سود و زیان ‘ماله‌کش اعظم’ چیست؟

جمعه, 11ام مرداد, 1398
اندازه قلم متن

در نخستین توییت، این‌گونه به نظر می‌رسد که این عبارت به عنوان ترجمه نوشته وزیر خارجه آمریکا استفاده شده است

در نخستین توییت، این‌گونه به نظر می‌رسد که این عبارت به عنوان ترجمه نوشته وزیر خارجه آمریکا استفاده شده است

حساب کاربری رسمی توییتر وزارت خارجه آمریکا به زبان فارسی، در یک اقدام بی‌سابقه، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، را “ماله‌کش اعظم” توصیف کرد؛ عنوانی توهین‌آمیز که ظاهرا کنایه‌ای است به عملکرد وزیر خارجه ایران در برابر انتقادهایی که از سیاست‌های حکومت متبوعش – جمهوری اسلامی – می‌شود.

این توصیف تند در دو توییت پیاپی با مضمونی مشابه به کار رفته و بر اساس نخستین توییت، اینگونه به نظر می‌رسد که مقصود نویسنده، ترجمه یکی از توییت‌های مایک پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا بوده است. بر اساس این نظر، عبارت “ماله‌کش اعظم” به عنوان ترجمه واژه انگلیسی “Chief Apologist” به کار رفته است.

اگرچه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا در حملاتی که توهین‌آمیز توصیف می‌شوند، سابقه‌ای طولانی دارد، اما در دستگاه دیپلماسی این کشور، برچسب‌زدن‌هایی از این دست به ویژه علیه وزیر خارجه یک کشور دیگر اقدام پرسابقه‌ای نیست. به ویژه اینکه موضع رسمی دولت ایالات متحده این است که خواستار انجام مذاکره با ایران و حل و فصل اختلافات است.

با این وصف استفاده از چنین عبارتی به چه معناست و چقدر در چارچوب مواضع رسمی دولت آمریکا قابل تفسیر است؟

‘ماله‌کش’ از کجا آمد؟

عبارت “ماله‌کش” در حال حاضردر فارسی یک توهین ساده و بدون پس‌زمینه نیست. به همین دلیل بارمعنایی این واژه در زبان فارسی این روزها شباهتی به عبارت انگلیسی “Chief Apologist” ندارد. البته عبارت انگلیسی نیز حاوی نقدی تند و تیز است، اما به سادگی با واژه‌هایی مانند “سردسته مدافعین” یا “توجیه‌گران” برابری می‌کند تا “ماله‌کش اعظم”.

“ماله‌کش” واژه‌ای است که چند سالی است وارد ادبیات نقد سیاسی ایرانیان شده است و در ابتدا (حدود سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶) عموما علیه کسانی استفاده می‌شد که به عنوان “روشنفکر دینی” شهره هستند. این گروه از سوی منتقدینشان متهم بودند که برای “کاستی‌های” دین اسلام، دلایل منطقی می‌تراشند و نقدهایی اساسی – به ویژه انتقادهای حقوق بشری علیه اسلام – را “توجیه” می‌کنند.

اما از سال ۲۰۱۶ و به ویژه بعد از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، این عبارت کارکردی وسیع‌تر پیدا کرد و رفته رفته برای گروه بزرگتری استفاده شد. بدین ترتیب این عبارت به معنای “موجه جلوه دادن” ایرادهایی اساسی استفاده می‌شد.

به همین دلیل بود که مثلا طرفداران ایرانی دونالد ترامپ به “اصلاح‌طلبان” می‌گفتند “ماله‌کش” یا اصولگرایان به سیاستمداران به گفته آنها “غیر انقلابی”.

در چنین فضایی کمابیش کسی از این اتهام مبرا نبود. مثلا فعالان راست افراطی نوظهور در واشنگتن، به برخی روزنامه‌نگاران رسانه‌های اصلی خارج از کشور می‌گفتند “ماله‌کش” و همزمان خودشان از سوی رقبایشان متهم می‌شدند که در حال “ماله‌کشی” برای گفته‌های مسالمت‌جویانه دونالد ترامپ درباره رهبران جمهوری اسلامی هستند.

