آیا واقعا فقط مه آفرید امیرخسروی در اختلاس سه هزار میلیاردی نقش داشت. یا افراد مهمی در هیات مدیره بانک صادرات و مدیر عامل وقت بانک صادرات (آقای جهرمی) نقش چشمگیری در ایجاد آن داشتند. کارکنان بانک صادرات ادعا می کنند مشکل اینجاست که به یک یا چند دلیل قابل اهمیت نظارت بر سیستم کشور آنقدر بیاثر شده است که فساد مخصوصا در شبکه بانکی خوشرقصی میکند، وضعیت اقتصاد ایران و به ویژه شبکه پولی و مالی اعم از بانک مرکزی، بانکهای دولتی و خصوصی، بازار سرمایه و نهادهای مالی به سطحی رسیدهاند که نیاز به پالایش و اصلاحات اساسی دارند و برخی مدیران منصوب شده چنان از ریل خدمت به مردم و سیاستگذاری برای مردم خارج شدهاند که بررسی عملکرد آنها تاسفبرانگیز است و باید عنوان داشت که در هر یک از مجموعههای دولتی و شبهدولتی، دولتی در سایه از طریق مدیران پیشین آن مجموعه یا خودیها شکل گرفته است که انتصابات و سیاستگذاریها توسط این افراد قدیمی و بانفوذ و بین خودشان انجام میشود و این افراد به شدت از شفافسازی بیزار هستند. در دنیا بانکهای مرکزی به قدری بر دادوستدهای بانکی مسلط هستند که اگر فسادی رخ دهد، فردای همان روز، از آن فساد مطلع شده و حتی قادر به کشف مجرم است؛ اما در کشور ما اینگونه نیست و یک فساد بانکی پس از دو یا پنج سال کشف میشود و حتی در مرخی موارد به دلایل سیاسی از معرفی مفسدان پرهیز میشود تا شرایط کمی آرام شود و بعدا مفسدان در جریان فساد مالی معرفی میشوند. متاسفانه هدف از تشکیل معاونت نظارت در بانک مرکزی، نظارت بیشتر بر بانکهاست اما به دلیل اینکه این معاونت از مدیریت علمی و تکنولوژی روز دنیا عقب است، قادر به نظارت بر بانکها نیست.
کمیته بال برای جلوگیری از فساد بانکی ضوابطی را معین کرده که مهمترین آن در نحوه وام دادن به واحدها و مشتریان بزرگ بانک خلاصه میشود. براساس ضوابط این کمیته بانک نباید به مجموع شرکتها و زیرمجموعههای یک واحد بزرگ تولیدی بیش از ۲۰ درصد سرمایهاش وام بدهد. مثلا شما ایرانخودرو را در نظر بگیرید. این واحد دارای شرکتها و زیرمجموعههای مختلفی است که مثلا شاید به ۱۰۰ واحد حقوقی برسد. بانک نباید مجموعاً بیش از ۲۰ درصد کل سرمایه و دارایی تمام این ۱۰۰ واحد که در نام ایرانخودرو خلاصه میشود را وام بپردازد. اگر این ضوابط رعایت میشد، ماجرای ۳۰۰۰ میلیارد تومان پیش نمیآمد. اما در سیستم بانکی ما این ضوابط عملا اجرا نمیشود چرا که بانکها گاهی زیر فشار سیاسی واحدهای بزرگ مجبور میشوند این ضوابط را کنار بگذارند. بانک صادرات میزبان ۲ اختلاس بزرگ و تاریخی بوده است. یکی ماجرای ۱۲۳ میلیارد تومان فاضل خداداد و دیگری همین ۳۰۰۰ میلیارد تومان اخیر. هر دوی این اختلاسها به دلیل رعایت نکردن ضوابط و استانداردهای حسابرسی دور از چشم مدیران بانک مرکزی اتفاق افتاد. یعنی اگر سیستم حسابداری بانک صادرات به روز بود، به موقع افشا میشد. ما در حسابداری بانکی سرفصلی داریم به نام سرفصل حساب مرکز. حساب مرکز نقل و انتقال پول میان مجموعه شعب داخلی و خارجی بانک و کل دریافت و پرداختهای بین بانکها را نشان میدهد. وقتی حساب مرکز به روز باشد، تمام نقل و انتقالات پول روزانه روشن است و موارد مشکوک بهراحتی قابل تشخیص است. چراغ قرمز روشن میشود چنانچه مدیر عامل وقت(جهرمی فاسد)بهشدت بر به روز بودن حساب مرکز پافشاری می کرد و هر هفته جلسه میگذاشت و با مدیران شعب جر و بحث میکرد بالاخره بعد از مدتی تلاش مستمر، حساب مرکز به روز میشد. جالب است در بین اسناد منتشره و مستند مدیر عامل وقت (جهرمی) جهت لاپوشانی فساد موجود مبالغی در اختیار مسئولان حراست بانک صادرات می گذارد. بنابراین همین امر نشان دهنده آن است که حراست بانک را نمی توان زیر نظر مدیر عامل بانک قرار داد بلکه نظارت بانک مرکزی الزامی است تا با مونیتورینگ و ایجاد سامانه جامع بانکهای کشور کلیه تراکنش های سطح بالا را مدام رصد و افشا نماید تا فساد و اختلاس کلان رخ ندهد. ماهی از سر گنده گردد نی ز دم.
این چنین بود که در دوران مدیرعاملی وی موردی از سونامی اختلاس اتفاق افتاد. اما متاسفانه اکنون تخصص در سیستم بانکی ما ارزش خودش را از دست داده است و مدیران بانکی ما بعضا با فنون بانکداری جدید آشنا نیستند. لذا چالش آموزش یکی از چالشهای بزرگ بانکداری کشور است. اسناد زیر را مطالعه بفرمایید تا با گوشه ای از فساد و اختلاس ۳۰۰۰ میلیارد تومانی در بانک صادرات آشنا شوید:: http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-… اصولا با اولین اختلاس و سونامی بزرگ در تاریخ بانکداری ایرا معروف به اختلاس سه هزار میلیارد تومانی، ن لزوم تبدیل و یا حذف کامل نهادی های امنیتی از درون بانکها و تبدیل آنها به یک نهاد بازجوی اقتصادی صرف بیشتر شده، ضمن این که مسئولین حراست بانک صادرات د ردوره مدیر عاملی زراعتی محبوبیتی بین کارکنان و مدیران بانک صادرات ایران ندارندو لزوم تعویض و جایگزینی آنها با افرادی باتجربه و دارای تحصیلات مرتبط و تخصصی مورد انتظار قاطبه کارکنان بانک صادرات در دوره دکتر صیدی می باشد. جالب است مسئولان حراست بانک صادرات کوچکترین آشنایی با کمیته بال (استاندارد بانک های دنیا ) را ندارند و طبیعی است لزوم جایگزینی حسابداران رسمی و کارکشته و خبره با نهادهای امنیتی حراست بانک صادرات بیش از پیش احساس می شود. جایگزینی خلاق حرفه ای حسابداری در بانکها الزاما از طریق انتصاب حسابداران رسمی و خبره امکان پذیر است.
ویدئوی اولین مستند جامع از روایت سونامی اختلاس ۳۰۰۰ میلیاردی بانک صادرات ایران را در لینک زیر ملاحظه بفرمایید:
https://www.youtube.com/watch?v=YDEvBFh5zAY