سر طا ن زا تبد یل می شو د ان وقت در خیا با ن خا نه ما .. سطل زباله هست .. اما زباله ها وبطر ی های پلاستیکی درکنار خیا با ن ریخته شد ه است …. این کا ر دیگر ربطی به استکبار جها نی ندارد .. سر کوچه هم در سو پر محله ما سرکه درشیشه پلاستیکی فروخته می شود ومرد م هم می خرند. در ا یا م عید و عزا در سو روسوگ … چا ی گر م و شر بت سر د در لیوان هایی عر ضه می شود

ما شین ها می ایستند رهگذران هم برای ثواب صف می بندند و چای و شربت می نوشند. و کف کوچه وخیابا ن پر می شود از لیوان های پلا ستیکی

رو زگار غریبی است نا زنین ..
روزنامه اعتماد- چهارشنبه ۷ اسفندماه


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

برچسب‌ها:

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.