پروینی دیگر: نگاهی دیگرگونه به شعر پروین اعتصامی

یکشنبه, 9ام اردیبهشت, 1403
اندازه قلم متن

ایران امروز

گفت‌وگویی با بهنام فومشی

در تاریخ ٣۰ مارس ٢۰٢٣، مدیر برنامه پروژه ایران ١۴۰۰- سیدنی مارتین – مصاحبه‌ای با بهنام فومشی درباره پروین اعتصامی انجام داد. پروژه یا برنامه‌ی ایران ١۴۰۰ تلاشی برای بهتر شناساندن ایران ‌است. در این مصاحبه دکتر فومشی ما را با چهره‌ای متفاوت از پروین اعتصامی آشنا می‌کند. برگردانِ فارسی متن این گفت‌وگو  را که در تاریخ ١ آوریل ٢۰٢۴ در نشانی زیر منتشر شد با تغییراتی در پی‌ می‌آید.
Parvin E’tesami’s Feminism and Legacy in Persian Poetry – Iran1400 Project
فواد روستائی

* سیدنی مارتین: برای شروع بحث ازپس‌زمینه‌ی زندگی و محیطی که پروین اعتصامی در آن رشد و نموّ کرده‌است بگویید.

بهنام فومشی: بهتر است نخست از یوسف اعتصام‌الملک آشتیانی، معروف به یوسف اعتصامی- پدر پروین- بگوییم. آثار پدر پروین اعتصامی به ویژه ترجمه‌های او پروین را با مسائل مربوط به حقوق زنان آشنا‌کرد. اعتصام‌الملک بنیان‌گذار نشریه‌ای به نام «بهار» بود که در آن ترجمه‌های خویش را از متونی به زبان‌های ترکی، عربی و فرانسه منتشر می‌کرد.  بخش اعظمی از این آثار با حقوق زنان در ارتباط‌ ‌‌بود. به عنوان‌مثال، در نخستین شماره‌ی این نشریه مطلبی زیر عنوان « عقیده‌ی ژول سیمون: اصلاحِ حقیقی» با این جمله به پایان می‌رسید: «پس اصلاحات اجتماعی یک قوم، مبدا سعادت یک ملت، منبع آبهای شیرین و گوارای زندگانی یک طایفه، امید وصول به کاروان تمدن عصر، منوط به اصلاح حال زنان و تربیت آنان است.» در دومین شماره‌ی این نشریه به مطلبی برمی‌خوریم که عنوان «اختراعاتِ زنان» را بر تارک خود دارد.

فعالیّت‌های یوسف اعتصام‌الملک در عرصه‌ی حقوق زنان به پیش از انتشار نشریّه‌ی بهار برمی‌گردد. یکی از نویسندگان مصری به نام قاسم امین (١٩۰٨-١٨۶٣) در سال ١٨٩٩ به انتشار کتابی زیر عنوان «آزادی زنان / تحریر المرأه» دست‌زده‌بود. ترجمه‌ی فارسی این اثر به قلم اعتصام‌الملک یک سال پس از انتشار آن در مصر در ایران زیر عنوانِ «تربیت نسوان» منتشرشد. ترجمه و نشر این مطالب از آشنایی اعتصام‌الملک با تحوّلات منطقه‌ای و جهانی روزگار او و نیز حساسیّت‌اش به حقوقِ زنان حکایت می‌کند. این ترجمه دستِ‌کم پنج سال پیش از انقلابِ مشروطه (١٩١١-١٩۰۵) منتشرشده‌است. اعتصام‌الملک از نخستین کسانی است که در این زمینه اثری به فارسی منتشرکرد و کتاب او از نخستین کتاب‌هایی بود که تماماً و منحصراً  به این مسأله یعنی حقوق زنان اختصاص‌داشت. پروین به لطف آشنایی و دسترسی او به این مطالب با چنان مفاهیمی آشنا می شد. اندیشه‌ها و افکاری که پروین در شعرهای خود مطرح‌ می‌کند از نزدیکی و علاقمندی او به اندیشه‌های مطرح شده در «تربیت نسوان» خبر می‌دهد. اگر یوسف اعتصام‌الملک با آثار خود به پیشبرد حقوق زنان مدد می‌رساند، پروین از طریق اشعار خود به تحقّق این هدف کمک می‌کرد.

