انتشار اثری از محمود شکراللهی به فارسی؛ روایت شاعرانگی‌های زندگی

جمعه, 9ام تیر, 1402
اندازه قلم متن

بی بی سی فارسی

بی‌تا ملکوتی
شغل,روزنامه‌نگار و منتقد فرهنگی هنری

«خیره در چشم‌هایتان نگاه می‌کند و می‌گوید: شما نیز به آن مبتلا هستید و از آن خواهید مرد. با خونسردی از او می‌پرسید : چه وقت؟ می‌گوید: این اصلا مهم نیست. می‌تواند هر لحظه فرا رسد. الان، فردا یا…»

این جملات نخستین رمان کوتاه «مرض زندگی» نوشته محمود شکراللهی است که اخیرا به فارسی، توسط «نشر مهری» در لندن منتشر شده است.

آقای شکراللهی شاعر، نویسنده، کارگردان و بازیگر ایرانی-فرانسوی مقیم پاریس است که بسیاری از مخاطبان فارسی زبان او را با نقش مرد فیلم «فریاد مورچه‌ها» به کارگردانی محسن مخملباف به یاد می‌آورند.

اما او در سال‌های اخیر آثاری به زبان فرانسه منتشر کرده و در ماه‌های اخیر با انتشار یک رمان و یک مجموعه داستان به زبان فارسی (یک رمان دیگر در دست انتشار) به نامی جدید در عرصه ادبیات معاصر ایران بدل شده است؛ با سبکی متفاوت و نگاهی نو به ادبیات که وامدار خواندن و نوشتن مدام در ادبیات فرانسه است.

«مرض زندگی»، ستایشی از زن، آفتاب، دریا و زندگی

.

رمان کوتاه «مرض زندگی»، نوشته محمود شکراللهی با الهام از رمان «مرض مرگ» نوشته مارگارت دوراس، نویسنده مشهور فرانسوی نوشته شده است. با این تفاوت که رمان خانم دوراس در ستایش بدن زن و مرگ نوشته شده است و رمان «مرض زندگی» در ستایش بدن زن و زندگی.

تکرار تصاویر و حس‌ها، حفظ ریتم جملات، رنگ‌آمیزی فضا با نور و آیینه و حضور المان‌هایی از طبیعت مثل خورشید و ماه و دریا، رمان را به سوی نوعی شاعرانگی روایی می برد که از این نظر نیز می توان آن را به نوع روایت آثار ماگارت دوراس نزدیک دانست.

محمود شکراللهی در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی فارسی از دیدار اتفاقی‌اش با مارگارت دوراس و تاثیر رمان «مرض مرگ» او بر خود می‌گوید: «اگر ‘مرض مرگ’، کتاب کم ورق مارگریت دوراس که علاقه خاصی به آن دارم، نبود یقینا ‘مرض زندگی’ نوشته نمی شد. امروز اقرار می‌کنم که اتفاق در خلق این اثر نقش اصلی را بازی کرده است.»

«بارها به خودم می‌گویم که اگر آن پایان شب زمستانی، به آن رستوران ایتالیایی همیشگی محله‌ی مونپارناس که در حال بستن بود، نرفته بودم و صاحب رستوران که مرا می شناخت در را برویم باز نکرده بود، یقینا با آن جماعت آخرین مشتری‌های رستوران روبرو نمی شدم و اگر ایشان مرا به میزشان دعوت نکرده بودند، ( پدیده‌ای که هرازگاهی در میان مشتریان آخر شبی پیش می‌آید) هرگز لحظاتی را بر سر میز نویسنده‌ی کتاب مرض مرگ نمی گذراندم و چین و چروک‌های صورتش را از نزدیک نمی‌دیدم و مرض زندگی را به پاس قدردانی از این نویسنده‌ی بزرگ نمی‌نوشتم.»

از دیگر خصوصیات آثار محمود شکراللهی، جملات کوتاه، سکوت و سکون بین جملات و حتی آوردن کلمه «مکث» در میان جملات است. فضای داستانی او همراه با تصاویری دقیق و گویاست. مثال صحنه نمایش. گویی با یک نمایشنامه روبرو هستی نه با یک رمان.

