چرا تمسخر لهجه‌ و زبان در ایران اتفاق افتاد؟

جمعه, 18ام خرداد, 1403
اندازه قلم متن

  • شهاب میرزایی
  • شغل,بی‌بی‌سی

 

در یک برنامه تلویزیونی زنده و در برابر چشم ملیون‌ها بیننده ایرانی، رضا درویش مدیرعامل باشگاه پرسپولیس لهجه فرشید سمیعی سرپرست مدیرعاملی استقلال را به تمسخر گرفت و گفت: «وقت کردی لهجه‌ات را عمل کن.»

برنامه و جمله‌ای که با واکنش‌های فراوان مردم و مسئولان ورزشی روبرو شد تا جایی که مدیرعامل پرسپولیس مجبور به عذرخواهی شد و فدراسیون فوتبال بیست روز او را از هرگونه فعالیت ورزشی محروم کرد.

باشگاه استقلال بیانیه‌ای صادر کرد و برنامه نود تلویزیون را هم در این اتفاق مقصر دانست و نمایندگان مجلس هم خواهان توضیح وزیر ورزش شدند.

آقای سمیعی در متن عذرخواهی خود تاکید کرد که او هم شمالی است. اما گیلانی‌ها در واکنش به این نوع ادبیات، کارزاری به نام «من به لهجه گیلانی‌ام افتخار می‌کنم» راه انداختند تا اعتراض خود را به این بی‌احترامی به زبان خود نشان دهند.

البته این اولین بار و احتمالا آخرین باری نیست که فردی به خاطر تفاوت گویش تمسخر می‌شود و می‌توان گفت بسیاری از ایرانی‌هایی که زبان مادریشان فارسی یا لهجه‌شان تهرانی نیست این تمسخر و تفاوت را در زندگی خود به‌تلخی و سختی تجربه کرده‌اند.

در برنامه زنده نود مدیر عامل پرسپولیس لهجه سپرست استقلال را زیر سوال برد

منبع تصویر،KHABAR VARZASHI

توضیح تصویر،در برنامه زنده نود مدیرعامل پرسپولیس لهجه سرپرست مدیرعاملی استقلال را زیر سوال برد

پایتخت نشینانی که دیگران را مسخره می‌کنند

تعدادی از کارشناسان و تحلیلگران مسائل قومی و ملی در ایران یکی از دلایل مسخره کردن و به حاشیه رفتن فرهنگ‌ها، لباس‌ها، زبان‌ها و لهجه‌های غیر از فارسی را پیامد تشکیل دولت-ملت در دوره رضا شاه می‌دانند.

به نظر آنان آغاز سلطنت پهلوی و تحمیل مدرنیته به جامعه ایرانی و برآمدن ادارات و سازمان‌های نوین و رسمیت یافتن زبان فارسی همزمان شد با ممنوع شدن و سرکوب دیگر فرهنگ‌ها و زبان‌ها.

به گفته آنان پیامد چنین طرد و حذفی باعث شد که صاحبان زبان‌ها و فرهنگ‌های غیرفارسی برای نزدیکی به مراکز قدرت مجبور شوند به زبان فارسی و بخصوص فارسی تهرانی صحبت کنند.

برخی دیگر از پژوهشگران اما، روند یکسان سازی زبان در ایران و رسمیت دادن به زبان فارسی را برای مراودات دولتی و اداری امری ناگزیرو آن را یکی ازارکان وحدت ملی ایران می‌دانند.

شیوه و روشی که بسیاری از روشنفکران ایرانی آن دوره هم موافقش بودند. از حسن تقی‌زاده و احمد کسروی آذری‌زبان تا حسین کاظم‌زاده ایرانشهر و محمود افشار که در روزنامه آینده در این‌باره نوشت: «منظور از کامل کردن وحدت ملی این است که در تمام مملکت زبان فارسی عمومیت، اختلافات محلی از حیث لباس، اخلاق و غیره محو شود و ملوک الطوایفی کاملا از بین برود.»

به نظر داریوش آشوری زبان شناس و پژوهشگر، «سرآغاز این مدل از رابطه‌ دولت-ملت و زبان در فرانسه ناپلئونی است واز آنجا به آلمان دوران بیسمارک و سایر کشورهای اروپایی راه یافت که با انقلاب صنعتی، پیکربندی تازه‌ دولت-ملت را زیر عنوان دموکراسی پذیرفته بودند.»

