حتی اگر تیم اقتصادی دولت نیز مناسب باشد با این نیروهای بی انگیزه و فاقد تخصص، خیلی نمی شود به اهداف برنامه دست یافت.
عصر ایران؛ یوسف ناصری- مدتی قبل از معرفی وزرای دولت دوم حسن روحانی به مجلس، نامه ای منتشر شد که در رسانه های مختلف با تیتر نامه اقتصاددانان و نامه ۷۱ اقتصاددان انتشار یافت. در این نامه توصیه هایی برای انتخاب تیم اقتصادی دولت مطرح شده بود.
پیش از معرفی وزرای پیشنهادی دولت دوم روحانی به مجلس، برخی گزینه ها برای وزارت مطرح بودند و این نامه در چنان حال و هوایی نگاشته شده. در حال حاضر اکثر وزرای دولت رای اعتماد گرفته اند و کابینه مشغول به کار شده است.
درباره این که آیا چینش نهایی کابینه، رضایت اقتصاددانان ایرانی که آن نامه را به حسن روحانی نوشتند عصر ایران با سیدمرتضی افقه گفت و گو کرد.
افقه، دکترای علوم اقتصادی توسعه از دانشگاه بیرمنگام بریتانیا دارد و استاد گروه اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز است. گفت و گوی ما با دکتر افقه را در خصوص آن نامه نگاری و چینش نهایی کابینه می خوانید.
*اغلب وزرای پیشنهادی دولت دوم آقای روحانی رای اعتماد گرفتند و کابینه جدید رسمیت پیدا کرد. چند هفته قبل از رای اعتماد گرفتن، نامه ای منتشر شد توسط ۷۱ نفر از اقتصاددان و کسانی که در حوزه اقتصاد و مدیریت صاحب نظر هستند یا فعالیت دارند.
فضای قبل از این رای اعتماد و بعد از آن را ارزیابی می کنید که چگونه بود و چگونه شد؟
-هر نوبت برای انتخاب هیات وزیران، گروه ها و افراد دارای نفوذ توقع دارند که رئیس جمهور نظر آنها را انجام بدهد. توقعات زیادی از رئیس جمهور فعلی وجود داشت و گروه های متعدد از جمله گروه های دانشگاهی مثل همین گروه که به آقای روحانی نامه نوشتند که در راستای مورد نظر هر گروه تلاش کند.
من معتقدم مشکلات اقتصادی فعلی، ریشه های غیر اقتصادی دارد. یعنی در ساختارهای سیاسی، ساختارهای فکری و نگرشی و ساختارهای اجتماعی، مشکلاتی وجود دارد. اما نمود آنها را در تورم می بینیم یا در بیکاری و نابرابری.
بنابراین حل دائمی تر و طولانی مدت تر مشکلات اقتصادی برمی گردد به تمهیدات و تحولات اساسی در ساختارهای سیاسی، فکری، نگرشی و اجتماعی کشور. البته در ساختارهای اقتصادی نیز مشکلاتی داریم.
مشکل مسئولان کشور و تقریبا همه شان، این است که فکر می کنند با تغییر دادن و دستکاری چند عامل اقتصادی می توانند مشکلات اقتصادی را حل کنند. قبل از انتخابات، دولت آقای روحانی با دستکاری دو، سه شاخص توانسته بود تورم را کنترل کند. اما کنترل تورم با هزینه افزایش رکود انجام شد و رکود هنوز ادامه دارد.
انتظار این بود که یک تیم قوی اقتصادی در دولت سر کار بیاید. البته محدودیت های دولت آقای روحانی را هم داشتیم. تیم اقتصادی دولت دوم آقای روحانی، همان نگرش محدود به اقتصاد را دارد و خصوصا آقای کرباسیان وزیر اقتصادی جدید که ایشان اصلا اقتصاد خوانده نیست.
الان مشکلات اقتصادی یک امر دامنگیر شده و همه افراد جامعه می توانند بگویند باید بیکاری کم شود اما حداقل من ندیدم آقای کرباسیان وزیر جدید اقتصاد، توضیحی درباره چگونگی رسیدن به این اهداف داده باشند.
