مصاحبه کننده دکتر جلال ایجادی؛
نظر جبهه ملّی ایران درباره انتخابات پیشارو، در گفتوگوی جلال ایجادی از تلویزیون رنگینکمان با دکتر حسین موسویان:
«مشارکت در انتخابات در این شرایط نمایشی بیش نیست.»
✅ مادامی که نظارت استصوابی است و آزادی اساسی ملّت وجود ندارد، شرکت در انتخابات، نمایشی بیش نیست.
✅ جبهه ملّی ایران با جریانهایی که به مداخله نظامی باور دارند و با بند و بست به بیگانه دلخوش هستند، مخالف است.
✅ همواره باید از مظلومان، ستمدیدگان و آزادیخواهان جهان در همه جای جهان حمایت فکری و معنوی شود.
✅ ما به عنوان تابع نظریات دکتر مصدق باورمند به یک رابطه مسالمتآمیز و غیرخصمانه با جامعه جهانی هستیم.
✅ اتحاد استراتژیک با روسیه مانع از سیاست نه شرقی و نه غربی و موجب پایمالی حقّ ایران در دریای مازندران شده است.
✅ دخالت حاکمیت در منطقه نافی یک سیاست ملّی و بیطرف است.
✅ دخالت اقتصادی و نظامی موجب نابسمانی اقتصادی در سراسر کشور شده است.
مشروح گفتوگوی «دکتر حسین موسویان» رئیس شورای مرکزی جبهه ملّی ایران با دکتر جلال ایجادی از «برنامه با هم گفتوگو کنیم» تلویزیون رنگینکمان:
? جبهه ملّی ایران خودش مُولود «انتخابات» است. شما میدانید در جریان انتخابات دوره شانزدهم شورای ملّی در سال ۱۳۲۸ جبهه ملّی ایران به وسیله دکتر مصدق تأسیس شد. اصلا ًبرای برقراری آزاد انتخابات به وجود آمد، برای اینکه از دخالت حکومت در انتخابات جلوگیری کند. موفق شد، انتخابات تهران را باطل کند و در انتخابات دوره شانزدهم هشت نفر از اعضای جبهه ملّی ایران به مجلس راه پیدا کردند. دکتر مصدق رهبری این گروه هشت نفر را داشت و اینان موجب شدند که همین هشت نفر کار بزرگ ملّی شدن نفت را به ثمر برسانند با اینکه اکثریت مجلس با آن همراه نبود، ولی در اثر فشار افکار عمومی و خواسته ملّت ایران مجبور شد با تصمیمات فراکسیون جبهه ملّی ایران همراهی کند و به قانون ملّی شدن نفت رأی دهند.
? اکنون هم جبهه ملّی ایران نمیتواند نسبت به انتخابات بیتفاوت باشد. انتخابات یک ابزار است برای دخالت در سرنوشت کشور، منتهی انتخاباتی که پیشزمینههای لازم را داشته باشد. در یک شرایطی که آزادی احزاب، آزادی اجتماعات و آزادی مطبوعات وجود ندارد و انتخابات به این صورت انجام میشود که کاندیدا به وسیله یک شورای نگهبان، انتصاب و ممیزی میشوند. شورای نگهبان میآید و از بین دهها کاندیدا که از شهری کاندیدا شدند، دو – سه نفر که جزء حواریون حاکمیت هستند گزینش میکند و این گزینشهای را در مقابل مردم قرار میدهد و میگوید به اینها رأی دهید، خوب این رأی دادن توهین به مردم و یک روش قیممأبانه با ملّت ایران است. که به ملّت ایران میگوید من برای شما قبلا ً انتخاب میکنم و شما بیایید بین انتخابهای پیشتر صورت گرفته، رأی بدهید. نتیجه آن مجلسی میشود که فقط وکیلالدولهها هستند، وکیل مردم حضور ندارند، وکیل حکومت هستند.
? بنابراین اگر این پروسهی انتخاباتی یعنی نظارت استصوابی وجود داشته باشد و آزادیهای اساسی برای جمعیتهای سیاسی نباشد، مسلماً جبهه ملّی ایران در چنین انتخاباتی شرکت نخواهد کرد. اگر آزادیهای اساسی وجود داشته باشد با وجود تنگناهای تشکیلاتی، جبهه ملّی ایران حاضر است که در انتخابات آزاد شرکت کند و در تمام کشور و استانها کاندیداهای خود را معرفی و حمایت کند. البته من بعید میدانم که رژیم به آزادیهای اساسی و انتخابات آزاد تمکین کند و انتخابات کما فیالسابق زیر نظر نظارت استصوابی خواهد بود.
