ویلیام برنز: جاسوس‌پروری و حکومت‌داری 

پنجشنبه, 12ام بهمن, 1402
اندازه قلم متن

ترجمه: آرمین منتظری / روزنامه هم‌میهن

تا زمانی که کشورها اسرارشان را از یکدیگر مخفی نگه می‌دارند، به‌طور طبیعی همواره سعی خواهند کرد آنها را از هم بدزدند. جاسوسی بخشی جدایی‌ناپذیر از حکومت‌داری بوده و خواهد بود و حتی تکنیک‌های اجرای آن به‌طور مداوم در حال تکامل هستند. اولین جاسوسان آمریکا در جنگ انقلاب از الگوریتم‌های رمزنگاری، شبکه مخفی پیک‌ها و جوهر نامریی استفاده می‌کردند تا اطلاعات را بین یکدیگر و متحدان خارجی خود رد و بدل کنند. در جنگ جهانی دوم، با ظهور حوزه جدید شنود الکترونیک، کشف نقشه‌های جنگی ژاپن ممکن شد. در اوایل جنگ سرد، با ظهور هواپیماهای جاسوسی U-2 و دیگر هواپیماهای جاسوسی که در ارتفاع بالا پرواز می‌کردند، عکسبرداری از تاسیسات نظامی شوروی ممکن شد و توانایی‌های اطلاعاتی ایالات متحده به معنای واقعی کلمه در سطح استراتوسفر قرار گرفت.

ستاره‌های ساده حک‌شده بر روی دیوار یادبود مقر سیا در لانگلی ویرجینیا، نماد تجلیل از ۱۴۰ افسر آژانس مرکزی اطلاعات است که جان خود را برای خدمت به کشورشان فدا کردند. این یادبود خاطره‌ای ماندگار از شجاعت‌های بی‌شمار این افراد است. با این حال، آن قهرمانی‌ها و موفقیت‌های بی‌سروصدا سازمان سیا برای عموم مردم آمریکا کمتر شناخته‌ شده است و خیلی‌ها بیشتر اشتباه‌هایی را به یاد می‌آورند که گاهی اوقات در طول تاریخ چهره سیا را مخدوش کرده است. همواره مهمترین آزمون کار اطلاعاتی، پیش‌بینی تحولات و ارائه کمک به سیاست‌گذاران برای هدایت تحولات عمیق در چشم‌انداز بین‌المللی بوده است. اینها تحولاتی هستند که تنها چند بار در هر قرن رخ می‌دهند.

همانطور که پرزیدنت جو بایدن مدام بیان کرده، امروز ایالات‌متحده با یکی از آن دوره‌های نادر مواجه است که پیامدهای آن چیزی شبیه به دوران آغاز جنگ سرد یا دوره پس از ۱۱ سپتامبر است. ظهور چین و ستیزه‌جویی روسیه، چالش‌های ژئوپلیتیکی دلهره‌آوری را در دنیایی که رقابت استراتژیک در آن به شدت در جریان است، ایجاد می‌کند؛ دنیایی که در آن ایالات متحده دیگر از برتری بلامنازع برخوردار نیست و تهدیدات اقلیمی که حیات را تهدید می‌کنند، در حال افزایش هستند. آنچه که مسائل را پیچیده‌تر می‌کند، وقوع انقلاب در فناوری است که حتی در سطحی فراگیرتر از انقلاب صنعتی یا آغاز عصر هسته‌ای شدن، رخ داده است. از ریزتراشه‌ها گرفته تا هوش مصنوعی تا محاسبات کوانتومی، باید گفت که فناوری‌های نوظهور نه‌تنها جهان را، بلکه کار اطلاعاتی را نیز متحول می‌کنند. این تحولات کار سازمان سیا را سخت‌تر از همیشه می‌کند و به دشمنان ابزارهای قدرتمند جدیدی می‌دهد تا ما را گیج کنند، از ما فرار کنند و از ما جاسوسی کنند.

