ایران وایر
این گزارش که با کمک شهروندخبرنگاران تهیه شده است، به مشکلات کارگران افغانستانی مهاجر در ایران میپردازد که در معرض اخراج قرار گرفته اند.
***
این روزها مشتریان کافه رستوران «الف» در بلوار کشاورز، سراغ «طاها» و «سهراب» را میگیرند، دو نوجوان افغانستانی که در کافه مشغولبهکار بودند و شباهت ظاهری آنها به دو ستاره موسیقی کرهای، توجه بسیاری از مشتریان و بهویژه نوجوانها را جلب کرده بود. پاسخ کافهدار تنها به یک کلمه خلاصه میشود: «رفتند.»
یکی از پیشخدمتها اما توضیح بیشتری دارد: «با لباس شخصی، به اسم مشتری به کافه آمدند. سهراب و طاها را دستگیر و با خود بردند. حتی اجازه ندادند که به کسی زنگ بزنند تا مدارک اقامتیشان را بیاورند. فکر میکنم تا الان آنها را رد مرز کرده باشند.»
کافهدار به حرف میآید: «ما زبانمان بسته است. اعتراض میکردیم، برای ما جریمه سنگین میبریدند. تا امروز چند باری کافه را بهخاطر حجاب پلمب کردهاند. از زندگی و نان خوردن افتادهایم.»
ویس و نوزاد هفتماههاش
در سوپرمارکت خیابان اسفندیار هم، دیگر «ویس» پشت پیشخوان نیست. یکی از مشتریان، ویس را با یک خاطره بهیاد میآورد: «از سال گذشته، داروخانهها دیگر به افغانستانیها شیرخشک نمیفروشند. برای فروش شیرخشک، کدملی نوزاد را میخواهند. ویس یک نوزاد هفت ماهه داشت. وقتی من با پسر ۱.۵سالهام وارد سوپرمارکت شدم، خواهش کرد که در ازای پرداخت پول، برای نوزاد او یک قوطی شیرخشک تهیه کنم. شیرخشک را تهیه کردم، برای تشکر تمام خریدهایم را با اصرار تا مقابل خانه آورد. حالا چند وقتی است که ویس نیست. سراغش را گرفتیم؛ گفتند بازداشت و رد مرز شده است.»
صاحب مغازه از نردبان فلزی که به سقف متصل است، پایین میآید. او در پاسخ به این پرسش که ویس کجاست؟ میگوید: «نمیدانم بنده خدا را کجا بردند؟ یک بچه کوچک معلول داشت. خودش هم در دولت قبلی افغانستان، افسر ارتش بود. نگرانم اگر رد مرز شده باشد؛ طالبان اعدامش کند.»
مهمان موقت
در یک کارگاه نیمهکاره ساختمانی، یک کارگر افغانستانی، خود را ایرانی معرفی کرده، میگوید: «از اهالی زابل است. مهمان موقت است و بهزودی از ایران میرود.» سرپرست کارگاه ولی میگوید: «نگرانی این کارگر افغانستانی برای دستگیری به حدی است که حتی جرات ندارد برای خرید غذا تا سوپرمارکت برود. ما متوجه شدیم بعضی روزها تا شب گرسنه مانده، ولی کار کرده است.»
آمارهای متناقض مقامات و موج افغانستان هراسی
زندگی در ایران برای مهاجران افغانستانی همیشه سخت بوده؛ فرقی نمیکند مهاجر قانونی باشید یا غیرقانونی. چند وقتی است که زندگی برای مهاجران و بهویژه کارگران افغانستانی، طاقت فرسا شده است.
سه سال پیش در میانه تابستان، وقتی نیروهای طالبان پرچم سفید امارت اسلامی را بر گمرک مرز دوغارون ایران و افغانستان بالا بردند، تقریبا تمام کشور به دست طالبان افتاده بود. وحشت از تسلط دوباره طالبان چنان بود که مردم خودشان را به بدنه هواپیما آویختند تا از آنجا فرار کنند.
این میان، گزارشهای متناقضی از جمعیت مهاجران افغانستانی در ایران منتشر شده است. «یعقوب رضازاده»، نماینده سلماس در مجلس، مهر سال جاری ادعا کرد: «جمعیت افغانستانیها در ایران ۱۷میلیون نفر است. افغانستان دوم، در خاک جمهوریاسلامی در حال شکلگیری است.»
«جلال رشیدی کوچی» هم سال ۱۴۰۲ گفته بود: «حدود پانزده میلیون افغانستانی در ایران ساکن هستند. در یک صف نانوایی در ایران از پانزده نفر، سیزده نفر افغانستانی بودهاند.» روزنامه شرق اما در گفتوگویی، این ادعا را به چالش کشید. آنجا رشیدی کوچی گفت: «تنها یک فرض را در نظر گرفته و این ادعا را ندارد.» با تکذیب این نماینده، وبسایت «فردای اقتصاد» که سخنان او را منتشر کرده بود، با ویرایش خبر، اعداد و ارقام ادعایی او را حذف کرد.