با توجه به شناختی که از نگرش فعلی آقای کرباسیان(وزیر اقتصاد) و تیم و افراد حامی شان دارم، اصولا نه شناختی دارند و نه اطلاعاتی دارند که تحولات اقتصادی تحت تاثیر تحولات دیگر از جمله نگرشی است. به همین دلیل بعید می دانم که ایشان یا تیم همراه شان، این توان را داشته باشند که مشکلات را به صورت دائمی تر حل کنند.
*چند هفته قبل، بحث هایی مطرح بود که آقای نهاوندیان به عنوان وزیر پیشنهادی برای وزارت اقتصاد معرفی می شود. نامه اقتصاددان به آقای روحانی در آن موقعیت نوشته شده بود. نهایتا آقای کرباسیان به عنوان گزینه نهایی معرفی شدند. این تغییرات را چگونه تحلیل می کنید؟
-فرقی نمی کند. آقای نهاوندیان، اقتصاد خوانده بود اما به هر حال تفکر بازاری یا به عبارت دیگر، لیبرالی داشتند.
آقای نهاوندیدان هم یک نگرش تمرکز بر تجارت دارند. در حالی که الان مشکل ما، عمدتا در تولید است و نه آقای نهاوندیان و نه آقای کرباسیان، قادر به حل این مشکل نیستند. دیدگاه اینها این است و این دیدگاه به حل مشکلات اقتصادی کمک نمی کند.
البته آن ۷۱ نفر هم که به رئیس جمهور نامه نوشتند ممکن است دیدگاه شان نسبت به مسائل اقتصادی، یکسان نباشد.
*آیا متن نامه به رئیس جمهور را یک نفر نوشته و بقیه امضا کرده اند یا چند نفر در جایی این نامه را نوشته اند و بعد بقیه امضا کرده اند؟
-معمولا دو، سه نفر شروع می کنند به این نگارش ها و برای بقیه می فرستند. اگر بقیه مایل بودند امضا می کنند وگرنه امضا نمی کنند. همچنین می توانند اصلاحاتی را پیشنهاد کنند.
قبلا اقتصاددانان دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، شروع به نوشتن نامه می کردند ولی در نوشتن این نامه جدید، عمدتا استادان دانشگاه های تهران از جمله دانشگاه شریف و برخی دانشگاه های دیگر این نامه را نوشتند و برای بقیه فرستادند.
افرادی که نامه را امضا می کنند ممکن است موارد بیشتری به ذهن شان بیاید ولی بالاخره تفاهم و تاکید می شود بر این که اقتصاد مهم است و باید در انتخاب تیم اقتصادی دولت دقت شود.
*به غیر از استادان دانشگاه صنعتی شریف، استادان چه دانشگاه های دیگری نقش اصلی داشتند در تهیه نامه اخیر اقتصادددانان و استادان دانشگاه به رئیس جمهور؟
-تا جایی که در ذهنم هست این بار استادان دانشگاه علامه طباطبایی کار را شروع نکردند. شاید یکی، دو نفر از دانشگاه تهران هم بوده اند ولی مطمئن نیستم. یکی از استادان دانشگاه چمران هم نقش داشته است.
*متن اولیه نامه به رئیس جمهور را چه کسی برای شما فرستاد که شما مطالعه کنید و اگر مایل هستید امضا کنید؟
-در یک گروه تلگرامی این موضوع مطرح شد. اعضای این گروه از دانشگاهیان و استادان اقتصاد هستند.
*شما دکترای اقتصاد توسعه دارید. رشته توسعه، فرآیندهای توسعه ای کشورهای در حال توسعه را بررسی می کند. درآمد نفت در کشور ما منبع اصلی هزینه های دولت است و این یعنی رانت.
در نامه به رئیس جمهور تاکید می کنید که بیم دارید فشارهای سیاسی و چانه زنی های مختلف منجر به انتخاب تیم اقتصادی کابینه شود.
از یک طرف کشور توسعه نیافته، جامعه مدنی ضعیفی دارد و از طرف دیگر شخصیت ها هم روی انتخاب کابینه تاثیر می گذارند. واقعیت های جامعه ایران را آیا قبول می کنید یا دوست دارید آن چیزی که ایده آل و آرمان است عملی شود؟
-من با خیلی از اقتصاد خوانده های دیگر، تفاوت نگرشی دارم. من دیدگاه بسیاری از اقتصاد خوانده ها از جمله استادان دانشگاه شریف مثل آقای دکتر مسعود نیلی را خیلی قبول ندارم و اعتقاد ندارم این دیدگاه ها می تواند مشکلات اقتصادی کشور را حل کند.
