ویدا مهراننیا، همسر احمدرضا جلالی، استاد، پژوهشگر مدیریت حوادث مترقبه و پزشک به کمپین حقوق بشر در ایران گفت حکم اعدام همسرش از سوی شعبه یک دیوان عالی کشور تایید شده است. به گفته خانم مهراننیا این حکم هنوز به وکیل احمدرضا جلالی و خود او در زندان ابلاغ نشده است. خانم مهراننیا به کمپین گفت: «وکیلش پس از مراجعه به دادگاه در روز سهشنبه ۱۴ آذر ماه توانسته حکم را بخواند اما به او و احمدرضا هنوز ابلاغ نشده است.»
احمدرضا جلالی، استاد و پزشکی از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به اتهام «محاربه» از طریق جاسوسی برای دولت متخاصم اسراییل به اعدام محکوم شد. حکم اعدام او روز سه شنبه ۲۹ مهرماه به وکیلش اعلام شد. کمتر از دو ماه پس از آن و اعتراض وکیل به حکم، شعبه یک دیوان عالی کشور این حکم را عینا تایید کرده است.
ویدا مهراننیا در اعتراض به حکم اعدام همسرش گفت: «با سرعت حکم اعدام او تایید شده است در حالی که بارها احمدرضا درخواست بازبینی پرونده را داشت. حکم اولیهاش حتی به او نشان داده نشد. همسرم بارها اعتراض کرد که میخواهد حکمش را ببیند، حکم را بخواند تا بفهمد چرا و به چه علتی به اعدام محکوم شده است اما اعتراضهایش فایدهای نداشت. این بار هم هنوز حکم به او در زندان ابلاغ نشده و وکیلش هم فقط توانسته حکم را در دادگاه بخواند.»
ویدا مهران نیا گفت: «من بارها از مقامات قضایی کشور خواستم که پرونده احمدرضا را عادلانه بررسی کنند ولی متاسفانه تاکنون این اتفاق نیفتاده من دوباره از آقای روحانی و قوه قضاییه درخواست بازبینی پرونده همسرم را دارم. درخواست میکنم که فقط براساس نظر شخصی دو بازجو او اکتفا نشود. با جان و زندگی یک نفر اینطور بازی نشود. احمدرضا دو کودک پنج ساله و ۱۵ ساله دارد.»
خانم مهران نیا پیش از برگزاری اولین جلسه دادگاه همسرش در گفتوگویی با کمپین در تاریخ ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ گفته بود قاضی ابوالقاسم صلواتی پس از قرائت کیفرخواست به او در تاریخ ۱۲ بهمن ماه به او اعلام کرده حکمش «اعدام» خواهد بود. او حتی گفته پس از برگزاری دادگاه نیز «تغییری در این حکم ایجاد نمیشود.»
آقای جلالی پیش از آن از سوی بازپرس و بازجویانش به اعدام تهدید شده بود و از پنجم دی ماه ۹۵ در اعتراض به «تهدیدهای بازجو و بازپرسش برای صدور حکم اعدام» دست به اعتصاب غذا زده بود که تا مدتی ادامه داشت.
احمدرضا جلالی در ماه آگوست نامهای از داخل زندان به زبان انگلیسی نوشت که ساعتی پس از اعلام حکم دادگاهش در روز ۲۹ مهرماه ۹۶ منتشر شد. احمدرضا جلالی در این نامه با عنوان «چرا من از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شدم؟» با جزییات توضیح داده که چون نپذیرفته برای وزارت اطلاعات جاسوسی کند و اطلاعات کشورهای دیگر را در حوزه تروریسم اختیار آنها بگذارد در اخرین سفرش به ایران بازداشت شده است.
احمدرضا جلالی، استاد و پژوهشگر مدیریت حوادث مترقبه و دارای اقامت سوئد است. او فوق دکتری خود را در رشته مدیریت بحران در دانشگاه پیه مونتو ایتالیا گرفته و پس از آن به همراه همسر و دو فرزنش ساکن کشور سوئد شدند. آقای دجلالی در تاریخ پنجم اردبیهشت ماه ۱۳۹۵ پس از سفر به ایران به قصد شرکت در یک کنفرانس علمی توسط ماموران وزارت اطلاعت دستگیر و روانه زندان اوین شد. او پس از هفت ماه بازجویی در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین به بند عمومی منتقل شد. اتهام آقای دجلالی «همکاری با دول متخاصم» عنوان شده است.
این پژوهشگر پیش از بازداشت در پنجم اردبیهشت ماه ۱۳۹۵، بارها برای شرکت در سمینارها و ورک شاپهای علمی و تخصصی به دعوت دانشگاه تهران و هلال احمر به ایران سفر کرده و هیچگاه مشکلی برایش فراهم نشده بود.
یک منبع آگاه پس از اعلام حکم اعدام او از سوی دادگاه انقلاب در گفتوگویی با کمپین در تاریخ اول آبان ۹۶ از تهدید بازجویان و فشار برای اعتراف گفت: «بازجویانش دو بار با فشار از او خواسته بودند جملاتی را عینا از روی کاغذهای بخواند و از او در سلول انفرادی فیلمبرداری کرده بودند. او را ترسانده بودند که اگر عینا کلماتی را که آنها میخواهند جلوی دوربین نگوید بچههایش را در سوئد اذیت میکنند. برگههایی را هم داده بودند تا امضا کند. احمدرضا هم از ترس هم را امضا کرده و خوانده. بعد هم که از بازجویانش شکایت کرد توجهی به آن نشد. مضاعف بر اینها در پروندهاش برگههای دیگری اضافه شده که در بازجوییها صحبتی از آن نشده بود.»