آقای شکراللهی، جهان‌بینی ادبی خود را مدیون ساموئل بکت، فیلسوف، نویسنده و نمایشنامه‌نویس فقید قرن بیستم می‌داند: «شاید رفت و آمدهای دائمی میان متن و تصویر بطور ناخودآگاه متن را تصویر و تصویر را متن کرده است. نمی دانم. اما آنها همه به یقین از یک چیز می گویند. آنچه بنظرم در آفرینش یک اثر حیاتی است، رسیدن به زبانی آزاد، ساده و یکدست است برای بیان بی رابطه‌ی سوال‌هایی که ذهن را مشغول کرده است. ما در زبان فکرمی‌کنیم وپرواز فکر، زبان آزاد می‌طلبد. این دغدغه‌ی زبانی برای من از جستجو در آثار ساموئل بکت می‌آید. از رابطه‌ او با زبان وآزادی‌ای که زبان خود ساخته‌اش به او برای نوشتن ذهن پیچیده‌اش می‌دهد. نمایشنامه‌ها، اشعار ورمان‌هایش، همه یکی‌اند. همه در زبانی آزاد از هر قید وبندی، رها از هر زرق وبرقی وسبک ازهر داوری، نوشته شده‌اند. رسیدن به زبان ساده، کار آسانی نیست. یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها برای خلق یک اثر هنری خالص است وهیچ هنرخالصی در یک زبان اسیرمتولد نمی‌شود. هنر آزاد است و آزادی مطلق می‌طلبد.»

چاپ کتاب به زبان مادری، ارتباط با مخاطب فارسی زبان

.

محمود شکراللهی از سال ۲۰۱۴ تا به امروز آثارش را به زبان فرانسه در پاریس منتشر کرده است. چهار مجموعه شعر، دو مجموعه داستان و دو رمان او به زبان فرانسه نوشته و منتشر شده‌اند.

اما در سال ۲۰۲۳ به همت نشر مهری در لندن، اولین اثر او، رمان «مرض زندگی» به فارسی منتشر شده است. اگرچه که بعد از خواندن رمان و مجموعه داستان «ساعت آبی»، متوجه بی زمان و بی‌مکان بودن آثار او می‌شویم. روایت‌هایی که می‌تواند در پاریس، لندن، استانبول و حتی تهران اتفاق بیافتد.

محور اصلی روایت‌های او، انسان و دغدغه‌هایی است که برای تمام انسان‌ها در سرتاسر جهان یکیست. اما تجربه زیست و نوشتن از آن زیست در زبان است که اتفاق می‌افتد. زبانی که با آن حرف می‌زنیم و سروکار داریم.

از او در مورد تجربه نوشتن و انتشار کتاب به زبانی غیر از زبان مادری، می‌پرسم: «نوشتن، حتی در انتزاعی‌ترین نوعش، با زندگی روزمره و محیطی که در آن زیست می‌کنیم، با زبانی که در آن روز را شب وشب را روز می‌کنیم، ارتباط تنگاتنگ دارد. شاعرانه‌های رفتارهای روزانه در پاریس با شاعرانه‌های رفتارهای روزانه در تهران یکی نیست.»چ

شکراللهی می‌گوید که از نوجوانی در فرانسه زندگی و تحصیل کرده و با این زبان آشنایی عمیقی دارد. با این حال همچنان در زبان فارسی به عبارات و توصیفاتی دسترسی دارد که برایشان معادلی در زبان فرانسه پیدا نکرده است: «نوشتن به زبان فرانسه برای من یک اجبار اختیاری است. اما هنوز پس از این همه سال، معادلی برای جمله ی ساده‌ خسته نباشید، در زبان فرانسه پیدا نکرده‌ام.»

اما حالا که دو اثر او به فارسی منتشر شده و سومین اثر به زودی در اختیار مخاطب فارسی زبان قرار می‌گیرد، با مخاطبی روبروست که اگر چه کمی برای نویسنده ناآشناست اما در درک مفاهیم به زبان مادری مولف و مخاطب شریک هستند.