از اینجا این عبارت رفته‌رفته به یک “توهین سیاسی” تبدیل شد که رقبا برای بی‌اعتبار کردن یکدیگر از آن استفاده می‌کردند. مثال معروف دیگر استفاده از این عبارت، اصولگرایان تندرو در داخل کشور بودند که تیم وزارت خارجه و شخص محمد جواد ظریف را “ماله‌کش” خواندند چون از نظر آنها همواره در حال توجیه فشارهای دولت‌های خارجی علیه جمهوری اسلامی است.

ادبیات تازه دولت آمریکا

حساب فارسی وزارت خارجه آمریکا در زمانی کارش را آغاز کرد که دولت این کشوردر زمان باراک اوباما مسیر تعامل با سران جمهوری اسلامی را در پیش گرفته بود و گام‌های مخفی و علنی برای ارتباط برقرار کردن با ایرانیان برمی‌داشت.

به همین دلیل نیز نه تنها ادبیات نوشته‌های این حساب، به کلی از چنین توهین‌هایی به دور بود، بلکه برعکس با لحنی کاملا دیپلماتیک و حساب‌شده درباره ایران، فرهنگش و نظام سیاسی‌اش، توییت‌هایی را منتشر می‌کرد. البته ابعاد فرهنگی و خبررسانی‌های دیپلماتیک و مودبانه این حساب کاربری، هرگز متوقف نشد.

اما از زمان به قدرت رسیدن دونالد ترامپ و تقویت جریان‌های منتقد رابطه ایران و آمریکا یا مخالف توافق هسته‌ای در واشنگتن، سیاست خارجی کاخ سفید مسیری کاملا بر خلاف مسیر دولت قبلی در پیش گرفت؛ تا جایی که ترامپ از برجام خارج شد، ایران را دوباره تحریم کرد و یکی از ضدایرانی‌ترین سیاستمداران دست‌راستی چند دهه اخیر به نام جان بولتون را به مقام مشاور امنیت ملی برگزید.

در عین حال در این مدت کسی ریاست دولت آمریکا را بر عهده داشته که به نامگذاری‌های توهین‌آمیز علیه منتقدین و رقبا شهره است و یدی طولا در استفاده از ادبیاتی نامتعارف در چنین سطحی از قدرت سیاسی در جهان دارد. او رقیب جمهوریخواهش تد کروز را “تد چاخان” نامید، از عبارت “هیلاری دغل‌باز” برای اشاره به رقیب دموکراتش هیلاری کلینتون استفاده کرد و برنی سندرز را “برنی دیوونه” نامید.

رئیس‌جمهور آمریکا حتی به رهبران کشورهای دیگر نیز رحم نکرد و کیم جونگ اون را “مرد موشکی” و الکس سموند، وزیر اول سابق اسکاتلند را “آلکس خله” نامید. گروه قابل توجهی از روزنامه‌نگاران و رسانه‌های آمریکایی نیز از سوی رئیس‌جمهور آمریکا با لقب‌هایی عموما توهین‌آمیز توصیف شده‌اند.

منتقدین آقای ترامپ می‌گویند که او از این حملات شخصی برای ساکت کردن منتقدینش استفاده می‌کند و توجهی به جایگاه و شان مقامی که به دست آورده ندارد. اما آقای ترامپ و طرفدرانش مصرند که منتقدین در مخالفت با او صداقت ندارند و برای رسیدن به منافع شخصی، علیه او اطلاعات گمراه‌کننده منتشر می‌کنند.

با همه اینها رئیس‌جمهور آمریکا هرگز برای سران جمهوری اسلامی در ایران از عبارات تند یا القاب توهین‌آمیز استفاده نکرده است. برعکس او بارها اظهارنظرهایی کرده که حاکی از علاقه قابل‌توجه رئیس‌جمهور آمریکا به مذاکره با رهبران ایران و دستیابی به یک توافق جدید است.