? اکنون با وجود پنج ماه باقی مانده به انتخابات، هیچ حال و هوای انتخاباتی در کشور نمیبینم. بنابراین جبهه ملّی ایران در انتخابات آزاد، دموکراتیک و سالم با تأمین شرایط اولیه حتماً مشارکت میکند و انتخابات با نظارت استصوابی و نبود آزادیها به هیچ عنوان مشارکت نخواهد کرد و خواهیم گفت: این انتخاباتی که حاکمیت برگزار میکند روال صحیح و سالمی نیست که قبلاً بیایند کاندیدای مورد نظر خود را در مقابل مردم قرار داده و از مردم بخواهند بیایند رأی بدهند، از مردم به عنوان عروسک خیمه شببازی در این خیمه شببازی استفاده کنند، اهانتی به شعور ملّت ایران است.
? با اشغال سفارت آمریکا و بحران گروگانگیری، آمریکا نیز با مقابله با ایران پرداخت و صدام حسین دیکتاتور عراق را برای تجاوز به ایران تحریک کرد. این جنگ نزدیک به یک میلیون از جوانان مملکت را شهید و معلول کرد. هزار میلیارد دلار خسارت به این کشور وارد کرد و زمینه همه نارساییهای اقتصادی از همان زمان شروع شد؛ از بین رفتن زیر ساختها در نیمی از کشور، تورم، گرانی و بیکاری که از همان زمان شروع شد. در حالیکه میتوانست رویداد اشغال سفارت اتفاق نیافتد و از جنگ هم پیشگیری میشد. بعد هم حداقل در یکی – دو سال اول که زمینه شکست عراق فراهم شده بود و از سویی کشورهای منطقه پادرمیانی کردند که جنگ را خاتمه دهند و خسارات تا آن موقع ایران را پرداخت کنند. باز این اشتباه صورت گرفت که جنگ در هشت سال ادامه بدهند. تمام مبانی سیاست خارجی و سیاست داخلی ما برآمده از همان بحرانهای اولیه است.
? سیاست جمهوری اسلامی از آن سیاستی که قبلاً رهبران انقلاب تبیین میکردند. صحبت از «نه شرقی و نه غربی» بود، عدول کرده، سیاستی یکطرفه شده. همینطور که خودشان بیان میکنند یک اتحاد استراتژیک با روسیه شده است؛ سیاست اشتباهی که برای روابط بینالملل باید وصل به یک قدرت جهانی شد، باعث شده که جمهوری اسلامی ایران سیاست نه شرقی و نه غربی عدول کرده و وابسته شود. بههمین خاطر خیلی از حقوق ملّی کشور تحت شعاع قرار گرفته است. در حال حاضر حقّ ایران در دریای مازندران به خاطر اتخاذ همین سیاست یکطرفه پایمال شده است. وقتی ما آن را روسیه را به عنوان متحد استراتژیک پذیرفتیم و در زمین آن بازی میکنیم، بنابراین طبیعی است هر فرمی که روسیه بخواهد دریای مازندران را تقسیم و سهم و حق ایران را پایمال کند.
? همانطور دخالتهایی که ما در کشورهای منطقه داریم با سیاست ملّی ایران، با سیاستی که ایران باید برای ساختن کشور خود هزینه بپردازد، منافات دارد. اینکه منابع مالی ما هزینه در این درگیریها هزینه شود، در نتیجه کارخانهها و کارگاهها دچار ورشکستگی شده و کارگرانی پیدا میکنیم که حقوق نگرفتهاند و بانکهایی داریم که پول مردم را پس نمیدهند، ماجرایی مانند مالباختگان پیدا میکنیم. معلمان فرهیختهای که از حداقل زندگی محروم هستند و خواستار تعدیل وضعیت زندگی خود هستند. بنابراین سیاست دخالت در کشورها باعث شده است که ما امروز دچار یک انزوا در منطقه و جامعه جهانی شویم.
