نسل «زد» یا «زی» ایران سال گذشته همزمان با اعتراضات بیسابقهای که در شهرهای این کشور جریان داشت، به شهرت جهانی رسید و توجهات بینالمللی را به خود جلب کرد. این نسل در کشور خودش وضعیت دیگری دارد هرچند که راه خود را بیتوجه به علایق خواستههای حکومت طی میکند و ارزشهای جدید آفریده است.
***
نسل زد یا زی (Z) به متولدین ۱۹۹۷ میلادی (۱۳۷۶) خورشیدی تا ۲۰۱۰ میلادی (۱۳۸۹) خورشیدی گفته میشود. نام گذاری نسلها ابتدا در آمریکا و بریتانیا شکل گرفت و بعد کم کم جهانی شد؛ از این رو، ویژگیهای هر نسلی که نامگذاری میشود از سوی نهادهای دانشگاهی و علمی آمریکا و بریتانیا تعریف میشود.
نامگذاری و تعریف نسلها در آمریکا بر اساس تاثیرات فناوری و تحولات جهانی بر آن نسل صورت میگیرد. این تعاریف، نسل زد (Z) را نسلی توصیف کرده که از وقتی پا به جهان گذاشته، تسلط اینترنت را بر زندگی دیده، از کودکی با شبکههای اجتماعی آشنا شده و دنیای پیش از تلفن هوشمند را یا به یاد ندارد و یا به سختی به یاد میآورد.
بنابراین نسل زد، ارتباط زیادی با جغرافیا ندارد، چون اینترنت، شبکههای اجتماعی و تلفنهای هوشمند که موجب شده ویژگیهای فردی و اجتماعی این نسل از نسل پیش از خود متفاوت باشد، مرز نمیشناسد و با اندکی تاخیر پس از کشورهای غربی، در تمام دنیا جای خود را باز کرده است.
حالا اما مسوول بسیج دانش آموزی در ایران با این اصل بدیهی مخالف است. «مجتبی باستان»، در یک مراسم دانش آموزی اعلام کرد که نسل «زد» برای کشورهای دیگر است و برای کشور ایران اسلامی نیست. او گفته «دانشآموزان ما نسل زد نیستند؛ دانشآموزان ایران اسلامی، دانشآموزان بسیار خوبی هستند و همیشه در صحنه حضور دارند.»
از سخنان مسوول بسیج دانش آموزی جمهوری اسلامی به روشنی پیداست که او نمیداند نسل زد چیست و اصولا نامگذاری روی نسل برای ارزشگذاری خوب بودن یا بد بودن آنها نیست.
اما حقیقتی که از سخنان او استنباط میشود این است که در بولتنهایی که برای چنین مسوولانی فرستاده میشود یا در جلساتی که برای توجیه آنها برگزار میشود، از نسل زد به عنوان نسلی یاد شده که برای جمهوری اسلامی دردسر درست کرده است.
انکار واقعیتی که اظهر من الشمس است
«الی خرسندفر»، جامعه شناس، درباره تعریف نسلها و وجود نسل زد در ایران به «ایرانوایر» گفت که در نامگذاری نسلها از منظر جامعه شناسی، روند اجتماعی شدن این افراد، جایگاهشان در نهادهای اجتماعی و واکنش آنها به سیستم اقتدار و نهادهای مختلف اجتماعی در آن بازه زمانی ارزیابی میشود. او توضیح داد که بخشی از توصیف شرایط نسلی، مادی است؛ مثلا اینکه از نظر فناوری در چه دورانی زندگی میکنند و چطور مسیر اجتماعی شدن را طی کردند.
این جامعهشناس گفت وقتی از نسل زد صحبت میکنیم، به یک سری ویژگیهای مادی اشاره میکنیم، به مساله مدرنیته اشاره میکنیم و گسترش تکنولوژی و همچنین ارتباطاتی که از طریق شبکههای اجتماعی شکل گرفت:
«بنابراین وقتی نسل زد را انکار کنیم، در واقع وجود چیزی که اظهر من الشمس است را انکار میکنیم؛ جهانی شدن ارزشها و هنجارها را انکار میکنیم. چون این نسل از ساختارها و نهادهای محل زندگیاش گذشته و پنجرهای به روی این نسل باز شده که ارزشها و هنجارهای دیگر نقاط دنیا را کشف کند و بشناسد و ارزیابی کند. نسل زد در ایران وجود دارد چون شبکههای اجتماعی – علیرغم محدودیتهای وضع شده از سوی حکومت – وجود دارد و مورد استفاده قرار میگیرد.»
«صبا آلاله»، روانشناس و تحلیلگر سیاسی و اجتماعی، نیز به ایرانوایر گفت که مردم ایران با وجود محدودیتهای حکومتی، ویژگیها و مزایای اینترنت، فضای ارتباطات وابسته به آن و شبکههای اجتماعی بهره میگیرند؛ بنابراین در ایران نسل زد وجود دارد چرا که نسل زد، ارتباط تنگاتنگی با ارتباطات مجازی و رسانههای دیجیتال دارد.
تقابل نسل زد با نمادهای سنتی سلطه
اگر چه مسوول بسیج دانش آموزی وجود نسل زد در ایران را انکار کرده، رسانههای مختلف داخلی اما تلاش کردند از زاویه نگاه خود به ویژگیهای این نسل در ایران و خارج از ایران بپردازند. یکی از نخستین و کاملترین تحقیقات در این زمینه را روزنامه دنیای اقتصاد حدود دو سال پیش از انجام داد.