اکنون می‌توانیم توجّه خود را به وضعیّت کشور و مردم در آن دوران، دوران زندگی پروین، متمرکز کنیم. پروین در نیمه‌ی نخستِ سده‌ی بیستم میلادی زندگی می‌کرد. دورانی که چه در سطح جهانی و چه در سطحِ ملّی دورانی سرشار از رویداد یا به عبارت دیگر پرحادثه بود. پروین در دوران کوتاهِ زندگی خویش (٢۵اسفند١٢٨۵-١۵فروردین١٣٢۰) [١٩۴١-١٩۰٧] شاهد شماری از مهم‌ترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران بود که در آن میان می‌توان به انقلاب مشروطه، تعطیل موقت مجلس یا دوران فترت و به توپ بسته‌شدنِ  آن و بالاخره جنگ جهانی اوّل اشاره‌کرد. پس از انقلاب مشروطه، ایران دچار یک دوره‌ی توأم با هرج‌ومرج و ناامنی یا به گفته‌ی یرواند آبراهامیان، تاریخ‌نگار ایرانی-آمریکائی، «دوره‌ی فروپاشی» شد. در این دوره‌ی پساانقلابی، ایران با دشواری‌های مهمی چون شورش، قتل و ترور، تقسیم کشور به دو منطقه‌ی نفوذِ انگلیس و روسیه، فقدان امنیّت و بالاخره قحطی رو به رو بود. افزون بر این پروین در دوران حیات شاهد کودتای سومِ اسفند ١٢٩٩ و مدرنیزاسیون و فرمانروائی استبدای رضاشاه بود. رویدادهائی که حسّاسیّت او را نسبت به وضعیّتِ اجتماعی-سیاسی سرزمین مادری‌اش برمی‌انگیخت.

* زیستن درچنین دوره‌ای و به ویژه شخصیّتِ خاصِ پدر پروین بسیار شایان توجه و جذّاب است. پروین اعتصامی با چه افکار و اندیشه‌‌ها‌ی دیگری آشنایی یافت که بر شعرش تأثیر گذاشت؟

تا آن جا که به رویدادها مربوط می ‌شود من به انقلاب مشروطه، به‌توپ بستن مجلس، جنگ جهانی اوّل و وضعیّتِ ناپایدار کشور و ثبات و امنیّت نسبی پس از برآمدن رضاشاه اشاره‌کردم. در ارتباط با افکار و اندیشه‌های تأثیر گذار بر شعر پروین باید بر تحوِّلِ درخور توجّهی که در ارتباط با شیوه‌های برخورد با زنان و جایگاه آنان در جامعه‌ی ایران  پدیدآمد انگشت‌بگذارم. پروین نه تنها از راه خواندن به‌ویژه ترجمه‌های پدرش بل به برکتِ معاشرت با دوستان پدرنیز از این آراء و دگرگونی‌ها تأثیر می‌پذیرفت. پروین حتّی در کودکی نیز ساعت‌ها کنار پدرش می‌نشست و به گفت‌وگوهای اعتصام‌الملک با دوستانش گوش می‌سپرد. بدین سان، پروین نه تنها با مسأله‌ی حقوقِ زنان بل میانْ‌بُرِشِ این مسأله با دیگر مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور نیز آشناشد. به  عنوان مثال، در شعر «دو محضر»، گفت‌وگویی میان یک زنِ با شوهرش که قاضی است، ضمن اشاره به فساد در نظام قضائی برارزشِ غالباً نادیده‌گرفته‌شده کار زنان در خانه تاکید می کند و نقش این حرفه را از حرفه‌ی قضاوت مهم‌تر می‌خواند. این شعر پروین، حاکی از آگاهی او از ارتباط درونی حقوق زنان با دیگر مسائل سیاسی و اجتماعی کشور است.

یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در آگاهی و وقوفِ پروین بر حقوق زنان مدرسه‌ی دخترانه‌ی آمریکائی بود که در سال ١٨۴٧ توسّطِ مبلغان مذهبی امریکایی تأسیس شد. پروین در سال ١٩٢٢ وارد این مدرسه شد و پس از فارغ‌التحصیل‌شدن در همان مدرسه به تدریس‌پرداخت. تحصیل و تدریس در این مدرسه موجب آشنایی پروین با ادبیّات غرب و اندیشه‌های نو شد. افزون بر این، این مدرسه از طریق «انجمن فارغ‌التحصیلان مدرسه‌ی آمریکایی تهران» به مدت ١٢سال نشریه‌ای به نام «عالمِ نسوان» را منتشر می‌کرد. یکی از نخستین نشریاتی که در ایرانِ آن دوران اختصاصاً به مسائل زنان می‌پرداخت. مطالبی در مورد پیشرفت‌های زنان اعّم از کشورهای غربی یا اسلامی، تشویق خوانندگان نشریه به تحقّقِ تغییر و تحوّل و بهبودِ  وضعیّتِ زنان کشور از جمله مطالب این نشریه‌بود. در آن دوران، «عالمِ نسوان» که در مقایسه با دیگر نشریّاتی که به مسائلِ زنان می‌پرداختند عمری طولانی‌تر از بقیّه داشت در دوران ١٢ ساله‌ی حیات خویش ضمنِ انتشار مطالبی در مورد مشارکت زنان در فعالیّت‌های سیاسی از ازدواج‌هایِ در سنین پایینِ زنان و تحمیلِ حجاب به آنان انتقادمی‌کرد. ‌نویسندگان مطالب این نشریه فارغ‌التحصیلان این مدرسه بودند و محتوایِ نشریّه حاکی از آن است که درونمایه‌های مقالات و گزارش‌های نشریه در مدرسه نیز مطرح و به بجث گذاشته‌می‌شده‌است.

«عالم نسوان» با بیش از ۴۰ نمایندگی فروش در سرتاسر کشور، نقشی بنیادین در تعلیم و تربیت خوانندگان خود و به‌ویژه دانش‌آموزان و از جمله پروین ایفا می‌کرد. در چنین پس‌زمینه‌ای بود که پروین در مراسم فارغ‌التحصیلی خویش به ایراد یک سخن‌رانی زیرِ عنوانِ «زنان و تاریخ» پرداخت ویکی از سروده‌های خود تحتِ عنوان «نهالِ آرزو» را خواند. سخن‌رانی پروین بر تفاوت وضعیّت و شرایط زنان در شرق و غرب تأکیدمی‌کرد و شعر او بر اهمیّت تعلیم و تربیت زنان انگشت‌می‌گذاشت. متن سخن‌رانی و شعر «نهالِ آرزو» هر دو در «عالم نسوان» هم منتشرشدند. نکته‌ی شایان توجّه این است که شعر «نهال آرزو» چنان جنجال برانگیزبود و پدرسالاریِ چیره بر جامعه را چنان به چالش می‌کشید که یوسف اعتصام‌الملک از گنجاندن آن در نخستین چاپ دیوان پروین خودداری‌کرد تا مایه‌ی تحریک و خشم ‌و خروش مردان اعّم از آخوند و غیرآخوند نشود.

* ممکن است برای شنوندگان ما در موردِ آخوند توضیحی بدهید؟

منظور از آخوند دانشجویان یا طلّابِ علوم دینی مسلمانان‌اند. خودداری پدر پروین از گنجاندن این شعر در دیوان اشعار او نشان می‌دهد که در آن زمان پدرسالاری چنان بر جامعه‌ی ایران چیره‌بود که مخالفت با این شعر صرفاً از جانبِ آخوندها نبود و انتشار آن موجب نارضایی عموم مردان اعّم از مسلمان و غیرمسلمان می‌شد. به همین دلیل است که پدرِ پروین تصمیم گرفت این شعر را در دیوان اشعار او جای‌ندهد.