اتفاقا تفاوت دیدگاهی که وجود دارد مربوط به واقعیات یا بسترهایی است که منجر به توسعه نمی شود.
من معتقدم تا ساختارهای ضد توسعه ای و بعضا ضد توسعه ای حل نشود، مشکلات اقتصادی نیز حل نمی شود. انتقاد من به کسانی است که در مورد مشکلات اقتصادی، تفکر محدود به اقتصاد دارند.
چانه زنی ها مربوط به تیم های تاجر پیشه و تیم هایی است که معتقد هستند از طریق تجارت و مواد خام، مشکلات اقتصاد را می توان حل کرد. درباره چانه زنی ها باید بگویم این افراد، صاحب نفوذ و صاحب درآمد هستند و عمدتا درآمدشان از طریق تجارت است تا تولید. شخصا نگران بودم که بتوانند افراد مورد نظر را به دولت بفرستند.
ما موانع ساختاری برای تولید داریم و اگر تقاضای خارجی برای کالاهای ایرانی افزایش پیدا کند نمی توانیم به سرعت صادرات را افزایش بدهیم.
*در نامه به رئیس جمهور بحث اصلی متمرکز بر این است که در دولت دوم آقای روحانی، تیم اقتصادی کابینه کارآمد و هماهنگ باشد.
در جزئیات بحث، دقیقا سراغ این رفته اید که رئیس بانک مرکزی و رئیس سازمان برنامه و بودجه، آدم های متخصص و خبره باشند. چرا در موضوع انتخاب تیم اقتصادی تا این حد تاکید کرده اید بر رئیس سازمان برنامه و بودجه و رئیس بانک مرکزی؟
– تیم اقتصادی، تمام افرادی هستند که در تولید، تاثیرگذارند. به غیر از سه مسئولی که با متغیرهای اقتصادی سر و کار دارند یعنی بانک مرکزی، سازمان برنامه و بودجه و وزیر اقتصاد، وزرای دیگر از جمله صنعت و معدن، کشاورزی، کار و رفاه و نفت، همگی وزرای تولید هستند.
یکی از انحرافات این است که متاسفانه، وزرای تولیدی را از مهندسان انتخاب می کنند و آنها از دیدگاه نگرش مهندسی می خواهند متغیرهای اجتماعی را دستکاری کنند.
رئیس بانک مرکزی، فردی اقتصاد نخوانده است. چون اقتصاد را خوب نمی شناسد و اقتصاد در بستر این جامعه را به خوبی نمی شناسد، به این دلیل در نامه به رئیس بانک مرکزی و رئیس سازمان برنامه و بودجه اشاره شد.
*زمانی نامه ۷۱ اقتصاددان منتشر شد که رئیس بانک مرکزی و رئیس سازمان برنامه و بودجه معرفی نشده بودند. در روزهای اخیر انتصاب این دو مقام انجام شد.
در آن نامه گفته شده رئیس بانک مرکزی و رئیس سازمان برنامه و بودجه باید با اتکا به دانش اقتصادی خود تصمیم بگیرند و شرط احراز این دو پُست، تخصص در امور اقتصادی است و اظهار نظر و سابقه تحقیق آنها بهترین نشانه برای شناسایی متخصصان خبره است.
در حال حاضر که باز همان رئیس بانک مرکزی و رئیس سازمان برنامه و بودجه منصوب شده اند چه نظری دارید؟
– آقای سیف(رئیس بانک مرکزی)، اقتصاد نخوانده است و به نظرم، خیلی هم بر اقتصاد کشور مسلط نیست.
*بانک مرکزی یک معاون اقتصادی دارد و یک قائم مقام که اقتصاددان بوده یعنی آقای دکتر کمیجانی. به نظرتان کفایت نمی کند این که قائم مقام و معاون اقتصادی در بانک مرکزی حضور دارند؟
– کفایت می کند. حل مشکل تورم و کاهش یافتن آن به زیر ۱۰ درصد با وجود آقای طیب نیا در وزارت اقتصاد که تخصص اش اقتصاد کلان بوده و دکتر کمیجانی هم در اقتصاد کلان تخصص دارد، این می تواند خیلی کمک کننده باشد.
