مدتهاست رژیم ج ا کاستی های خود را با آمریکا و اروپا مقایسه می کند و با پس و پیش کردن آمارهای ساختگی می خواهد عوام را فریب دهد که این فقط شما نیستید که با گرانی و کمبود و بی خانمانی روبرو هستید بلکه این حتا در کشورهای پیشرفته امر عادی است. ولی مردم که از یک طرف شاهد عیش و عشرت آقازاده ها در فرنگ هستند و از جانب دیگر دستکم رفاه شیخ نشین های همسایه را می بینند و یا حتا تفاوت حقوق کارگران کشور همسایه عراق را با کارگر ایرانی مقایسه می کنند از بی شرمی و دزدی و وقاحت سردمداران بیشتر خشمگین می شوند.
تازه ترین پروپاگاندای رژیم مقایسه جنبش مهسا با اعتراضات اخیر فرانسه است. از جنبش اعتراضی مهسا با شعار زن زندگی ازادی چند ماهی می گذرد و رژیم نه تنها به اصل اعتراض مردم بی اعتنا مانده بلکه خود را به کری و کوری زده و می خواهد با اعدام بیشتر دستگیر شدگان و بگیرو ببند و ایجاد مشکلات بیشتر برای خانم های بی حجاب، سرسختی و عدم انعطاف خود را به معرض نمایش بگذارد. در این میان دست به تبلیغات وسیعی زده و با کمال بی شرمی در مقابل تظاهرات اعتراضی فرانسه را با جنبش اعتراضی مردم ایران مقایسه می کند و دولت فرانسه را به «رعایت حقوق بشر» و گفتکو با معترضان دعوت می کند که مثل کل اگر طبی بودی سرخود دوا نمودی را بیاد می آورد. روزنامه های رژیم تیتر زدند:«تظاهرات» در ایران، همان «شورش» در فرانسه است!
از دیپلمات های دلقک تازه به دوران رسیده رژیم باید پرسید آیا در برابر آن همه خرابی که معترضان در فرانسه ببار آوردند و چندین فروشگاه و تالارهای مدارس و پاسگاههای پلیس آتش زده شد آیا کسی هم کشته شد؟
آیا تظاهرات فرانسه هم بیش از ۵۰۰ نفر کشته و هزاران زخمی بجا گذاشت؟
آیا پلیس فرانسه مستقیم گلوله به چشم معترضان شلیک کرد یا تنها اسلحه ای که به کار بود گاز اشک آور بود؟
در این تظاهرات بیش از ۲۵۰۰ فقره آتشسوزی رخ داده است و خرابی ها گسترده بود . ۱۳۰۰نفر دستگیر شده اند و صدها پلیس زخمی گردیده اند. در تظاهرات ایران تا کنون آمار رسمی از کشته شدگان و دستگیر شدگان منتشر نشده است ولی دستکم ۱۰۰ هزار نفر دستگیر شده اند که به سبب نبودن جا در زندان برخی زندانی ها بعنوان عفو رهبری از زندان ازاد شدند.
دخالت خارجی
شک نیست دشمنان ایران همواره مترصد فرصت هستند تا توسط عواملشان در امور داخلی دخالت کنند ولی به این بهانه نمی توان اصل و منشأ محلی کار را نادیده گرفت و مردم را بی امان کشت و به ریشه نارضایی ها نپرداخت و تصور کرد که اکنون تظاهرات سرکوب و آرام شده و باید با تجهیزات بیشتر برای قلع و قمع تظاهرات بعدی آنان آماده شد. رژیم پشتگرمی به تجربیات خود در سرکوب تظاهرات در ایران و سوریه و عراق دارد و فکر می کند همواره می تواند با این شیوه ادامه حکومت بدهد و حتی یکی از پاسداران تهدید کرد که نگذارید که چکمه های سال ۶۰ را بپوشیم . بدین ترتیب گذشته از این که این نوع تهدیدها نشان می دهد که قانونی در کشور حکمفرما نیست و سرداران سپاه می توانند برای پیشبرد مقاصد خود متوسل به تاثیر گذاری فراقانونی شوند خود حکومت هم محیط را برای خشونت و مقابله مسلحانه آماده می کند. این کار عاقبت شومی دارد زیرا مردم خود را ناچار می بینند برای مقابله دست به اسلحه ببرند یا از دخالت نیروهای مسلح استقبال کنند. وزیر امورخارجه کشور که به فرانسه توصیه گفتگو می کند نمی بیند حکومت خودش بیش از دیگران نیازمند این پند است؟ گو این که اذیت و ازار سیستماتیک مردم و کشتار بی محابا محلی برای گفتگو نگذاشته است .