با این حال، به همان اندازه که جهان در حال تغییر است، جاسوسی همچنان یک کنش متقابل بین انسان و فناوری باقی مانده است. همچنان رازهایی وجود خواهد داشت که فقط انسان‌ها می‌توانند آن‌ها را به‌دست آورند و عملیات‌های مخفی در کار خواهند بود که فقط انسان‌ها می‌توانند انجام‌شان دهند. پیشرفت‌های تکنولوژیکی، به‌ویژه در حوزه شنود الکترونیک، چنین عملیات‌های انسانی را آنطور که برخی پیش‌بینی می‌کردند، بی‌ربط نکرده، بلکه در عمل انقلابی در اجرای این عملیات‌ها ایجاد کرده است. سازمان سیا برای اینکه بتواند یک سرویس اطلاعاتی مؤثر در قرن بیست‌ویکم باشد، باید تسلط بر فناوری‌های نوظهور را با مهارت‌های انسانی و جسارت فردی که همیشه در مرکز توجه کار ما بوده، درهم‌آمیزد. این کار یعنی تجهیز افسران عملیاتی به ابزارها و مهارت‌های تجاری برای انجام جاسوسی در دنیایی که تحت نظارت مداوم فناوری است.  تحلیلگران اطلاعاتی باید به مدل‌های پیشرفته هوش مصنوعی که می‌توانند مقادیر عظیمی از اطلاعات منبع باز و اطلاعاتی که مخفیانه به‌دست آمده را پردازش کنند، تجهیز شوند تا نیروی انسانی بتواند درست‌ترین و بهترین نتایج را از این اطلاعات استخراج کند.

در عین حال، آنچه که سازمان سیا با جمع‌آوری اطلاعات انجام می‌دهد نیز در حال تغییر و تحول است؛ «طبقه‌بندی استراتژیک اطلاعات»، افشای عمدی اسرار خاص برای تضعیف رقبا و متحدان و به خط کردن متحدان، به ابزار قدرتمندتری برای سیاست‌گذاران تبدیل شده است. استفاده از ترفند به معنای بی‌احتیاطی در به خطر انداختن منابع یا روش‌های مورد استفاده برای جمع‌آوری اطلاعات نیست، بلکه به معنای مقاومت عاقلانه در برابر تمایل انفعالی برای طبقه‌بندی کردن همه چیز است. جامعه اطلاعاتی ایالات متحده همچنین در حال یادگیری ارزش روزافزون دیپلماسی اطلاعاتی است و به درک جدیدی از اینکه چگونه تلاش‌هایش برای تقویت متحدان و مقابله با دشمنان می‌تواند از سیاست‌گذاران حمایت کند، رسیده است.

ما در دوران چالش‌های تاریخی برای سازمان سیا و کل حرفه اطلاعاتی هستیم؛ تغییرات ژئوپلیتیکی و تکنولوژیکی آزمون بزرگی را در این حوزه به همراه داشته است. موفقیت ما به این بستگی دارد که بتوانیم با استفاده از روش‌های خلاقانه، هوش سنتی انسان را با فناوری‌های نوظهور ترکیب کنیم. به عبارت دیگر، این امر مستلزم انطباق با جهانی است که در آن تنها پیش‌بینی مطمئن در مورد تغییرات است که به آن شتاب می‌دهد.

رها شدن پوتین از قید و بند

وقتی روسیه در فوریه ۲۰۲۲ به اوکراین حمله کرد، جهان پساجنگ سرد به‌طور قطع به پایان رسید. من بیشتر وقتم در دو دهه گذشته را صرف درک ترکیب تنش‌زای شکوه‌ها، جاه‌طلبی‌ها و احساس ناامنی کرده‌ام که ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، در ذهنش تجسم می‌کند. چیزی که من آموخته‌ام این است که دست‌کم گرفتن علاقه او به کنترل اوکراین و گزینه‌های پیش رویش، همیشه اشتباه است. پوتین معتقد است که بدون کنترل اوکراین، غیرممکن است که روسیه بتواند قدرت بزرگ باشد و یا او بتواند به یک رهبر بزرگ در روسیه تبدیل شود. این تصور غم‌انگیز و وحشیانه تا همین جای کار نیز مایه آبروریزی روسیه شده و نقاط ضعفش را آشکار کرده است؛ این تصور پوتین ضعف‌هایی نظیر اقتصاد تک‌بُعدی روسیه، قدرت نظامی غلوشده و سیستم سیاسی فاسد این کشور را فاش کرده است. علاوه بر این، تهاجم پوتین به اوکراین،  عزم جزم مردم اوکراین را برانگیخته است. من شجاعت آنها را در سفرهای مکرری که در میانه جنگ به اوکراین داشتم و در بحبوحه حملات هوایی روسیه دیده‌ام؛ تصاویری واضح را از سرسختی و نبوغ اوکراینی‌ها در میدان نبرد از نزدیک مشاهده کرده‌ام.

