هیچ حکومت دینی نمی تواند مترقی باشد. هرحکومتی که در طول تاریخ براساس ادیان یهودی، زرتشتی، مسیحی و یا اسلامی برقرار گردیده است ،عاقبت در تضاد با مردم و باعث خونریزی شده است.
درجریان انقلابات بهاری ، بسیاری از تحلیل گران سیاسی ـ الگوی اسلام حکومتی کشور ترکیه را به کشورهای عربی خاورمیانه توصیه کردند تا به فاجعه حکومت اسلامی دچار نگردیده و در همان راستا به افراط وتفریط نگرایند!
این روزها درسایه اعتراضات گسترده مردم ترکیه علیه دولت اسلام گرای آن کشور ،الگوی اسلام حکومتی ترکیه نیز به شکست گرائیده است!
اگر پیروزی اسلام سیاسی در انقلاب ۵۷ توانست چندصباحی به الگوی کشورهای اسلامی تبدیل گردد، اما خورشید مه آلود آن حرکت ابتدا در ایران به شکست انجامید و سپس رفته رفته در جهان به بن رسید!
فروپاشی اردوگاه سوسیالیست وشکست اندیشه کمونیستی به زمینه بسیار مناسبی تبدیل گردید تا برقراری اندیشه حکومت دینی در جهان عقب مانده در پناه کمک های بیشمار امپریالیست غرب که در دوران جنگ سرد آغاز شده بود نضج بگیرد!
حکومت های لائیک و سکولار کشورهای خاورمیانه و ترکیه که در پناه استبداد ، فقدان دمکراسی وعدالت اجتماعی ـ حکومت می کردند، سالهای درازی بود که به فساد دولتی و رشوه خواری روی آورده بودند.
در سایه بی کفایتی دولت های پوشالی و دروغین سکولار و لائیک منطقه ـ جریانات اسلامی باشعار قسط ، عدالت ، برادری و برابری توانستند به جنبش های فراگیر اما قهقرائی تبدیل گردند.
این یک تجربه تاریخی برای همه ممالک جهان است ،درهنگام تلفیق دین در حکومت که سبب عقب نشینی جامعه سکولار می گردد ، همه استعداد های در بیشتر مقاطع نسل های انسانی درسایه قوانین عصر عتیق شکوفا نمی شود و از بین می رود.
دخالت دین در همه امورات زندگی مردم ، جامعه را به انسداد سیاسی و عدم توسعه رهنمود می سازد.
مردم ترکیه علیرغم مسلمان بودنشان با تمام نیرو با اسلامی شدن حکومت ترکیه به مخالفت برخاسته اند. امروز میلیون ها نفر از اهالی تر کیه با صدای رسا ویکپارچه در برابر اسلامیونی که قصد تسخیر مقام ریاست جمهوری را که یک مقام حکومتی می باشد را دارند با آگاهی از عواقب وخیم آن با شجاعتی بی مانند، کودتای شبه فاشیستی و اسلامی را نقش بر آب کرده اند. در مرحله کنونی بدست آوردن کرسی های دولتی توسط رای گیرهای دمکراتیک از جانب نیرهای اسلامی سوء استفاده می شود تا قدرت ها را قبضه نمایند که این استراژی در نهایت برضد دمکراسی به مصرف می رسد.همین اسلامیست حاضر نمی شوند قدرت بدست آمده خود را به آسانی به رقبای خود واگذار نمایند وخود را قدرتی جاودانه والهی معرفی می نمایند. اسلامیست از دمکراسی لیبرالی کشورها بهره می برند تا از تکامل دمکراسی مترقی به مرتبه های بالا ، برعکس به سوی گذشته و عقب گرا هدایت گردد.رفتارهای غلط امریکا با عث اتحاد نیروهای سیاسی غیر مذهبی با اسلامیست ها گردیده است. رفتار های امریکا در خاورمیانه باعث رشد بنیاد گرائی اسلامی گردیده است . اعمال امریکا گاهی بطور مسقیم و گاهی غیر مسقیم در خدمت اسلامیست ها قرار گرفته است. ملتهای ما در گذشته با هزاران زحمت وذلت از دوران سیاه حکومت اسلام گرایان رهائی یافته و آزاد شده اند ولی در حال حاضر همان عقب مانده های تاریخ بعلت خالی بودن میدان از جانب نیروهای سیاسی مترقی در حال تسخیر قدرت های کلیدی منطقه می باشند.امریکا ستیزی کور، زمینه های بوجود آمدن ائتلاف های نیروهای غیر مذهبی با اسلامیست ها گردیده است.