* بسیار جالب و جذّاب. سپاسگزارم از شما. در برنامه‌ی «ایران ١۴۰۰»، ما بیش‌تر به تصویری بزرگ‌تر در خلال این سده می‌اندیشیم. با درنطرداشت این نکته، چه شاعران مهم دیگری پیش از دوران پروین اعتصامی وجودداشتند و فضای حاکم بر زنان شاعر به‌طور کلّی چگونه فصا یا محیطی بود؟ شما  در یکی از مقاله‌‌های خود به‌ویژه از ژاله عالمتاج قاتم‌مقامی، زندخت شیرازی و طاهره نام‌برده‌اید.

درست است. این سه شاعری که شما نام‌بردید کم‌و بیش از معاصران پروین هستند. این شاعران سختی بسیار کشیدند امّا نکته‌ای که من باید بر آن تاکید کنم این است که این زنان شاعر را کسی جدّی نمی‌گرفت. و وقتی من از این جدّی‌گرفته‌نشدن سخن می‌گویم منظورم جدّی‌گرفته‌نشدن از سوی هیچ کس است. از این‌رو، جدّ‌ی‌گرفته نشدن و نادیده‌گرفته‌شدن شعر این زنان تنها به خاطر جنسیّت‌شان نبود بلکه حاصل ارزش‌های مردسالار حاکم بر تمامی شئون جامعه‌بود.به‌رغم این فضا، این زنان شاعر هرچند مخاطبانی محدود داشتند به زبان شعر اندیشه‌ها و اعتقادات‌شان را بیان کرده و مردسالاری مسلّط بر جامعه را آماج انتقادهای خود قرارداده‌اند.

* فکر می‌کنید پروین اعتضامی از این زنان شاعر به عنوان منبعِ الهامی در سرودن شعر بهره‌مند می‌شد؟ ایا پیوندی میان شعر این زنان و پروین می‌بینید؟

راست این است که من در مورد پیوندهای شعر پروین اعتصامی با شاعرانی که پیش از او پای به پهنه‌ی شاعری گذاشته‌اند پژوهش نکرده‌ام  امّا باید تأکید کنم که پروین از کمّ‌وکیفِ میرات شعر فارسی به خوبی آگاه‌بود. از این‌رو، گرچه من در مورد تأثیرپذیری پروین از طاهره قره‌العین سند و شاهدی ندارم می‌توانم با قاطعیّت بگویم که پروین با شعر سنّتی فارسی به خوبی آشنا بوده و شعرِ دیگر شاعران زن در تاریخ شعر فارسی از جمله طاهره را می‌شناخته‌است.

* شما با توجّه به شکل، محتوا و شیوه‌ی سُرایش پروین به چنین نتیجه‌ای می‌رسید؟

آری. دقیقاً. برپایه‌ی شیوه‌ی زبانی یا بر اساس زبانِ شعری پروین می‌توان نتیجه‌گرفت که با میراث شعری آنان آشنا بوده و این میراث را می‌شناخته‌است.

* جالب است. سپاسگزارم. بدین ترتیب به این نکته بپردازیم که شعر پروین اعتصامی چگونه معیارها و موازینِ سنّتی مردسالارانه و جنسیّت‌‌زده را به چالش می‌کشید؟

در میان انبوهِ اشعار پروین من مایلم  بر روی یکی از شعرهای او متمرکزشوم که زیر عنوان «بازایستاده‌ایم» سروده‌شده‌است.
   