پس از اعتراضات «زن زندگی آزادی» و روزهایی که همه از نسل دهه هشتاد ایران و نقش آن در اعتراضات میگفتند، برخی از روزنامهها و سایتهای خبری به ویژگیهای این نسل پرداختند. جالب اینکه در بین آنها، خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران در مطلبی درباره نسل زد، جوانان این نسل را ارزشگذاری کرد و آنها را دمدمی مزاج، بیمنطق و دچار بحران هویت خواند.
الی خرسندفر، جامعه شناس، درباره ویژگیهای نسل زد در ایران گفت که در ایران با نسلی روبرو هستیم که از ارزشها و هنجارهای سنتی گذشته و سلسله مراتب قدرت را بهرسمیت نمیشناسد و با شکل سنتی نهاد خانواده که نمادی از اقتدار مسلط سیاسی است، به نوعی در تضاد است و با آن توافق آرا ندارد.
او گفت که این نسل از طریق شبکههای اجتماعی و ارتباط با دنیای بیرون از دنیایی که نهاد سیاست میخواهد بر آن مسلط باشد، برابر سلطه مقاومت میکند و شروع کرده به کشف خودش حقیقت و دنیای پیرامونش.
نسلی پرسشگر که نظام سلطه را بهراحتی نمیپذیرد
صبا آلاله، روانشناس هم درباره ویژگیهای این نسل گفت که این نسل احساسات و آزادی فردی خود را به رسمیت شناخته و میخواهند که آزادانه درباره آن صحبت کنند. افرادی بسیار واقعبین هستند به درکی رسیدهاند که بیشتر نگاه واقعیتگرایانه دارند.
این روانشناس توضیح داد که جوانان این نسل با وجود بسته بودن و نقایص سیستم آموزشی ایران، خلاق هستند. یکی از ویژگیهای مهم این نسل به گفته صبا آلاله، توان گسترش و بسط ارتباطات است.
او توضیح داد «آنها بهراحتی با هم گفتوگو و ارتباط برقرار میکنند. در کنار این، رسانههای دیجیتال برای آنها دریچههای متفاوتی باز کرده و کمک کرده است که واقعیتهای دنیاهای دیگر را هم ببینند. این موجب میشود که بتوانند تفکر انتقادی داشته باشند، تفکر مقایسهای داشته باشند و دائم اندیشههای مستقل خودشان را با اندیشههای دیگر مقایسه کنند.»
این روانشناس اضافه کرد که تفکر انتقادی نسل زد باعث میشود که پرسشگری و مهارت گفتوگوی آنها بالا برود که البته مهارت خیلی مهمی است.
او در مجموع معتقد است که جوانان این نسل مانند نسل قبل خودشان بهراحتی سلطه را نمیپذیرند و برای خودش تفکرات مستقلی ساخته که باعث خلاقیت بیشترشان شده است.
از مهسا و نیکا تا مهرشاد و آرمیتا
عجیب نیست اگر نماینده بسیج در میان دانشآموزان با نسل زد مشکل داشته باشد یا خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه، آنها را دمدمی مزاج و دچار مشکلات هویتی بخواند. کافیست به مشکل بزرگی که این نسل در طی یک سال برای جمهوری اسلامی ایجاد کرد نگاهی بیندازیم.
«مهسا (ژینا) امینی»، یکی از جوانان این نسل، در بازداشت پلیس امنیت اخلاقی به قتل رسید و پس از آن، همنسلانش، کسانی که روانشناسان و جامعهشناسان آنها را منتقدان چالشگر نظام سلطه میدانند، در اعتراض به این اتفاق ماهها خیابانها را تبدیل به صحنه اعتراض کردند. آنها کلاسهای دبیرستانها و دانشگاهها را هم به فضایی برای اعتراض تبدیل میکنند و حتی قربانی شدن دیگر همنسلان، آنها را از میدان به در نمیکند.
از «سارینا اسماعیلزاده» که با ویدیوهایی خود شرایط حاکم را به نقد کشیده بود تا «یلدا آقافضلی» که از بازداشت بیرون آمد و گفت که حسرت ابراز پشیمانی را به دل بازجو گذاشت؛ از «نیکا شاکرمی» که ویدیوی آواز خواندنش در فضای مجازی به تصویر ماندگار او تبدیل شده، تا «مهرشاد شهیدی» که تا پیش از بیست سالگی به اندازه چند نفر مهارت و افتخار کسب کرده بود؛ اینها و دهها جوان دیگر نسل زد ایران ثابت کردند که چرا به این نسل، نسل پرسشگر و مخالف نظام سلطه میگویند.
نسلی زد ایران منتقد است اما در کنار آن آماده گفتوگو برای تغییر. یک سال اعتراض کرد و برخی از این معترضان چون «مجیدرضا رهنورد»، «محسن شکاری»، «محمد مهدی کرمی»، یا این آخری، «میلاد زهرهوند»، به طناب اعدام جمهوری اسلامی سپرده شدند. اما این نسل دست برنداشت، حتی بعد از اینکه دبیرستانهای دخترانه مورد حمله شیمیایی قرار گرفت، تا آنجا که یکسال بعد از کشته شدن مهسا امینی، «آرمیتا گراوند»، دیگر دختر نسل زد در مخالفت با حجاب اجباری جان خود را از دست داد.
عجیب نیست که جمهوری اسلامی دوست دارد نسل زد نباشد.
از: ایران وایر