مهرداد خدیر: از ناسیونالیسم به ورطه شووینیسم و نژاد پرستی نیفتیم

شنبه, 22ام فروردین, 1394
اندازه قلم متن

racism

به بهانه موج تقبیح علیه رفتار پلیس سعودی

بستر ایران دوستی همچنان بهترین زمینه برای همبستگی و پیوند ایرانیان است. هیچ موضوع دیگری نمی توانست باستان گرایان را در کنار شیعیان غالی (غلو کننده) و این دو را همراه اصول گرایان رادیکال و هر سه را کنار سنتی ها بنشاند.

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- خبر تکان دهنده و اشمئزاز آور تجاوز دو مامور سعودی به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده احساسات ایرانیان را به شدت جریحه دار ساخته و موج وسیع تبلیغاتی در شبکه های اجتماعی درگرفته است.

در اتفاقی نادر و در پیوندی نانوشته گرایش های مختلف سیاسی و فکری در تقبیح این اتفاق همزبان شدند اما به این بهانه هر یک این خبر را به مثابه تاییدیه ای بر مدعاهای قبلی خود ارایه می کنند.

ناسیونالیست های ایرانی که هیچ میانه ای با فرهنگ عربی و همسایگان عرب ندارند بر تنور نژادپرستی (راسیزم) و احساسات ضد عربی می دمند و گزاره های پیشین را یادآور می شوند.

محافظه کاران سنتی که در تبلیغات غلو آمیز باورهای شیعی نیز ملاحظات سیاسی را به کار می بستند از این اتفاق که با یورش عربستان به یمن و جنگ با شیعیان حوثی نیز همزمان شده احساس آزادی عمل می کنند و موضوع را فراتر از اقدام شنیع دو مامور حکومت سعودی ارزیابی می کنند و تقابل دیرین شیعیان با وهابیون را یادآور می شوند.

برخی اصرار بر حج مستحبی را نتیجه این اتفاق می دانند و از این رو مردم را از حج های مستحبی برحذر می دارند و یادآور می شوند که در گذشته مراجع عظام تقلید نیز در عمر ۸۰ تا ۹۰ ساله خود چه بسا تنها یک بار به حج واجب مشرف می شدند و حتی مرجعی در اندازه و آوازه مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی در سراسر عمر یک بار هم مشرف نشد چرا که هیچ گاه احساس نکرد مستطیع شده است و همت و مال در اختیار خود را صرف جمع آوری نُسَخ خطی و توسعه کتابخانه ای می کرد که اکنون یکی از بزرگ ترین گنجینه های فرهنگی ایران و عالم تشیع به حساب می آید. آیت الله مکارم شیرازی نیز خواستار توقف حج مستحبی شده است.

تجاوز عربستان سعودی به یمن و دخالت در امور داخلی این کشور با ادعای پیش گیری از حمله به حرمین شریفین، تعرض شنیع دو مامور سعودی به دو هموطن و سنگ اندازی های ریاض بر سر توافق هسته ای ایران هر یک به اندازه کافی می تواند روابط ایران را با این کشور تیره سازد و سعودی ها قطعا در زمینه های مختلف ازحدود متعارف گذشته اند که مقام معظم رهبری به شکل بی سابقه ای به خام دستی های برخی مقامات تازه بر سر کار آمده در این پادشاهی تاختند.

با همه این واقعیت ها به نظر می رسد در موج جدید ضد عربی چند نکته نادیده گرفته شده است:

اول این که این حجم از لطیفه سازی و نفرت پراکنی علیه اعراب در حالی است که در ایران نیزهم میهنان عرب و به تعبیر بهتر عرب اعم از سنی و شیعه زندگی می کنند و ایرانی اند و ممکن است آزرده شوند.

دوم این که ایرانیان همچنان باید با مهر شناخته شوند نه با نفرت پراکنی و چنانچه به دلایل تاریخی و منطقه ای و مذهبی با برخی کشورهای عربی مشکل داریم این تلقی را نباید در جهان ایجاد کنیم که نه با مهر که با قهر شناخته می شویم.

