عبدالله شریعتی زندانی سنی مذهب محبوس در زندان رجایی شهر کرج که در شرایط نامناسب جسمی به سر می برد، از رسیدگی پزشکی و اعزام به مرخصی استعلاجی محروم مانده است. این زندانی در ایام تحمل حبس به بیماری های متعددی ازجمله آسم، دیسک کمر و پارگی دیسک گردن و کوتاه شدن غیر طبیعی عضلات دست چپپ دچار شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عبدالله شریعتی زندانی سیاسی سنی مذهب محبوس در زندان رجایی شهر کرج که به گفته نزدیکانش “در معرض خطر فلج شدن” قرار دارد پس از گذشت ۶ سال از دوران محکومیتش کماکان از رسیدگی پزشکی، اعزام به مرخصی استعلاجی یا آزادی مشروط محروم مانده است.
یکی از نزدیکان آقای شریعتی در گفتگو با گزارشگر هرانا ضمن ابراز نگرانی از وضعیت او گفت “این زندانی در ایام تحمل حبس به بیماری های متعددی ازجمله آسم، دیسک کمر و پارگی دیسک گردن و همچنین هموروئید (خونریزی داخلی) مبتلا شده است، به علت عدم رسیدگی پزشکی، وضعیت این زندانی حادتر شده است و می بایست چندسال قبل تحت عمل جراحی در ناحیه غده لوزه -تیروئید- قرار می گرفت. همچنین به تایید پزشکان، این زندانی از کوتاه شدن غیر طبیعی عضلات دست چپ رنج می برد که منجر به درد در ناحیه پای چپ وی نیز شده است، درصورت عدم رسیدگی احتمال فلج شدن عضلات سمت چپ این زندانی سیاسی می رود.”
این منبع مطلع در ادامه سخنان خود افزود “عبدالله شریعتی زندانی سیاسی اهل سنندج که دارای همسر و یک فرزند ۲ ساله به نام محمد و مادری پیر و سالخورده که بدون سرپرست مانده اند است، از گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران در سازمان ملل خانم عاصمه جهانگیر و سازمان عفو بین الملل خواستار رسیدگی به وضعیت خود شده است.”
عبدالله شریعتی ( ۱۶ فروردین ماه ۱۳۶۶- سنندج) فرزند توفیق در ۲۱ تیرماه ۱۳۹۰ بازداشت و پس از دو ماه تحمل سلول انفرادی در بازداشتگاه وزارت اطلاعات سنندج، به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد. وی در نهایت به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد.
یک منبع نزدیک به خانواده شریعتی در رابطه با بازداشت این زندانی به گزارشگر هرانا گفت: “دو برادر این زندانی به نام های ابوبکر و آرش شریعتی به اتهام محاربه در ۱۱ مردادماه ۱۳۹۵ اعدام شدند. اما عبدالله شریعتی مرتکب هیچ فعالیت خاصی نشده است و صرفا بخاطر فعالیت برادرانش بازداشت و محکوم شد.”
گفتنی است، عبدالله شریعتی در سال ۱۳۹۱ از ملاقات با پدرش که به سرطان روده مبتلا بود و به مدت ۵۰ روز در بیمارستان بستری بود، محروم ماند و پس از مرگ وی نیز، با دخالت وزارت اطلاعات سنندج، اجازه شرکت در مراسم تشیع جنازه پدرش را نیافت.