«حشمت الله فلاحتپیشه»، رییس سابق کمیسیون امنیت ملی، مهر۱۴۰۳ اعلام کرد: «هشت میلیون افغانستانی در خاک ایران سکونت دارند. این تعداد، خطر جدی برای امنیت ایران به شمار میآیند.»
«حسن کاظمیقمی» سرپرست سفارت ایران در افغانستان هم، اسفند۱۴۰۲ درباره مهاجران و پناهنده افغانستانی در ایران گفته بود: «قبل از حکمرانی طالبان، آماری که گفته میشد حدود چهار میلیون نفر بود. آماری که الان برای ما قابل احصا است، حدود شش میلیون نفر است.»
اعداد و ارقام متناقض از حضور مهاجران افغانستانی در ایران، گاهی با ادعاهای اثباتنشدهای مانند: «شیوع جذام در ایران توسط افغانستانیها»، «تولد چشمگیر نوزادان افغانستانی در بیمارستانهای ایران»، «اعداد گزاف یارانه نانی که افغانستانیها مصرف میکنند» و….، موجب شد تا موجی از افغانهراسی در کشور شکل بگیرد.
گروهی از مردم اقبالیه قزوین، مهر۱۴۰۲ با چوب و چماق به خانه و محله افغانستانیها حمله کردند. آذر سال گذشته، خبر به آتش کشیده شدن خانه افغانستانیها در میبد یزد منتشر شد، اما رسانههای داخلی بهسرعت آن را تکذیب کردند.
تشدید برخورد با مهاجران افغانستانی
این اتفاقات مقدمهای شد تا دولت و دیگر مقامات، از اخراج گسترده مهاجران و پناهندگان افغانستانی و مسدود کردن مرز ایران با افغانستان سخن بگویند.
«نوذر نعمتی»، جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش اخیرا گفته است: «ماموریت انسداد مرز با کشور افغانستان به نیروی زمینی ارتش واگذار شده. بیش از ۱۰کیلومتر دیوار در مرز افغانستان کار گذاشته شده و ۵۰کیلومتر هم آماده دیوارگذاری است. نزدیک به بیست کارگاه در طول مرز، اقدامات زیرساخت و نصب دیوار را پیش میبرند.»
شهریور سال جاری، رسانههای ایران خبر از اعلام وصول طرحی در مجلس دادند که براساس آن، تعداد جمعیت اتباع بیگانه مقیم ایران باید سالانه ۱۰درصد کاهش یابد و محدودیتهایی برای سکونت و اشتغال اتباع خارجی در مناطق مختلف کشور درنظر گرفته شود. اگرچه طرح الحاق پنج تبصره به ماده ۱۶قانون ورود و اقامت اتباع خارجی در ایران در جلسه علنی ۲۱مرداد اعلام وصول و به کمیسیون مربوطه ارجاع شده بود، اما، خبر آن نیمه شهریور در خبرگزاریهای ایران منتشر شد.
سایت خبری «انتخاب»، ۱۶آبان به نقل از «محمدصادق معتمدیان»، استاندار تهران نوشت: «برخورد با اتباع غیرمجاز از دو هفته آینده تشدید و طرح انتقال اتباع به کشور خودشان آغاز شده است. تاکنون ۸۵۰هزار نفر به کشور خودشان بازگردانده شدند.»
این اظهارنظر درحالی بود که «سردار رادان»، فرمانده فراجا، ۳۰مهر گفته بود: «طرد اتباع خارجی تا پایان سال، قرار است به دو میلیون نفر برسد. در تهران، طرح تشدید انتقال اتباع غیرمجاز با جدیت دنبال شده و همه فرمانداریها و نیروی انتظامی با محوریت وزارت کشور و مرکز اتباع، آن را دنبال میکنیم.»
کارگران افغانستانی در منگنه
شرایط را برای کارگران افغانستانی طاقت فرساست. یکی از این کارگران به «ایرانوایر» میگوید: «موج اخراج گسترده ما از سوی کارفرمایان ایرانی راه افتاده است. چراکه بسیاری از کارفرمایان نگران جرایم سنگین مالی یا پلمب شدن کسبوکارشان هستند. عدهای هم زمان حضور در محل کار خود، دستگیر و رد مرز شدهاند.»
«رحیم»، کارگر افغانستانی دیگری است از محدودیتها و نگرانیهای خود برای حضور در محل کار به ایرانوایر میگوید: «کارگر نظافتچی یک شرکت واردات موبایل در تهران بودم. ماهانه پنج میلیون تومان حقوق میگرفتم، اما از ماه پیش بهدلیل نگرانی کارفرما از جریمه، اخراج شدم.»
رحیم در کابل معلم موسیقی بوده و در شهر ری با گروهی از افغانستانیها یک خانه کلنگی ۷۰متری را اجاره کرده است، او اجاره ماه پیش را از پسانداز خود پرداخته؛ پساندازی که از افغانستان آورده تا با آن به فرانسه برود. حالا اما نمیداند چه سرنوشتی در انتظار اوست.