در بسیاری از سطوح، پوتین در این جنگ شکست خورده است. هدف اولیه او در تصرف کی‌یف و تحت سلطه درآوردن اوکراین، احمقانه و توهم‌آمیز بود. ارتش او صدمات زیادی را متحمل شده است. حداقل ۳۱۵ هزار سرباز روسی کشته یا زخمی شده‌اند. دوسوم موجودی تانک‌های روسیه در دوران قبل از جنگ نابود شده‌اند و برنامه نوسازی نظامی پوتین که دهه‌ها طول کشیده بود، حالا از کار افتاده است. همه اینها نتیجه مستقیم شجاعت و مهارت سربازان اوکراینی است که با حمایت غرب پشتیبانی می‌شوند. در همین حال، اقتصاد روسیه با یک عقبگرد طولانی‌مدت روبه‌رو است که سال‌ها دوام خواهد داشت و حالا روسیه سرنوشت خود را به دنباله‌روی از اقتصاد چین گره زده است. جاه‌طلبی‌های بیش از حد پوتین به شکل دیگری نیز نتیجه معکوس داشته و آن چیزی نیست جز تشویق ناتو برای اینکه بزرگ‌تر و قوی‌تر شود.

اگرچه به نظر نمی‌رسد که قدرت سرکوبگرانه پوتین به این زودی‌ها تضعیف شود، اما جنگ او در اوکراین بی‌سروصدا قدرت او را در داخل روسیه از بین می‌برد. شورش کوتاه‌مدتی که در ژوئن گذشته توسط یوگنی پریگوژین، رهبر گروه واگنر به راه افتاد، تصویری اجمالی از برخی از ناکارآمدی‌های نهفته در پشت تصویری است که پوتین سعی می‌کند با دقت تمام از میزان قدرت و کنترل خود، به جهان ارائه کند. رهبری که با سرسختی به‌عنوان برقرارکننده نظم برای خودش شهرتی دست‌وپا کرده بود، درحالی‌که نیروهای پریگوژین به سمت مسکو در حال حرکت بودند، برای ساعاتی فلج شده و قادر به تصمیم‌گیری نبود.  از نظر بسیاری از نخبگان روسی، سوال صرفاً این نبود که آیا امپراطور لباس به تن دارد یا نه، بلکه سوال این بود که چرا لباس پوشیدن او اینقدر طول می‌کشد. پوتین به انتقام‌جویی و مقابله‌به‌مثل معروف بود، در نهایت دو ماه بعد از یورش پریگوژین با او تسویه‌حساب کرد و پریگوژین در سانحه سقوط یک هواپیما کشته شد اما انتقادات گزنده پریگوژین از دروغ‌ها و تصمیمات نادرست نظامی در مرکز حلقه تصمیم‌گیری پوتین درباره جنگ و فسادی که در قلب سیستم سیاسی روسیه نهادینه شده است، به این زودی از یاد نخواهد رفت.

امسال احتمالاً سال سختی برای میدان نبرد در اوکراین خواهد بود. امسال، آزمونی برای حفظ قدرت است پیامدهای آن فراتر از مبارزه قهرمانانه اوکراین برای حفظ آزادی و استقلال خواهد بود. همزمان با تلاش پوتین برای احیای تولیدات دفاعی روسیه با استفاده از تجهیزات حیاتی از چین و همچنین تسلیحات و مهمات از ایران و کره شمالی، او همچنان معتقد است که زمان به نفع اوست و می‌تواند اوکراین را نابود کرده و حامیان غربی‌اش را از بین ببرد.

چالش اصلی اوکراین این است که غرور پوتین را خنثی کرده و هزینه‌های سنگین ادامه درگیری‌ها را بر روسیه تحمیل کند. این کار نه‌تنها با پیشرفت در خط مقدم بلکه با انجام حملات در عمق بیشتر و دستیابی به دستاوردهای ثابت در دریای سیاه، ممکن خواهد شد؛ در این شرایط، پوتین ممکن است دوباره درگیر خط و نشان کشیدن‌های هسته‌ای شود و نادیده گرفتن خطرات این نوع از تشدید تنش، کاملاً احمقانه است. اما مرعوب شدن از او نیز به همان اندازه احمقانه خواهد بود.

کلید موفقیت در حفظ کمک‌های غرب به اوکراین نهفته است. با صرف کمتر از پنج درصد از بودجه دفاعی ایالات متحده، واشنگتن یک سرمایه‌گذاری نسبتاً متوسط با بازده ژئوپلیتیک قابل‌توجه برای خودش و بازده قابل توجه برای صنعت آمریکا صورت می‌دهد. در صورت ایجاد فرصتی برای مذاکرات جدی و تداوم جریان ارسال تسلیحات، اوکراین را در موقعیت قوی‌تری قرار می‌دهد. این کار فرصتی را برای تضمین یک برد بلندمدت برای اوکراین و یک باخت استراتژیک برای روسیه به دست می‌دهد. اوکراین می‌تواند از حاکمیت خود محافظت کرده و آن را بازسازی کند، درحالی‌که روسیه باید با هزینه‌های پایدار حماقت پوتین دست‌وپنجه نرم کند. خروج ایالات متحده از درگیری در این دوره حیاتی و قطع حمایت از اوکراین، یک گل تاریخی به دروازه خودی خواهد بود.