«بازایستاده‌ایم»

زان دم که پا به شارع هستی نهاده‌ایم
گامی دو راه رفته و گامی سِتاده‌ایم
بنیان آفرینش ما مرد و زن یکی است
در شاهراه علم چرا ما پیاده‌ایم؟
از حقِ مردمی، ز چه رو دست ما تهی است؟
فرزند آدمیم، نه ابلیس زاده‌ایم!
ما را خدا مگر نه سر و عقل و هوش داد
در پشت سر فتاده چرا چون وَساده‌ایم؟
در زیر پای خویش شدستیم پایمال
با دست خود حقوق خود از دست داده‌ایم
گر بیهُشان ز باده خرابند، ما ز جهل
ما بیهشانِ بی خبر از جام و باده‌ایم
سیلی چرا خوریم؟ نه ناچیز پیشه‌ایم
منّت چرا کشیم؟ نه مسکین جراده‌ایم
تا گوش داده، طعنه‌ی پیکان شنیده‌ایم
تا بال و پر گشوده به دام اوفتاده‌ایم
گنگیم زان سبب که همی بر دهان ما
مشتی رسیده تا به سخن لب گشاده‌ایم
چون شمع، وقت گریه عبث خنده کرده‌ایم
از سوختن گداخته باز ایستاده‌ایم
هر طایرِ ضعیف شود شاهبازمان
از بس که چون کبوتر و گنجشک ساده‌ایم

در این شعر، پروین مفهومِ مدرن کلمه‌ی «حق» را به معنای امروزی و حقوق‌بشری آن وارد شعر می‌کند. مفهوم و برداشتی که با مفهومِ سنّتی واژه‌ی حق به معنای راستین و در بافتار مذهبی آن به معنای «حق» یا  «حقیقتِ غائی» یابه دیگرسخن «خدا» در تضّادِ کامل‌است. بدین ترتیب شما شاهد بازتاباندنِ گونه‌ای جنبش سکولار یا گیتیانه‌ی مدرن در جامعه‌ی ایران در این شعر پروین هستید. این‌چنین است که یک واژه‌ی دیرینه‌سالِ زبان فارسی دچار دگردیسی شده و از یک واژه‌ی برخوردار از صِبغه و بار مذهبی به واژه‌ای با بارِ دنیوی و غیردینی تغییرِ شکل می‌دهد. افزون بر این، این شعر به تساوی و برابری حقوق زنان و مردان نیز می‌پردازد. پروین ضمن اعتراف به نابرابری وحشتناک حقوق زن و مرد در جامعه‌ی ایران در عینِ حال از نقش خودِ زنان در وضعیّتِ فلاکت‌بار آنان غافل‌نیست و مسئولیّتِ دست‌‌کم بخشی از این وضعیّت را به‌ گردن زنان می‌اندازد. این کار پروین به زنان می‌آموزد که نقشی فعّال‌تر در راستای بهبود وضعیّتِ خود ایفاکنند و تنها به قربانی تلّقی‌کردن خویش بسنده‌نکنند.

به باور من زمانی که ما در مورد فمینیسم پروین اعتصامی سخن‌ می‌گوییم باید این نکته‌ی مهم را در مدِّ نظر داشته‌باشیم. مطرح‌کردن تساوی حقوق زن و مرد و به چالش کشیدنِ نظامِ مردسالارِ جامعه از دیگر نکات مطرح در این شعر است. در واقع می‌توان گفت پروین یکی از نخستین شاعران ایرانی است که حقوقِ بشر را به قلمروِ شعر کشانده‌است. این کار نه تنها از منظرِ فمینیسم بل در مقیاسی کلّی‌تر از دیدگاه حقوقِ بشری نیز حائز اهمیّت است. از دیگرسو باید توجّه‌داشت که پروین با این کار مفاهیمی مدرن را وارد شعرفارسی می‌کند.

* واکنشِ و برخورد زنان آن زمان با چنین شعری چگونه بود؟

می‌توان گفت این شعر با برخورد خوبی از سوی مخاطبانِ زن رو به رو شده‌است چرا که نشریه‌ی «عالمِ نسوان»آن را چاپ‌کرده‌بود. شایانِ توجّه است که خوانندگان این نشریه را بخش روشن‌اندیش جامعه‌ی آن روز ایران که به این مسائل اهمیّت می‌داد تشکیل می‌دادند. این خوانندگان خواستار تغییر وضعیّتِ زنان و بهبود آن بودند و این امر را نیز پذیرفته‌بودند که خود در به‌وجودآمدن این وضعِ اسفبار برای زنان نقشی داشته‌اند. بدین ترتیب، انتقاد از پدرسالاری در میان خوانندگان «عالمِ نسوان» امری پذیرفتنی‌بود و آنان را در کمک به بهبود وضعِ زنان با ایفای نقشی فعّال‌تر یاری‌می‌داد.

