بیشترین سوخت فسیلی در ایران برای تولید برق مصرف میشود که عاملی عمده در آلودگی هواست. مشکل مضاعف این است که بازدهی نیروگاهها به شدت پایین است و استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر هم هنوز در نقطه صفر درجا میزند.
یکی از دلایل عمده تشدید آلودگی هوا در ایران و تولید بیسابقه گازهای گلخانهای در این کشور بالا بودن شدت انرژی است. “شدت انرژی” شاخصی برای تعیین کارآیی انرژی در سطح اقتصاد ملی هرکشور است که از تقسیم مصرف نهایی انرژی بر تولید ناخالص داخلی به دست میآید. این شاخص نشان میدهد که برای تولید مقدار معینی از کالا وخدمات (برحسب واحد پول) چه مقدار انرژی به کار رفته است.
نصرتالله سیفی مدیر عامل شرکت بهینه سازی مصرف سوخت ایران روز ۱۴ بهمن امسال (۱۳۹۳) اعلام کرد که “ایران جزو کشورهای اول تولید کننده CDP و جزو ۱۱ کشور مصرف کننده در بخش انرژی” است. CDP (Carbon Disclosure Project) موسسهغیرانتقاعی فعال در عرصه محیط زیست است که با شمار بزرگی از شرکتها، سرمایهگذاران بزرگ بینالمللی و کشورها در تماس است و هر سال در باره سهم کشورها و شرکتها در تولید گازهای گلخانهای و نقش آنها در تغییرات جوی و اقلیمی گزارشی منتشر میکند.
به گفته سیفی مصرف انرژی در ایران چهار برابر متوسط مصرف ژاپن و فرانسه و چهار الی پنج برابر متوسط مصرف ترکیه است و اگر این روند ادامه یابد میزان تولید و مصرف انرژی در ایران در سال ۱۴۰۰ سر به سر میشود، یعنی نه نتها نفت و گازی برای صادرات باقی نمیماند، بلکه ایران از آن پس به واردکننده انرژی تبدیل می شود.
آمار دیگری نیز در اظهارات مدیرعامل شرکت بهینهسازی مصرف سوخت قابل توجه است: «طبق استاندارد جهانی در سال ۱۳۹۱ ارزش انرژی مصرف شده در کشور نزدیک ۱۲۵ میلیارد دلار بوده و از این میزان ۸۰ میلیارد دلار در کشور ضایعات داریم.»
به عبارت دیگر نزدیک به دو سوم انرژی مصرفشده در ایران فاقد بازده بوده و تنها بر شدت آلودگی هوا افزوده است.
بهینهسازی، چاره اساسی؟
دولت ایران در سالهای اخیر تلاشهایی را برای بهینهسازی مصرف سوخت و کاهش شدت انرژی آغاز کرده است، ولی این تلاشها محدود ماندهو به برخی از عرصههای اساسی هم تعمیم نیافتهاند.
در حال حاضر بیشترین تلاشها در ایران برای اصلاح مصرف سوخت متوجه عرصههایی همچون استفاده از ظرفیت شبکه ریلی، توسعه مترو در تهران و کلانشهرها، نوسازی ناوگان ترابری سنگین و نوسازی حمل و نقل اتوبوسرانی و تاکسیرانی درون شهری، اصلاح موتورهای گرمایشی ساختمانها و مسائلی از این دست است؛ اقداماتی که عملیشدن آنها به بودجهای کلان نیازمند است. در شرایط کنونی که ایران با کاهش درآمدهای مالی روبروست، احتمالا سایر اولویتها تخصیص اعتبار کافی برای تحقق برنامههای یادشده را مانع خواهند شد.
اما نکته مهمی که در بهینهسازی مصرف سوخت در ایران مغفول مانده تمرکز جدی برای افزایش بازدهی نیروگاههای تولید برق است که بخش بزرگی از انرژی مصرفشده توسط آنها به هدر میرود و بدون بازده میماند.
در میان مراکز عمده مصرف انرژی در ایران، نیروگاهها با مصرف ۳۰ درصد از کل حاملهای انرژی، بزرگترین مصرفکننده انرژیهای فسیلی کشور هستند. این سهم از سهم انرژی مصرفی توسط صنایع یا مصارف خانگی یا وسایل حمل و نقل بیشتر است.
بنا بر دادههای وزارت نیروی ایران، نیروگاههای تولید برق با متوسط بازده ۳۶ درصد برق تولید میکنند. به عبارت دیگر ۶۴ درصد از انرژی ورودی به نیروگاهها در همان مرحله تولید برق به صورت گرما از بین میرود. بخش بزرگی از این نیروگاهها با سوختهای فسیلی کار میکنند که شامل گازوئیل و مازوت و گاز است و سهم عمدهای در آلودهسازی هوا دارند.
طبق آمار تفصیلی صنعت برق ایران در سال ۱۳۹۲ که از سوی وزارت نیرو انتشار یافته ۹۲ درصد تولید برق در ایران با نیروگاههایی صورت میگیرد که از سوختهای فسیلی شامل گاز، مازوت و گازوئیل استفاده میکنند. به خصوص در زمستان که مصرف گاز خانگی شدت بیشتری مییابد، نیروگاههای گازی نیز به دلیل کاهش فشار در خط لولهها بیش از پیش به مازوت و گازوئیل رو میآورند، امری که در آلودگیبیشتر هوا در روزهای زمستان نقش قابل اعتنایی دارد.
در برنامههای بهینهسازی مصرف سوخت توجهی به بهینهسازی مصرف در نیروگاهها نشده، ولی بنا بر تجربه اگر بخشی از این توجه به سوی بهرهبرداری بیشتر از انرژیهای تجدیدپذیر در تولید برق معطوف شود، با کاهش سهم نیروگاههایی که با سوخت فسیلی کار میکنند چرخش قابل اعتنایی در رفع آلودگیهای هوا و کاهش گازهای گلخانهای پدید میآید.
از: دویچه وله