۵ نکته درباره شایعه فیلترینگ “تلگرام”
عصر ایران – روز گذشته، خبرهای ضد و نقیضی درباره فیلترینگ تلگرام در رسانه ها منتشر شد. عده ای خبر از آغاز فیلترینگ تلگرام دادند و گروهی گفتند که تنها یک اختلال ساده است که به زودی مرتفع می شود.
با این حال فارغ از ماجرای دیروز، مدت هاست که بحث فیلتر شدن تلگرام، در جامعه با نگرانی دنبال می شود و برخی پیش بینی های تأیید نشده، مدعی فیلترینگ آن، حداکثر تا بهمن ماه هستند.
در این باره ، نکات زیر قابل توجه و تأمل جدی اند:
۱ – حدود ۲۰ میلیون ایرانی کاربر تلگرام هستند. اگر قائل به مردمسالاری باشیم – که قاعدتاً باید باشیم – همین تعداد اعضا، رفراندومی است مبنی بر این که مردم ایران، خواهان برقراری این وسیله ارتباطی هستند و هر گونه اقدامی خلاف این خواسته، بی هیچ تعارفی، اقدام علیه اکثریت و جمهوریت به شمار می رود.
۲ – در شرایطی که رئیس جمهور رسماً و صراحتاً و همسو با مردم می گوید که دسترسی مردم باید به شبکه های اجتماعی تسهیل شود، ایجاد اختلال در شبکه های مذکور و پرطرفدار ترین آنها یعنی تلگرام، هرگز حاوی پیام مناسبی برای مردم نیست.
۳ – قبل از تلگرام، اپلیکیشن های دیگری مانند ویچت و وایبر، فیلتر یا دچار کندی تعمدی شدند.
از این اقدام چند نتیجه حاصل شد:
– میلیون ها نفر روی گوشی های خود، فیلتر شکن نصب کردند و بدین ترتیب دسترسی شان به سایت های ممنوع، تسهیل شد. این در حالی است که اگر ویچت فیلتر نمی شد، اساساً نیازی به نصب فیلتر شکن احساس نمی کردند.
– اتفاق دوم این بود که مردم ، از بین اپلیکیشن های متعدد موجود، یکی دیگر را برگزیدند و ارتباطات خود را در جایی دیگر دنبال کردند.
– مردم به واسطه فیلترینگ، ناراحت و بدبین شدند و نیز رسانه های خارجی، توانستند سوژه ای برای تبلیغات ضد ایرانی شان بیایند. این سوژه را هم نه ضد انقلاب و اپوزیسیون که خود مسؤولان در اختیار آنها قرار دادند.
بنابراین با توجه به سه پیامد فوق، می بینیم که تجربه های قبلی فیلترینگ، نه تنها نفعی نداشت، که سراسر زیان و خسران بود، هم برای مردم و هم برای نظام.
۴ – تلگرام چه فیلتر شود و چه نشود، درگرفتن این بحث بین مردم که می خواهند آن را فیلتر کنند چون میلیون ها نفر عضو آن شده اند، نشانه خطرناکی است که باید مسؤولانی که واقعاً دلسوز نظام و کشور هستند، بدان توجه ویژه داشته باشند که چرا این گزاره جا افتاده است – یا می خواهد جا بیفتد – که در جمهوری اسلامی نمی خواهند مردم در تعامل و پیوند با یکدیگر باشند؟ مگر جز این است که اصل نظام جمهوری اسلامی و بقای آن، جز با همین پیوندهای مردمی محقق شده است؟
البته می توان این بحث را که مختصر اشارتی بدان شد، اساساً نادیده گرفت، یا با شعار و توجیه و حتی متهم سازی، آن را منکوب کرد ولی فراموش نکنیم که هیچ کدام از این گزینه ها، از سر دلسوزی حکیمانه و درمان درد نیست.
۵ – در جمهوری اسلامی ایران، “آزادی بیان” به عنوان یک اصل بدیهی از حقوق ملت، همواره مورد تأکید است. مروری بر کتاب های مرجع حقوقی در این باره به یادمان می آورد که یکی از اصول مرتبط با آزادی بیان، “آزادی وسیله بیان” است. یعنی مردم ، همان گونه که حق دارند، آزادی بیان داشته باشند، این حق را هم دارند که وسیله ارتباطی خود را انتخاب کنند و محروم کردن مردم از حق آزادی وسیله بیان، نقض اصل آزادی بیان محسوب می شود.
امید که مسؤولان، با تدبیر و دوراندیشی بیشتری به موضوع بنگرند و سر به سر مردم نگذارند.