کاظم علمداری: نگاهی به بحران کمبود دارو در ایران

پنجشنبه, 25ام آبان, 1391
اندازه قلم متن

کاظم علمداری

توضیح: این مقاله کوششی است که نشان دهد چگونه برخی تلاش می‌کنند عامل فشار‌ها وتنگها‌های تحمیل شده برمردم که ناشی از ندانم کاری‌ها و اغراض و منافع شخصی دولتمردان و بالا تر از همه ساختار استبدادی نظام حکومتی ایران است، غرب و به ویژه آمریکا معرفی کنند. از جمله مواردی که دستآویز آنها قرار گرفته تحریم دارو و مواد غدائی است. قصد این نوشته این است که نادرستی این برداشت را نشان دهد.

روش علمی پژوهش‌گری

اخیرا یک شخصیت دانشگاهی ادعا کرده است مقالاتی که ایشان در باره اثرات مخرب تحریم دارو، و مرگ‌ومیر ده‌ها نفر در روز نوشته، براساس اطلاعاتی است که از اقوام، و کسانی که کارشان پزشکی و دارو سازی بوده، ولی سیاسی نیستند انجام گرفته است. اگر این ادعا درست باشد، که من نمی‌دانم، با توجه به اینکه ایشان خود با علم و تحقیق سروکار دارند حتما می‌دانند که این شیوه غیرعلمی نمی‌تواند پایه کار یک محقق علوم اجتماعی، آنهم در باره اینگونه مسأله حساس قراربگیرد.

پژوهش‌گران علوم اجتماعی آموخته‌اند که برای بیان عینی واقعیت‌های اجتماعی به گفته اقوام و آشنایان و افرادی در در و همسایه‌ها تکیه نکنند. زیرا دوستان و آشنایان دیگران ممکن است درست خلاف آنرا بگویند، که گفته‌اند. کدام درست است، سخن آشنایان شما، یا آشنایان آنها؟ واقعیت‌های اجتماعی را نمی‌توان با تماس با دوست و آشنا شناخت. علوم اجتماعی با تکیه بر روش تحقیق علمی، یک علم نسبی خوانده می‌شود. اگر آن روش حذف شود، دیگرعلم نیست. حال اگر شخصی براساس اینگونه اطلاعات حکم صادر کند، باید به نوشته و انگیزه‌اش به دیده تردید نگریست. تا آنجا که من می‌دانم تحقیقی علمی درباره اینکه تحریم‌ها چه اثری روی زندگی مردم داشته، انجام نگرفته است. زیرا اجازه این پژوهش‌ها داده نمی‌شود. بنابراین، اگر کسان دیگری هم در باره این موضوع مطالبی نوشته‌اند برپایه حدس و گمان خودشان و حد اکثر اطلاعات دوستان و آشنایان‌شان بوده است، که معمولا با انگیزه‌های سیاسی و جانب‌داری انجام یافته است. اطلاعات کسب شده از اقوام می‌تواند به جای راهنمایی، ما را گمراه کند، و اگر به استناد آن مطالبی نوشته شود می‌تواند خوانندگان مطالب را هم به گمراهی بکشاند. بطور مثال در مورد تعداد کشته شدگان در وقایع اخیر لیبی کسانی اینگونه عمل کردند و با انگیزه سیاسی جانب‌دار و ضدغربی، و گرایش به قذافی، آمار و ارقام نادرست و مغرضانه‌ای منتشر ساختند. آماری که رقم کشته شده‌ها را از چند هزار به ده هزار و سپس به چهل هزار و کم کم به نود هزار و سرآخر به یکصد و شصت هزار نفر افزایش دادند. بله به همین سادگی که می‌بینید در خانه‌هایشان نشستند وهر قدر بیشتر عصبانی شدند، آمار کشته شده‌ها را بالاتر بردند. در حالیکه دو منبع، یکی نیویورک تایمز، و دیگری دیدبان حقوق بشر، رقم کشته شدگان بمب باران ناتو در لیبی را زیر صد نفر گزارش کردند، که آنهم به اشتباه، و نه به عمد رخ داده بود. روشن است تفاوت میان حدس و گمان و نوشته‌های جانب‌دار سیاسی و یک مطالعه عینی چقدرعظیم است.

