دلیل عصبانیت رهبر و سران ثروتمند سپاه و عکس العملهای گسترده دستگاه تبلیغاتی رژیم کاملا واضح است. میدانیم که در این نوار به اسم کسانی اشاره میشود که در جنایات سال ۶۷ نقشهای مهمی داشتهاند، اما در شرایط کنونی تنها اسم یکی از این افراد برای نظام حاکم دارای اهمیت است و بقیه افراد مهرههای کماهمیت و یا سوختهاند
باز هم نام و یاد منتظری خبرساز شد، چندین دهه پس از تحقیر و عزل ناگهانیش، سال ها پس از محرومیتش از حقوق شهروندی و هفت سال پس از مرگ پر سر و صدایش. احتمالا این مورد هم آخرین واقعه نخواهد بود.
حسینعلی منتظری فراموش نخواهد شد، نه به خاطر کلام ساده و لهجه شیرینش، و نه به علت نوع لباس و میزان تحصیلات و سابقه تدریس و مقام حکومتیش، و حتی نه به دلیل تعداد سال های مبارزه و زندانی بودنش. شاهد بوده ایم که بسیاری از افراد با مشخصات تقریبا مشابهی بسادگی از یاد ها رفته اند، حتی پیش از مرگ جسمی شان، و این موضوع نکته ای است قابل تامل.
راستی چرا انتشار فایل صوتی اخیر چنین واکنشی ایجاد کرد؟ علتش بسیار ساده است، هر چند که طرفین دعوا آن علت را بر زبان نمی آورند. احمد منتظری گفت که بخاطر سالگرد جنایات سال ۶۷ دست به چنین اقدامی زده است. او در دفاع از کارش گفت که این اقدام جنبه افشاگری نداشته زیرا محتوای این فایل صوتی سالها قبل در کتاب خاطرات منتظری نوشته شده بودند. از آن طرف هم مقامات حکومتی دست به هر ریسمان پوسیده ای زدند تا این اقدام را با استفاده از واژه های مطلوب رهبر کنونی محکوم کنند، آنها حتی تلاش کردند که نقش شاهزاده عربستان را در این توطئه خارجی، نفوذ دشمن و فتنه داخلی اثبات کنند.
اما علت واقعی چیز دیگری بود. دلیل عصبانیت رهبر و سران ثروتمند سپاه و عکس العملهای گسترده دستگاه تبلیغاتی رژیم کاملا واضح است. می دانیم که در این نوار به اسم کسانی اشاره می شود که در جنایات سال ۶۷ نقش های مهمی داشته اند، اما در شرایط کنونی تنها اسم یکی از این افراد برای نظام حاکم دارای اهمیت است و بقیه افراد مهره های کم اهمیت و یا سوخته اند.
مثلا پور محمدی، هر چند که بر صندلی وزارت هم تکیه زده اما براستی آبرویی ندارد که قابل ریختن باشد. در ماجراهای دیگری و از جمله قضیه سعید امامی، داستان حذف سید احمد خمینی بر ملا شده بود. دفاع از لاجوردی، اشراقی، موسوی و نیری هم نه ممکن است و نه در اولویت های نظام حاکم. تنها می ماند نقش ابراهیم رییسی در آن جنایات. اهمیت این موضوع وقتی بهتر روشن می شود که به خاطر بیاوریم در ماههای اخیر ابراهیم رییسی حضور پررنگی در صحنه سیاسی و نظامی کشور پیدا کرده و برای جانشینی رهبر بیمار از رقبایش پیشی گرفته است.
بنابراین انتشار این فایل صوتی در چنین زمان حساسی ضربه سنگینی بر پیکر پوسیده نظام وارد کرده و شهامت احمد منتظری با ارزش است و ستودنی. چه خوب بود کسان دیگری هم که اسناد و شواهدی در اختیار دارند چنین می کردند، بخصوص آن هایی که در به غرب گریخته و احساس امنیت می کنند، مثلا عطاالله مهاجرانی.
عظمت اعتراضات حسینعلی منتظری بر کسانی که خشونت هایِ جنون آمیز دهه شصت را تجربه و یا مطالعه کرده اند پوشیده نیست، در دوران سیاهی که به تعبیر مهدی بازرگان اکثریت مردم یا مجذوب بودند و یا مرعوب. در سالهایی که رهبر سیاسی و مذهبی کشور به بهانه مقابله با تجاوز صدام حسین دست به هر جنایتی میزد و برخی از رذالت ها را فضیلت می شمرد، از جمله خبرچینی را.
کمی قبل از نوروز شصت و هشت، در زمانی که منتظری هنوز قائم مقام و جانشین روح الله خمینی محسوب می شد و در مساجد و مجالس حکومتی پس از ذکر اسمش صدای فرستادن سه صلوات طوطی وار بلند می شد، به مسجد امام حسین شیراز رفته بودم. برای شرکت در مجلس هفتم یکی از بستگان. یکی از پسران فرد درگذشته که از صبح به مسجد رفت و آمد کرده بود، چیزی برای گفتن داشت. او که خود مردی بود میانسال و سرد و گرم چشیده سه چهار نفر از نزدیکان را به گوشه خلوتی کشاند و مطلبی را زمزمه کرد. او دیده بود که پاسداران به شبستان مسجد رفته و تمام قاب و عکس های منتظری را پایین آورده و با خود برده اند. حدس میزدیم که حرکت شوم دیگری در حال شکل گرفتن است. همه به هم نگاه می کردیم ولی کسی لب بر نمی گشود، به در و دیوار و ستون ها هم اعتمادی نبود. رهبر قدرت طلب همگان را به جاسوسی دعوت می کرد. بسیاری از کسانی که سالها پس از مرگ بنیان گذار ولایت فقها به خود آمدند و بصورت واقعی و یا ظاهری اصلاح طلب شدند، در آن سالها برای تنور و کوره ولایت هیزم کشی می کردند، تعداد کمی بطور آشکار و بخش بزرگ تری بصورت نامرئی و در خفا.
اقدامات منتظری با ارزش بودند زیرا اعتراضات او لحظه ای، کاسبکارانه و فریبکارانه نبودند. شماری از زندانیان سیاسی از نقش مثبت ایشان در بهبود شرایط وحشتناک زندان ها سخن گفته اند، در کتاب خاطرات زندان شهرنوش پارسی پور هم اشاره ای به این موضوع شده است.
سخنان منتظری در اعتراض به حکومت رهبر کنونی هم از نقاط درخشان زندگی ایشان است. در کنار همه این اعتراضات شجاعانه فراز های دیگری هم در گفته های ایشان یافت می شود که براستی کم نظیرند. در مصاحبه تلویزیونی عمادالدین باقی با ایشان، منتظری از استعداد تلف شده خود در حوزه های علمیه با حسرت سخن می گوید و تاکید می کند که او هم می توانسته کسی بشود اگر در دوران کودکی و نوجوانیش مدارس جدید شروع بکار کرده بودند. تاکنون از معمم دیگری، حتی روحانی و خاتمی، انتقادی از تحصیلات حوزوی نخوانده و نشنیده ام، میرحسن موسوی هم که هنوز در رویای “دوران طلایی امام” است.