محمد نوری‌زاد: ما انتخابات را تحریم که نه، «هو» می‌کنیم!

دوشنبه, 6ام خرداد, 1392
اندازه قلم متن

انتخاباتی که از سر تا به پایش مهندسی که نه، دستمالی شده باشد، و از مقدمه تا مؤخره‌اش توهین به حداقل شعور مخاطبان خود باشد، تحریم که نه، بل مستحق تفقدی ویژه است. بنا بر این، ما انتخابات را «هو» می‌کنیم.

ویژه «نجواهای نجیبانه»

من احتمال می‌دهم در همین چند وقت آتی ناگهان خبری دربپیچد که: رهبری با حکم ویژه خود آقای هاشمی را تأیید صلاحیت کرده است. این خبر، چند خاصیت همزمان برای شخصِ رهبر دارد:

یک: این که به آقای هاشمی می‌فهماند: این منم که طناب انداختم و تو را از قعر چاه و از متن له‌شدگی بیرون کشاندم. دیگر در هر کجا نشستی، سوابق مبارزاتیِ خود را به رخ ما مکش که: «ما از سال ۱۳۳۷ وارد مبارزه شدیم؛ درست از زمانی که آقای خامنه‌ای نوجوان بودند؛ و یا به هر مناسبت بگویی: این ما بودیم که فلانی را از مشهد به تهران فرا خواندیم و برای عضویت در شورای انقلاب، او را به امام معرفی کردیم. امام ابتدا موافق ایشان نبود اما اصرار ما به موافقت امام انجامید.

پس آقای هاشمی، حواست را جمع کن و قدر این موهبت ما را بدان و فردا اگر که رئیس جمهور شدی از چارچوب‌های ولی‌نعمت خود خروج مکن. در ضمن ما یک وقتی در یک تنگنایی گفته بودیم: «هیچ‌کس برای من هاشمی نمی‌شود». آن زمان ما خود را به ناچار به آغوش تو انداختیم و اکنون این تویی که خود را باید به پای ما بیندازی و بگویی: هیچ‌کس هیچ‌وقت در هیچ شرایط برای من خامنه‌ای نمی‌شود.

دو: به مردم می‌فهماند: یادتان باشد که من چه قدرتی دارم، و چه رؤف و موقعیت‌شناسم. آهای مردم، فراموشتان نشود که یک تصمیم مختصر من چه موجی می‌تواند در این مملکت پدید آورد. من دیدم تمایل بخش وسیعی از شما مردم به آقای هاشمی است و با رد صلاحیت وی دچار افسردگی شدید شده‌اید، او را برخلاف میل خودم و برخلاف میل آقای شریعتمداری کیهان و آقای علم‌الهدی تأیید کردم تا کام شما شیرین گردد. پس تا می‌توانید مرا دوست بدارید و در روزِ رأی‌گیری مثل یک فنر فشرده‌ای که ناگهان رهایش کرده باشند، پُرفشار و سراسیمه به سمت صندوق‌ها هجوم ببرید و «حماسه سیاسی» مورد نظر مرا در عالی‌ترین وجه ممکن مسجّل و محقق کنید.

سه: تأیید صلاحیت آقای هاشمی و انتخاب گسترده او، به قدرت‌های برتر جهان و تحریم‌کنندگان ایران می‌فهماند که ایرانیان هنوز که هنوز است دوستدار نظام‌اند. و این هجوم همه‌جانبه، بستر مناسب سخنرانی‌های مطول و حماسیِ رهبر را فراهم می‌کند تا به اوباما و صد پشت اروپایی‌اش بفرمایند: با مردم ایران نمی‌شود با توپ و تشرسخن گفت. برقراری ما را تماشا کنید و از غصه دق کنید؛ ببینید مردم ایران در اوج بیچارگی و درماندگی، باز به آغوش خود ما پناه می‌آورند و با همه نفرتی که از مشقات جمهوری اسلامی دارند، باز دست به دامن خود ما می‌شوند و در دهه چهارم انقلاب، یکی از استوانه‌های کهنسال انقلاب را برمی‌گزینند و سخن از دگرگونی و واژگونی نمی‌رانند.

اگر احتمال من باد هوا باشد، می‌شود همه استعداد بیت مکرم رهبری و دلارها و تحکم‌های سپاه را به سمت آقای جلیلی سرازیر شده دید و باورکرد که: این بار سرداران سیری‌ناپذیر سپاه برای بلعیدن همه کشور بسیج شده‌اند؛ که در این صورت می‌گویم: اسم انتخابات را اگر از روی این شوخی بزرگ برداریم، آنچه به جای می‌ماند یک فریبکاری آمیخته به ناجوانمردی است. انتخاباتی که از سر تا به پایش مهندسی که نه، دستمالی شده باشد، و از مقدمه تا مؤخره‌اش توهین به حداقل شعور مخاطبان خود باشد، تحریم که نه، بل مستحق تفقدی ویژه است. بنا بر این، ما انتخابات را «هو» می‌کنیم، و در لابلای هو کردن، به سردارانی که بلعیدن همه قدرت را با همه ظرفیت‌هایش یک‌جا می‌خواهند می‌گوییم: مملکت، مفت چنگتان! همدیگر را خبر کنید و تا توان دارید بخورید و بالا بکشید! همه چیز این کشور بلازده را که بالا کشاندید و به باد دادید، به ما ندا بدهید تا برای حمل جنازه‌های شما فکری بکنیم.

محمد نوری‌زاد
ششم خرداد نود و دو – تهران
از: وبلاگ محمد نوری‌زاد


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.