بارها اعلام شده است که دارو وغذا از تحریم معاف‌اند. کمبود دارو که این روزها گزارش‌های مختلفی در باره آن انتشار می‌یابد در درجه نخست ناشی از فساد گسترده و ورشکستگی سیستم اقتصادی نظام جمهوری اسلامی است. باند‌های مافیایی در این نظام فعال‌اند. آنهائیکه به راحتی یک وبلاگ نویس را دستگیر، و ده روز بعد جسدش را تحویل خانواده‌اش می‌دهند، و یا در حوزه مالی موجودی بانک‌ها را دراختیار نزدیکان خود قرار می‌دهند. وقتی مجلس اعلام می‌کند که یازده میلیارد دلار از درآمدهای نفتی ثبت نشده و یا مفقود شده است، و کسی پاسخگوی آن نیست، می‌توان دریافت که درنا بسامانی که این رژیم بوجود آوردهه است، آنطور که مدارک نشان می‌دهد، آنها می‌توانند ارز اختصاص یافته برای واردات دارو را صرف واردات کالاهای لوکس کنند و با بحرانی کردن وضعیت دارویی کشور و ایجاد بازار سیاه سود‌های کلان ببرند. از آنها بخوبی بر می‌آید که داروها را که با ارز مرجع ارزان قیمت وارد کشور کنند، ودربازار سیاه با قیمتی چند برابر بفروشند، و یا به کشورهای دیگر صادر کنند. آنگاه پزشکان ببینند داروی مورد نیاز در داروخانه‌ها موجود نیست تا مردم مجبور شوند به بازار سیاۀ دارو در ناصر خسرو مراجعه کنند. این واقعیت‌ها را آمریکاستیزان در تحلیل‌هایشان در نظر نمی‌گیرند. وبسایت عصر ایران می‌نویسد: «وزیر بهداشت جمهوری اسلامی گفت ما هم نمی‌دانیم ارز دارو را کجا برده‌اند؟ و وقتی به جای ۵/ ۲ میلیارد دلار، تنها ۶۰۰ میلیون دلار برای دارو اختصاص می‌دهند، تحریم هم نباشیم، کسی به ما دارو ی رایگان نمی‌دهد.»

شخصیت دانشگاهی مورد اشاره من در این نوشته، ادعا می‌کند به دلیل تحریم دارو روزانه ده‌ها نفر بیماران مبتلا به سرطان می‌میرند. اگراین آمار صحت داشته باشد دلیل آنرا می‌توانید از یکی از روزنامه‌های رسمی رژیم بخوانید. روزنامه جام جم ضمن انتشار گزارشی درباره «فرار بیمه‌ها از پرداخت هزینه بیماران سرطانی» و از قول رضا رضایی، مدیر بودجه و اعتبارات معاونت درمان وزارت بهداشت نوشته «هزینه‌های درمان سرطان بالاست» اما «دو ماه پیش رئیس‌جمهور دستور داد ۲۰۰ قلم داروی جدید تحت پوشش بیمه قرار بگیرد، دست‌کم ۵۰ قلم از این داروها مربوط به داروهای درمان سرطان بود، اما هنوز بیمه از تحت پوشش قرار دادن این داروها شانه خالی می‌کند.»

همچنین حسینعلی شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت مجلس گفته است: «اگر بودجه دانشگاه‌های علوم پزشکی تأمین نشود، احتمال تعطیل شدن فعالیت‌های این دانشگاه‌ها در سراسر کشور وجود دارد.»

