براساس اطلاعات رسیده به «ایرانوایر»، زن جوانی به نام «الهه میرزایی»، متولد ۱۳۷۳ در شهر مشهد در تاریخ ۱۵اردیبهشت۱۴۰۳ کشته شده است.
الهه میرزایی پس از دیپلم با مردی که کارمند بانک بود ازدواج کرده و مدت کوتاهی پس از ازدواج متوجه شد که همسرش به موادمخدر اعتیاد دارد.
این زن جوان برای گذراندن زندگی با خودرویی که داشتند در اسنپ مشغولبهکار شد تا به اقتصاد خانواده کمک کند، اما همسرش که گویی خیالش از بابت مخارج تاحدی راحت شده بود، بیشتر خود را در اعتیاد غرق کرد و تمامی حقوقی که دریافت میکرد را برای اعتیاد خود خرج میکرد.
به گفته یک منبع آگاه، همسر الهه مدتی بعد بهدلیل اعتیاد از بانک اخراج شد: «اولین تصمیمی که بعد از اخراج گرفت فروختن سمند بود و خریدن یک وانت برای باربری و امرار معاش. اما فایده نداشت. موادمخدر قوه عقل و اختیار همسر الهه را کاملا سلب کرده بود و هرچه در میآورد خرج مواد میکرد و هیچ برای اجارهخانه نمیماند. الهه نیز که از این وضعیت به ستوه آمده بود، به قهر به منزل پدرش رفت.»
شامگاه ۱۵اردیبهشت سال جاری الهه و خواهر و برادرش در منزل بودند. با همسرش قرار گذاشته بود بهصورت توافقی جدا شوند و قرار بود فردای آن شب به دادگاه بروند برای درخواست طلاق، اما همسر الهه با او تماس میگیرد و میگوید قبل از اعلام رسمی درخواست جدایی میخواهد با او صحبت کند: «گفته بود شیرینی خریدهام برای آشتیکنان. بیا سر کوچه. الهه اما نپذیرفت و چون چند سال پیش هم سابقه داشت که رضا بر رویش چاقو بکشد و به ران پایش جراحت عمیقی وارد کند، به او گفت تنها درصورتی میپذیرم مرا ببینی که بیایی دم خانه پدرم. رضا هم قبول میکند و زنگ در را میزند. الهه به محض اینکه در را باز میکند رضا با خشونت هر چه تمامتر به سمت الهه یورش میبرد و با چند ضربه چاقو او را زخمی میکند.»
براساس آنچه این فرد آگاه به ایرانوایر گفته، همسر الهه خواهر و برادر او را با چاقو زخمی کرده تا مبادا به الهه نزدیک شوند و او را نجات دهند. سپس چندین ضربه عمیقتر به بدن الهه زده و متواری میشود.»
الهه براثر شدت جراحات درجا جان خود را از دست داده و الناز خواهر کوچکترش دچار مشکلات جدی شده است. به گفته منبع آگاهی که با ایرانوایر گفتوگو کرده است، پزشکان ناچار شدهاند بخشی از روده الناز خواهر کوچک الهه را خارج کنند: «با اینکه آن شب الهه و خواهر و برادرش در خانه بودهاند، همسرش در اعترافاتش گفته الهه را با دوستپسرهایش در خانه پدرش دیدم. دروغی که هوشیارانه یا تحتتاثیر مواد بافته تا قتل و جنایت خود را توجیه کند. رسانههای داخلی هم که این خبر را بازتاب دادهاند، انگیزه قتل را خیانت الهه عنوان کردهاند؛ درصورتیکه چنین چیزی اساسا واقعیت ندارد.»
از ابتدای سال ۱۴۰۳ تاکنون نزدیک به ۳۰ زن بهدلایل ناموسی به قتل رسیده یا قربانی خشونتهای خانگی شدهاند. اغلب این زنان به دست مردان خانواده خود کشته شده یا تحت فشارهای روحی و روانی، دست به خودکشی زدهاند.
مروری بر زنکشیهای ۱۴۰۳
یک هفته از آغاز سال ۱۴۰۳ گذشته بود که رسانهها از قتل زنی به نام «صبا عینی امیری» خبر دادند. زنی که بررسیهای ایرانوایر نشان میدهد خبر کشته شدنش بهرغم تلاش اعضای خانوادهاش، به رسانهها راه یافت.
نام «سامره مختارپور» و «مریم حیدری»، دو زن جوان که یکی در سلماس و دیگری در محله عین ۲ اهواز کشته شدند، دومین قربانیان قتلهای ناموسی راهیافته به رسانه بودند. هر دو نیز مثل صبا گمنام بودند و حتی پس از افشای حقیقت، تماسهای خانوادههایشان حاکی از این بود که قصد دارند آنچه بر آنها رفته را پنهان کنند.
اندکی بعد خبر قتل «فائزه عمرانی»، زنی از اهالی مرند شنیده شد. اوایل اردیبهشت سال جاری ایرانوایر مطلع شد زنی به نام «کبری دلاور» با اسلحه و از فاصله نزدیک توسط یکی از مردان خانوادهاش به قتل رسیده است.
«پریناز شورکی» و «مریم رزمجو» نیز قربانی همان قوانینی شدند که سایر زنانِ قربانی زنکشی و خشونتهای ناموسی را به کام مرگ کشانده بود.
یکی دیگر از قتلهای ناموسی افشا شده در دوماه نخست سال جاری، مربوط به کشته شدن «سمیرا اکبری» در بردسکن بود؛ زنی که ابتدا با ضربات چاقو کشته و سپس با اسید سوزانده شد.
ابعاد ماجرای قتل زیبا صیاد زن جوان اهل ارومیه پس از نوروز ۱۴۰۳ روشن شد. زنی که سالها تحت آزار و شکنجه همسرش بود و حتی در سالهای آخر زندگی خود، اجازه دیدار با خانوادهاش را نداشت.
«سوما ابراهیمنژاد» یکی از زنانی بود که بهخاطر ازدواج اجباری و جدا شدن از معشوق سابقش دست به خودکشی زد و جان باخت.
خبر خودکشی «هاوژین مصطفیپور»، دخترک ۱۳ سالهای بود که خود را از طبقه پنجم ساختمان محل سکونت خود به پایین پرت کرد و در دم جان سپرد.
منابع نزدیک به خانواده هاژوین به ایرانوایر گفتند که والدین او از هم جدا شده بودند و پدرش اجازه ملاقات او با مادرش را به نمیداد.
یکی از اعضای کادر مدرسهای که هاژوین در آن درس میخواند به ایرانوایر گفته است که مادر این دختر ۱۳ ساله گاهی برای دیدن او مخفیانه به مدرسه میآمد و آنها شاهد بودند این مادر و دختر همدیگر را در آغوش میگرفته و گریه میکردند.
این فجایع تلخ درحالی در جایجای ایران رخ میدهد که لایحه منع خشونت علیه زنان سالهاست در بلاتکلیفی به سر میبرد و زنان و کودکان زیادی قربانی ناکارآمدی قوانین مرتبط با خشونتگران خانوادهها هستند.
بهرغم تمامی این رویدادها که بخش اندکی از آنها رسانهای میشود، «انسیه خزعلی»، معاون رییسجمهور در امور زنان و خانواده مدعی شده است که «آمار خشونت علیهزنان موضوع نگرانکنندهای در ایران نیست.»
از: ایران وایر