ماجرای مدیرعامل شدن خاوری: چه کسانی خاوری بازنشسته را مدیرعامل بانک ملی کردند؟

جمعه, 22ام اسفند, 1393
اندازه قلم متن

 

اقتصاد ایران آنلاین- حسین صمصامی که به دعوت خانه مطبوعات خراسان رضوی به مشهد آمده بود، توضیحات جالبی در زمینه چگونگی بازگشت خاوری به نظام بانکی مطرح کرد. استاد دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اینکه خاوری اولین مدیرعامل بانکی بود که به دستور احمدی نژاد از کار برکنار شد، افزود: «خاوری مدیرعامل بانک سپه بود که شخص رئیس جمهور برکنارش کرد».صمصامی گفت:

«سال ۸۷ بود که قرار شد مدیر عامل بانک ملی را عوض کنیم. من اسم ۴ نفر را دادم که آقای احمدی نژاد هیچ کدام از آن ها را انتخاب نکرد و من از وزارت اقتصاد رفتم.» به گزارش خراسان، وی با تاکید بر بازنشسته بودن خاوری در آن دوران، گفت:«این بنده خدابازنشسته بود. برای برگرداندن حکم بازنشستگی آن باید هیئت دولت تشکیل می شد. در دولت توانستند اشتغال به کار خاوری را بگیرند و بر سر کار آمد». به گفته وی، وزیر اقتصاد حکم خاوری را زد و رئیس جمهور و رئیس کل بانک مرکزی نیز تاییدش کردند.

لازم به ذکر است که خاوری یکی از اصلی ترین افرادی است که در مورد فساد ۳ هزار میلیاردتومانی متهم است و اکنون در کانادا زندگی می کند.وی با اشاره به نقش کسانی که در بازگشت وی به مدیرعاملی بانک ملی نقش داشته اند، گفت: اگر افرادی نظیر حسینی وجود نداشته باشند که خاوری ها را بر سر کار بیاورند چنین فسادهایی رخ نخواهد داد. چه کسی حکم خاوری را زد؟ وزیر اقتصاد. چه کسی رزومه اش را تایید کرد؟ رئیس بانک مرکزی. چه کسی تاییدش کرد؟ رئیس جمهور»وی گفت:« مگر در زیارت عاشورا نداریم که کسانی که در این قصه دخالت دارند را لعنت می کنیم. در اقتصاد هم همین است. شما آن ها را گرفتید، پس این ها چه می شوند؟

بعد این ها تازه افتخار هم می کنند زمانی که ما بودیم گل و بلبل بود. بزرگترین اختلاس ها و بزرگترین فسادها در زمان احمدی نژاد و در زمان همان وزیر اقتصاد اتفاق افتاد. چرا؟»


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

یک نظر

  1. روابط و رابطه بازی در کشور ما «اصل» هست و اکنون سالهاست که جای قانون و احترام به آنرا گرفته و تقریباً در تمامی سیستم منحوس نظام جمهوری اسلامی تار تنیده. پس جای تعجب نیست که یکعده ای که قدرت از آسمان به دستشان افتاده با منافع و ثروتهای ملت «قمار» بکنند و بعد هم که نتایج فاجعه بار آنرا دیدند بازهم از رو نرفته و احتمالاً حتی کلمه مشهور «به آنجایم» را هم بر زبان نیاورند. در این مطلب گوشه ای از واقعیت تلخ کشور ما را میتوان بخوبی دید و نتیجه فقط یکی از تراژدیهای بیشمار احمدی نژاد نالایقی که نظرش به نظر رهبر نزدیکتر هست و خود محصول رابطه بازی.
    در این کشور دهه هاست که بهترینها و لایق ترینها را یا کشته اند و یا زندانی کرده اند و یا اینکه از کشور فراری داده اند و اکثر آنهایی هم که مانده اند و خوب هستند و شریف و کاردان، بایستی دو یا سه شغل داشته باشند برای گذران زندگی. ولی موقع استخدامهای مهم و یا موقع تقسیم بقول معروف شیرینی و کیک و ثروت ملت، یکعده دزد شارلاتان توسط یکعده نالایق شارلاتان دیگر انتخاب می شوند؛ برای چه کاری؟ برای خرابی بیشتر مملکت، برای دزدی های بیشتر و… رهبر هم دائم در توهم و رویای متلاشی کردن دژمن اصلی آمریکا و حکومت بر همه دنیا!، سر کیسه ای را سالها از ثروت ملت اندوخته فقط برای قاتلان و شکنجه گران و تبهکاران داخلی و خارجی باز کرده و چون در مسند خدایی نشسته اگر هم خود را لایق سرزنش ببیند تنها بخاطر این باشد که نگذاشته ملت بیش از این زاد و ولد کند! و بس. کابوس وحشتناکی هست این نظام دزدها و شارلاتانها که حد ندارد.