این مشکلات نه از تحریم، بلکه از ساختارسیاسی – حقوقی نظامی است که متعلق به جهان امروز نیست. مردم کوشا و تحصیل کرده ایران همراه با درآمد سرشار نفت و گازسزاوار این وضعیت نیستند. این وضعیت را غربی‌ها برای ما نساخته‌اند، خودمان بوجود آورده‌ایم. به گزارش سایت بی بی سی در ادامه روند انتقادها به وضعیت کمبود بودجه و مشکلات دارویی برخی از نمایندگان مجلس عنوان کردند که «بیمارستان‌های ما خصوصا بیمارستان‌های دولتی و مراکز پزشکی و پیرا پزشکی در معرض ورشکستگی هستند.»

وزیر بهداشت می‌گوید: «تأمین دارو، جزو بدیهی ترین و حیاتی‌ترین وظایف هر دولتی است ولی اینجا شاهدیم که حتی ارز مورد نیاز دارو را هم نمی‌دهند تا دارو وارد شود و مردم با پول خود، آن را بخرند.» وی گفت: «هزینه یک دوره درمان بیماران سرطانی با هرسپتین با قیمت دلار پارسال ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان بود اما حالا همین دوره درمان ۲۰۰ میلیون تومان تمام می‌شود، چند درصد مردم توان پرداخت چنین هزینه‌ای را دارند، اصلاً چند درصد مردم توان پرداخت ۵۰ میلیون تومان یا حتی ۲۰ میلیون تومان را برای دارو دارند.»

اینگونه مشکلات ساختاری با تحریم ارتباط ندارد و چند ماهه بوجود نیامده است. به ویژه آنکه دارو و غذا تحریم نشده‌اند. ارز اختصاص یافته برای آن در زمینه‌های غیر ضروری مصرف می‌شود. گزارش زیر نمونه‌ای از این واقعیت تأسف بار است.

واردات خودروی‌های لوکس

درشرایطی که فروش همه چیز جز دارو و غذا به ایران تحریم است، خود روی‌های لوکس را با پرداخت پول نقد وارد کشور می‌کنند. شخص مورد نظرادعا کرده است که چون خرید دارو باید ازطریق مبادله بانکی انجام بگیرد، با موانع ارزی روبرو می‌شود. یعنی علی رغم تحریم نبودن، دارو نمی‌تواند وارد کشور شود. این ادعا درست نیست. دلیل آنرا از زبان وزیر بهداشت و رئیس کمیسیون بهداشت مجلس بخوانید.

وزیر بهداشت می‌گوید: «هر چند دارو، جزو اقلام تحریمی نیست ولی شاید مسوولان امر بخواهند کمبودهای موجود را به گردن مشکلات مربوط به نقل و انتقال پول در مبادلات خارجی بیندازند. حتی اگر بپذیریم که یک سری مشکلات در این باره وجود دارد اما نمی‌توانیم مسوولان دولت را در این باره، فارغ از مسوولیت بدانیم.»

آقای شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت مجلس نیز گفته است: «یک زمان است که مسئولان دولت می‌گویند نداریم اما این چه نداری است که ۶۰۰ میلیون دلار ارز مرجع برای واردات خودروهای لوکس اختصاص می‌دهند. آن وقت برای واردات دارو حتی با دلار ۳ هزار تومانی و ۴ هزار تومانی هم در بانکها و گمرگ کارشکنی می‌کنند.»