او در مورد تصمیم به انتشار کتاب به زبان فارسی می‌گوید: «در طول این سال‌‌ها همیشه وقتی صحبت از چاپ ترجمه‌ کتاب‌هایم به زبان فارسی می‌شد، به طور ناخودآگاه به چاپ آنها در ایران فکر می‌کردم وچون امکان این کار دور و مشکل به نظر می‌رسید، با گذشت زمان فکر چاپ آنها را کنار گذاشتم. و همیشه در جواب سوالاتی که آیا این متون به فارسی چاپ و در ایران خوانده شده است، می‌گفتم شاید زمانی چاپ و شاید هم خوانده شود.»

«حالا اما مرض زندگی و ساعت آبی به لطف انتشارات مهری در زبان مادری و درانگلیس به چاپ رسیده است. و بزودی رمان فریاد هم به چاپ خواهد رسید. این امر یقینا مرا در حیطه‌ ادبیات با خواننده‌ فارسی زبان مربوط خواهد ساخت واز این بابت بسیار خوشحالم که دگرگونی ژرفی‌ست در روزمرگی من.»

در آثار محمود شکراللهی با یک زمان دوار روبرو هستیم. اتفاق‌هایی که تکرار می‌شوند هر بار با پایانی متفاوت. مانند یک قطعه موسیقایی که در هر موومان، با تغییری کوچک، زندگی راوی را رنگی جدید می‌زند.

این ساختار شاید کمی پیچیده باشد. چون درک روابط علت و معلولی آن ساده نیست.

آقای شکراللهی در مورد مخاطب آثارش می‌گوید: «نویسنده از طریق متنی که می‌نویسد با خواننده‌ای که نمی‌شناسد، رابطه برقرار می‌کند. او سعی می‌کند سوال‌هایش را با خواننده‌ ناشناس به اشتراک بگذارد، بی آنکه از او انتظار پاسخی داشته باشد. چرا که خود به دنبال پاسخ آنها نیست. هدف طرح سوال است و هر پاسخی ختم آفرینش. خواننده اما اگر با نوشته‌ نویسنده احساس نزدیکی کند، یعنی درگیری‌های او را از آن خود بداند، می‌شود خواننده‌ خاص این نویسنده. به نظر من هرنویسنده‌ای با دستیابی به زبانی ساده برای آنچه می‌خواهد با خواننده تقسیم کند، می‌تواند مخاطب‌های کیفی خود را پیدا کند. نوشتن کار سختی است و البته خواندن نیز شاید سختی‌هایی بطلبد و من عیبی در این نمی‌بینم.»

هنرمندی پرکار با کارنامه‌ای متنوع

محمود شکراللهی متولد شهر قم، در نوجوانی به فرانسه مهاجرت کرده و تحصیلاتش را در رشته مردم شناسی در دانشگاه سوربن در پاریس به اتمام رسانده است.

در کارنامه سینمایی او بازی در سه فیلم، ساخت سه فیلم داستانی کوتاه و ساخت چهار مستند دیده می‌شود.

او همچنین از سال ۲۰۱۴ میلادی تا ۲۰۲۱، چهار مجموعه شعر، دو مجموعه داستان و دو رمان به زبان فرانسه منتشر کرده است.

تا کنون یک رمان و یک مجموعه داستان از او توسط نشر مهری در لندن به فارسی منتشر شده و یک رمان دیگر از او به زودی توسط این ناشر به بازار کتاب خواهد آمد.

آقای شکراللهی همچنین یک مجموعه داستان کوتاه نویسندگان زن افغان را جمع‌آوری کرده است که به کوشش او این مجموعه به نام «زیر آسمان کابل» به زبان فرانسه منتشر شده و به تازگی به زبان انگلیسی در کانادا به چاپ رسیده است.

او قصد دارد مجموعه داستان دیگری از نویسندگان زن ایرانی و همچنین تاجیک گردآوری کرده و به زبان فرانسه و با ناشری فرانسوی منتشر کند.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

برچسب‌ها:

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.