تظاهرات مهسا طولانی بود و بیشتر متشکل از جوانان و دانشجویان و زنان بود و مطالباتی نیز مانند اعتراض علیه حجاب اجباری و گشت ارشاد داشت و یکباره به براندازی خیز برداشت . تصور این که این خواست ها سرکوب شده و کار تمام شده است و مردم بااین تهدیدها از میدان بدر می روند کودکانه است . جوانان نشان دادند که از مرگ نمی ترسند و چیزی برای از دست دادن ندارند آیا سرداران سپاه نیز در چنین موقعیتی قرار دارند؟
تظاهرات در فرانسه عمدتاً علیه تبعیض اجتماعی – نژادی است. نسلی با پیشینه مهاجر که در جدایی و ناامیدی رشد می کنند و ریشه در گذشته استعماری فرانسه دارد. این در مورد جوانانی است که بزرگ می شوند و احساس می کنند که شهروندان درجه دو هستند، حتی اگر خانواده های آنها چندین نسل در فرانسه زندگی کرده باشند. سازمان ملل متحد هم قبلاً نیروی پلیس فرانسه را به نژادپرستی سیستماتیک متهم کرده بود و کشته شدن یک پسر ۱۷ ساله به نام ناهل از تبار فریقای شمالی به ضرب گلوله ی پلیس این تظاهرات را جرقه زد. ویدیویی که در فضای مجازی به اشتراک گذاشته شد دو مامور پلیس را نشان میدهد که سعی می کنند خودرو را متوقف کنند و راننده توجهی به اخطار پلیس نمی کند اما یکی از آن دو پلیس اسلحه خود را به سمت راننده نشانه گرفته است. پلیس مزبور دستگیر شده است .
می بینیم که مقایسه صوری این دو جریان درست نیست و حتا از نظر محتوا هم با هم نمی خوانند. فرانسه مانند کشورهای دیگر کشوری دموکراتیک است و مانند دیگر کشورهای اروپایی از مساله ازدیاد مهاجران برآشفته است و لی موظف است حقوق شهروندی را رعایت کند .این مشکل را با یک حکومت فاشیستی مانند ج ا که با سرکوب مردم از خواست های آزادیخواهی و حقوق اولیه اش جلوگیری می کند قابل قیاس نیست.
چپ ها ی فرانسه مکرون را به خاطر بی توجهی به حاشیه نشینان و فقیران کشور انتقاد می کنند که درست است و باید برای آن چاره ای بیندیشد و چون فرانسه کشوری دموکراتیک است و پایبند به ارزش های جامعه ای باز و ناچار است که به نحوی دموکراتیک بر این مشکل غلبه کند و همین تجربه موجب ارتقای فرهنگ دموکراسی شان می شود.
این ماهیتاً با روش یک حکومت بسته با ایدئولوژی اسلامی که هر حرکت انتقادی یا مخالفی را موجب تزلزل خود می داند و بر باد دادن گیسوی زنان را برباد رفتن معیارهای حکومتی اش میشمرد فرق دارد. می خواهد با زور حجاب را اجباری کند و در تبلیغات خود می خواهد بی حجابی را زشت و حجاب را زیبا جلوه دهد ولی با این اعمال خود بخود جای آنها را عوض می کند و عکس معیارهای خود را تبلیغ می نماید.
خیلی چیزهاست که آخوندها باید بفهمند و نفهمیده اند، این یکی هم روی باقی.
یکشنبه – ۱۸ تیر ۱۴۰۲
Sunday – 2023 09 July
از: ایران لیبرال