به نوشته او در مجله اندیشه پویا: «برنامه‌های سازماندهی دستگاه دولت بوروکراتیک مدرن و نظام آموزش همگانی وابسته به آن بر بنیاد ایدئولوژی ناسیونالیسم و پروژه‌ ملت‌سازی پدید آمد.»

«پس از جنگ جهانی دوم تمامی کشورهای تازه استقلال یافته در آن بخش از جهان که سپس جهان سوم نام گرفت، دست کم در عالم نظر و به صور رسمی، چنین مدلی از دولت را به خود پذیرفتند.»

«نظام آتاتورکی در ترکیه و رضاشاهی در ایران بر پایه‌ چنین مدلی از دولت و کارکردهای آن شکل گرفتند … و بدیهی است که با در نظرِ داشتن پیشینه‌ فرهنگی و ادبی و سیاسی زبان‌های فراوان در این قلمروهای نوبنیاد ملی، در ایران جز زبان فارسی و در ترکیه جز زبان ترکی نمی‌توانست نامزد چنین جایگاهی باشد.»

اما عده‌ای از جامعه شناسان و متخصصان زبان بر این باورند که ساکنان مناطق غیرفارس زبان در مدارس و دانشگاه‌ها علاوه و در کنار زبان فارسی باید حق تحصیل و آموزش به زبان مادری خود را داشته باشند تا هم زبان‌های بومی تقویت شود و هم ساکنان این مناطق که در حدود نیمی از جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند احساس تحقیر و طردشدگی نکنند.

به زعم این کارشناسان، عدم توجه به این تفاوت‌ها و اختلاف‌ها و نادیده گرفتن یا کوچک شمردن‌شان در نهایت می‌تواند به استمرار و گسترش فرهنگ تمسخر و عدم تحمل دیگری که با ما متفاوت است بینجامد و آن دیگران هم بیگانگی و طرد را تجربه می‌کنند.

یکی از مخاطبان کرد به بی‌بی‌سی فارسی گفته بود: «از جمله دلایلی که عده‌ای از کرد زبان‌ها ترجیح می‌دهند فارسی صحبت کنند این است که بعضی از فارسی زبان‌ها توی مدرسه ما کرد زبانها را مسخره می‌کنند و این موضوع که دبیرها هم نمی گذارند ما در مدرسه به زبان کردی حرف بزنیم باعث می‌شود که بعضی از بچه‌ها هم از کردی حرف زدن خجالت بکشند.»

یک شهروند آذری زبان هم درباره تجربه خود در پایتخت گفته بود: «وقتی به شهرهایی مثل تهران می‌رویم گاهی در صحبت کردن و رساندن منظورمان به زبان فارسی دچار مشکل می‌شویم اما مشکلی که بیش از همه آزار دهنده است این است که به علت ترک بودن مورد تمسخر و توهین قرار می‌گیریم.»

در تمامی این سال‌ها استفاده از زبان و لهجه مادری غیر فارسی یا غیر تهرانی، افرادی را که با سایر زبان‌ها و گویش‌ها حرف می‌زنند دچار یک اضطراب عمومی کرده که ممکن است مسخره شوند.

باشو غریبه کوچک

منبع تصویر،KPF.IR

توضیح تصویر،بهرام بیضایی در باشو غریبه کوچک هوشیارانه با گویش گیلکی برخورد کرده است

سینما و سریال ایرانی

در این میان آموزش و پرورش می‌تواند با اجرای برنامه‌ها و دروسی در مدارس و دانشگاه‌ها به شناخت فرهنگ‌ها و زبان‌های متفاوت و مختلف کمک کند و همچنین اجازه تحصیل زبان‌ها را به هر قوم و ملیتی در کنار زبان فارسی بدهد.

سینما و تلویزیون هم به علت گستره نفوذ می‌توانند نقشی سازنده یا مخرب در بیان و نشان زبان‌ها و لهجه‌های دیگرداشته باشد.

در سال‌های پیش از انقلاب، تیپ‌های مشخصی در سینمای ایران بخصوص در فیلم فارسی‌ها حضور داشتند که یکی از دلایل وجودی آن‌ها بیان دیالوگ‌های فیلم به زبان‌های محلی اما به شکلی تمسخرآمیز بود.