من یک مدت مسئولیت اجرایی داشته ام. به هر حال فرد مسئول، تصمیم نهایی را می گیرد. به همین دلیل، بهتر این است که یک اقتصاد خوانده، مسئول شود.
*آقای دکتر نوبخت مجددا به ریاست سازمان برنامه و بودجه منصوب شوند. در این زمینه چه نظری دارید؟
-ایشان چون در زمان مسئولیت اجرایی و نمایندگی، مدرکش را گرفته است بعید می دانم اقتصاد را به صورت علمی و عمیق، یاد گرفته باشد.
*آقای نوبخت از یک دانشگاه بریتانیا دکترا دارند و بعد از اتمام نمایندگی در مجلس این مدرک را گرفته اند.
-می دانم. ایشان تنها نیست و خیلی از مسئولان به صورت ترددی از انگلستان مدرک گرفته اند. من خودم ۴ سال در انگلیس بودم و از صبح تا شب مشغول مطالعه بودم. هنوز معتقدم خیلی چیز یاد نگرفته ام. نمی دانم دوستانی که همزمان با مسئولیت اجرایی و آن هم در سطح کلان کشور، دکترا می گیرند چقدر فرصت می کنند چیز یاد بگیرند.
البته سیستم آموزشی انگلیس، یک سیستم صرفا تحقیق است و خیلی کلاس رفتن ندارد. اما این که از کجا مدرک گرفته باشند شرط لازم است ولی شرط کافی نیست.
تا جایی که می دانم آقای نوبخت همزمان با مسئولیت اجرایی و آن هم در سطح کلان، مدرک گرفته اند و کسانی که به این صورت درس خوانده باشند، بعید می دانم فرصت کرده باشند به صورت عمیق، بر آن حوزه ای که تخصص شان است متمرکز شده باشند.
*در نامه به رئیس جمهور همچنین گفته اید مسئولیت سخنگویی از منصب هایی که سیاستگذاری انجام می دهند جدا شود. چرا در نامه به رئیس جمهور این موضوع مطرح شده؟
-من نمی دانم منظور نویسنده نامه چه بوده است. خودم هم الان یادم نیست. در زمانی که نامه را نوشتند گفتند با توجه به این که کابینه معرفی می شود، خیلی فرصت نیست.
البته کابینه در زمان مراسم تحلیف در مجلس معرفی نشد. بنابراین فرصت این که هر فرد، دیدگاه خودش را مثل نامه های قبلی، اعمال کند نبود. ظرف ۴ یا ۵ روز می خواستند نامه را منتشر کنند. افراد امضا کننده با کلیّت نامه موافق بودند. ما امضا هم کردیم.
آن گروه تلگرامی ۲۰۰ یا ۳۰۰ نفر عضو د ارد. اگر هر فردی می خواست نظر بدهد ممکن بود نامه به نتیجه نرسد.
*مشکلات و بحران های اقتصادی متعددی را در نامه مطرح کرده و نوشته اید تیم اقتصادی مناسب می تواند این مشکلات را حل کند. به بحران بدهی دولت و نرخ بالای بیکاری جوانان و فارغ التحصیلان دانشگاه ها اشاره کرده اید.
در ۱۱ موردی که مطرح شده است همچنین به موضوع تضعیف بدنه کارشناسی دولت و لایحه ها و تصویب نامه های روزمره و متناقض اشاره داشته اید. صدور دستورالعمل های متناقض عمدتا در زمان دولت آقای احمدی نژاد اتفاق می افتاد و دستورالعمل های متناقض زیادی صادر شد.
در دولت آقای روحانی هم، به نظرتان چنین وضعیتی وجود دارد؟
-یک بحث دستورالعمل های متناقض است و یک بحث هم بی ثباتی مدیریتی است که اینها بیش تر در دولت آقای احمدی نژاد، نمود پیدا می کرد و در دولت آقای روحانی کمتر شده. اما بدنه دولت و بوروکراسی موجود باید تصمیمات اقتصادی را اتخاذ کند.