حال فرض کنیم ادعای موانع بانکی درمورد دارو درست باشد، که نیست. اما اگر می‌شود اجناس لوکس که از تحریم معاف نیستند را با پول نقد، آنهم با ارز مرجع ۱۲۲۶ تومانی وارد کرد، چرا نتوان دارو و غذا که از تحریم معاف‌اند را با پول نقد وارد کرد؟ روشن است این هردو احتمالا به دست باند‌های مافیایی درون رژیم انجام می‌گیرد و سود واردات اتومبیل لوکس را از سود واردات دارو بیشتر می‌بینند. بنابراین دلارهای موجود را به خرید و واردات اتومبیل اختصاس می‌دهند. اگر فساد دولتی نمی‌گذارد که دارو بدست مردم برسد، آمریکا چه تقصیری دارد؟ اگر رژیم سال‌هاست که به خاطرماجراجویی هسته‌ای مناسبات ایران را با غرب تیره و قطع کرده است و مردم را از نیازمندی‌های روزانه اشان محروم ساخته است، سرزنش غرب برای دفاع از رژیم فاسد و ماجراجویی‌های هسته‌ای آن درست نیست. عامل شوربختی وضعیت کنونی ایران مانند همه کشورهای دیکتاتوری، نظام فاسد ومستبد حاکم بر آن است، نه کشورهای خارجی. مقصر دانستن دیگران برای عقب ماندگی ایران درفرهنک ما جا افتاده است. نگرش غرب ستیزان از این فرهنگ نیز ریشه می‌گیرد. مگر اینکه باکل تحریم اقتصادی بعنوان اهرم فشار بین المللی برای تغییر روش استبدادی برجمهوری اسلامی مخالف باشیم و داور را وسیلۀ این مخالفت قرار بدهیم.

وبسایت عصر ایران می‌نویسد: وزیر بهداشت و درمان هم در این باره گفته است: «ما تلاش زیادی برای اختصاص ارز مرجع به شرکت‌های وارد کننده دارو و مواد اولیه دارویی طی ۶ ماه گذشته انجام داده‌ایم ولی موفق نشدیم و نمی‌دانیم این ارز در کجا مصرف شده است.»

موانع اصلی آنقدر روشن است که مقامات جمهوری اسلامی هم نمی‌توانند آنرا کتمان می‌کند. بانک‌ها و گمرک رژیم برای واردات دارو کارشکنی می‌کنند. پس چرا برخی برای کمبود دارو در ایران، آمریکا را مقصرمی شمارند و پشت کودکان بیمار و قربانیان عراق سنگر می‌گیرند؟ دلیل آن آمریکا ستیزی است. آنها از هر فرصتی استفاده می‌کنند که علیه آمریکا تبلیغ کنند. آنها فساد رژیم، ونقش باند‌های مافیایی دست اندر کار واردات و صادرات را نادیده می‌گیرند، تا مردم را علیه تحریم و آمریکا تحریک کنند. درشرایطی که هیچ کس درایران امنیت ندارد و حتا یک وبلاگ نویس ده روز پس از دستگیری جسدش را تحویل خانوده‌اش می‌دهند، تنها فشاری که ممکن است رژیم را وادارد به این وضعیت که ایران را بسوی ویرانی می‌برد، عقب بنشیند، تحریم حساب شده اقتصادی و محروم کردن رژیم از میلیاردها دلار ثروت ملی که صرف ادامه همین وضعیت اسفبار می‌شود.

بنابراین، تحریم غذا و دارو دروغ بزرگ است. این یعنی موانع بانکی هم برای این اقلام نمی‌تواند وجود داشته باشد. وگرنه معافیت آنها از تحریم معنی ندارد. بنا بر گزارش منابع خبری رژیم، اخیرا ایران ۱۲۰ هزار تن گندم به مبلغ ۴۶ میلیون دلاراز آمریکا خریداری کرده است. پیش از آن هم از آمریکا گندم خریداری شده بود. برخلاف ادعای آمریکا ستیزان، ایران با مشکل بانکی هم مواجه نشد. سایت عصر ایران اضافه کرده است که «شرکت‌های ایرانی بارها برای خرید کالا، به جای پول، طلا یا نفت ارائه کرده‌اند. وزارت خزانه داری آمریکا گفته است با وجود تحریم‌ها علیه ایرن ، با فروش گندم به این کشور به دلایل انسان دوستانه موافقت کرده است.» به موجب همین گزارش ایران «همچنین در ماه فوریه دو میلیون تن گندم از روسیه، آلمان، کانادا، برزیل و استرالیا وارد کرده است.»

در مورد دارو هم ایران می‌تواند چنین کند و یا به جای خرید کالا‌های لوکس، که مصرف کنندگانش مردم عادی نیستند، پول آنرا صرف واردات نیازمندی‌های دارویی و غذایی کند.
از: ایران امروز


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.