بازی قدرت شی

هیچ‌کس بیشتر از رهبر چین، حمایت ایالات متحده را از اوکراین زیر نظر نگرفته است. چین تنها رقیب ایالات متحده است که هم قصد دارد نظم بین‌المللی را تغییر دهد و هم قدرت اقتصادی، دیپلماتیکی، نظامی و تکنولوژیکی برای انجام این کار را در اختیار دارد. تحول اقتصادی چین در پنج دهه گذشته فوق‌العاده بوده است. این یکی از مواردی است که مردم چین به خاطر آن مستحق احترام زیادی هستند و بقیه جهان نیز با این باور که یک چین مرفه به نفع جهان است، از آن حمایت کرده‌‌اند. اما مسئله، صرفاً ظهور چین نیست، بلکه اقدامات تهدیدآمیز است که به‌طور فزاینده‌ای با این ظهور همراه شده است. شی‌جین‌پینگ، رهبر چین، سومین دوره ریاست‌جمهوری خود را با قدرتی بیشتر از هر یک از اسلاف خود از زمان مائو تسه تونگ آغاز کرده است. شی به‌جای استفاده از این قدرت برای تقویت و احیای نظام بین‌المللی که تحول چین را ممکن کرد، قصد دارد این نظم را بازنویسی کند. در حرفه اطلاعاتی، ما آنچه رهبران می‌گویند را به دقت مطالعه می‌کنیم. اما بیشتر به آنچه آنها انجام می‌دهند، توجه می‌کنیم. سرکوب فزاینده شی در داخل و پرخاشگری او در خارج از کشور، از شراکت «بدون محدودیت» با پوتین تا تهدیدات او برای صلح و ثبات در تنگه تایوان را به‌هیچ‌وجه نمی‌توان نادیده گرفت.

با این حال، تأثیر همبستگی و اتحاد غرب بر محاسبات شی در مورد خطرات استفاده از زور علیه تایوانی که در ژانویه، لای‌چینگ‌ته را به‌عنوان رئیس‌جمهور انتخاب کرد نیز نمی‌توان نادیده گرفت. از نظر شی، که تمایل دارد ایالات متحده را به‌عنوان یک قدرت در حال افول در ذهن خود مجسم کند، مدیریت و رهبری آمریکا در اوکراین قطعاً غافلگیرکننده بوده است. تمایل ایالات‌متحده برای تحمیل و وارد آوردن آسیب اقتصادی به روسیه برای مقابله با تجاوزات پوتین و توانایی این کشور برای گردهم آوردن متحدانش برای انجام این کار، به شدت با باور پکن مبنی بر اینکه آمریکا در حال ورود به فاز نهایی افول است، تناقض داشت. انعطاف‌پذیری شبکه متحدان و شرکای آمریکایی در سراسر اقیانوس هند و پاسیفیک و در نزدیکی مرزهای چین، تأثیری هوشیارکننده بر تفکر پکن داشته است. بنابراین کنار گذاشتن حمایت از اوکراین به‌طور قطع به احیای مجدد تصورات چینی‌ها از بی‌تفاوتی آمریکا نسبت به متحدانش و دامن زدن به تهاجم چین به تایوان، ختم خواهد شد. ادامه حمایت مادی از اوکراین به قیمت از دست دادن تایوان تمام نمی‌شود بلکه پیام مهمی از عزم ایالات متحده برای کمک به تایوان را مخابره می‌کند.

