اعدام امیراصلانى تنها اعدام یک فرد نیست، نشانه حضیض انحطاط کشورمان است.
محسن امیراصلانى را به جرم توهین به یونس پیامبر اعدام کردند. شاید هیچکس ۳۶ سال پیش فکر نمیکرد که روزى چنین اتفاقى در ایران امکانپذیر باشد. اعدام امیراصلانى تنها اعدام یک فرد نیست بلکه نشانه حضیض انحطاط کشورمان است. نشانه حاکمیت بلامنازع تفکر داعشى بر سرزمین مان است. نشانه آن است که در سده بیست و یکم ایران به قهقرا سقوط کرده است. دوران کنونى، مایه شرمسارى آیندگان این سرزمین خواهد بود.
به نام اسلام، هر کسى را از دم تیغ میگذرانند. به جرم “بدعت در دین” و یا “خروج از دین” انسانها را میکشند. مگر دین اسلام مافیا است که هر کسى از آن خارج شود را باید کشت؟
در این میان، سکوت بخش مهمى از کسانى که خود را طرفدار روحانى یا اصلاح طلب میدانند به شدت شرم آور است. مگر میشود به حکومتى که انسانها را به جرم “توهین به حضرت یونس” یا “بدعت در دین” میکشد اعتراض نکرد؟ چرا هیچیک از مراجع قم کوچکترین اظهارنظرى در این مورد نکرده اند؟ تاریخْ این مراجع را شریک جرم همه این جنایتها و شریک جرم سقوط ایرانِ سدهُ بیست و یکم به دوران قرون وسطى خواهد دانست.
در زیر، عکس صادق لاریجانى، قاضى القضات جمهورى اسلامى، و قاضى صلواتى که در اعدام امیراصلانى دست داشتند، و همینطور عکس همسر و فرزند محسن امیراصلانى را مى بینید.