براستی اسلامی شدن حکومت ترکیه در آغاز چه کسانی را خشنود کرده بود؟
بعضی از جوانب به اختصار بررسی میشود:
۱ـ پس از پیدایش امپراتوری عثمانی که همزمان توانسته بودند در سه قاره جهان بزرگترین قلمرو خود را تشکیل بدهند ، اسلام پناهان بسرعت پیشرفت شمشیر کشان ترک و توسعه اسلام را درهم آمیزی با قدرت سلطان عثمانی یافتند تا اسلام به اقصی نقاط جهان نفوذ یابد. سلاطین عثمانی علیرغم توسعه امپراتوری خود در بخشی از نواحی بالکان در اروپا ، یا نتوانستند و یا نمی خواستند اسلام را در آن نواحی توسعه دهند و یا می توان گفت اهالی آن سرزمین ها از فرهنگ و دین خود بخوبی پاسداری نمودند اما در ازای آن خراج کافی به سلاطین عثمانی پرداخت نمود ند. چیزی که همواره سلاطین را راضی می نمود زن های زیبا ، جواهرات ، بردگان، سربازان بی شمار، اطاعت بی چونه وچرا، قلمرو پرشکوه وعظمت بود که اهالی این سرزمینها در مقابل شمشیر قدار وبی رحم اما سیاستمدار سلاطین عثمانی در قبال حفظ زبان ومذهب خود پرداخت می نمودند. زبان یونانی در کلیسا ها حفظ گردید ، همانطوری که فرهنگ وزبان لهستانی در برابر غاصبان سرزمینشان در کلیساها حفظ گردید. همین سیاست را ایرانیان در برابر مهاجمان اعراب بکار گرفتند اما رفته رفته دین اسلام که چیزی نبود جزء تسلیم بود ن ، مجبور به پذیرش گردید ند. شاهان ساسانی در اواخر انقراض، خود را موریانه خور کرده بودند و تنها به بادی ملایم می توانستند قدرت خود را از دست بدهند. سلسله ساسانیان در شش سال آخر انقراض خود، دوازده شاه را به خود دیدند. باری سلاطین عثمانی در تلفیق اسلام وقدرت بی منازع خویش دائما در حال گسترش بودند و روحانیان عرب وایرانی ارشد اسلامی آنها را وادار کرده بودند که آنها بعنوان طلا یه داران حکومت اسلامی در جهان می بایستی انتقام شکست جنگهای صلیبی را از مسیحیان اروپائی می گرفتند واسلام را به اروپا گسترش می دادند.گسترش اسلام در اوئل پیدایش خود در نواحی اندلس به شکست انجامیده بود و این آرزو همواره برای همه ادیان وجود داشته است که دین خود اربه اروپا برسانند. عثمانی ها در پشت دروازه شهر وین پایتخت اتریش از پیشروی بسوی اروپا باز ماندند اما بخش شرقی اروپا برای همیشه در تصرف آنها باقی ماند.
انقلاب مشروطیت ترکیه که نیز در آغاز توسط افسران جوان به رهبری کمال آتا ترک برای انتقال به جامعه مدرن تلاش ورزیده شده بود با مخالفت های آخوند های عثمانی روبرو گردیده شده بود وآنها به شدت مانع این پروژه می شدند. در حال حاضر نیز همان آخوند های ارتجاعی در لباس دیگر وکراوتی در پس انتقام همان روز های گذشته بر آمده اند. تر کهای مصمم در همسایگی اروپا به پیشرفت های اروپا بیشتر از ایرانیها در مقطع انقلاب مشروطیت ۱۹۰۶ ، واقف بودند لذا با تمام نیرو برای اروپائی شدند جنگیدند اما ایرانیان در نیمه راه در سازشی جانگداز همه اهداف خود را به فراموشی سپردند.
۲ـ ما ایرانی ها از دیر باز تر کها را بسیار جدی نگرفته ایم و آنها را بسیار ملتی ابتدائی انگاشته ایم اما تر کها ثابت کرده اند در حفظ دستاورد های بدست آورده شان بسیار جدی تر از همه ایرانیها هستند. اگر روشنفکران ایران به بهانه مبارزه ضد امپریالیستی کذائی وخانمانسوز براحتی به زیر پرچم اسلام خمینی رفتند اما روشنفکران تر کیه ترجیح دادند در کنار قانون اساسی یجای مانده لائیک خود بمانند وهمچنان مانع رسیدن عناصر اسلامی به حاکمیت باشند. اگرچه نیروهای مذهبی در تر کیه چند صباحی به ارگانهای دولتی چنگ انداختند ، اما نیروهای لائیک آنها وادار نمود ند تا از قانون اساسی لائیک اطاعت نمایند و طبق آئین جوامع اروپائی از خود رفتار نشان دهند.
