اتحادی نامقدس علیه شرافت و شهامت مردی بنام شاپور بختیار

جمعه, 16ام خرداد, 1393
اندازه قلم متن

drbakhtiar

با وجود اینکه از قتل دکتر شاپور بختیار توسط تروریستهای جمهوری اسلامی ۲۳ سال میگذرد و امید وآرزوی آمران و مجریان این جنایت در آن زمان این بود که با قتل وی اقداماتی را که طی سی و هفت روز حکومت انجام داد از خاطره ها خذف کنند، با نهایت ضعف و زبونی شاهد و ناطر این هستند که با وجود همه سند سازی ها و تحمیق کودکان دبستانی برای خدشه دار کردن نام او روز به روز و بیش از پیش بر اهمیت اقدام او در دوران کوتاه مدت صدارتش افزوده میگردد. آه افسوس ملتی که چرا در آن زمان بجای گوش دادن به هشدارهای او فریب آخوند خدعه گر و فریبکاری را خوردند روز بروز بیشتر میشود. نسلهائی که بعد از انقلاب بدنیا آمدند از پدران ومادران خود می پرسند، چرا بجای شنیدن هشدارهای او فریب سخنان آخوندی مکار را خوردند و با این اشتباه خود عمر نسلهائی را تباه کردند که باید در این نظام دروغ و جنایت و فساد ناظر از بین رفتن احترام و اقتدار ملی ایران و ایرانیان باشند.

خشم ناشی از ناتوانی ضعف و زبونی دشمنان بختیار را در برابر گسترش محبوبیت او باید فهمید. می بینند با وجود قتل او و متوسل به اشائه دروغ قادر نیستند ذره ای از احترام عموم را نسبت به وی، بخصوص در بین جوانان نسلهای بعد از انقلاب از بین ببرند. آنها نمیدانند که علت ناکامی شان در کجاست. اگر نگاهی کوتاه به خود و به آنچه که با آوردن حکومت اسلامی بر سرِ این کشور و ملت ستمدیده آن آورده اند بیاندازند، خواهند دید که یکی از علل گسترش محبوبیت دکتر بختیار در میان مردم گذشته ننگین خود آنهاست. کسانیکه تصاویر بنی صدر را هنگام دستبوسی “امام خمینی” دیده اند، سخنان تحریک آمیز او را در سِمت ریاست شورای انقاب اسلامی بویژه در تحریک صدام حسین به حمله نظامی به ایران و دیگر خوشرقصی های وی را برای خمینی فراموش نکرده اند به کدام اعتبار باید نظرات وی را در مورد بختیار بپذیرند؟ دستگاه سرکوبِ جمهوری اسلامی از پاسداران گرفته تا ماموران رنگارنگ اطلاعاتی حکومت اسلامی که جزشکنجه، ارعاب، اعتراف گیری زیر شکنجه به دروغ در پرونده اقدامات خود ندارند و در رذالت و جنایت روی ماموران امنیتی رژیم شاه (ساواک) را سفید کرده اند، چگونه میتوانند توقع داشته باشند که دروغهایشان در مورد دکتر شاپور بختیار باور شود؟ برخی از سلطنت طلبانی که قبل از«آریا مهر» اموال ملت را به دلار تبدیل کرده و زود تر از او خود را به ساحل عافیت رساندند و جز فحاشی و بد دهنی کاری ازشان بر نمی آید چگونه و بر اساس کدام آبرو توقع دارند که مردم ایران باید خزعبلاتی را که در مورد بختیار میگویند، بپذیرند؟