* پروین از چه درونمایه‌ها و چه نمادهای دیگری برای انتقال اندیشه‌های فمینیستی استفاده‌می‌کند؟

پرسشِ بسیار خوبی‌است. درونمایه‌ها و نمادهای مورد نظر شما در شعر پروین پرشمارند امّا من پیش از هرچیز میل‌دارم به به‌کارگیری  یک واژه در شعر او اشاره‌کنم که روشنگرِ کوششی پیوسته برای بزرگداشت و ستایش تلاشِ زنان در زندگی‌است و آن واژه‌ی «دوک» است. دوک یا دوک نخ‌ریسی در ادبیات فارسی نمادِ ابزاری زنانه‌است که می‌توان ردِّ پای آن را در شعر شاعران ایرانی از جمله فردوسی، مولانا، سنائی، نظامی و وحشی بافقی سراغ‌گرفت. در شعر فارسی از این واژه –که ابزاری زنانه بوده- به‌نحوی تحقیرآمیز برای تخفیف و خوار شمردنِ مردان استفاده‌شده‌است چرا که  ابزاری در دستِ به‌اصطلاح «جنسِ ضعیف» بوده‌است. به عبارت دیگر در شعر این شاعران  «تیر و کمان» و «خنجر» شایسته‌ی مردان واقعی و دوک درخورِ مردان بزدل و ضعیف‌است.  همان‌گونه که ملاحظه‌می‌کنید‌ قلّه‌های شعر فارسی نیز به‌نحوی به  جاافتادن چنین اندیشه‌هایی در شعر فارسی یاری رسانده‌اند. برخلاف این شاعران، پروین در شعرهای خود که مستقیم یا غیرمستقیم به زنان و مسائل آنان مربوط می‌شود «دوک» را به نمادِ سربلندی و غرور زنانه بدل‌می‌کند. به‌مثل، در شعر «جولای خدا» از «دوکِ همّت» می‌سُراید. در شعر دیگری با عنوانِ «گنجِ عفّت» سخن از «دوکِ هنر» درمیان است. پروین با استفاده از تعبیرِ «دوکِ خِرَد» در شعر «فرشته‌ی اُنس» نه تنها به بزرگداشت و ارتقاءِ مقام «دوک» دست‌می‌زند بل در عین حال کوشش می‌کند دوگانه انحصارِ عقل و خرد به مردان و عاطفه و احساس به زنان را نیز به چالش‌کشد و تصویری جامع‌تر از زنان را به‌عنوان انسان‌هایی که در آن واحد از دو ساحت عقل و احساس برخوردارند به‌دست دهد. البته باید یادآورشد که این دوگانه‌ی انحصار عقل به مردان و احساس به زنان مختص فرهنگ ایرانی نیست و در طول تاریخ و در سرتاسر گیتی مشاهده‌ می شود. امّا پروین در شعر «فرشته‌ی اُنس» عقل و خرد را به کنار ننهاده و با استفاده از تعبیر «دوکِ خرد» واژه‌ی دوک را از معنای نمادین دیگری برخوردارمی‌کند.
هر آن گروهه که پیچیده شد به دوک خِرَد
به کارخانه‌ی همت، حریر گشت و کتان

* از نظر سبک، درونمایه‌ها و موضوع‌های مطرح‌شده در شعر زنان ایرانی در سده‌ی بیستم چه تفاوتی میان شعر پروین و دیگر زنان شاعرِ وجود دارد؟

