متن کامل گفتوگوی دکتر حسین موسویان با برنامه تلویزیونی جمهوری ایرانی آقای کورش پارسا – این گفتوگو پیش از این به صورت ویدئو منتشر شده بود.
_ در این بخش از برنامه با جناب دکتر حسین موسویان رئیس شورای مرکزی و نیز رئیس هیئت رهبری – اجرایی جبهه ملی ایران هستیم درود بر شما جناب دکتر.
* درود بر شما و درود بر بینندگان شما و همه هموطنان عزیزم
– آقای دکتر موسویان با توجه به تمام تنشهای فزایندهای که بین ایران و آمریکا در هفته اخیر شاهد بودیم نظر شما راجع به به اصطلاح این تنشها چیست و چهجوری می توان این مشکلات را حل کرد البته شما هم چند روز پیش که گفتید حکومت جمهوری اسلامی در زمینه سوزاندن فرصتها مقام اول جهانی را داراست بهره نگرفتن از به اصطلاح سفر وزیر خارجه آلمان و نخستوزیر ژاپن به ایران آخرین فرصتسوزی آنهاست و معلوم نیست آخرین فرصتسوزی از سوی حضرات چه عواملی برای کشور ما رقم بزند و چه هزینههایی را به ما تحمیل خواهد کرد در خدمت شما هستیم آقای دکتر!
* باید به عرض شما برسانم که تنش میان ایران و آمریکا مربوط به این ۱ ماه و ۱ هفته و یک سال نیست و این تنش از ابتدای پیروزی انقلاب با اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویانی که معروف بودن به دانشجویان پیرو خط امام شروع شد. در زمان انقلاب ایران، میشود به صراحت گفت که آمریکا از انقلاب حمایت کرد. حتی آن ژنرال آمریکایی «هایزر» که بعدها گفتند که آمده است که کودتا کند. بعداً اسنادی که فاش شد نشان داد که خیر او آمده است که ارتش را از دست زدن به کودتا مانع شود و راه را برای پیروزی انقلاب هموار کرد و خود روابط و ملاقاتهایی هم با سران انقلاب چه شخصیتهای آمریکایی و چه سفارت آمریکا در تهران برقرار میکرده بود و معلوم نشد که این چه پدیدهای اتفاق افتاد که یک دفعه در روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸ دانشجویان پیرو خط امام از در و دیوار این سفارت بالا رفتند و سفارت اشغال کردند و این اشغال سفارت ۴۴۴ روز هم به طول انجامید و در حقیقت این تنش بین روابط از همان جا آغاز شد.
در حقیقت همان اشغال سفارت را باید گام اول حمله صدام حسین و جنگ عراق با ایران دانست که آمریکاییها چراغ سبز به صدام نشان دادند و او به ایران از زمین و هوا و دریا حملهور شد و آن جنگ هشت ساله را به ایران تحمیل کرد که شاید یک میلیون از جوانان این مملکت کشته و معلول شدند و هزار میلیارد دلار خسارت به کشور ما وارد شد و بعد از آن هم این …
خطوط نفتی از آسیای میانه قرار بود که از ایران به خلیج فارس برسد و بهترین راه بود که این مسیر انتخاب شود ولی روی اصل این خصومت، آمریکاییها این برنامه را به هم زدند و خط لوله را از دریای مازندران به باکو بردند و از آنجا به بندر جیهان ترکیه و اصلا مسیر تغییر کرد. در حالیکه احداث آن خط لوله میلیونها دلار برای ایران سود داشت و سالیانه نیز میلیونها دلار (شاید هزاران که البته شاید رقم بزرگی باشد) صدها میلیارد دلار تا به امروز ایران میتوانست از بابت این خط ترانزیت نصیب ایران گردد و مقدار زیادی کار در داخل کشور تولید شود. این فرصت از بین رفت و به هر حال این خصومت همواره وجود داشته است. همچنین مذاکرات جمهوری اسلامی با آمریکا که تحت عنوان «برجام» انجام داد، دریچهای از امید برای وطندوستان باز کرد که این تنشها به پایان برسد ایران بتواند از منافع خود در سطح جهانی و در سطح منطقه را سد کند و ملت ایران از این تنگناها و مضیقهها خارج شوند باز ما شاهد بودیم که هنوز جوهر برجام خشک نشده بود که چندین موشک شعار نویسی شده پرتاب شد که روی آن نوشته شده بود. اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود و در ضمن یک سری از توافقات اقتصادی که در کنار برجام صورت گرفته بود که باز ایران