نه تو مانی و نه اندوه و نه هیچیک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لطحظه شادی که گذشت
عصه هم خواهد رفت
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند
لحظه ها عریانند
به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز
تو به آینه، نه آینه به تو خیره شده است
تو اگر خنده کنی، او به تو خواهد خندید
و اگر بعض کنی آه از آینه دنیا که چه ها خواهد کرد
گنجه دیروزت، پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف
بسته های فردا، همه ای کاش ای کاش
ظرف این لحظه ولیکن خالی است
ساحت سینه، پذیرای چه کس خواهد بود
غم که از راه رسید، در سینه بر او باز مکن
تا خدا، یک رگ گردن باقی است
تا خدا مانده، به غم وعده این خانه مده
نشر آینه دنیا: سهراب سپهری
به مناسبت سالگرد درگذشت سهراب سپهری در ۱ اردیبهشت سال ۱۳۵۹.
گفته میشود که سراینده این شعر کیوان شاهبداغی است که از شعر “پاراه” سهراب الهام گرفته و اشتباها به سهراب سپهری نسبت داده شده است.