بهروز محمودی بختیاری دانشیار گروه هنرهای نمایشی دانشگاه تهران و زبان‌شناس اجتماعی می‌گوید: «فیلم دختر لر عبدالحسین سپنتا، اولین فیلم ماست که دیالوگ دارد و ما در آن لهجه‌ها را می‌شنویم. از همان شروع سینما در ایران، گویش‌های محلی وارد سینمای ایران شد.»

به نظر این محقق اما بعد بجز چند استثنا، فیلم‌هایی که در آن‌ها از زبان‌های آذری و کردی یا گویش‌های گیلکی و مازنی استفاده درست شود به‌ندرت ساخته شده است.

به گفته آقای محمودی بختیاری، «موفق‌ترین فیلم‌ها در این زمینه از سوی کارگردانانی ساخته شده که اصالتاً به منطقه ساخت فیلم تعلق داشته‌اند و با درک صحیحی از زندگی مردمشان، فیلم‌های خود را ساخته‌اند. فیلمسازانی چون امیر نادری، کیانوش عیاری، یدالله صمدی، ناصر تقوایی و ناصر غلامرضایی از این دسته‌اند. شاید تنها نمونه موفق حضور یک غیربومی در مقام کارگردان در این فهرست، باشو غریبه کوچک باشد که علی‌رغم عدم تعلق بهرام بیضایی به محیط داستان، درنتیجه مطالعه و بررسی و مشاوره‌های کافی، موفق بوده است.‌»

این عدم درک و شناخت درست کارگردانان و تهیه کنندگان از تاریخ و جغرافیا و فرهنگ مناطق دور از مرکز، گاه می‌تواند تا آنجا پیش برود که برای مثال تصویری که از سیستان و بلوچستان در تمامی این سال‌ها به نمایش درآمده، تصویری آکنده از فقر و قاچاق است.

این اتفاق‌های مثبت اما نادر در سینمای ایران در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران با توجه به حساسیت‌های حکومتی در نشان دادن شاخصه‌های ملی و قومی و تاکید بر ارزش‌هایی دینی «وحدت آفرین» کمتر تجربه شده است و گاهی در جهت خلاف آن و فقط برای جذب مخاطب از لهجه‌ها و زبان‌های مختلف به شکلی تمسخرآمیز استفاده شده است.

در این سال‌ها سریال‌های تلویزونی فراوانی با انتقاد مردم و مسئولان روبرو شدند از کلاه پهلوی و پایتخت تا سرزمین کهن ساخته کمال تبریزی که پس از پخش چند قسمت متوقف شد.

همچنین یکی از سریال‌هایی که در این زمینه از آن شدیدا انتقاد شد سریال دارا و ندار بود که خشایار الوند نویسنده مجموعه با اشاره به اینکه بازیگران سریال، دیالوگ‌ها را بداهه گویی کردند، گفت: ««من از همه قومیت‌های لر، مازندرانی و … عذرخواهی می‌کنم.»

به گفته کارشناسان برنامه‌های تلویزیونی در کشورهای دیگر هم از لهجه برای خلق تیپ استفاده می‌شود‌ اما استفاده از لهجه خاص باید برای ویژگی شخصیتی نقش باشد، نه فقط برای خنداندن مخاطب به هر قیمتی.

پس از بحث‌هایی که در دهه ۸۰ بر سر لهجه و تمسخر آن در فضای عمومی صورت گرفت، علی خامنه‌ای در بخشی از درس خارج فقه خود در فروردین ۱۳۸۹ «تقلید لهجه قومیت‎‌ها اگر به قصد استهزا و تمسخر باشد را حرام» اعلام کرد.

آقای خامنه‌ای اما در ادامه گفته بود: «تقلید لهجه اگر به عنوان تمسخر نباشد عمل شیرینی است و خود آن فرد هم گاهی می‌نشیند و تماشا می‌کند که تقلید را دارند می کنند. خودش هم می‌خندد، خوشش می‌آید. پیداست که پس تمسخر نیست.»

