مخالفین نظام متحد شوید!

سه شنبه, 11ام اسفند, 1394
اندازه قلم متن

Hootan-Salamat

انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری به پایان رسید و سرانجام با حدود ۴۰ ساعت تاخیر از زمانی که وزیر کشور دولت روحانی وعده داده بود، نتایج آن اعلام شد.

این اعلام نتایج در میان طرفداران لیست هایی که توسط هاشمی رفسنجانی و خاتمی رییس جمهوران اسبق جمهوری اسلامی تایید و تبلیغ شده بوده، موجی از شادی پدید آورد، اگرچه این پایکوبی به تنها فضای مجازی محدود شد و به سنت ۲-۳ سال گذشته به خیابان ها کشیده نشد که گویا «ایام فاطمیه» مانع از آن شده است. در عین حال کاندیداهای رقیب اصلاح طلبان-و اعتدالیون درصد بالایی از موفقیت را در این انتخابات کسب کردند و از دید آمار و ارقام به راستی بازنده این انتخابات، اصولگرایان بودند که برخلاف حمایت همه جانبه و آشکار رهبر انقلاب اسلامی و استفاده از امکانات صدا و سیما، سپاه و ابزارهایی همچون بازوی امنیتی-شبه نظامی خودسرها و مصونیت قضایی بازهم نتوانستند اکثریت مطلق خود را مانند گذشته در این مجلس حفظ نمایند. اما تحلیل ها و یادداشت هایی که درباره انتخابات نوشته شده ،کمتر به اهمیت بخش دیگری از ملت ما یعنی جمعیت خاموشی پرداخته اند که اصولا اعتقاد و اعتمادی به این به اصطلاح انتخابات ندارند.

بر اساس آمارهایی که خود جمهوری اسلامی در این سه دهه اعلام کرده است، به طور میانگین حدود ۴۰ درصد از جمعیت واجدین شرایط شرکت در انتخابات، هیچگاه در فرایند رای گیریها حاضر نشده اند و به گونه ای عدم اعتقاد و اعتماد خود را به نظام ولایت فقیه ابراز داشته اند. اگرچه دلایلی که سبب می شود تا این خیل عظیم از مردم (عظیم به این دلیل که جمعیتی آنها از تعداد به تنهایی از طرفداران هر دو اصلاح طلبان و اصولگرایی و سایرین به تنهایی افزونتر هستن) به پای صندوق ها حاضر نشوند بسیار متنوع و مختلف است و نمی توان آنان را در یک قالب فکری و اعتقادی واحد قرارداد، اما دریک مورد اساسی فصل مشترک دارند و آن مخالفت با نظام جمهوری اسلامی است.

مسلما نمی توان پذیرفت در شرایطی که بسیاری از مخالفان و منتقدان نظام بر پایه داوری های متفاوت و با دلایل مختلف در انتخابات شرکت می کنند، عده ای از همراهان نظام برخلاف همه فتواهای و حجت های شرعی و سیاسی، خود را از این معرکه جدا نمایند.

در یک کشور برخوردار از استانداردهای دموکراسی ۴۰ درصد جمعیت واجدان شرایط رای دهی جمعیتی بس قدرتمند و تاثیرگذار هستند و پرهیز آنان از شرکت در انتخابات بوسیله سازمان ها و رسانه های گوناگون مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد تا بتوانند برای آینده بهتر کشورشان با بهره مندی از نظرات مختلف و متضاد ، برنامه ریزی دقیق تر و واقعی تری داشته باشند. اما در کشور ما متاسفانه سال هاست که در میان هیاهوی تبلیغاتی و پروپاگاندای حکومتی ، این جمعیت «به خاموشی کشانده شده» ، حتی از سوی کسانی که مدعی داشتن ایده های دموکراتیک برای آینده کشور هستند نیز نادیده گرفته شده و سعی می شود تا این سازهای ناکوک با پارادایم برتر فضای سیاسی یا با انواع انگ ها و تهمت ها به حاشیه رانده شوند و یا در مواجه با موضع « دانای کلی» جماعت معتقد و یا ملتزم به اصلاح طلبی حکومتی، نادیده انگاشته شوند.

اما آنچه که این جمعیت خاموش را از اهمیت بیشتری برخوردار می کند، اینست که برخلاف همه سرکوب ها و ستم هایی که برآنان از سوی حکومت مطلق سالار دینی رفته است و همه بی مهری هایی که بخش دیگری از مردم که از ترس انقلاب و توهم جنگ، پای ثابت هر انتخاباتی شده اند و با وجود آنکه از هیچ رسانه و بلندگویی برای تبلیغ نظرات خود در سه دهه گذشته در داخل کشور برخوردار نبوده اند بازهم در اجتماع حضور دارند و در هر انتخاباتی به شکلی نسبتا ثابت، بر خواست های خود پافشاری کرده و «تسلیم صحنه سازی ها» نشده اند.

آنها حتی بر خلاف طرفداران دو جناح عمده حکومتی در صورت بیان دلایل خود برای عدم شرکت و توضیح مطالبات اجتماعی و سیاسی شان ، به شکل عمومی ، دچار هزینه های جبران ناپذیری از جمله حذف فیزیکی شده و می شوند .

بنابر آنچه رفت و براساس تجربه دولت های اعتدالی و اصلاحی گذشته و کارشکنی ها و بحران سازی های طرف مقابل که می تواند باعث شود تا دولت روحانی نیز سرنوشتی همچون دولت اصلاحات پیدا کند ، می توان افزایش سرخوردگی و خیل ناامیدان از صندوق های رای برای تاثیرگذاری بر روند جاری زندگی شان را پیش بینی ( و نه آرزو) کرد.

این مساله علاوه بر آنکه زنگ خطری جدی برای قائلان به اصلاح طلبی حکومتی است ، فرصتی را نیز در اختیار این جمعیت خاموش قرار می دهد تا با اعتماد به نفس و تلاش بیشتر برای ترویج عقیده خود که همانا بی اثری پیروی از اصلاح طلبان حکومتی در ایجاد تغییرات اساسی در جامعه است، اقدام نمایند.

این مساله سبب خواهد تا اتفاقا در اثر «فشار از پایینی» که حاضر نیست در «هر شرایطی» رای خود را به نظام تقدیم کند و مطالبات و حقوق خود را مطابق خواست های حکومتی سانسور نماید، اصلاحات به ریل واقعی خود ، که مسلما با «چانه زنی در بالا» برای سهم خواهی از «شرکت سهامی خاص» قدرت در جمهوری اسلامی متفاوت است ، بازگردد و نظام که اتفاقا بسیاز نیازمند این رای هاست مجبور به تن دادن به خواسته های ایجابی و نه صرفا سلبی مردم ایران گردد.

از: گویا

be kanal site Melliun Iran bepeyvandid


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.