پشت پا زد و در نتیجه برجام به جایی نرسید و رئیس جمهور بعدی آمریکا که همین آقای ترامپ باشد آمد و آن را لغو کرد و پس از آن نیز تحریمها که برداشته شده بود و مدت موقتی اقتصادی که کشور در حال نفس کشیدن دوباره تحریم ها آغاز شد. دوباره تحریمها آغاز شد و این تنشهای اخیر تنشهای خطرناکی است که منطقه را به مثابه یک انبار باروت کرده است که هر جرقهای میتواند آن را منفجر کنند و البته آمریکا در مورد تحرکات اخیر جمهوری اسلامی مثل سرنگونی پهپاد و زدن کشتیها خویشتنداری نشان داده است و شاید این خویشتنداری جزو برنامه و تاکتیکهای آمریکا باشد و اینجا دستگاه دیپلماسی ایران و ادارهکنندگان و مسئولین این کشور باید متوجه باشند که آمریکا ضمن اینکه عکسالعملی نشان میدهد دارد خودش را مظلوم نشان میدهد
آمریکا دارد یک جو جهانی بر علیه ایران درست میکند و برای ملت آمریکا که ممکن است اگر موافق جنگ نباشد، برای آنها برنامه میریزد تا آنها را پشت سر خود بیاورد و حرکت خشن و نظامی که میخواهد انجام دهد آنها را با خود همراه کند . بنابراین باید بسیار هوشمندانه رفتار شود همانطور که اشاره کردید من در آن توئیتر نوشتم که جمهوری اسلامی استاد فرصتسوزی است و باید در فرصت سوزی مقام اول جهانی را کسب کند برای اینکه در این شرایطی که نخست وزیر ژاپن یک مرد قابل احترام و قدرتمندی است که به اینجا آمده تا با میانجیگری کند و پیغام بیاورد و پیغام ببرد و یک فرصت ایجاد شده بود که بتوانند از این فرصت استفاده کنند. در تمام دوران انقلاب، نخستوزیری از ژاپن به ایران نیامده بود و حالا بعد از ۴۰ سال این فرصت پیش آمده به این شکل آنها این فرصت را از دست دادند و او از ایران رفت. و همینطور وزیر امور خارجه آلمان و نیز بقیه وساطتهایی که انجام شد در حالیکه میانجیگریها را میتوانستند محترمانه و عزتمندانه بپذیرفتند و باب مذاکره را باز میکردند و مسائل را حل میکردند. این موجب میشد احتمال اینکه خطرات بزرگتر ایران را تهدید کند از بین میرفت که متاسفانه تا این لحظه این کار انجام نشده که البته در ظاهر انجام نشده، ولی اگر در پشت صحنه که شایع شده گفتگوهایی در جریان است که ما از آن بی اطلاعیم. ولی ظاهراً این میانجیگریهای آشکار و علنی پاسخ داده نشده است؛ برای کشور بسیار نگران کننده است و نمیشود که ما با خود قدرتمندپنداری خودمان از مذاکره با یک ابرقدرت که واقعاً از نظر اقتصادی و نظامی قدرت اول جهان است این گونه درستیز قرار بگیریم و محاصره اقتصادی شویم و ملت ما این گرفتاریها را تحمل کند این تنشها همانگونه که قبلا هم عرض کردم از مدتها قبل آغاز شده
_ به هرحال در این مقطع که تنش ها روبه گسترش است به نظر شما در جبهه ملی ایران راه حل برای برون رفت از این تنشها چیست؟ چند سازمان سیاسی جمهوری خواه هفته گذشته بیانیه دادند که مذاکره …
*جبهه ملی ایران به هیچ وجه با انجام مذاکره مخالفت ندارد. مذاکره یک حرکت انسانی و برای انسان متمدن قرن بیست و یک مسئله بدیهی است و این مذاکره باید در یک شرایط عزتمندانه با احترام متقابل صورت بگیرد الان ما میبینیم که دولت آمریکا از آن ۱۲ شرایطی که گذاشته بود، دست برداشته که در حقیقت عقبنشینی کرده است؛ وزیر امور خارجه آمریکا میگوید که ما بدون هیچ پیش شرطی حاضر به مذاکره هستیم و بیشتر تکیه روی انرژی هسته ای و بمب اتمی است. در حالی که دولتمردان جمهوری اسلامی بارها اعلام کردند که ما اصلا دنبال ساخت بمب اتمی نیستیم وقتی که دولت ایران به دنبال ساخت بمب اتمی نیست و آنها فقط حساسیتشان روی این زمینه است پس بقیه مسائل میتواند حل شود و مسائل میتواند بررسی و حل گردد پس چرا ایران نباید روابط عادی با تمام کشورهای جامعه جهانی داشته باشد؟ دشمنتراشی کند و با همسایه ها درگیر و قدرتهای جهانی درگیر شود.