دکتر بختیار نه تنها با اقدامات افتخار آمیز خود در دوران نخست وزیری بلکه با مبارزه طولانی علیه استبداد و فاشیسم از آن زمانیکه بعنوان دانشجو در فرانسه برعلیه فرانکو و هیتلر جنگید و چه در دوران مصدق که به عنوان معاون وزارت کار برای حقوق کارگران مبارزه میکرد و بعد از کودتا نیز نقش موثری در ایجاد نهضت مقاومت ملی بر علیه حکومت کودتا داشت و بارها نیز در دوران محمد رضا شاه به زندان رفت، گذشته ای شفاف، پاک و پرافتخار از مبارزات برای دمکراسی و عدالت اجتماعی بجا گذاشته است، گذشته ای که به این سادگی ها خدشه دار نمیشود. اگر کسانی که با او دشمنی میورزند نگاهی به کتاب زندگی خود بیاندازند، می بینند که تفاوت ره از کجا تا بکجاست. کسانی که فکر میکنند بتوانند با لجن پراکنی علیه بختیار کارنامه اقدامات ضد ملی و وطن فروشانه خود را تغییر دهند، سخت در اشتباهند. دشمنی آنها با دکتر بختیار در حقیقت خصومت با رادمردی، شهامت و ایستادگی مردی است که بر سر اصول با هیچکس سازش نکرد و بامبارزه بی امان بر سر آرمانهای خود به مرگ خندید. برای ما قابل فهم است که او با چنین گذشته ای برای منشیان و کارپردازان و عمله و اکره دو استبداد سابق و کنونی جائی را برای احساس سرافرازی نمیگذارد. از خود بپرسند آیا مقصر بختیار است که تاریخ نام او را بخاطر میسپارد و از کنار آنها به مثابه موجوداتی ضعیف النفس و نوکر قدرت استبدادی بی اعتنا عبور میکند؟

اتحاد نامقدس

آنچه که با وجود انگیزه های گوناگون سه گوشه مثلث بنی صدر، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و برخی از سلطنت طلبان را بهم وصل میکند، شباهت در رفتار مغرضانه ای است که به ذم خودشان برای صدمه زدن به حیثیت بختیار در پیش میگیرند.

کسی به عنوان «محقق تاریخ» جمهوری اسلامی در آرشیوی نامه ای را پیدا میکند که یک انگلیسی برای مثال نوشته دکتر بختیار قبل از جنگ ایران و عراق سفری به بغداد داشته و با صدام حسین ملاقات کرده است. گاهنامه انقلاب اسلامی (به مسئولیت بنی صدر) نیز این نامه را بعنوان «سند» فتوکپی میکند و آن را بدون آنکه در مورد این آدم انگلیسی، موقعیت آجتماعی و اعتبار اجتماعی او تحقیقی نماید، منتشر میکند، یکی دو نفر نیز که در سایت بالاترین عضو هستند آن را «داغ» میکنند و بعد همان ها خبر بالاترین را در فیسبوک خود میگذارند، و طوری وانمود میسازند که به سندی دست یافته اند که انگیزه حمله صدام به ایران را «برملا» میکند. مدتی میگذرد و وقتی می بینند کسی از جانب نهضت مقاومت ملی (سازمانی که دکتر بختیار پایه گذارآن بود) جدی نمیگیرد مدتی ادامه میدهند و بعد از اینکه چند سلطنت طلب و چند مامور اطلاعاتی جمهوری اسلامی آنرا داغتر میکنند. موضوع فراموش میشود. انتشارات جمهوری اسلامی در مورد دکتر بختیار و مقالات و گفتارهائی که سلطنت طلبان به مناسبت یا بی مناسبت علیه دکتر بختیار ابراز میکنند، مانند مطالبی که بنی صدر «افشا» میکند چنان بی پایه و اساس هستند که بجای شوکه شدن باعث خنده و مزاح هواداران بختیار میشود. به حدی که هرچه فکر میکنیم می بینیم، چنان مبتذل و سبک است که نباید آنرا جدی گرفت.