فشار حداکثری با چاشنی توهین

استدلال رئیس‌جمهور آمریکا این است که برجام توافق بدی بوده و اگر ایران بار دیگر به پای میز مذاکره بیاید و به جای باراک اوباما، این‌بار با او مذاکره کند به توافقی بهتر دست خواهد یافت که برای جمهوری اسلامی هم بهتر خواهد بود. او برای رسیدن به این مذاکره حتی تاکید کرده که به دنبال تغییر رژیم ایران نیست و در اظهارنظری که بسیاری مخالفان جمهوری اسلامی را دلسرد کرد، گفت معتقد است ایران با همین نظام و رهبران نیز می‌تواند به کشوری موفق تبدیل شود.

به موازات این اظهارات مسالمت‌جویانه، اقدامات عملی دولت آمریکا مسیری کاملا مخالف را در پیش گرفته و در چارچوب “فشار حداکثری” به تلاشی همه‌جانبه برای وارد کردن ضرباتی کلیدی به حکومت ایران روی آورده است؛ تلاشی که در نگاه منتقدین آنقدر شدید هستند که زندگی بسیاری از مردم عادی را نیز در ایران تحت تاثیر قرار داده است و فشاری اقتصادی بر کلیت جامعه ایران وارد کرده است.

این دو مسیر اگرچه به موازات هم پیموده شده‌اند، اما بیشتر به رفتارهایی دوگانه و متناقض شبیه‌اند که گاه حتی اثرات همدیگر را خنثی می‌کنند. به عنوان نمونه، زمانی که در جریان کمپین “فشار حداکثری”، مقابله و رویارویی به مرزهای زد و خورد نظامی می‌رسد، اقدامات “مسالمت‌جویانه” دونالد ترامپ، پیام‌هایی کاملا مخالف به رقیب ارسال می‌کند. در این زمینه کار به جایی رسیده که آیت‌الله خامنه‌ای دستکم در یک اظهارنظر علنی به اطرافیانش درحکومت اطمینان داد که جنگی در نخواهد گرفت.

تحریم‌های فزاینده از جمله تحریم شخص وزیر خارجه ایران نیز یکی از آن اقدامات است که در مسیر “فشار حداکثری” رخ می‌دهد و سنخیتی با مسیر مذاکره ندارد. و با همین نگاه، ادبیات تازه حساب فارسی توییتر وزارت خارجه آمریکا، ارسال نشانه‌هایی است برای تاکید بر رویکرد متفاوت دولت این کشور در قبال تهران و افزایش تنش لفظی.

توهین به سیاستمداران و کشورهای مختلف دنیا، شعارهای رادیکال و دعوت به خشونت علیه دیگران، در ادبیات رسمی سران جمهوری اسلامی سابقه‌ای قابل توجه دارد و شخص آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر کنونی جمهوری اسلامی، بارها به تندترین شکل ممکن به برخی سیاستمداران کشورهای دیگر – به ویژه سران دولت آمریکا – توهین‌هایی غیرمتعارف به زبان آورده است.

اما در مقابل، آنچه که از سوی وزارت خارجه آمریکا رخ داد، به رغم بی‌سابقه بودن، حاوی پیام خارق‌العاده‌ای نیست.

دولت آمریکا دستکم در چارچوب مجاری رسمی، از واژگانی حساب شده بهره می‌برد تا سطح مقابله‌جویی با جمهوری اسلامی را افزایش دهد. تغییر این ادبیات و بهره بردن از روش‌هایی مانند توهین به وزیر خارجه ایران، تنها دل برخی مخالفان سرسخت و فعالین شبکه‌های مجازی را شاد می‌کند، وگرنه “فشار حداکثری” تا همین جا ضرباتی مهم به اقتصاد ایران زده و واکنش ایران نیز نشان می‌دهد که این فشار موثر بوده. چه با توهین. چه بدون توهین.

از: بی بی سی


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.