دیدگاه من، همان متنی است که اخیرا نوشته و در روزنامه دنیای اقتصاد منتشر کرده ام. سیستم استخدامی ما اعم از مدیر تا نیروی کار، بر اساس شایسته سالاری نبوده و عمدتا قومی و گروهی و خانوادگی بوده است.
حتی اگر تیم اقتصادی دولت نیز مناسب باشد با این نیروهای بی انگیزه و فاقد تخصص، خیلی نمی شود به اهدافی که در برنامه تعیین می شود یا متولیان اقتصادی در نظر می گیرند دست یافت.
*شما گفتید که آقای کرباسیان اقتصاد نخوانده است ولی برای وزارت اقتصاد به مجلس پیشنهاد شد.
با توجه به این که گفتید نویسندگان نامه از دانشگاه شریف بوده اند، به احتمال زیاد آقای دکتر مشایخی که در دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف هستند و دکترای مدیریت از دانشگاه «ام آی تی» دارند نویسنده اصلی نامه باشد یا یکی از نویسندگان اصلی. درست است؟
-خیر. فردی که متولی این کار بوده الان اسمش در ذهنم نیست و در یکی، دو جلسه ایشان را دیده ام و از دانشگاه شریف است و همچنین از یکی، دو دانشگاه دیگر در نوشتن این نامه نقش داشته اند. اما آقای مشایخی، نویسنده نامه نبوده اند.
به هر حال خود من جزو مخالفین تفکر آقای مشایخی، آقای نیلی و آقای طبیبیان هسستم.
*ولی آقای طبیبیان و آقای مشایخی این نامه را امضا کرده اند و شما هم امضا کرده اید.
-بله ولی کسانی که نامه به رئیس جمهور را امضا کردند ترکیبی بود که خودشان هم، اختلافات زیادی دارند. من از دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، جزو مخالفین تیم نیلی، مشایخی و طبیبیان هستم.
* در این نامه توصیه هایی به آقای روحانی داشته اید که تیم اقتصادی دولت هماهنگ باشد و رئیس سازمان برنامه و بودجه و رئیس بانک مرکزی متخصص اقتصاد باشند و در برابر فشار دستگاه های اجرایی برای اضافه برداشت بودجه مقاومت کنند.
اما بعضی از کسانی که نامه را امضا کرده اند دکترای مدیریت دارند از جمله آقای دکتر مشایخی. آقای کرباسیان که در دولت دوم آقای روحانی وزیر اقتصاد شده، دکترای مدیریت دارد. در ارتباط با کسب رای اعتماد وزرا از مجلس، بخشی از انتقادها به آقای کرباسیان به این موضوع برمی گشت.
آیا اشکالی ندارد کسانی که مدیریت خوانده اند در این سطح و در نامه به رئیس جمهور در مورد تیم اقتصادی دولت نظر بدهند؟
-اشکال دارد. در دولت آقای خاتمی هم، آقای مظاهری رئیس بانک مرکزی و وزیر اقتصاد بود که در آن زمان فوق لیسانس عمران داشت. ایشان هم، اقتصاد نخوانده بود و در همان زمان، من جزو مخالفین ایشان بودم.
من در مورد اقتصاد معتقدم که اقتصاد خوانده ها، فقط در حوزه هایی که تخصص دارند باید دخالت کنند. مسائل کلی اقتصاد مربوط به بینش توسعه ای است که جامعه و ساختارها را نیز در نظر بگیرد.
تیپ هایی مثل آقای طبیبیان یا مدیرانی که مثل اینها فکر می کنند ولو باسواد باشند که از نظر من باسواد هستند اما چون در تحلیل ها و تصمیمات خودشان، جامعه را جدا می کنند و ساختارها را لحاظ نمی کنند و فقط بر اساس تئوری هایی که از کشورهای دیگر گرفته ایم تصمیم گیری می کنند، تا به حال اگر بیشترین لطمه را نزده باشند، کمک چندانی نکرده اند.
رشته مدیریت نزدیکترین رشته به اقتصاد است ولی من مخالفم که فارغ التحصیلان غیر اقتصادی ولو مدیریت، بیایند در این حد تصمیم بگیرند.