اخیرا نیز به نظر میرسد جمهوری اسلامی برای ادامه سمپاشی علیه بختیار انتشار کتابی را برای ضربه زدن به حیثیت وی مناسب و موثر تشخیص داده باشد که بنی صدر با انتشارگفته هائی از آن در نشریه انقلاب اسلامی بر صحت و سقم آن مهر تاکید میگذارد و پشت سر او برخی از سلطنت طلبان به هوچی گری میپردازند. نویسنده کتاب خاطرات جدید این بار انگلیسی نیست بلکه یک ایرانی است بنام «جهانشاه بختیار» که نوه بختیار است و تا بحال کسی حتی اسم او را نشنیده است. مسئله ای که برای آدمی ۵۰ ساله که ادعا میکند، جاسوس سیا و موساد بوده و به سبک جیمز باند کلی عملیات تخریبی در ایران انجام داده و از سیا لوح افتخار گرفته خیلی خنده دار است. چرا؟ چونکه اولین بار است که میشنویم سیا به مامورین خود لوح افتخار میدهد و از وی نیز که با انتشار کتابی بسیاری از ماموریتهائی را که داشته برای آنها فاش میکند، قدردانی به عمل میآورد بخصوص که یاد آور میشود نه تنها برای سازمان سیا بلکه به موازات آن برای موساد هم فعالیت میکرده است!

مصاحبه ای که در مجله فرانسوی – Le Nouvel Observateur با جهانشاه بختیار صورت گرفته و برای انقلاب اسلامی حکم «سند» را پیدا کرده همراه با طنز و نا باوری ادعاهای شاخدار جهانشاه بختیار را منعکس میکند. و بعد هم از ما هواداران بختیار انتظار دارند، بر اساس چنین لاطائلاتی موضع بگیریم! توصیه من این است که اگر به این قضییه اهمیت میدهیم حد اقل این مصاحبه را به دقت مطالعه کنیم و به ترجمه کسانی که زبان فرانسه را بلد نیستند نیز اتکا نکنیم!

http://tempsreel.nouvelobs.com/monde/20140530.OBS9015/les-revelations-du-petit-prince-de-teheran-brise-par-les-islamistes.html


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

۸ نظر

  1. متاسفم برای این آقای بنی صدر ،یا این که به دست روحانیون از کشور بیرون انداخته شد، باز هم همچنان معتقد به حکومت اسلامی باقی ماند ایشان نمی خواهد قبول کند که اشتباه کرده و هنوز هم در اشتباه است می خواهد همیشه برای مردم نسخه بپچه.این کارهاش که بر ضد مرحوم بختیار انجام می دهد از روی احساس گناهیه که در اعماق وجودش حس می کنه ، وگرته که تاریخ قضاوتش را در مورد آن شادروان کرده و ایشان شاید معدود کسی بود که راه درست را به مردم ایران نشان داد دقیقا زمانی که بنی صدر در جهالت دینی فرو غلتیده بود

  2. آقای بختیار از زمانی که جبهه ملی را ترک کرد تا به دستبوس شاه خائن برود و بابت خیانتش به مردم و مرحوم دکتر مصدق, پست نخست وزیری دستگاه کودتا را از شاه خائن به عنوان پاداش, دریافت نماید, از دل ملت شریف و وطن پرست ایران رفت و تمامی مبارزاتش با شاه خائن وسوابق همراهیش با مرحوم دکتر مصدق به باد رفت. آقای بختیار دست در دست رژیمی گذاشت که مرحوم دکتر مصدق, نخست وزیر منتخب ملت را با کودتایی خارجی ساخته ساقط کرده بود و انقدر وی را در حبس خانگی نگهداشت که مرحوم مصدق را دقمرگ کرد. آقای بختیار به خدمت شاهی در آمده بود تمامی یاران و همسنگران مصدق را دستگیر, زندانی و برخی مثل مرحوم دکتر فاطمی را اعدام نموده بود. آقای بختیار بخدمت کودتاچیانی درآمده بود که جشن پیروزی خود بر اراده ملت را با کشتار افسرانی چون سرگرد سید محمود سخایی و دیگر افسران آزادیخواه ایران گرفته بود. آتش این جشن هم با سوزاندن زنده زنده بدن خبرنگاران شجاعی مثل مرحوم کریمپور شیرازی, بدستور اشرف پهلوی, روشن و سوزنده ماند.
    اما جالب است که کسانی که قاعدتا خود را مبارز و آزادیخواه میخوانند, خود را از فرهیختگان جامعه به حساب میاورند و مردم را نیز به خاطرعدم همراهی و دنباله روی از خود و شاهپور بختیار, مقصر دانسته و آنها را “تب زده” و “هیجانزده” میخوانند, خود آنچنان در نشئه بت خود, آقای بختیار فرو رفته اند که با وجود اسناد مسلم در خیانت و مزدوری و جاسوسی ایشان, تازه افشاگران را محکوم کرده و ذره ای هم از اعتقاداتشان از آقای بختیار, این خائن به مردم میهن و پیشوای نهضت ملی ایران مرحوم دکتر مصدق کم نمیشود.
    آخر مردم حسابی, اسناد اینتلیجنت سرویس چه ربطی به اعتبار خبرنگار انگلیسی افشاگر دارد؟ اگر این خبر مطابق اسناد اینتلیجنت سرویس درست باشد, مسولیت درستی ان نه با خبرنگار افشاگر که با اینتلیجنت سرویس انگلستان است. آخر مگر خیانت برخی رهبران جبهه ملی بر علیه مردم و برای خارجیها چیز عجیبی است؟ مگر نوکری بختیار برای آمریکا و اسرائیل چیز عجیبی است؟ کسی که یکبار تن به نوکری شاه خائن و دست نشانده داده, نمیتواند یکبار دیگر خود را در اختیار ارباب دیگری بگذارد؟ انهم آدمی مثل بختیار با ان حب جاه و حس قدرت طلبی فراوانی که داشت.