«صبورگل»، سرپرست خانوادهای چهار نفره است. خانهای اجارهای در حصارک کرج داشته و در یک تولیدی لباس در سهراه جمهوری تهران، برشکار بوده؛ او به ایرانوایر میگوید: «با شروع موج اخراج افغانستانیها، صاحبخانه وسایل ما را به خیابان ریخت. صد میلیون تومان از سیصد میلیون تومان پول رهن خانه را هم بهما پس نداد. نمیدانیم پول خود را چطور پس بگیریم.»
او در ادامه میگوید: «صاحبکارم موافقت کرد برشکاری لباس را در خانه انجام دهم، اما حالا کاشانه ندارم. فعلا اسباب و اثاثیهمان را به یک انبار حوالی کرج منتقل کردهام.» صبورگل که مادر چهار فرزند نوجوان است، نمیداند اگر او را دستگیر کنند تکلیف چهار فرزند کمسنوسال او در کشوری غریب چه میشود.
کار شبانه برای فرار از دستگیری
در برخی مزارع کشاورزی و کارگاههای ساختمانی، کارگران افغانستانی بهدلیل نگرانی از دستگیری، شیفت کار خود را به شب تغییر دادهاند. یکی از آنها به ایرانوایر میگوید: «ماموران هیچ توجهی به مدارک اقامتی ما ندارند. تروخشک را با هم میسوزانند.»
برخی کارگران افغانستانی تحصیلات عالیه دارند. آنجا معلم، پرستار، درجهدار ارتش یا دانشجو بودهاند. در ایران اما از سر ناچاری کارگری میکنند. برخی از آنها نیز با نگرانی میگویند «با رد مرز برخی کارگران، زندگیشان به خطر میافتد. چراکه آنها پیشتر در مشاغلی مانند ارتش یا سازمانها و نهادهای مربوط به حقوق زنان اشتغال داشته، یا جزو فعالان مدنی و اجتماعی بودهاند و رد مرز شدنشان، میتواند منجر به اعدام صحراییشان از سوی طالبان شود.»
متقاضی ایرانی وجود ندارد
کارفرمایان ایرانی میگویند: «برای بسیاری از مشاغلی که کارگران افغانستانی داوطلبش هستند، متقاضی ایرانی وجود ندارد.»
رییس یکی از تشکلهای کارگری که نامش نزد ایرانوایر محفوظ است، میگوید: «سن کارگران ایرانی مشغول به فعالیت در برخی مشاغل مانند کشاورزی و کارگری ساختمان و کارگری خدمات شهری به میانسالی رسیده و از ۵۵ سال تجاوز میکند؛ چراکه ایرانیان جوانتر، حاضر به اشتغال در این مشاغل نیستند. از طرفی افغانستانیها اجازه کار در صنایع ایران را ندارند و شهرکهای صنعتی در ایران با بحران نیروی کار مواجه شدهاند.»
به گفته او، «کارفرمایان، برای تامین نیرو تحت فشارند. دولت میتوانست ظرفیت مشاغل خود را با توانمندی مهاجران متناسبسازی کند. سیاستی که در اغلب کشورها در رابطه با درخواست مهاجران در پیش گرفته شد.»
افغانستان پیشتاز سرمایهگذاری خارجی در ایران
روزنامه «شرق»، اردیبهشت سال جاری در گزارشی اعلام کرد: «افغانستانیها، پیشتاز سرمایهگذاری در ایران بودهاند.» «علی فکری»، معاون وزیر اقتصاد گفته بود: «در شش ماهه اول سال، دو میلیارد دلار سرمایهگذاری انجام شده و بیشترین تعداد را هم اتباع افغانستانی بودهاند.»
«فرشید شکرخدایی»، رییس کمیسیون سرمایهگذاری و تامین مالی اتاق بازرگانی ایران هم گفته بود: «شهروندان افغانستان بزرگترین گروه سرمایهگذار خارجی را شکل میدهند. آنها قریب دو تا سه میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری کردهاند.»
«حسین سلیمی»، رییس انجمن سرمایهگذاری خارجی اتاق ایران به «خبرآنلاین» گفته بود: «ما سالانه بیست تا پنجاه سرمایهگذار افغانستانی داشتیم. ولی در یکسالونیم اخیر، ۲۸۰سرمایهگذار افغانستانی وارد ایران شدهاند. میتوانم بگویم میزان سرمایهگذاری افغانستانیها در ایران با رشد ۵۰درصدی مواجه شده است.»
به گفته او، «سرمایهگذاری افغانستانیها در ایران از سیصد هزار تا بیست میلیون دلار است. اغلب پیشنهادات سرمایهگذاریشان در حوزه بستهبندی موادغذایی است. از حبوبات، تا رب گوجهفرنگی. این کالاها در افغانستان خریدار دارد. در نتیجه، سرمایهگذار افغانستانی محصولات غذایی ما را صادر میکند. این مساله برای ما مهم است. بخش پر تقاضای دیگر نیز به گروه ساختمان و مصالح ساختمانی مرتبط است. پیشاز این تقاضا برای حضور در صنعت سیمان و سرمایهگذاری در این بخش بالا بود، اما با کندشدن عملیات عمرانی در افغانستان، حجم تقاضا در این بخش کاهش یافته است.»