رقابت با چین در پس‌زمینه وابستگی متقابل اقتصادی و روابط تجاری بین این کشور و ایالات متحده صورت می‌گیرد. چنین ارتباطاتی به‌طور قابل‌توجهی به دو کشور و سایر نقاط جهان خدمت کرده است، اما در عین حال آسیب‌پذیری‌هایی حیاتی و خطراتی جدی برای امنیت و رفاه آمریکا نیز ایجاد کرده است. همه‌گیری کووید-۱۹ خطر وابستگی به هر کشوری را برای تامین تجهیزات حیاتی پزشکی برای هر دولتی روشن کرد؛ درست همانطور که جنگ روسیه در اوکراین خطرات وابسته شدن به یک کشور برای واردات انرژی را برای اروپا روشن کرد. در دنیای امروز، هیچ کشوری نمی‌خواهد خود را تحت‌الحمایه یک تامین‌کننده مواد معدنی و فناوری‌های حیاتی قرار دهد، به‌ویژه اگر این تامین‌کننده قصد داشته باشد که از این وابستگی‌ها به عنوان اهرم فشار استفاده کند. همانطور که سیاست‌گذاران آمریکایی استدلال کرده‌اند، بهترین راه این است که آمریکا به‌طور معقول به دنبال «ریسک‌زدایی» و تنوع بخشیدن به منابعش باشد و این یعنی تامین امنیت زنجیره تامین ایالات متحده، محافظت از برتری تکنولوژیکی آن و سرمایه‌گذاری در ظرفیت صنعتی آن.

در این دنیای پرنوسان و چندپاره، وزن حرکت در بین خطوط در حال افزایش است. دموکراسی‌ها و حکومت‌های استبدادی، اقتصادهای توسعه‌یافته و کشورهای در حال توسعه و کشورهای جنوب جهانی به‌طور فزاینده‌ قصد دارند روابط خود را برای به حداکثر رساندن گزینه‌های خود، متنوع کنند. آنها منافع کم و خطرات زیادی را در پایبندی به روابط ژئوپلیتیک انحصاری با ایالات متحده یا چین می‌بینند. کشورهای بیشتری احتمالاً به دنبال وضعیت روابط ژئوپلیتیکی «باز» و یا حداقل روابط چند بُعدی خواهند شد. آنها درحالی‌که در برخی مسائل دنباله‌روی ایالات متحده خواهند بود، در عین حال روابط با چین را نیز تقویت خواهند کرد و اگر سیاق گذشته امروز نیز برقرار باشد، واشنگتن باید مراقب رقابت بین تعداد فزاینده قدرت‌های متوسط باشد؛ قدرت‌هایی که از لحاظ تاریخی به کشیده شدن ماشه برخورد بین قدرت‌های بزرگ کمک کرده‌‌اند.

یک گره قدیمی و آشنا

بحرانی که توسط حمله حماس در اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ ایجاد شد، یک یادآوری دردناک از پیچیدگی گزینه‌هایی است که خاورمیانه همچنان در مقابل ایالات متحده قرار می‌دهد. رقابت با چین بالاترین اولویت واشنگتن خواهد بود، اما این بدان معنا نیست که آمریکا می‌تواند از چالش‌های دیگر فرار کند. معنایش این است که ایالات متحده باید با دقت و انضباط حرکت کند، از گسترش بیش از حد منابع اجتناب کرده و از نفوذ خود عاقلانه استفاده کند. من بخش زیادی از چهار دهه گذشته را در خاورمیانه و روی آن کار کرده‌ام و به ندرت زمانی را به یاد دارم که خاورمیانه تا این حد پیچیده‌تر و در وضعیت انفجار بوده باشد. پایان دادن به حمله زمینی شدید اسرائیل به نوار غزه، رفع نیازهای عظیم غیرنظامیان دردمند فلسطینی، آزادی گروگان‌ها، جلوگیری از گسترش درگیری به دیگر جبهه‌ها در منطقه و شکل دادن به رویکردی کاربردی برای دوران پس از جنگ در غزه، همه و همه، مسائل فوق‌العاده دشواری هستند. امیدوار بودن مجدد به صلحی پایدار که امنیت اسرائیل و همچنین تشکیل کشور فلسطین را تضمین می‌کند و از فرصت‌های تاریخی برای عادی‌سازی روابط اسرائیل با عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی استفاده می‌کند نیز دشوار است. تصور وقوع این احتمالات در بحبوحه بحران کنونی دشوارتر است، اما سخت‌تر این است که تصور کنیم می‌توانیم بدون پیگیری جدی، از این بحران خارج شویم.

کلید امنیت اسرائیل – و منطقه – حل کردن مسئله ایران است. ایران به واسطه وقوع بحران جسورتر شده است و به نظر می‌رسد آماده است تا آخرین نفس با استفاده از نیروهای نیابتی خود در منطقه، بجنگد و در عین حال برنامه هسته‌ای خود را توسعه داده و به روسیه در تهاجمش به اوکراین کمک کند. در ماه‌های پس از ۷ اکتبر، حوثی‌های یمن که متحد ایران هستند، شروع به حمله به کشتی‌های تجاری در دریای سرخ کردند و خطرات تشدید تنش در جبهه‌های دیگر نیز همچنان پابرجاست. ایالات متحده به‌تنهایی مسئول حل هیچ‌یک از مشکلات آزاردهنده خاورمیانه نیست اما بدون رهبری فعال آمریکا هم هیچ‌یک از این مشکلات را نمی‌تواند مدیریت کرد، چه برسد به اینکه بخواهیم حل‌شان کنیم.

