عوفر کسیف، عضو اپوزیسیون کنست، نتانیاهو را متهم میکند که برای حفظ کرسیاش و اجتناب از سقوط دولت، جنگ غزه را بهعمد طولانی کرده است
بنیامین نتانیاهو در جلسه هفتگی کابینه دولت در اورشلیم، ۱۰ دسامبر ۲۰۲۳ـ RONEN ZVULUN/AFP
تحلیلگران در اسرائیل معتقدند مخالفت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، با ایجاد یک کشور فلسطینی مستقل انگیزههای ایدئولوژیک، تاریخی، سیاسی، انتخاباتی و شخصی دارد.
یک عضو پارلمان اسرائیل (کنست) در گفتوگو با اسکاینیوز عربی، این مسئله را نشاتگرفته از سیاست نتانیاهو و همچنین گسترش تفکر «مذهبی و تلمودی» در جامعه اسرائیل در سالهای اخیر میداند.
رد راهحل دو کشوری یک اصل تثبیتشده در سیاست نتانیاهو است، چه در قامت رهبر اپوزیسیون و چه در دوران نخستوزیریاش، که در موضعگیری او در مورد توافق صلح اسلو با فلسطینیها در سال ۱۹۹۳ نمود داشت.
مباهات به رد راهحل دو کشوری
با افزایش فشار آمریکا، بریتانیا و آلمان که از راهحل دو کشوری حمایت میکنند، مخالفت نتانیاهو با یک دولت موقت تحت نظارت تشکیلات خودگردان فلسطینی که در نهایت به تشکیل کشور فلسطین منجر خواهد شد نیز دوچندان شده است.
به گزارش نیویورک تایمز، تنها چند ساعت پس از آنکه ارتش اسرائیل به کشتن سهوی سه گروگان اسرائیلی در غزه اعتراف کرد، نتانیاهو با تغییر موضوع، در یک نشست خبری گفت: «افتخار میکنم که مانع ایجاد یک کشور فلسطینی شدم، زیرا امروز همه میدانند که آن کشور فلسطینی چه شکلی پیدا میکرد. اکنون که عملکرد دولت کوچک فلسطین در غزه را شاهدیم، همه درک میکنند که اگر در برابر فشار بینالمللی تسلیم میشدیم و چنین دولتی در کرانه باختری برقرار میشد، چه اتفاقی میافتاد.»
انگیزه تاریخی و مذهبی
سهیل دیاب، معاون سابق شهردار ناصره در شمال اسرائیل، میگوید در سپتامبر ۱۹۹۳، وقتی اسحاق رابین، نخستوزیر وقت اسرائیل، اسناد توافقنامه اسلو را برای تصویب به کنست آورد، بنیامین نتانیاهو، رهبر وقت اپوزیسیون، درباره ریشههای تاریخی و مذهبی مناطق کرانه باختری، اورشلیم، بیت لحم و حبرون (الخلیل) صحبت و تاکید کرد که اهمیت این مناطق برای یهودیان از تلآویو، حیفا و بئرشبع بیشتر است.
آن زمان، نتانیاهو «هرکس که اورشلیم و کرانه باختری را رها کند» به خیانت متهم کرد و گفت «او را تا ابد نخواهیم بخشید». اگرچه این توافق با اکثریت آرا تصویب شد، این موضوع به ترور رابین در سال ۱۹۹۵ بهدست یکی از راستگرایان افراطی منجر شد. سپس، نتانیاهو برای اولین بار در سال ۱۹۹۶، به کرسی نخستوزیری اسرائیل تکیه زد.
انگیزه سیاسی و شخصی
دیاب، که یکی از رهبران جبهه دموکراتیک برای صلح و برابری است، توضیح میدهد که مخالفت نتانیاهو دلیل دیگری نیز دارد و میگوید: «دلیل دیگر سیاست انتخاباتی شخصی است؛ از سال ۲۰۱۸ تا آخرین انتخابات، در پنج دور انتخاباتی، او موفق به کسب اکثریت آرا نشد و تنها گزینهای که باقی مانده بود جریان راست بود، زیرا مهمترین مسئلهای که میتواند سکولارهای راست و مذهبیها را متحد کند، مخالفت با حق تعیین سرنوشت فلسطین است.»
این به نتانیاهو کمک میکند تا به موضعش پایبند بماند و اعلام کند که «جامعه اسرائیل در حال تغییر ساختاری عمیق است، و با زمان تاسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸ تفاوت دارد».
جامعه اسرائیل چگونه تغییر کرده است؟
این مقام محلی سابق ناصره پاسخ میدهد که جامعه اسرائیل دیگر به صهیونیستهای لیبرال و سکولار در مقابل صهیونیستهای مذهبی غیرصهیونیست تقسیم نمیشود، بلکه از دو جنبه تغییر کرده است:
اول، دینداری سکولارها و لیبرالها
دیگری، صهیونیسمگرایی مذهبیها
بر این اساس، مواضع راست افراطی با راست مذهبی در هم ادغام شده است و اجازه میدهد «احساس خودبینی را برانگیزد و شهرکها را در کرانه باختری گسترش دهد و پس از توافقنامه اسلو، شهرکنشینها را از هزاران نفر به ۷۵۰ هزار نفر برساند».
دیاب نتیجه میگیرد که همه اینها پس از حمله ۷ اکتبر آشکار بود و نتانیاهو میگوید نه به یک کشور فلسطینی، نه به تعامل با تشکیلات خودگردان فلسطین، نه به دولت حماس یا دولت فتح.
جستوجوی محبوبیت
عوفر کسیف، عضو اپوزیسیون کنست، نتانیاهو را متهم میکند که برای حفظ کرسیاش و اجتناب از سقوط دولت، جنگ غزه را «بهعمد طولانی کرده است.»
کسیف معتقد است که نتانیاهو با رد راهحل دو کشوری، بهدنبال افزایش محبوبیتش میان راستهای افراطی و شهرکنشینان است و دولت او «بمباران و دفن غیرنظامیان زیر آوار را به پایان جنگ ترجیح میدهد». او در ادامه تاکید میکند: «رها کردن گروگانها، زخمیها، سالمندان، زنان و کودکان برای به تاخیر انداختن پایان دولت جنایتی نابخشودنی است.»
برخی در داخل اسرائیل نتانیاهو را بهدلیل حمله غافلگیرانه ۷ اکتبر حماس به شهرکهای اسرائیلی که به کشته شدن ۱۲۰۰ شهروند اسرائیلی و زخمی شدن هزاران نفر منجر شد، مقصر میدانند.
از: ایندیپندنت