تقدیم به کشته شدگان اخیر راه آزادی ایران
در هم چنان بر همان پاشنه می چرخد، اخلال و قطعی در دسترسی کاربران به اینترنت هنگام اتفاق های مهم.
در اعتراض های سال ۱۳۸۸ نیز نه تنها دسترسی کاربران به اینترنت بلکه خدماتی هم چون پیامک (SMS) و گاه تماس صوتی خدمات دهنده های تلفن همراه نیز قطع گردید. گر چه با قطعی اینترنت در آن سال ها نیز بسیاری از کسب و کارها دچار مشکل شدند ولی هیچ گاه شاهد فلج شدن خدمات عمومی و کسب و کارها نبودیم. اما اکنون نه تنها کسب و کارها بلکه مردم نیز به درستی بیش از پیش به اینترنت و خدمات قابل ارائه بر آن وابسته شده اند. امروزه پیامک (SMS) و تماس صوتی از طریق خدمات دهنده های تلفن همراه جای خود را به پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی مبتنی بر اینترنت داده اند. چه بسیار کسب و کارهایی هم چون خریدهای اینترنتی، پرداخت های اینترنتی، تاکسی های اینترنتی و … که این روزها دچار مشکل شده اند.
آیا “اینترنت ملی” چاره کار است؟ نخست این که “اینترنت ملی” نیز همانند دیگر ابداعات بی پایه هم چون “آندروید ملی” فقط از خرد حکومت جمهوری اسلامی بر می آید. اینترنت (Internet) آن گاه شبکه جهانی نامیده می شود که شبکه های محلی و گسترده (Intranet) در سراسر جهان بتواند با یکدیگر در ارتباط باشند. پس آن چه به عنوان اینترنت ملی یاد می شود چیزی جز اینترانت (Intranet) ملی ایران یا شبکه ملی اطلاعات ایران نیست و که کاربرد و کارآیی متفاوت از اینترنت دارد و مناسب برای کسب و کارها و برخی از خدمات عمومی نمی باشد. چرا؟
۱٫ مهم ترین ابزار برای شناخت کسب و کارها در فضای مجازی موتورهای جستجو (Search Engine) و شبکه های اجتماعی (Social Media) می باشند. از طریق موتورهای جستجو پرسش های کاربران آدرس دهی و از طریق شبکه های اجتماعی خدمات معرفی می گردد. تا کنون که ما چشم مان به موتورهای جستجو و شبکه های اجتماعی ملی فراگیر روشن نگردیده است ولی اگر به لطف وام های بی بازگشت و بی حساب و کتاب موتور جستجو و شبکه اجتماعی ملی نیز با هزینه از سرمایه ملت راه اندازی گردد، به نظر نمی رسد ظرفیت و اعتمادپذیری لازم برای فراگیر شدن را داشته باشند.
۲٫ وظیفه تبدیل نام های اینرنتی (URL) به آدرس های اینترنتی (IP Address) بر عهده DNS Serverها می باشد که امروزه بیش تر کاربران از DNS Serverهای خارج از کشور استفاده می کنند و تغییر این نگاه با ظرفیت و اعتمادپذیری به DNS Serverهای داخلی شدنی به نظر نمی رسد.
۳٫ بیش تر ها کسب و کارهای اینترنتی ایرانی در مراکز داده (Data Center) خارج از کشور میزبانی می گردند و از این رو دسترسی به آنها از طریق اینترنت ممکن است. اگر از ویژگی های یک مرکز داده استاندارد که با ساختار دسترسی به اینترنت در ایران قابل پیاده سازی نمی باشد، چشم پوشی کنیم، در حالی که دسترسی به اینترنت کاربران با دستور مقام غیر مسئول در این زمینه قطع می گردد و قانون و مسئول مشخصی برای فضای مجازی در ایران وجود ندارد، چگونه کسب و کارهای ایرانی را تشویق به انتقال Hostهای شان به داخل کشور کنیم؟!؟!؟!
۴٫ برخی از کسب و کارها نیازمند خدماتی (Services) هستند که در خارج از کشور میزبانی می گردند و نیاز به دسترسی به اینترنت دارند و در صورت قطع این دسترسی ها در کارکرد آنها اختلال ایجاد می شود.
۵٫ بیش تر وزارت خانه ها، بانک ها، سازمان ها، شرکت ها و … نیازمند ارتباط با نمایندگی ها و دفاتر خود در خارج از کشور می باشند و برای این نیاز شبکه ای گسترده تر از اینترنت (با وجود ارتباطات ماهواره ای) وجود ندارد. شاید در میان مدت بتوان با تعریف دسترسی های خاص و محدود به این نیازها پاسخ داد ولی پراکندگی این گونه کاربران اگر کار را غیر ممکن نسازد به قطع سخت و زمان بر خواهد کرد.
از آنجا که گردش آزاد اطلاعات بلای جان حکومت های دیکتاتوری است از این رو حاکمیت مجبور به قطع دسترسی کاربران به اینترنت می باشد ولی بنا به آن چه گفته شد اختلال در دسترسی به اینترنت بیش از چند روز طول نخواهد کشید و حکومت همان دسترسی نیم بند کاربران به اینترنت را باید فراهم نماید و از آن پس هنر متخصص های این امر است که بتوانند دسترسی آزاد به اینترنت را برای ایرانیان با دور زدن سیستم فیلترینگ فراهم سازند.
در پایان ضمن گرامی داشت دگربار نام و یاد کشته شدگان اخیر راه آزادی ایران، همگان را دعوت به #مقاومت_ملی می کنم و آن را تنها راه برای مجبور کردن حاکمیت به تن دادن به خواست ملت می دانم.
امین کُرد، متخصص شبکه های کامپیوتری و هم وند شورای مرکزی جبهه ملی ایران
پینوشت: این مقاله در روز یک شنبه به تاریخ ۱۳۹۸/۰۸/۲۶ و به هنگام قطع دسترسی به اینترنت نگارش شده است.