جاسوس‌هایی مثل ما

رقابت و عدم قطعیت ژئوپلیتیک، صرف‌نظر از چالش‌های مشترک مانند تغییر اقلیم و پیشرفت‌های بی‌سابقه‌ی فناوری مانند هوش مصنوعی، چشم‌انداز بین‌المللی پیچیده‌ای را ایجاد می‌کند. ضروری است که سازمان سیا رویکرد خود را به کار اطلاعاتی تغییر دهد تا با این دنیای به سرعت در حال تغییر همگام شود. سازمان سیا و بقیه جامعه اطلاعاتی ایالات متحده – به رهبری ایوریل هینز، مدیر سازمان ملی اطلاعات – سخت تلاش می‌کنند تا با خلاقیت و در سریع‌ترین زمان ممکن، خود را با این شرایط هماهنگ کنند. این چشم‌انداز جدید چالش‌های خاصی را برای سازمانی که بر هوش انسانی تکیه می‌کند، به وجود می‌آورد. در دنیایی که رقبای اصلی ایالات متحده – چین و روسیه – توسط افرادی مستبد رهبری می‌شوند که در ساختار حلقه‌های کوچک و منزوی مشاوران تصمیم می‌گیرند، دستیابی به بینش دقیق در مورد اهداف رهبران، مهم‌تر و دشوارتر از همیشه است.

همانطور که ۱۱ سپتامبر دوران جدیدی را برای سازمان سیا رقم زد، حمله روسیه به اوکراین نیز آغاز جدیدی دیگر برای این سازمان بود. من عمیقاً به کاری که سازمان سیا و شرکای اطلاعاتی ما برای کمک به رئیس‌جمهور و سیاستگذاران ارشد ایالات متحده – و به‌ویژه خود اوکراینی‌ها – برای خنثی کردن اقدامات پوتین انجام داده‌اند، افتخار می‌کنم. ما در کنار هم، هشدارهای اولیه و دقیقی درباره تهاجم روسیه به اوکراین ارائه کردیم. این اطلاعات همچنین به رئیس‌جمهور این امکان را داد که تصمیم بگیرد من را به مسکو بفرستد تا در نوامبر سال ۲۰۲۱ به پوتین و مشاورانش در مورد عواقب حمله‌ای که می‌دانستیم آنها در حال برنامه‌ریزی‌اش هستند، هشدار دهم. آنها متقاعد شده بودند که زمان آنها برای تسلط بر اوکراین در حال پایان یافتن است و زمستان پیش رو فرصت مساعدی به آنها می‌دهد، بنابراین توجهی نکردند و به شدت شرایط خود را و مقاومت اوکراین و عزم غرب را دست‌کم گرفتند.

کار خوب اطلاعاتی، از آن زمان تا به‌حال به رئیس‌جمهور کمک کرده است تا ائتلاف قدرتمندی از کشورها در حمایت از اوکراین را بسیج و حفظ کند. همچنین به اوکراین نیز کمک کرده است تا با شجاعت و استقامت قابل توجهی از خود دفاع کند. رئیس‌جمهور همچنین استفاده خلاقانه‌ای از حذف طبقه‌بندی استراتژیک کرده است. قبل از تهاجم، دولت آمریکا، همراه با دولت بریتانیا، طرح‌های روسیه در خصوص عملیات «پرچم دروغین» را افشا کردند. روسیه قصد داشت از این عملیات برای مقصر دانستن اوکراینی‌ها و ایجاد بهانه‌ای برای اقدام نظامی علیه اوکراین استفاده کند. این افشاگری‌ها و افشاگری‌های پس از آن، باعث شد که پوتین نتواند به سیاق گذشته از روایت‌های درست برای توجیه اقداماتش استفاده کند. این افشاگری‌ها پوتین را در موقعیت ناخوشایند دفاعی قرار داد و این موقعیتی بود که پوتین هیچ‌وقت به آن عادت نداشت. این افشاگری‌ها هم اوکراین و هم ائتلاف حامی این کشور را تقویت کرده‌‌اند. در عین حال، در زیر لایه تبلیغات، نارضایتی از جنگ، همچنان رهبری روسیه و مردم روسیه را آزار می‌دهد. این جریان پنهان نارضایتی، فرصتی استثنایی برای جذب نیرو برای سازمان سیا ایجاد می‌کند و ما نمی‌گذاریم این فرصت هدر برود.