ملت ما یک ملت صلحخواه و ملت متمدن و فرهیختهای که می خواهد با این منابعی که در اختیار دارد کشور خودش را بسازد و تمام محرومیتها و عقب ماندگیها را جبران کند و چرا ما نباید در این خط کار کنیم جواب این سوال ما را چه کسی میتواند به دهد که آیا ایران با داشتن ۱۵ درصد از منابع انرژی جهان در حالی که فقط یک درصد از خشکیها و یک درصد از جمعیت جهان را دارد تا ۱۵ درصد منابع انرژی در اختیارش است، چرا باید کشور فقرزده باشد؟ چرا باید ۴۰ تا ۵۰ درصد از جمعیت ایران زیر خط فقر باشند؟
چرا آلونک نشینی و گورخوابی و کارتون خوابی و غیره و ذالک باید در این کشور وجود داشته باشد؟ چرا باید جوانان برومند این کشور بیکار باشد به این خاطر که سیاستهای جمهوری اسلامی سیاستهای درستی نیست و از طرفی دیگر منابع مالی نیز در اثر فساد گسترده در کشور وجود دارد که گمان میکنم در تاریخ سابقه برای آن متصور باشیم این منابع از بین رفته و از بین می رود و ما در چنین شرایطی قرار گرفتهایم.
راه حل همان راه حلی است جبهه ملی ایران یک سال پیش در بیانیه ای در ۵ مرداد اعلام کرد راهحلی که حاکمیت به آرمان های انقلاب برگردد اهداف انقلاب آزادی استقلال عدالت اجتماعی است
-پس در واقع راه حل همان راه حلی است که سال گذشته اعلام کردید که در سه گام باید انجام شود گذار از استبداد به یک حکومت ملی و برگزاری انتخابات آزاد و آزادی زندانیان سیاسی چند روز گذشته نیز ۱۴ به فعالان سیاسی و مدنی نامه را امضا کردن که خواهان استعفای سید علی خامنه ای و تشکیل مجلس موسسان و گذار از جمهوری اسلامی را مطرح کرد نظر شما درباره این بیانیه ۱۴ نفره چیست؟
* خوب این بیانیه بیانیه خوبی بود و بعضی از این افرادی که این نامه را امضا کردند شخصیتهای مورد احترام و شخصیتهای با سابقه مبارزه هستند مانند دکتر محمد ملکی مثل آقای مهندس هاشم خواستار معلم فرهیختهای که در این بیانیه امسال گذاشته بود و بعضی از مادرانی که فرزندانشان در این مبارزات آزادیخواهانه سالهای اخیر به شهادت رسیدهاند پدرانی که فرزندانشان به شهادت رسیدند این بیانیه را امضا کردند. ولی به گمان بنده باید تشکل ها و احزاب و گروههای سیاسی هستند که باید صدای مردم شود و مردم باید از صداهایی که از این گروهها در میآید و قبول دارند و مورد تأییدش آن است که حمایت کند کارهای فردی کارهایی نیستند که به یک نتیجه روشنی برسد و یک مقدار اتلاف انرژی است اتلاف نیروست همانطور که در انقلاب مشروطیت ما میبینیم که بیش از ۱۰۰ انجمن آن روز که در انجمن میگفتند فعال بودند و افراد در این انجمنها کار آزادیخواهی و انقلاب را پیش می بردند که بعدها به پیروزی البته مسائلی که گفتنش در اینجا نیست. که چه اتفاقی افتاد و چگونه مشروطیت برچیده شد و فقط ظاهری از آن باقی ماند. به هر حال این بیانیه بیانی خوبی بود. اگر آن تحول سازنده انجام شود و راجع به قانون اساسی بازنگری صورت بگیرد قطعاً کشور روی یک مسیر صحیح و درستی پیش خواهد رفت و از خطرات بزرگ که این مملکت را و کیان ملی را در معرض تهدید قرار داده نجات پیدا خواهد کرد به هر حال آنچه که در این ۴۰ سال گذشته است کارنامه موفقی برای حاکمیت جمهوری اسلامی به ارمغان نیاورده است کارنامه مردودی است و نشان داده است که این روال این طرز تفکر کشتی جامعه ایران را به یک صاحب نجات نمیتواند رهنمود کند و ما به این بحرانها گرفتار شدیم بنابراین خوب است که ملت فرهیخته اعم از کسانی که قدرت را در اختیار دارند و عمل تودهها و بخشهای مختلف مردم بیایند و در یک مسیر درست و انسانی راه حلی پیدا کند کشور را از متلاشی شدن و تلاطم نجات بدهد و این کیان ملی حفظ شود ایران چندهزار سال منشاء و مبداء تمدن و فرهنگ بشری است باقی بماند و به پیشرفت خودش در این منطقه حیاتی و استراتژیک ادامه دهد.