نجمه واحدی: هیچ کاندیدایی زنان و مشکلات شان را ندید

جمعه, 29ام اردیبهشت, 1396
اندازه قلم متن

مسائل و مشکلات زنان نیاز به تخصص کافی دارد. حتی در بین خود فعالین هم کسی که در حوزه خشونت علیه زنان تخصص دارد، شاید نتواند در حوزه اشتغال زنان اظهار نظر تخصصی در راستای تصمیم گیری انجام دهد.

«نجمه واحدی»، دانش آموخته جامعه شناسی و فعال حقوق زنان ساکن ایران است. او می گوید با وجود تلاش های زیادی که ما برای پررنگ کردن مطالبات زنان انجام دادیم اما کاندیداها در سخنان و برنامه ها و وعده های اصلی خود، عملا به مطالبات زنان به عنوان نیمی از جامعه، عنایتی نشان ندادند. او زنان را «عنصر غایب و مغفول مانده» در غالب دوره های انتخابات می داند.

از او می پرسم چرا زنان در جریان انتخابات اخیر غایب بودند ؟
واقعیت این است که ۱۳۷ نفر زن برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کردند. آنها رد صلاحیت شدند، بدون اینکه کسی وظیفه خودش بداند در این مورد کوچکترین توضیحی به افکار عمومی جامعه بدهد. فضای سیاسی و اجتماعی جامعه در دوران انتخابات متاسفانه مطالبه محور نیست و کاندیداها بر اساس مطالبات مدنی که در جامعه می بینند، برنامه ای ارائه نمی دهند. مطالبات زنان نیز که ۴۹ درصد از جمعیت فعلی ایران را تشکیل می دهند، در این دوران، معمولا نادیده گرفته می شود و کاندیداها به جز کلی گویی هایی همیشگی به خواسته ها و مشکلات این گروه بزرگ اجتماعی توجهی نمی کنند.

به نظر شما علت این بی توجهی حتی از سوی طبقه روشنفکر جامعه چیست؟

نباید این نکته را از نظر دور داشت که ساختار مردانه جامعه، از نهادهای قانونی گرفته تا روزنامه نگار و تحلیلگر را در این دوره به خدمت می گیرند تا در همان ساختار نشأت گرفته از تبعیض جنسیتی حرکت کنند. در این مدت با اینکه فعالین زنان به دنبال پررنگ کردن مطالبات زنان برای جلب کردن توجه جامعه و کاندیداها بودند، تولیدکنندگان محتوای رسانه ها و مطبوعات، با بی توجهی از کنار مطالبات زنان می گذشتند و مسائلی دیگر را «خبرساز»تر تشخیص می دادند.

آنها می گویند ما زن توانمندی در حد و اندازه رئیس جمهور نداریم
خیر. ما واقعا زنان توانمندی داریم که می توانند در جریان انتخابات ثبت نام کنند. اما اجازه ورود به عرصه را ندارند. ما نه تنها نباید زنان را از عرصه سیاست و مدیریت حذف کنیم بلکه نیازمند اعمال نوعی تبعیض مثبتیم. اینکه زمینه برای حضور کمی زنان فراهم باشد مهم است. وقتی بحث حضور زنان در عرصه های مختلف اجتماعی و سیاسی است، صحبت از شایستگی کامل آنها مطرح می شود. آنها زیر ذره بین می روند و مسئله قابلیت هایشان مدام مورد مداقه و کنجکاوی قرار می گیرد ولی در مورد مردان در شرایط مشابه این حساسیت وجود ندارد. در بحث شورای شهر دقت کنید که جامعه چطور بیلبورد زنان کاندید شده را با نگاه سکسیستی و جنسیت زده دست به دست می کند، و در مورد صورت و ظاهر و لباسشان قضاوت می کند. طبیعی است این حساسیت ها قدرت و جرات بروز اجتماعی را از آنان می گیرد.