اگرچه روسیه ممکن است فوری‌ترین چالش را برای ما ایجاد کند اما چین تهدید بلندمدت بزرگ‌تری است و در دو سال گذشته، سازمان سیا خود را برای واکنش به این اولویت سازماندهی مجدد کرده است. ما کار خود را با تصدیق یک واقعیت سازمانی که مدت‌ها پیش آموختیم شروع کرده‌ایم و آن اینکه اولویت‌ها واقعی نیستند مگر اینکه در بودجه سازمان منعکس شوند. بر این اساس، سازمان سیا منابع بیشتری را برای جمع‌آوری اطلاعات، انجام عملیات و تحلیل‌های اطلاعاتی مرتبط با چین در سرتاسر جهان اختصاص داده است. بودجه ما در خصوص چین، بیش از دوبرابر بودجه دو سال گذشته شده است. ما افراد بیشتری که به زبان ماندارین مسلط هستند استخدام کرده و آموزش می‌دهیم و در عین حال تلاش‌هایمان برای رقابت با چین را در سرتاسر جهان، از آمریکای لاتین گرفته تا آفریقا و هند و اقیانوس آرام، افزایش می‌دهیم.

سازمان سیا حدود دوازده «مرکز مأموریت» دارد. اینها گروه‌های خاص و موضوع‌محور هستند که افسرانی را از ادارات مختلف سازمان‌ها گردهم می‌آورند. در سال ۲۰۲۱، ما یک مرکز ماموریت جدید را راه‌اندازی کردیم که به‌طور انحصاری روی چین متمرکز است. این تنها مرکز مأموریت تک‌کشوری است که مکانیزم مرکزی برای هماهنگی کارها درباره چین فراهم می‌کند. همچنین بی‌سروصدا در حال تقویت کانال‌های اطلاعاتی برای همتایان خود در پکن هستیم. این کانال‌ها ابزاری مهم برای کمک به سیاست‌گذاران برای جلوگیری از سوءتفاهم‌های غیرضروری و برخوردهای سهوی بین ایالات متحده و چین است.

حتی با وجود اینکه چین و روسیه بیشتر توجه سیا را به خود اختصاص داده‌اند، آژانس نمی‌تواند از چالش‌های دیگر، از مبارزه با تروریسم گرفته تا بی‌ثباتی منطقه‌ای، غافل شود. حمله موفقیت‌آمیز ایالات متحده در افغانستان در ژوئیه سال ۲۰۲۲ علیه ایمن‌الظواهری، یکی از بنیانگذاران و رهبر سابق القاعده، نشان داد که سازمان سیا به شدت بر روی تهدیدات تروریستی متمرکز است و توانایی‌های قابل توجه خود را برای مبارزه با آنها حفظ می‌کند. سازمان سیا همچنین منابع قابل‌توجهی را برای کمک به مبارزه با قاچاق فنتانیل – ماده افیونی مصنوعی که هر ساله ده‌ها هزار آمریکایی را می‌کشد – اختصاص می‌دهد.

چالش‌های معمول منطقه‌ای نه‌تنها در مکان‌هایی مانند کره شمالی و دریای چین جنوبی مدت‌ها از نظر استراتژیک مهم تلقی می‌شوند، بلکه در بخش‌هایی از جهان که اهمیت ژئوپلیتیکی آن‌ها تنها در سال‌های آینده افزایش خواهد یافت، مانند آمریکای لاتین و آفریقا نیز وجود دارد.

جاسوسان باهوش‌تر

در همین حال، ما رویکرد خود را به فناوری نوظهور تغییر می‌دهیم. سازمان سیا در حال کار بر روی ترکیب ابزارهای پیشرفته با تکنیک‌های قدیمی برای جمع‌آوری اطلاعات از افراد یا همان هوش انسانی است. البته فناوری، بسیاری از جنبه‌های جاسوسی را سخت‌تر از همیشه می‌کند. در عصر شهرهای هوشمند و دوربین‌های فیلمبرداری که در هر خیابان نصب شده‌اند و فناوری تشخیص چهره که به‌طور فزاینده‌ای در همه جا حاضر شده، جاسوسی بسیار سخت‌تر شده است. برای افسران سیا که در یک کشور متخاصم کار می‌کنند و با منابعی ملاقات می‌کنند که امنیت خود را برای ارائه اطلاعات ارزشمند به خطر می‌اندازند، نظارت مداوم یک تهدید حاد محسوب می‌شود. اما همان فناوری که گاهی علیه سیا کار می‌کند – چه استخراج داده‌های بزرگ برای افشای الگوها در فعالیت‌های آژانس باشد یا شبکه‌های دوربین عظیمی که می‌توانند هر حرکت یک عامل را ردیابی کنند – می‌تواند برای سازمان و علیه دیگران نیز کار کند. سازمان سیا در حال رقابت با رقبای خود برای استفاده از فناوری‌های نوظهور است. این آژانس، اولین مدیر ارشد فناوری خود را منصوب کرده است و مرکز ماموریت جدید دیگری را ایجاد کرده که بر ایجاد مشارکت بهتر با بخش خصوصی به‌عنوان بخشی که مزیت رقابتی قابل توجهی را ارائه می‌دهد، متمرکز است.

