فرزانه روستایی
اگر روسیه همه رهبران جمهوری های سابق اکراین، گرجستان، روسیه سفید، ارمنستان، قزاقستان، تاحیکستان و حتی چچن را بعد از فروپاشی اتحاد شوروی به خط کرد تا ساز خود را با کنسرت کرملین کوک کنند و بدون اجازه روسیه حتی پشت خود را نخارانند معنایش این است که در تشکیلات جمهوری اسلامی نیز برای خود نفوذ گسترده ای سازماندهی کرده اند. البته نفوذ روسیه در ایران را باید با کشور استراتژیک و مهمی همچون اکراین مقایسه کرد نه با دیگر جمهوری های سابق.
در مورد ایران، این فقط تمایل روسیه و کرملین نبود تا بیت و رهبر جمهوری اسلامی را به دنبال خود بکشند و رابطه مرید و مرادی بین آنها شکل بگیرد. بیت علی خامنه ای و تشکیلات اقتصادی ۲۰۰ میلیارد دلاری آن نیز در کنار کرملین احساس امنیت بیشتری داشتند تا در کنار مردم ایران.
روسها از ابتدای انقلاب در کنار جزییات سانتیمتری همه تحولات سیاسی ایران بوده اند و به هر قیمتی تلاش کردند مانع دوباره غلطیدن ایران به دامان غرب شوند. با این حال به نظر می رسد از زمان جنبش سبز به بعد، یعنی در قیام های مردمی دی ۹۶، آبان ۸۸، تا جنبش زن زندگی آزادی، کرملین تلاش فوق العاده ای به خرج داد تا نظام سقوط نکند و به همین دلیل حامی سیستماتیک سازمان سرکوب و تشکیلات امنیتی نظام شد. روسها در یحران سوریه و لبنان، در جریان دور زدن تحریم ها، و در حملات سایبری به غرب، و در همه معاملات نفتی و گازی در کنار نظام بوده است، ولی نه به عنوان شریک بلکه به عنوان رییس. آنها در معامله های تسلیحاتی، در فعالیت های هسته ای و در برجام با جمهوری اسلامی بازی کردند نظام را سر کار گذاشتند و در نهایت، ملاها را به قیمت مناسب و در زمان مناسب به غرب فروختند.
روسها نگرانند!
امروز روسها ثمرات نفوذ ۴۵ ساله خود را در ایران در معرض فروپاشی می بینند. نگرانند که با فروپاشی جمهوری اسلامی یک دره عمیق امنیتی در جنوب این کشور شکل بگیرد و معادلات کرملین به چالش های بزرگی دچار شود.
روسها نگران گشایش یک جبهه ضد روس در ایران هستند که همه ما دلباخته و عاشق آن هستیم. آنها اعتقاد دارند کنترل قضایا از دست علی خامنه ای و اهرم های قدرت در ایران در رفته است و بیشتر این باندها هستند که کشور را اداره می کنند.
نگران این هستند که در هر موج بعدی اعتراضات دیگر نتوان نظام را نجات داد.نگران زدن سر مار از سوی سراییلی ها در تهران هستند که یک آس تاریخی در روند تحولات ایران خواهد بود.
کرملین نگران است آن مجتبی خامنه ای که سالهاست برای آن سرمایه گذاری کردند تا ادامه دهنده نگاه روسوفیل خامنه ای باشد برای اداره امور با مقاومت های سیستماتیک از درون نظام و با اعتراضات مردمی مواجه شود.
روسها می دانند که بعید است بتوان آینده ایران را با تئوری های آخوندی ولایت فقیه اداره کرد. آنها می دانند بدون حمایت روسیه محال بود این نظام بعد از سال ۸۸ ادامه یابد و مردم ایران یک روز این سالهای برباد رفته روسوفیلی را به حساب مسکو خواهند گذاشت و با کرملین تسویه حساب خواهند کرد.
روسها نگرانند چون می دانند باندهای مستقر در بیت در رقابت با یکدیگر و به صورت نوبتی امضای خامنه ای را گرفته و خرج پروژه های سیاسی خود کرده اند و همین باعث اغتشاش حاکم بر ایران شده است.
آنها می دانند که یک پیرمرد ۸۴ ساله بیمار سرطانی با یک کیسه کولستومی روی شکم که از ترس ترور شدن هر شب را در یک جا می خوابد و در هیچ منزلی دو شب نمی ماند، توانایی اداره کشور را ندارد. روسها می دانند که علی خامنه ای احتمالا در تور و در مشت برادران موساد مستقر در تهران قرار دارد و همین جابجایی های پی در پی نه تنها حال او را بدتر بلکه تمرکز بر اداره امور را کمتر می کند.
روسها می دانند علی خامنه ای برای ۳۰ سال نظام سیاسی کشور را فدای شاه شدن مجتبی کرد و مملکت را به پای تاسیسات هسته ای بی فایده و بی ثمر ریخت. علی خامنه ای و بیت و تشکیلات امنیتی و ستاد اجرای فرمان امام و ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه خصوصی آنها یک سو می رود و کشور به یک سوی دیگر.
روسها برای اینکه اوضاع ایران را قابل پیش بینی تر کنند بیش از یک انتخاب ندارند. یعنی، تا باندهای بیت شخص دیگری را به عنوان رهبر معرفی نکرده اند آخرین نفوذ خود را خرج رهبر شدن مجتبی کنند. دقیقا به همین دلیل اراده کرده اند تا سیم علی خامنه ای بیمار فعلا از برق کشیده شود و سیاست های روسوفیل پدر با مجتبی فرزند ادامه یابد. سالها بیت در مشت آنها قرار داشت و امروز هیچ کابوسی برای آنها بدتر از این نیست که رویای رسیدن به آب های گرم و زیبا و نازنین جنوب ایران در خلیج فارس از دست برود.
آنها حتی به این فکر می کنند که از این ستون به آن ستون فرج است و باید صبر کرد تا دونالد ترامپ امور اجرایی را در دست بگیرد.
به این هم فکر می کنند در مذاکرات آتی با رییس جمهور جدید آمریکا پیرامون اوکراین، شاید در مورد ایران بتوان به توافق جدیدی رسید و تهران را همچنان در چنگال کرملین نگه داشت. باید دید.
از: گویا