ابراهیم نبوی، نویسنده و طنز پردار در آن زمان با اشاره به اینکه این گفتار علی خامنه ای برای جلب مشروعیت در پیش اقوام است به بی‌بی‌سی فارسی گفته بود: «آقای خامنه‌ای باید یادشان باشد که خود ایشان برنامه صبح جمعه با شمای منوچهر نوذری را به عنوان یک برنامه موفق طنز تایید کردند. در آن برنامه هم لهجه یهودی‌های اصفهان و هم لهجه گیلکی مسخره می‌شد.»

آقای نبوی با تمایز قائل شدن بین هزل و طنز گفته بود: «یک طنزنویس همواره با هجو گویی فاصله می‌گیرد و به هیچ قومی توهین نمی‌کند.»

ژان لوک ملانشون به خاطر واکنشی که به یک خبرنگار نشان داده بود عذرخواهی کرد

منبع تصویر،GETTY IMAGES

توضیح تصویر،ژان لوک ملانشون سیاستمدار فرانسوی به خاطر واکنشی که به لهجه یک خبرنگار زن نشان داده بود عذرخواهی کرد

تمسخر زبان و لهجه در کشورهای اروپایی

اما تمسخر دیگر زبان‌ها و لهجه‌ها مختط مختص به ایران یا کشورهای جنوب جهانی نیست و این اتفاق در کشورهای اروپایی مانند فرانسه و بریتانیا هم رخ می‌دهد.

حدود چهار سال پیش ژان لوک ملانشون سیاستمدار چپ‌گرا یک خبرنگار زن را به خاطر استفاده از لهجه محلی جنوبی مسخره کرد.

در فرانسه برای برقراری ارتباط و مسخره نشدن باید با لهجه استاندارد پاریسی صحبت کرد.

برای جلوگیری از این نوع برخوردها چهار سال پیش در مجلس فرانسه طرحی ارائه شد تا تبعیض به دلیل لهجه، طبق قوانین کار و کیفری جرم محسوب شود.

کریستف اوزه نماینده‌ حامی این طرح گفته بود: «داشتن لهجه محلی در فرانسه به خودی خود یعنی با شما مثل یک فرد ساده‌لوح رفتار می‌شود، دوستانه اما نه جدی.»

همچنین یک نظرسنجی در بریتانیا در سال ۲۰۲۲ نشان می‌دهد که ۴۶ درصد از کارگران در هنگام استفاده از لهجه محلی خود با مشکلاتی روبرو شدند و ۲۵ درصد از آنها شوخی در محل کار خود را گزارش کرده‌اند.

۳۰ در صد از دانش‌آموزان گفته‌اند که به خاطر شیوه حرف زدنشان با تمسخر، انتقاد و یا توجه نامتعارف مواجه شدند و این تجربه به‌ویژه در دانش آموزان شمال انگلستان بیشتر بوده است.

۳۱ درصد از دانشجویان هم گفته‌اند نگرانند که داشتن لهجه بر آینده شغلی آنها تاثیر منفی بگذارد. اگرچه در این گزارش آمده که تنها حدود ۸ درصد از افراد متخصص به خاطر داشتن لهجه، نگران موقعیت شغلی خود بوده‌اند که احتمالا به خاطر آموزش و آگاهی بیشتر همکارانشان است.

براساس این تحقیقات پروفسور دیویانی شارما از دانشگاه کوئین مری لندن، «بسیاری از کسانی که به خاطر نحوه صحبت کردنشان مورد تمسخر قرار گرفتند، اذعان کردند که نگران آینده شغلی خود به دلیل نگرش‌های تعصب‌آمیز هستند.»

در این تحقیق آمده که لهجه‌های منچستری، لیورپولی و بیرمنگامی با نگاهی کلیشه‌ای «لهجه‌های طبقه کارگر» شناخته می‌شوند و هم‌چنین لهجه‌های آفریقایی-کارائیبی و هندی هم تمسخر می‌شوند.

پیتر لمپل، بنیانگذار و رئیس بنیاد ساتن با توجه به نتایج این نظرسنجی گفته بود: «شرم آور است که افراد به خاطر نحوه صحبت‌‌کردن مورد تمسخر، انتقاد یا توجه غیرمعمول قرار بگیرند».

حدود نیمی از کارگران بریتانیایی برای لهجه هایشان مورد اذیت و تمسخر قرار می‌گیرند

منبع تصویر،GETTY IMAGES

توضیح تصویر،حدود نیمی از کارگران در بریتانیا برای لهجه اذیت و تمسخر می‌شوند

 

 

 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.