  3. درود،
    دوست گرامی ممنون از مطلب خوب و واضحتون.
    به محض شنیدن خبر مصاحبه این نوه تازه متولد شده!!!!زنده یاد بختیار به صفحه فیسبوک هواداران ایشان مراجعه کردم.خواستم درخواستی بنویسم تا مطلعین این مصاحبه توضیحاتی بفرمایند که دیدم خوشبختانه لینک مطلب شما قبلا پست شده بود.
    شک نکنید این نوع اراجیف نه تنها باعث خنده کسانی خواهد شد که مرد بزرگی مثل بختیار رو میشناسند بلکه باعث رو سیاه تر شدن راویان این مزخرفات نزد ایشان خواهد شد.
    مردم ایران تا زمانی که به درستی شخصیت بزرگ و افسار ناپذیر(افسار استبداد)ایشان را نشناسند و قول خودشان تشخیص ندهند که فتنه گر خمینی بود یا ایشان،در همین فلاکتی که شاهدیم دست و پا خواهند زد.

  4. به نظرم راه خنثا کردن این حملات گسترده کارمندان دفتر بنی‌ صدر در بالاترین و فیس‌بوک به بختیار تهیه متنی در حمایت از مرحوم بختیار است که به امضاً تمام دوستداران ایشان از جبهه‌ ملی‌ گرفته تا دیگر علاقه مندان و یاران ایشان برسد. اگر امروز جلوی امثال بنی‌ صدر که تلاش میکنند با تخریب بزرگان، خود را مطرح کنند گرفته نشود معلوم نیست فردا چه بر سر ملیون و ایران خواهد آمد به خصوص که سوسیالیسم پوتین محور نقشه‌ها برای بخش‌های شمالی‌ و اوکراینی‌ کردن این سرزمین ریخته است و به خیال خود میخواهند ملی‌ گرایی و ملی‌ گرایان را حذف یا مثل بختیار بدنام کنند. البته آن که بدنام تر از قبل می‌‌شود خودشان است.