پرسش خوبی‌ است چرا که از این نظر پروین در چند سطح با دیگران متفاوت است. او در شعر خود از شکل‌ها وزبان شعر سنّتی فارسی استفاده‌می‌کند. شکل‌های شعری و زبانی که برگرفته از میراث عظیمِ شعر گذشته‌ی ماست. افزون بر این در شعر او به‌کرّات به أقلام و وسایل خانگی برمی‌خوریم. پروین در اوائلِ سده‌ی بیستم میلادی، در دوره‌ای شعر می‌سرود که شعرِ مدرن یا شعر نو فارسی به برکتِ کوشش‌های چند نسل از ایرانیان سر برکرده و پای به پهنه‌ی هستی می‌گذاشت. در آن دوران شاعران ایرانی سرگرم تجربه و آزمون و خطا با شکل‌های شعری بودند. این شاعران با به فراموشی‌سپردنِ شکل‌های شعری هزارساله چون غزل، قصیده و دیگر اشکال شعر گذشته در تلاش برای آفرینش چیزی متفاوت ‌بودند. علی سفندیاری، متخّلِص به نیمابوشیج موفق به ابداع شعری شد که شعر نو نام‌گرفت. توسّلِ پروین به شکل و شیوه‌ی سنّتی و قدیمی شعر فارسی یکی از عواملی است که او را از تمامی همگنان و همروزگارانِ نوگرا و مدرنِ او متمایز می‌کند.

* شعر پروین  بر شاعرانی که پس از او پای در عرصه‌ی شعر گذاشته‌اند تأثیر یا تأثیرهایی برجای گذاشته‌است؟

تا آن‌جا که من می‌توانم بگویم تأثیر پروین بر شاعران پس از او چندان گستره نبوده‌است چرا شاعران بعد از پروین در پی آفرینش اندیشه و شکلِی نو در شعر فارسی بوده‌اند و این نوگرایی در کانون کوشش‌های آنان قرارداشته‌است. با وجود این تا آن‌جا که به فکر واندیشه مربوط‌‌‌ می‌شود قطعاً چنین تأثیری وجوداشته‌است. پروین بر شاعران پس از خود اعّم از زن و مرد تأثیرگذاشت چرا که اندیشه‌ها و افکاری نو را در شعرش مطرح‌کرد که بعدها شاعران و نویسندگانِ دیگری نیز به آن‌ها پرداختند.

* چرا بر این باورید که پرداختن پروین به مسائل مرتبط با حقوق زنان در مقایسه با دیگر درونمایه‌‌های شعر او به مراتب کم‌تر مورد توجّه و اعتنا بوده‌است؟

پرسشی بسیار جالب است. شوربختانه، استفاده از شکل‌ها و زبانِ سنّتی و دیرینه‌سال شعر فارسی و حضور اشیاء و وسایل خانگی در شعر او که به‌نوعی رنگ و بوی کهنگی دارد نوآوری‌هایش را چه در زبان و چه در محتوا تحت‌الشعاع قرارداده و نادیده‌گذاشته‌است. خوانندگان شعر امروز فارسی به ویژه شعر زنان بیش‌تر درگیر شعرِ جنجال‌برانگیزِ فروغ فرّخزاد بوده‌اند که چه در شکل و چه در محتوا شعری شدیداً شورشی و عصیان‌گر است. افزون بر این، فروغ در ارتباط با شکل نیز از هر دو صورت یا شکل شعر کلاسیک و فر‌م‌های شعر نو یا نیمائی استفاده‌کرده‌است. محتوای شعر فروغ فرخزاد نیز ان چنان شورشی بود که در تاریخ شعر فارسی بی‌پیشینه‌است. بدین‌سان، خوانندگانی که به این گونه شعر علاقمندند توجّه و حسّاسیّت کافی به دستاوردهای شعر پروین، شاعری فروتن که در سرایش شعر همان فرم‌های شعر سنّتی را به کارمی‌گیرد نشان نمی‌دهند. این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که زبان و فرم‌هایی که پروین در شعر خود به کارمی‌گیرد خواهی‌نخواهی یادآور پدرسالاری حاکم بر شعر فارسی است. خصلتی که درگیرشدن و ارتباط برقرارکردن با شعر او را مستلزم حساسیّت و توجّه به‌مراتب بیش‌ترِی از سوی خواننده می‌کند.