مهم ترین مطالبه زنان از رئیس جمهور منتخب چیست؟
همیشه نسبت به این سوال که یکی از مطالبات زنان را به عنوان مهم ترین آنها مطرح کنیم مشکل داشته ام. زنان ایرانی یک گروه و دسته واحد نیستند که به محض پرسش این سوال بتوانیم مهم ترین مطالبه شان را ذکر کنیم. به نظرم باید بگوییم اولین قدمی که انتظار داریم حاکمیت و جامعه برای زنان بردارد چیست؟ به باور من اولین قدم باید به رسمیت شناخته شدن مسئله تبعیض جنسیتی باشد. این که بحث زنان به عنوان یک «مسئله اجتماعی» پذیرفته شده و برای پرداختن به آن «دانش جنسیتی» و تخصص نظری در حوزه مطالعات زنان، لازم دانسته شود. در یک نشست از معاون وزیر رفاه در مورد بحث کاهش ساعت کاری زنان شاغل پرسیدم و اینکه آیا در این مورد مشاوره تخصصی گرفته اند؟ ایشان به من جواب دادند «من نظرم را همان موقع طرح کردم که بهتر است دولت فلان رویه را در پیش بگیرد یا فلان تسهیلات را فراهم کند». اما سوال اینجاست که آیا این فرد دانش جنسیتی دارد؟ چرا باید در مورد زنان شاغل بخش خصوصی و دولتی تصمیم گیری کند؟ نه فقط ایشان بلکه بدنه تصمیم گیر این عرصه مثلا در مورد کار خانگی زنان هیچ گونه تخصصی ندارند. آنها تصور می کنند مثلا به زن ها لطف می کنند که از حجم ساعت های اشتغال بیرون زنان می کاهند در حالی که عملا دارند به ساعت کار خانگی آنان اضافه می کنند و اتفاقا به این مسئله هم آگاهند؛ اما دانشی که آنها را از عواقب این مسئله آگاه کند ندارند.
شما می گویید دولتمردان اظهار نظر نکنند؟
نه. چنین چیزی نمی گویم. دقت کنید مسائل و مشکلات زنان نیاز به تخصص کافی دارد. حتی در بین خود فعالین هم کسی که در حوزه خشونت علیه زنان تخصص دارد، شاید نتواند در حوزه اشتغال زنان اظهار نظر تخصصی در راستای تصمیم گیری انجام دهد، حالا تصورش را بکنید در بین سیاستگذاران، کسی که اساسا در این مورد هیچ گونه آگاهی و صبغه و پیشینه ای ندارد در مورد تمام امور مرتبط با زنان تصمیم گیری می کند.
کارنامه دولت آقای روحانی در عرصه زنان را چطور ارزیابی می کنید؟
آنچه نمود عینی داشت چندان مطلوب ما فعالان حقوق زن نبود اما واقعیت این است که به جرات می توان گفت خانم مولاوردی در این چهارسال کمتر سخنی گفته که از دانش کم یا بی اطلاعی او در حوزه دانش جنسیتی سرچشمه گرفته باشد. او فرد تاثیرگذار و شایسته ای برای این منصب بوده و غیر منصفانه است اگر بگوییم تلاشی نکرده است.

تلاش های خانم ملاوردی نتیجه عینی هم داشته؟

واقعیت این است که مقاومت ها بسیار بالاست و حتی پیگیری اش نسبت به مسئله ساده یی مثل حضور زنان در ورزشگاه که در دولت قبلی با وجود آنهمه نقدی که متوجه عملکردش بود، قابلیت اجرا داشت در دوران ایشان به کلی نادیده گرفته شد. پدیده ی «خشونت خانگی» که دولتهای قبل، حتی وجودش را به رسمیت نمی شناختند، در دوران معاونت ایشان با جدیت پی گرفته شد. امروز شماره ای وجود دارد که زنان خشونت دیده می توانند با آن تماس بگیرند و مراکزی برای این زنان در نظر گرفته شده و باید بگویم این ها کار کمی نیست و منصفانه نیست که نادیده گرفته شود. ایشان در مورد محدودیت هایی که برای زنان ایجاد می شد، عموما واکنش نشان می دادند. اینها به باور من ارزشمند است. حتی در همین بحث رجل سیاسی ایشان بودند که این روزها این بحث را مطرح کردند و پرسیدند چرا شورای نگهبان هر ۱۳۷ نفر زن ثبت نام شده را رد صلاحیت کرده و خودش را هم موظف ندانسته که توضیحی بدهد. اما اینکه آیا کافی است جای سوال دارد و نکته دیگر اینکه همه وظایف بر عهده خانم مولاوردی نیست، بخشی از آن به نقش کنشگران مدنی برمی گردد و ما موظف به آموزش و روشنگری در راستای حساس و مطالبه گر کردن جامعه هستیم.
شما در انتخابات مشارکت می کنید؟
بله. علیرغم اینکه برخی روشنفکران جامعه تمایلی به شرکت ندارند و از دولت روحانی و عملکرد جبهه ی اصلاحات سرخورده شده اند و با وجود آنکه بخش زیادی از مطالبات من آن گونه که توقع داشتم محقق نشد اما مسئولیت اجتماعی ام را در کنار حقوق اجتماعی ام مهم می دانم و قصد مشارکت دارم و با توجه به رویکرد اصلاح طلبی به عنوان یک زن فمینیست به این جبهه فکری تمایل دارم.
چرا فکر می کنید اصلاح طلب ها مناسب ترند؟
امید به تغییر از طرف اصلاح طلبان به علت بسط و گسترش فضای نقد و گفت و گو و عقلانیت، محتمل تر است . به باور من وقتی قدرت به دست اصلاح طلبان باشد امید بیشتری برای پیشبرد اهداف جنبش زنان وجود خواهد داشت.

اگر آقای رئیسی انتخاب بشود به نظر شما وضعیت زنان بدتر از این خواهد شد؟
بله طبعا بدتر خواهد شد. چون گفتمان افراط گرایی دینی، گفتمانی است که بحث حقوق زنان را در شکل و شمایل دیگری می بیند و اساسا مطالبات زنان را جدی نمی گیرد. رویکرد فمینیست ها و حتی موضع جبهه اصلاح طلبان در قبال زنان با جبهه اصولگرایی هیچ مرز مشترکی ندارد و به نظر می رسد هر آنچه ما توفیق و ارزش می دانیم، جبهه اصولگرایی و بخصوص افراط گرایی دینی همانها را نقطه ضعف و توطئه دشمن تلقی می کنند و کاملا با آن مخالفند.
بازی کردن در زمین اصولگرایان کار سختی است، خصوصا برای ما فمینیست ها. البته طرف مقابل ما فقط مردان سیاست نیستند بلکه ساختار تبعیض آمیزی ست که پرداختن به حوزه ی زنان را جزو اولویت های مهم یک جامعه مدنی نمی داند.

از: ایران وایر


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.