استعداد علمی و فناوری داخلی سازمان سیا همچنان عالی است. این آژانس در طول سال‌ها انبار ابزارهای جاسوسی را توسعه داده است. ابزار مورد علاقه من دوربین‌های زمان جنگ سرد است که اکنون به‌گونه‌ای طراحی شده است که شبیه سنجاق سینه به نظر برسد و معلق باشد. انقلاب در هوش مصنوعی و انبوه اطلاعات منبع باز در کنار آنچه به صورت مخفیانه جمع‌آوری می‌کنیم، فرصت‌های تاریخی جدیدی را برای تحلیلگران سیا ایجاد می‌کند. ما در حال توسعه ابزارهای هوش مصنوعی جدید برای کمک به پردازش سریعتر و کارآمدتر همه منابع هستیم و به افسران اجازه می‌دهیم تا بر آنچه بهتر انجام می‌دهند تمرکز کنند و آن چیزی نیست جز ارائه نتیجه‌گیری و بینش‌های مستدل در مورد آنچه برای سیاست‌گذاران مهم‌تر است و آنچه برای منافع آمریکا بیشترین اهمیت را دارد. هوش مصنوعی جایگزین تحلیلگران انسانی نمی‌شود، اما در حال حاضر به آنها قدرت می‌دهد.

اولویت دیگر در این دوره جدید، تعمیق شبکه بی‌بدیل مشارکت اطلاعاتی سیا در سراسر جهان است. این شبکه‌ای است که رقبای ایالات متحده در حال حاضر فاقد آن هستند. توانایی سیا برای بهره‌مندی از شرکای خود – از مجموعه آنها، تخصص آنها، دیدگاه‌های آنها و ظرفیت آنها برای عملیات راحت‌تر در بسیاری از مکان‌ها – امری مهم برای موفقیت سازمان محسوب می‌شود. همانطور که موفقیت دیپلماسی به احیای این شراکت‌های قدیمی و جدید بستگی دارد، کار اطلاعاتی نیز به این همکاری‌ها وابسته است. حرفه اطلاعاتی در مرکز ثقل خود به تعاملات انسانی مربوط می‌شود و هیچ جایگزینی برای تماس مستقیم جهت تقویت روابط با نزدیکترین متحدان‌مان، برقراری ارتباط با سرسخت‌ترین دشمنان‌مان و پرورش افراد وجود ندارد. در بیش از ۵۰ سفر خارج از کشور در نزدیک به سه سالی که به‌عنوان مدیر سازمان فعالیت می‌کنم، طیف وسیعی از این روابط را اجرا کرده‌ام.

گاهی اوقات، برای افسران اطلاعاتی راحت‌تر است که با دشمنان تاریخی در شرایطی که تماس دیپلماتیک ممکن است به رسمیت شناخته شود، برخورد کنند. به همین دلیل است که رئیس‌جمهور مرا در اواخر آگوست سال ۲۰۲۱ به کابل فرستاد تا درست قبل از خروج نهایی نیروهای آمریکایی با رهبری طالبان تعامل کنم. گاهی اوقات، روابط سیا در بخش‌های پیچیده جهان می‌تواند امکاناتی عملی ارائه دهد. مانند مذاکرات اخیر با مصر، اسرائیل، قطر و حماس بر سر آتش‌بس بشردوستانه و آزادی گروگان‌ها در غزه. گاهی اوقات، چنین روابطی می‌توانند در روابط پرفرازونشیب سیاسی توازن محتاطانه‌ای ایجاد کنند و گاهی اوقات، دیپلماسی اطلاعاتی می‌تواند همگرایی منافع را بیشتر کرده و بی‌سروصدا از تلاش‌های دیپلمات‌ها و سیاست‌گذاران آمریکایی حمایت کند.

لینک منبع اصلی مقاله:
https://www.foreignaffairs.com/united-states/cia-spycraft-and-statecraft-william-burns

از: ایران امروز 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.