* به عنوان آخرین پرسش مایلم از شما بپرسم امروز با توجّه به وضعیّتِ کنونی حقوق زنان در ایران اولاًچگونه می‌توانیم از شعر پروین اعتصامی درتلاش برای احقاق حقوقِ زنان بهره‌مندشویم، ثانیاً شعر و هنرهای دیگر در جنبش‌های اعتراضی زنان ایران چه نقش و چه اهمیّتی دارند؟

سپاسگزارم از مطرح‌کردن این پرسش. پیش از هرچیز بابد بگویم شعر با تاروپود فرهنگ ایرانی درهم آمیخته‌است. شما می‌توانید رؤیاها، آرمان‌ها و آرزوهای ملّتِ ایران را در شعر فارسی دنبال‌کنید. شعر پروین به‌ویژه یادآور این نکته به ماست که نسل جوانی که به پشتیبانی از جنبش زن، زندگی آزادی برخاست دیگر تنها نیست و هیچگاه تنها نخواهد ماند. این نسل شجاع بر شانه‌ی غول‌هایی ایستاده‌است که پروین یکی از آنان‌است. زنان ایرانی می‌توانند سیمای خود را در آینه‌ی شعر او ببینند و ردِّ پای سه کلیدواژه‌ی زن، زندگی، ازادی را در آن پی‌گیرند.

بار دیگر میل دارم به شعر «بازایستاده‌ایم» برگردم و در اجزای آن تأمّل کنم. از همان آغاز و با عنوان شعر معاصربودن آن را مشاهده‌می‌کنیم. عنوان شعر مبیّنِ کوشش بی‌گسست ومبارزه‌ی زنان برای ساختنِ جامعه‌ای برخوردار از برابری است.
به این بیت از شعر توجه‌کنید:
از حقِّ مردمی، زچه رو دست ما تهی‌است؟
فرزند آدمیم، نه ابلیس‌زاده‌ایم!

می‌بینید از خالی بودن دست زنان از حقِّ مردمی یا به دیگر سخن از حقوق بشر سخن‌می‌گوید. از منظر محتوا اگر بنگریم شعر معاصرِ ماست و می‌تواند همین امروز نوشته‌شده‌باشد. تا این حدّ معاصربودن پروین و شعر او، ایرانیان امروز را در تلاش به سوی تحقّقِ اهداف خویش یاری‌می‌دهد. اگر کلِّ شعر پروین را در نظربگیرید، نه تنها شعر «باز ایستاده‌ایم» بلکه شعرهای پرشماردیگری نیزکه من نام نبرده‌ام دارای همین خاصیّتِ آینگی هستند. زنانِ ایرانی آن‌گاه که با شعر پروین رو به رو می‌شوند در می یابند که «این کسی که با مرد برابر نیست! این مائیم. این کسی که از “حق مردمی” بی بهره است این مائیم.» از این رو من فکر می‌کنم پروین و شعر او در وضعیّتِ کنونی ایران از اهمیّت فراوان برخورداراست. البته شعردر همه‌ جا اهمیّت‌دارد امّا در جامعه‌ی ایران نه نتها در میان نخبگان و تحصیلکردگان بل در میان مردم عادی هم از جایگاهی ارزشمند برخوردار‌ است.


بهنام فومشی دانش‌آموختۀ دکتری ادبیات انگلیسی از دانشگاه شیراز (۱۳۹۴) و پژوهشگر ادبیات تطبیقی شاغل در دانشگاه موناش استرالیا است. از او کتاب The Persian Whitman: Beyond a Literary Reception را انتشارات دانشگاه لیدن به چاپ رسانیده و مقالات متعددی از او نیز در حوزۀ ادبیات تطبیقی (فارسی و انگلیسی) و ترجمه‌پژوهی در مجلات معتبر ایرانی و بین‌المللی منتشر شده ‌است. «نشر خاموش» برگردان فارسی کتاب را زیر عنوان «ویتمنِ ایرانی/ فراتر از پذیرش ادبی» به قلم مصطفی حسینی در ایران منتشرکرده‌است.

 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

برچسب‌ها:

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.