یادگار ناظم های قدیمی برای مجلس
عصر ایران؛ جعفر محمدی – ناظم های مدرسه برای افرادی که امروز در سنین بالای ۳۰ سال هستند، معنا و خاطرات خاصی را تداعی می کنند.
بر خلاف این سال ها که نظام آموزشی بر حفظ احترام دانش آموز و مواردی مانند عدم تنبیه بدنی تأکید دارد، ناظم های قدیمی، به سبک مألوف آن سال ها ، همواره با چوب یا حتی تکه شیلنگی در دست به میان دانش آموزان می آمدند و کوچک ترین تخلفی – که حتی می توانست دویدن در حیاط مدرسه در زنگ های تفریح یا خندیدن و حرف زدن در سر صف باشد – را با برخورد فیزیکی پاسخ می دادند.
اقتدار ناظم ها، بچه ها را می ترساند و نظمی نه چندان منطقی در مدرسه به وجود می آمد و هیچ کس به این فکر نمی کرد که آن رفتارهای تنبیه محور، چه آثار مخربی بر روح و روان نسل آینده می گذارد.
مهم ترین اثری که ناظم های قدیمی بر تربیت دانش آموزان دیروز و مدیران امروز گذاشتند، نهادینه کردن این باور بود که راه حل همه مشکلات، تنبیه است، همان گونه که ترکه های ناظم نظم را در مدرسه برقرار می کرد.
رد پای این باور نانوشته را می توان در بسیاری از امور جاری کشور جست و جو کرد و از جمله در میان قانونگذاران سراغ گرفت که برای مواجهه با هر ناهنجاری و مشکلی به زعم خود، سراغ جرم انگاری و جریمه نقدی و شلاق و زندان می روند و وظیفه خود را تمام شده می دانند!
نمونه بارز آن را می توان در طرح برخی مجلسی ها سراغ گرفت که این روزها، گزارش منتقدانه مرکز پژوهش های مجلس درباره آن منتشر شده است.
طبق این طرح، زنان بدحجاب به ۲۰۰ هزار تا یک میلیون تومان جریمه و توقیف خودروهایشان و دارندگان ماهواره به ۸ میلیون تومان جزای نقدی محکوم می شوند. همچنین اگر مدیران ساختمان ها، گزارش نصب ماهواره توسط همسایگان را به نیروی انتظامی ندهند، خودشان دادگاهی و محکوم می شوند!
واقعاً طرز تفکری که پشت این طرح است، همان فکر ناظم های چوب به دست قدیمی نیست که فکر می کردند دوای تمام دردهای عالم در چوبی است که به سر و دست بچه ها می کوبند؟!
آیا قرار نیست قانوگذاران مملکت، بروز شوند و علاوه بر آن، مردم را “بچه مدرسه ای” تلقی نکنند که هر گونه تصمیمی درباره آنها می توانند بگیرند؟
اصلاً فکرش را کرده اند که چگونه می خواهند با میلیون ها زن و دختر که موهای سرشان از زیر روسری بیرون زده برخورد کنند؟
یا این همه خودروی توقیف شده را کجا می خواهند نگه دارند؟ یا می خواهند با ۷۱ درصد مردم ایران که طبق آمار رسمی ماهواره دارند برخورد کنند؟ اصلاً چه کسی قرار است و اساساً توان دارد که با بیش از دو سوم مردم یک کشور برخورد کند و از آنها ۸ میلیون تومان جریمه بگیرد؟!
یا مردم را چه حساب کرده اند که ملزم شان می کنند راپورت همسایگان شان را درباره داشتن ماهواره به پلیس بدهند؟
اصلاً این نمایندگان در کدام سیاره زندگی می کنند که اینقدر با واقعیت های جامعه ایران بیگانه اند؟!
اگر حجاب برخی زنان مطابق با دستور شرع نیست، باید علتش را جست و برایش چاره جویی کرد نه این که آن را وسیله ای برای درآمدزایی و البته ناراضی تراشی قرار داد.
علت بدحجایی، آن است که بسیاری از مبلغان دین، کار دین را وانهاده اند و غرق در امور اداری و مدیریتی و سیاسی و جناحی شده اند و نیز بسیاری از مدعیان دینمداری در حکومت اسلامی، چنان رفتار کرده اند که بسیاری، نه فقط از آنان که از دین هم گریزان شده اند.
اگر ماهواره اینقدر فراگیر شده، علت را باید در انحصاری بودن صدا و سیما دانست که گویا فقط باید برای ۵-۴ میلیون نفر برنامه بسازد و کاری به ۷۵ میلیون نفر دیگر ندارد!
اگر راست می گویید، دین رحمانی را آنگونه که باید، به گفتار و عمل رواج دهید، انحصار صدا و سیما را بشکنید و آن را “رسانه ملی” کنید ، به کارهای اصلی و مشکلات واقعی مردم برسید و اینقدر سر به سر ملت نگذارید تا ببنید که نه فقط موضوع حجاب و ماهواره که بسیاری دیگر از مسائل نیز حل می شود.