? ما به عنوان جریان تابع دکتر مصدق معتقد هستیم که سیاست خارجی ایران باید با دوستی و همکاری با تمام همسایگان و جامعه جهانی با احترام متقابل انجام شود. بدون اینکه زیر سلطه کشوری باشیم و اجازه بدهیم قدرتی بخواهد از ایران بهرهجویی کند و استعمار برقرار کند. وظیفه نیروهای نظامی ایران دفاع از این آب و خاک است و باید از این آب و خاک در مقابل هر تهاجم و هر تعرضی جلوگیری کند. در جنگ ایران و عراق هم با شجاعت این کار را انجام دادند؛ نیروهای عراق را به پشت مرزها بیرون راندند. ولی دخالت در کشورهای دیگر، هزینه جانی و مالی از طرف ایران صرف کردن با منافع ملّی ایران تطبق ندارد. بنابراین حضور نیروهای نظامی در خارج از مرزهای ایران هیچ وجه ملّی درستی برای ایران نخواهد داشت.
? آمریکا به همراه انگلیس کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را انجام داد. دولت ملّی دکتر مصدق را ساقط کرد، یک فرصت عالی در جهت دموکراسی برای ملّت ایران از بین برد. با اینحال باید قبول کنیم که هیچ کشوری و هیچ ملّتی دوست و یا دشمن ابدی ندارد و در هر زمان منافع ملّی ایجاب کند که دشمنیها فراموش شود. باید باب مراوده و همکاری بین کشورها برقرار شود. امروز نباید نه با آمریکا نه با هیچ کشور دیگری تخاصم داشته باشیم، به اعتبار مسائلی که در گذشته اتفاق افتاده است. بنابراین باید این خصومت بیپایه و اساس خاتمه پیدا کند.
? اما اسراییل یک حکومت نژادپرستی در منطقه خاورمیانه است. با اینکه در آنجا انتخابات آزاد و دموکراسی وجود دارد. به لحاظ اقتصادی و نظامی نیز بسیار پیشرفته است. اما کشوری است که هنوز به کشورهای عرب همسایه خود تحکم، ظلم و سرزمینهای آنان را اشغال میکند و اعلام میکند که باز هم سرزمینهای جدیدی از اعراب را میخواهد به خود ضمیمه کند. تا زمانیکه این سیاست اشغالگری را دنبال میکند، نمیشود رفتار آنان را مورد تأیید قرار داد. مسلماً باید جنگ بین اعراب و اسراییل تمام شود. کشورهای اعراب بهرحال سرزمین خود را دارند و آنجا باید در سرزمین خود مستقر شوند و به زندگی خود ادامه بدهند.
? ملّت آزاده ایران میخواهد در کشور خودش دموکراسی باشد و در مناقشات منطقه شرکت نکند، باید فقط از مرزهای خودش حراست و حفاظت کند. اما نمیتواند از لحاظ فکری و معنوی نسبت به ظلم و ستمی که در هر کجای جهان به بشریت میشود، بیتفاوت باشد. از لحاظ معنوی، فکری و دیپلماتیک باید حامی مظلومان، ستمدیدگان و آزادیخواهان باشد اما دخالت در این امور مانند کمک مالی و تسلیحاتی مطابق با منافع ملّی ایران نیست.
? مبارزاتی که قشرهایی که در داخل کشور پیش میبرند، تلاشهای مسالمتجویانه است، هرچقدر حاکمیت با خشونت برخورد میکند، ملّت ایران از راه مسالمت، تلاش برای کرسی نشاندن مطالبات منطقی خود از راه قانونی و مسالمتآمیز دست بر نمیدارد. اما کسانی را در خارج کشور به عنوان اپوزسیون میبینیم، ایدههایی دارند که با میهندوستی و وطنخواهی تجانسی ندارد؛ برخی آمریکا را به حمله نظامی دعوت میکنند. حمله نظامی به ایران یعنی از بین رفتن تمامیت ارضی، چیزی نیست که میهندوستان و ملّیون طالب آن باشند. ما به هیچوجه این دیدگاه اپوزسیون را تأیید نمیکنیم، بلکه با آن مخالفت هم میکنیم. ما حاضریم که ۵۰ سال دیگر نیز زیر حکومت استبدادی زندگی کنیم، ولی این مملکت سالم، یکپارچه بماند و زیرساختهای آن از بین نرود و جنگ داخلی بهوجود نیاید بنابراین آن گروههای اپوزسیون که وابسته هستند و این دیدگاهها را دارند از نظر جبهه ملّی ایران هیچ صلاحیت و زمینه داخلی ندارند. جنبشهای داخلی و آزادیخواهانه در ایران بسیار قوی هستند و موفق خواهند شد. نیازی به کجاندیشیهای که با بندوبستهای خارجی که میخواهند حرکتی کنند، نیست.