*رئیس جمهور یک سِمت جدید ایجاد کرده اند به اسم معاونت اقتصادی ریاست جمهوری و آقای نهاوندیان معاون اقتصادی رئیس جمهور شده. آقای نیلی در دوره قبل، مشاور اقتصادی آقای روحانی بود و در این دوره به عنوان دستیار منصوب شده.
در مورد اقتصاددانانی که به این سمت ها منصوب شده اند چه نظر دارید؟
-به نظرم، یکی از مشکلات مملکت این است که برای آدم ها، پُست ایجاد می کنند. معاون اقتصادی، چیز جدیدی است و شاید به خاطر این که آقای نهاوندیان، الان بدون مسئولیت مانده. من معتقدم ساختارهای مملکت بر اساس آدم ها شکل گرفته است.
در حالی که ما تیم اقتصادی رسمی در سازماندهی هیات دولت داریم این موارد خیلی کمک نمی کند. آقای کرباسیان و آقای سیف، هر دو اقتصاد نخوانده هستند. شاید این دو نفر، در پشت پرده، تبعیت شان از اقتصاد خوانده هایی مثل آقای نیلی، زیاد باشد.
آقای نیلی و آقای نهاوندیان، آکادمیک هستند و کنارشان گذاشته اند ولی آقای سیف و آقای کرباسیان در این مدت مدیر بوده و مدیریت داشته اند در نتیجه تجربه دارند. شاید با این قصد بوده که آقای نیلی و اقای نهاوندیان سیاست های اقتصادی را تعیین کنند و اینها اجرا کنند. ممکن است چنین چیزی در نظرشان بوده باشد.
*تیم اقتصادی دولت دوم و دستیار و معاون اقتصادی آقای روحانی مشخص شده و کابینه هم شروع به کار کرده است. حدود ۲۳ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر به آقای روحانی رای داده اند و انتظار دارند که وضعیت اقتصادی کشور بهتر شود.
شما که دکترای اقتصاد دارید و در حوزه کشورهای در حال توسعه تخصص دارید فکر می کنید دولت دوم آقای روحانی باید از کجا شروع کند که سریعتر بتواند بخش عمده ای از مشکلات را حل کند؟
-مشکل ما در تولید است. موانع تولید هم، زیاد هستند و همه آنها، اقتصادی نیستند. به نظر من ۳۰ درصد موانع کسب و کار در اختیار هیات دولت است و می تواند آنها را رفع کند.
حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد برمی گردد به سایر قوا و سایر دستگاه ها و کلا ساختارهای فعلی. آقای روحانی با توجه به نفوذی که دارد باید سایر دستگاه ها را متقاعد کند که مسائل اقتصادی به صورت ریشه ای حل نمی شوند مگر این که آنها هم حمایت و همراهی کنند و خودشان را در جهت حل مشکلات تولید سازگار کنند.
به اعتقاد من، تا مشکلات تولید در داخل کشور حل نشود هیچ چیز دیگری حل نمی شود. این که می بینیم اقتصاد کشور به صورت زیگزاگی دوام آورده است همه اش مرتبط با درآمد نفت است.
*ما برنامه ششم توسعه را در حال اجرا داریم و بودجه سال ۱۳۹۶ هم تصویب شده و از اول سال به اجرا درآمده است. الان می شود دولت بر تولید تمرکز کند و حل کردن مشکلات تولید را در اولویت قرار بدهد؟
-بله. دولت باید بعضی بخشنامه های اضافی را لغو کند، موانع تولید را بشناسد و موانعی که مربوط به خودش است را رفع کند. این مسائل خیلی به بودجه ربط ندارد. ضمن این که در همه برنامه ها بر رفع موانع کسب و کار تمرکز شده است.
حتی اگر دولت بتواند تمام موانع در حوزه خودش را بردارد تازه ۳۰ درصد از موانع کسب و کار برداشته شده. در این کشور، موانعی وجود دارد که باعث می شود تولید افزایش پیدا نکند و تولید کننده و سرمایه گذار به طور جدی فعالیت نکنند.
برخی فکر می کردند اگر برای استان های محروم، بودجه بفرستند مشکل این استان ها حل می شوند. اما آقای احمدی نژاد هم، همین کار را انجام داد ولی رفع محرومیت اتفاق نیفتاد. بنابراین باید عمیق تر به مسائل و مشکلات موجود توجه کرد.