سوم، اگر به توافق هسته ای دل بسته ایم و از تنش زدایی حمایت می کنیم از تنش های منطقه ای هم باید بپرهیزیم. تنش زدایی در منطقه بر تنش زدایی در سطح جهانی اولویت دارد خاصه این که تجربه یک جنگ طولانی و پر تلفات و پرخسارت را پشت سر گذاشته ایم.

با نگاه مثبت می توان احساسات ایرانی علیه «انیرانی» را ستود و مگر می توان سکوت کرد. در نگاه منفی اما بیم آن می رود که ناسیونالیسم ایرانی در نگاه دیگران شووینیسم (میهن پرستی افراطی) و نژاد پرستی در نظر آید.

در نگاه مثبت اما باز می توان یادآور شد که بستر ایران دوستی همچنان بهترین زمینه برای همبستگی و پیوند ایرانیان است. هیچ موضوع و مولفه دیگری نمی توان سراغ گرفت که باستان گرایان در کنار شیعیان غالی (غلو کننده) و این دو همراه اصول گرایان رادیکال که از خبر مرگ ملک عبدالله پای کوبی کردند و حتی سنتی هایی که هر ساله به مکه و مدینه می روند همزبان شوند و این قابلیت انحصاری و اختصاصی ایران دوستی برای فرهنگ ایرانی است که از هر تعلق دیگر برتر می نشیند اما به دو شرط:

نخست این که از ناسیونالیسم به ورطه شووینیسم درنغلتیم. دوم این که هموطنان عرب خود و نیز مردم عادی عرب زبان دنیا نیازاریم و سوم ناخواسته بهانه ای برای یک جنگ تازه ندهیم که دریغ است درست در هنگام و هنگامه ای که در حال تنش زدایی با قدرت های جهانی و در راس آنها ایالات متحده هستیم تا به صلح و آشتی برسیم و در مقیاسی دیگر و نزدیک تر درگیر تنش تازه منطقه ای شویم.

رفتار ماموران سعودی البته که شنیع و نفرت زا و محکوم بود و غیرت ایرانی باید به جوش می آمد و به جوش هم آمد و باید تا حد نهایی، پیگیر مجازات مأموران سعودی شد، اما اگربنا بر تعمیم رفتار ماموران به کلیت یک مجموعه باشد این بیم وجود دارد که در موارد ناخواسته دیگر که خطایی از ماموری ایرانی سر می زند نیز چنین قضاوت هایی درگیرد.

جان کلام اما همان است که گفته شد. تعلقات ایرانی در میان همه ایرانیان با هر مذهب و گرایش سیاسی و فرهنگی در حال حاضر نیرومند ترین امکان ملی به حساب می آید و رسانه های رسمی به جای کوفتن بر طبل اختلافات فرقه ای و سیاسی باید از این ظرفیت استفاده کنند. ناسیونالیسم و وطن دوستی را نیز به نژاد پرستی و عرب ستیزی و تحقیر بدل نکنیم.

یادمان باشد نمی توانیم برای سفر به دوبی سر و دست بشکنیم و بیش از آنچه شرع واجب کرده به سفر حج برویم و در عالم واقع به آنان سود مادی و تبلیغاتی برسانیم اما در دنیای مجازی اظهار بیزاری کنیم.

یادمان هم باشد اگر ماموران سعودی به خود جرات دادند مرتکب چنین شناعتی شوند به خاطر انزوای کشور هم بود و تنها در اختلافات تاریخی محدود نمی شود. به اندازه ای که بر اعتبار کشور و گذرنامه ما افزوده شود و روابط ایران با دیگر کشورها بهبود یابد جرات چنین جسارت هایی نیز کاهش می یابد. ضمن این که وقت آن است که دیگرانی که احتمالا پیشتر در معرض این تعرض قرار گرفته ولی صدایشان در نیامده بود تا آبروداری کنند یا توصیه شده بودند سکوت کنند نیز اکنون باید به صحنه بیایند تا کیفرخواست کامل تر شود و اگر سابقه داشته توجیه خطای موردی و سازمان نیافته را نداشته باشند.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.