  5. با این لاطائلات نه دست های آلوده به خون کسی پاک می شود و نه بریدن سر بختیار و کشتار هزاران آزادی خواه به فرمان صریح و مستقیم خمینی، موجه می گردد.
    بنی صدر هم اگر می توانست آبرو داری کند باید فکری به حال آبروی بر باد رفته ی خودش می کرد، تا جمع و جور کردن آبرو برای پدر خوانده اش خمینی. باید عکس های یادگاری او را ـــ که فت و فراوانند ـــبا ماموران و مزدوران کاملا شناخته شده ی جمهوری اسلامی ببینید تا معلومتان شود او از کجا خط می گیرد. باری :
    سنگ بد گوهر اگر کاسه ی زرّین شکند
    قیمتِ سنگ نیفزاید و ؛ زر کم نشود

  6. آقای تفرشی لطفا پاسختان را در آدرس زیر ملاحظه فرمائید.
    http://melliun.org/iran/23389

  7. نویسنده این مطلب درباره صاحب این قلم نوشته است:
    “کسی به عنوان «محقق تاریخ» جمهوری اسلامی در آرشیوی نامه ای را پیدا میکند که یک انگلیسی برای مثال نوشته دکتر بختیار قبل از جنگ ایران و عراق سفری به بغداد داشته و با صدام حسین ملاقات کرده است. گاهنامه انقلاب اسلامی (به مسئولیت بنی صدر) نیز این نامه را بعنوان «سند» فتوکپی میکند و آن را بدون آنکه در مورد این آدم انگلیسی، موقعیت آجتماعی و اعتبار اجتماعی او تحقیقی نماید، منتشر میکند،”
    این مطلب سخیف و اتهامات ذکر شده ضمن آن که به کلی دروغ، ناروا و نادرست است، نشانگر آن است که نگارنده مطلب بالا حتی به خودش زحمت نداده تا مقالات و اسناد منتشر شده توسط من را مطالعه و حتی مروری اجمالی کند. به قول ایرج میرزا: با این علما هنوز مردم از رونق ملک ناامیدند! اندکی بهره وری از شعور و شرف در نوشتن ضرر ندارد. قبلا هم گفته ونوشته ام که با مرثیه سرایی و شهیدپروری به جنگ تاریخنمیتوان رفت. شما اگر دعوایی دارید باید با مقامات آرشیو ملی بریتانیا و مکاتبات رسمی وزارت خارجه آن کشور مطرح کنید. آدرس را اشتباهی آمده اید. من در این میان خیلی کاره ای نیستم. اسامی همه مکاتبه کنندگان و فرستندگان و گیرندگان اسناد هم در نوشته های قبلی ام دقیقا ذکر شده است. ابهام و سوالی هم اگر هست بفرمایید پاسخ دهم و به طور شفاف مطرح کنم. هر چند که تجربیات قبلی نشانگر آن است که سایت شما علاقه ای به انتشار پاسخ مخاطبان فحاشی همکارانتان ندارد.

  8. مقاله بسیار به موقع و خوبی‌ بود. البته نقد کوچکی که دارم با احترام به جناب صدر این است که می‌‌فرمایند بعضی‌ سلطنت طلب‌ها به این حملات به بختیار دامن میزنند که کمی‌ با دانسته‌های بنده تفاوت دارد. اتفاقا در فضای مجازی به عنوان مثال در بالاترین این مشروطه خواهان، ملی‌ گرایان و طرفداران رضا پهلوی هستند که با قدرت جلوی حمله مثلث جمهوری اسلامی (اصلاح طلب‌ها و ملی‌ مذهبی‌‌ها )، بنی‌ صدر و مخالفین ملی‌ گرایی (توده ایی‌ها و …) به زنده یاد بختیار ایستاده اند. البته مطمئناً اطلاعات جناب صدر از بنده بیشتر است و نظر من فقط بر اساس دیده‌ها و خوانده‌ها در فضای مجازی استوار است و هر کسی‌ که به گنجینه‌های انسانی‌ ایران چون بختیار اهانت کند فقط خود را سبک کرده و از چشم مردم ایران انداخته است حتا اگر از سر تقیه پشت نام مصدق پنهان شود آنگونه که اصلاح طلب‌ها و بنی‌ صدریون میکنند. باز هم از آقای صدر به خاطر واکنش سریعشان به این حملات تشکر می‌کنم و کوتوله‌های سیاسی چون بنی‌ صدر هم هیچ وقت با چنگ انداختن به بزرگان ایران زمین قد نخواهند کشید.