۳ ـ تر کیه در تلاش است تا به اتحادیه اروپا بپیوندد اما اگر بسوی قوانین اسلامی روی بیاورد ، پیوستند به اروپا را باید به بایگانی بسپارد. در همین اثنا که فرمانده ستاد ارتش تر کیه به اسلامیست های ترکیه هشدار داده است تا از قانون اساسی تر کیه تخطی ننمایند، اتحادیه اروپا که از پیوستن تر کیه به اروپا ناراضی می رسد به رئیس ستاد ارتش بخاطر اعلامیه اخطار آمیزش از او انتقاد بعمل آورده است. انتقاد اروپا معلوم نیست بر مبنای کدام سیاست صورت گرفته است. اما قدر مسلم اروپا از اسلامی شدن تر کیه استقبال خواهد کرد تا بهانه ائی باشد تا تر کیه را به اروپا راه ندهد. دغلکاریهای اروپائیان همواره برای رشد نیروهای اسلامی به کار آمده است ودرمقابل نیروهای مترقی جوامع ما سدی بوده است تا مانع رشد دمکراسی گردد. با راهنمائی ومودت همین اروپائی های متمدن بهترین رهبران سیاسی ما به قتل رسیدند.
۴ـ تر کیه علیرغم آنکه از ساکنین مسلمان برخوردار است اما همواره با دولت اسرائیل روابط حسنه ائی داشته است و در حال حاضر هم پیمانی تر کیه با اسرائیل همچون خاری در چشمان اسلامیست ها فرو رفته است وتمام تلاش آنها براین محور استوار گشته است تا تر کیه را از جرگه اتحاد وهم پیمانی با اسرائیل خارج سازند. در همین راستا فاشیست های اروپا بخصوص در آلمان در پوست خود نمی گنجند که کشور تر کیه به یک حکومت اسلامی تبدیل گردد تا در همین راستا به یک کشور ضد اسرائیل در آید و همه آماج فاشیست های اروپائی را جامه عمل بپوشاند.
۵ـ جمهوری اسلامی از هم اکنون در تلاش است تا در تر کیه یک حکومت اسلامی روی کار بیاید تا از تنهائی وانزوا بیرون آید تا متحدی در مبارزه با امریکا واسرائیل داشته باشد و پایگاه های نظامی ترکیه برای همیشه از اختیار امریکا وناتو خارج گردد. اما اهالی تر کیه از اسلامی کاملا جداگانه از شیعه ایرانی برخودارند که در این راه جنگهای طولانی پشت سر گذاشته اند.مردم تر کیه بخوبی به یاد دارند که چگونه نیروهای حزب الله ایران در امور تر کیه دخالت کرده است و بخش وسیعی از اسلامیست های افراطی تر کیه در ایران آموزش دیده اند.
۵ـ نیروهای سیاسی کرد و کمونیست وسوسیالیست در این برهه از تاریخ تر کیه باید در سهائی از تاریخ ملت ایران گرفته باشند و در ضدیت با نیروهای ارتش ویا بخش های لائیک حاکمیت به ائتلاف با نیروهای اسلامی تن در ندهند . نیروهای روشنفکر در حال حاضر وظایف سنگینی بردوش خود دارند. نیروهای روشنفکر تر کیه در این دوره حساس تنها برای جدائی دین از حکومت ولائیسته و حفظ وپاسداری ازحکومت سکولار مبارزه می نمایند . نیروهای روشنفکر تر کیه لاجرم بربخشی از تضاد های خود حتی با ارتش چشم پوشی می نمایند و باعث تضعیف آنها نمی گردند و فعلا در سیاست اتحاد وانتقاد با نیروهای ریاست جمهوری که از وزنه سنگینی برخوردار می باشد تبعیت می نمایند.
۶ـ اگر ارتش شاهنشاهی ایران سالیان دراز از حقوق ملت بهره مند گردید تا در روز مقتضی به یاری ملت بشتابد اما بسیار خائفانه ودر خفا به دکتر شاپور بختیار پشت کرد وبا روحانیون اسلامی طرفدار حکومت اسلامی به وحدت رسیداما ارتش تر کیه همچنان با صلابت در کنار قانون اساسی لائیک و سکولار ایستاده است و ملت را برای حفظ آن فراخوانده است که ملت تر کیه با سربلندی بی نظیری به حمایت از پرنسیب های ملی ومدنی خود به میدان آمده است. نیروهای لائیک وسکولار ایرانی برای شهروندان تر کیه که برای پاسداری از حقوق شهروندی بپا خواسته اند دورد می فرستند واز تجربیات و حمایت های آنها برخودار خواهند بود.